آزادکاری یا کار تمام وقت؟ کدامیک مناسب تر است؟
توسعهی شغلها و افراد آزادکار در زمینههای گوناگون از طراحی و اجرا تا مشاوره، باعث شده تا سبک زندگی جدیدی در بین فعالان کسب و کار بوجود بیاید. آزادکاری یا فریلنسینگ نوعی از اشتغال است که فرد بدون داشتن قراردادهای طولانی مدت و استخدام در شرکت یا سازمان خاص، بهصورت شخصی به انجام پروژههای مختلف مشغول میشود. سوال اصلی اینجا است که آیا این نوع از کسب و کار برای همهی افراد مفید است و این که شرکتها کدام نوع از قرارداد را برای اجرای پروژهها میپسندند؛ آزادکاری یا استخدام دائم؟
در سالهای گذشته افراد معدودی در اکوسیستم کسب و کار حضور داشتند که آزادکاری را به عنوان نوع فعالیت خود انتخاب میکردند. این افراد اغلب به عنوان مشاوران پروژهها فعالیت میکردند و حقوق ساعتی آنها نیز از میانگین حقوق کارمندان ثابت شرکتها بیشتر بود. اما در میان همین افراد، اکثر آنها به دنبال استخدام تمام وقت و امنیت یک شغل دائم بودهاند.
اما فرهنگ کسب و کار در سالهای اخیر تغییر کرده است. هر چند هنوز هم افرادی وجود دارند که استخدام دائم را به عنوان امنیت شغلی میدانند، اما در واقع امنیت شغلی به آن معنی که در گذشته تصور میشد دیگر وجود ندارد و اگر شرکتی نخواهد با فردی کار کند، میتواند او را به راحتی اخراج کند. البته شانس از دست دادن شغل برای یک آزادکار یا مشاور، بیش از فردی است که با قراردادهای رسمی به استخدام یک شرکت درآمده است. علاوه بر آن، فرهنگ غالب هنوز استخدام رسمی را شغلی با پرستیژ بالاتر میداند.
اما آزادکاری یا فریلنسینگ چه مزایایی نسبت به استخدام دائم دارد؟ به عنوان یک آزادکار، شما خودتان مشخص میکنید که روی چه نوع کار یا پروژهای فعالیت کنید و به نوعی رئیس خود حساب میشوید. علاوه بر آن، حقوق دریافتی آزادکاران که اغلب به صورت ساعتی یا پروژهای پرداخت میشود، بیش از کارمندان استخدامی است. یک آزادکار درگیریهای کمتری برای پرداخت مالیات دارد. در نهایت آزادکاری همان طور که از نامش پیدا است، آزادیهای بیشتری به فرد میدهد تا در مورد زمان، حرفه، تخصص و حتی میزان درآمد خود تصمیمگیری کند.
آیا شرکتها به آزادکاران نیاز دارند؟
چرا یک شرکت باید به جای استخدام یک فرد، فرد دیگری را با حقوق بیشتر به عنوان آزادکار انتخاب کند؟ دلایل متعددی برای این تصمیم در یک سازمان وجود دارد. به طور مثال، یک شرکت برای انجام پروژهی خاصی، نیاز به یک نیروی انسانی دارد. اگر این شرکت نیروی مورد نظر را در بین کارمندان خود نداشته باشد، دو راه پیش رو دارد. یا فردی را به طور دائم استخدام کند که در این صورت باید هزینههای روند اداری، کاغذبازیهای قرارداد، دوران آموزشی، امکانات فردی مانند کامپیوتر، تلفن، میز و غیره را تحمل کند. از طرف دیگر این شرکت میتواند آزادکاری را استخدام کند که تواناییهای مورد نظرش را داشته باشد و بدین ترتیب پروژهی مورد نظر را با سرعت بیشتری انجام دهد.
اگرچه ممکن است حقوق ساعتی یا پروژهای یک آزادکار از یک کارمند بیشتر باشد، اما این حقوق در مجموع هزینهی کمتری برای شرکت خواهد داشت؛ چرا که در این حالت هزینههای اضافی مانند بیمه، مالیات کارمندان و تجهیزات نیروی انسانی حذف میشوند.
از دیگر مزایای استخدام آزادکاران میتوان به تخصص مشخص آنها اشاره کرد. هر آزادکار هنر و تخصص خاص خود را دارد که میتوان برای پروژه و بخش مورد نظر روی آن حساب کرد. به طور مثال یک شرکت آیتی میتواند برای تامین امنیت خود به جای استخدام یک نیروی تمام وقت، از یک آزادکار با تخصص و تجربه استفاده کند.
چالشها و مشکلات آزادکاری
یکی از بزرگترین مشکلات آزادکاران، امنیت درآمد است. یک آزادکار در اکثر اوقات این نگرانی را دارد که درآمد ماههای آیندهی خود را چگونه تامین کند و پس از اتمام یک پروژه، چگونه درآمد جدید را پیدا کند. اما آزادکاران با تجربه و افرادی که تخصصشان بسیار مورد نیاز است، این مشکل را ندارند. در ضمن افرادی که بتوانند ارتباطهای کاری مناسب را حفظ کنند و رزومهای قوی برای خود بسازند، میتوانند اطمینان خاطر داشته باشند که همیشه کار و پروژهای برای انجام دادن دارند. از دیگر راه حلهای این مشکل نیز میتوان به پسانداز و برنامهریزی هزینهها اشاره کرد.
یکی دیگر از مشکلات فریلنسرها، هزینههای کاری مانند بیمه، مالیات، تجهیزات و دفتر کار است که باید به صورت شخصی پرداخت شود. آزادکاران با برخی مشکلات روحی نیز مواجه خواهند شد؛ چرا که با وجود این که برخی از پروژههای آزادکاری در محل شرکتها انجام میشود، اما اغلب آزادکاران در تنهایی برای مدتهای طولانی کار میکنند و این مورد ممکن است برای همهی افراد جذاب نباشد. به همین دلیل اغلب فریلنسرها برخی از اوقات کاری خود را در مکانهای عمومی مانند کافیشاپها و فضاهای کار گروهی میگذرانند تا ارتباط خود را با جامعه حفظ کنند.
کدامیک بهتر است؟ کارمندی یا آزادکاری؟
این سوالی است که نمیتوان به راحتی به آن پاسخ داد و پاسخ آن ارتباط مستقیمی با شخصیت و روحیات افراد دارد. اگر شما فردی هستید که علاقه دارید رئیس خودتان باشید، زمان خود را مدیریت کنید و تنها در کارهای مورد علاقهی خودتان کار کنید، فریلنسری گزینهی مناسبی برای شما است. به بیان دیگر اگر با هیجان زیاد به این نوع از کسب و کار فکر میکنید، میتوانید آزادکار موفقی باشید.
آزادکاران لزوما از داشتن مدیران بیمنطق فراری نیستند. آنها به طور کلی کنترل شدن را دوست ندارند و علاقه دارند تا مدیریت کارها، زمان و علایق خود را به دست بگیرند. آزادکارانی موفق هستند که علاوه بر مدیریت خوب، پروژههای خود را به خوبی انجام داده و علاوه بر داشتن تخصصی که مورد نیاز افراد زیاد است، مشتریان خود را نیز راضی نگاه دارند.
اما اکثر افرادی که علاقهای نسبی به آزادکاری دارند، از ترک شغل خود میترسند. بهترین راه حل برای این افراد این است که زمانهای آزاد بعد از ساعات کاری رسمی خود را به آزادکاری اختصاص دهند و پس از مدتی، در صورتی که به این نوع کسب و کار علاقمند شدند، شغل رسمی خود را ترک کنند. البته در اختصاص زمان به آزادکاری نیز باید به قوانین شرکتی که در آن استخدام هستید توجه داشته باشید و تعهد به کار دائم خود را فراموش نکنید.
چگونه آزادکار شویم؟
پس از تصمیم به آزادکاری، باید مراحل مختلفی را برای سر و شکل دادن به کسب و کارتان انجام دهید. به طور مثال باید رزومهی شخصی خود را منظم کنید و تخصص مورد نظر برای انجام پروژههایتان را مشخص کنید. باید زمانی را به آموزش و حرفهایتر شدن در تخصص مورد نظر اختصاص دهید. برای معرفی خود و ایجاد کانالهای ارتباطی نیز به وبسایت، آدرس ایمیل اختصاصی و شماره تلفنهای کاری نیاز دارید که میتوانید از سرویسهای رایگان یا هزینهی کم برای شروع استفاده کنید. علاوه بر آن، باید مدیریت مالی، مدیریت مشتریان و مهمتر از همه، مدیریت زمان را نیز به طور نسبی بیاموزید و از ابزارهای ساده برای شروع این مدیریتها استفاده کنید.
اما جذب مشتری به عنوان یک آزادکار نیز چالشهای مخصوص خود را دارد. استفاده از وبسایتهای معرفی پروژه و آزادکاری، میتواند ابزار مفیدی باشد. گسترش شبکهی ارتباطی و پیدا کردن کانالهای مشتریان از طریق همکاران نیز روش مناسبی است. برای معرفی خود نیز باید دقت زیادی داشته باشید و با استفاده از جملات خاص، مشتریان را به عقد قرارداد با خود جذب کنید. به طور مثال به جای عبارت "من طراحی سایت انجام میدهم" از عبارت "من با استفاده از طراحی سایت و مشاورههای تبلیغاتی، به شرکتها کمک میکنم تا بازدیدکنندگان و مشتریان بیشتری را جذب کنند" استفاده کنید و اهمیت تخصص و موضوع کاری خود را در نگاه مشتریان افزایش دهید.
در ابتدای کار و برای جذب مشتریان جدید میتوانید پروژهها را با تخفیف (و نه رایگان) انجام دهید و در قبال آن از کارفرما بخواهید تا توصیه نامهای برای شما ترتیب دهد و پس از پروژهی حاضر، پروژههای دیگری را نیز به شما معرفی کند.