آیا استارتاپ ها شانس رقابت در بازار هوش مصنوعی را دارند؟

جمعه ۲۶ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰
مطالعه 8 دقیقه
بسیاری از شرکت‌های بزرگ به دنبال رقابت در بازار هوش مصنوعی و دستیاران هوشمند هستند. اما آیا استارتاپ ها شانس رقابت در این بازار را دارند.
تبلیغات

امروزه تقریبا تمام شرکت‌های بزرگ تکنولوژی با استفاده از هوش مصنوعی؛ امکان دسترسی به دستیار دیجیتال را برای کاربران خود فراهم می‌کنند. شرکت اپل «سیری» را دارد؛ فیسبوک «M» را،‌ مایکروسافت «کورتانا» را و آمازون «الکسا» را ارائه می‌کند. همچنین گوگل موتور جستجوی خود را تماما بر اساس هوش مصنوعی پایه گذاری کرده است. باید توجه کرد که موفقیت هوش مصنوعی مستقیما با میزان دیتای در دسترس شرکت‌ها در ارتباط است. این شرکت‌ها همچنین به قدرت رایانش بسیار بالایی نیز نیاز دارند که تمام دیتاها را بررسی کند؛ درخواست‌های کاربران را بسنجند و بلافاصله به درخواست‌هایشان پاسخ‌ دهد.

این نیازها یک سوال مهم را پیش می‌آورد: چگونه استارت‌آپ‌هایی بدون دیتاسنترهای قدرتمند و پایگاه‌های مردمی عظیم می‌توانند در چنین بازاری رقابت کنند؟

شرکت‌هایی مانند «Hound» و «Viv» به دنبال ارائه‌ی دستیاران مستقلی هستند؛ که می‌توانند جایگزین دستیار پیشفرض گوشی شما شوند. در کنار این شرکت‌هایی مانند «X.ai»، «Ozlo»، «EasilyDo» و «Julie Desk» سعی می‌کنند که به اصطلاح به سراغ نیش‌مارکتینگ بروند و دستیارانی را برای یک وظیفه‌ی به خصوص (مانند زمانبندی جلسات یا مدیریت صندوق پیام‌ها) طراحی کنند. با وجود راه سخت این استارت‌آپ‌ها؛ آن‌ها از مزایای مهمی نیز برخوردارند. از آنجا که بسیاری از موانع ورود به صنعت فناوری از پیش روی شرکت‌های جدید برداشته شده است.

مدیرارشد فناوری شرکت «Apigee» و نایب رئیس سابق IBM، «آنانت ژینگران»، می‌گوید: «من به آینده‌ی استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی بسیار خوشبین هستم. امروزه APIها و ابزارهای متن‌باز به استارت‌آپ‌ها کمک می‌کنند که منابع محدود خود را برای ابزارهای پردازش زبان محاوره یا شناسایی تصاویر هدر ندهند.»

در کنار این قدرت رایانش را نیز می‌توان با قیمت‌هایی مناسب از آمازون، گوگل یا سایر شرکت‌ها اجاره کرد. هرچند هنوز شرکت‌های تازه‌کار در استخدام و پرداخت حقوق کارمندان –در بازاری که صاحبان PhD به راحتی در شرکت‌های بزرگ آمریکا استخدام می‌شوند- دچار مشکل هستند. با این وجود ژینگران اشاره می‌کند که «تعداد فارغ‌التحصیلانی که توسط این شرکت‌ها استخدام می‌شوند در مقایسه با تعداد کسانی که این فرصت را پیدا نمی‌کنند بسیار کوچک است».

smart assistant

X.ai یکی از استارت‌آپ‌هایی است که از این فضا بهره برده است. این شرکت که در سال ۲۰۱۴ تاسیس شده؛ یک دستیار هوشمند به نام «Amy Ingtam» را طراحی کرده است؛ که به دو شخص کمک می‌کند ملاقاتی را توسط ایمیل برنامه‌ریزی کنند. قدرت رایانش Amy توسط سرویس‌های وب آمازون تامین می‌شود. در کنار این، تیم ۶۰ نفره‌ی X.ai نیازی به طراحی ابزار برای تشخیص زبان محاوره نداشتند. آن‌ها هوش مصنوعی خود را توسط تکنیک‌های آماده در محیط‌های آکادمیک و منابع تکنولوژی طراحی کرده‌اند.

X.ai به میلیون‌ها پیام دسترسی ندارد که بتواند توسط آن الگوریتم Amy را (مانند روشی که گوگل برای Gmail پیش گرفته است) تمرین دهد؛ همچنین، موضوعِ برنامه‌ریزی قرارهای ملاقات توسط هوش مصنوعی، تا به حال به شکل جدی کاربردی نشده است. به چنین وضعیتی «no-data Problem» می‌گویند. به این معنی که X.ai باید کار خودت را از نقطه‌ی صفر شروع کند. این شرایط در عین پیچیدگی ممکن است مزایای خود را داشته باشد.

مدیرعامل X.ai در این باره می‌گوید: «در شرایط no-data، رقابت تا حد زیادی برابر است. به همین دلیل می‌بینید که ما در برنامه‌ریزی قرارهای ملاقات با شرکت‌های بزرگ در رقابت هستیم؛ هرچند که منابع گسترده‌ی آن‌ها را در اختیار نداریم. در مثالی بهتر، می‌توانید ببینید که گوگل به یک رقیب جدی در صنعت خودرو و تولید ماشین‌های خودران تبدیل شده است؛ درحالی که آن‌ها تنها ۶۰ ماشین به بازار عرضه کرده‌اند و شرکت‌هایی مانند جنرال موتورز میلیون‌ها ماشین سنسوردار را بر سطح جاده‌ها در اختیار دارند.»

یکی دیگر از مزایای استارتاپ‌ها قدرت تمرکز آن‌ها است. شرکت‌های بزرگ درگیر اولویت‌های مختلفی هستند و توانایی تمرکز بر یک موضوع مشخص مانند قرار ملاقات را ندارند. اما شرکت‌هایی مانند X.ai در دو سال گذشته ۶۰ کارمند را بر یک موضوع متمرکز کرده‌اند؛ و نتیجه آن، محصولی است که بسیار دقیق‌تر از محصولات شرکت‌های بزرگ عمل خواهد کرد.

smart assistant

«مایکل برنر»، مدیرعامل EasilyDo، یک دستیار هوشمند که مسئولیت کارهایی مانند مدیریت ایمیل‌ها تا اطلاع‌رسانی زمان پرواز و رسیدن بسته را به عهده می‌گیرد؛ به این موضوع اشاره می‌کند که قدرت اصلی در تمرکز است. او می‌گوید: «داشتن تمام دیتاهای دنیا ضامن موفقیت نیست.» این خبر خوبی برای استارت‌آپ‌هایی مانند X.ai است. شرکت‌هایی که به دنبال فضاهایی هستند که از دسترس گوگل و فیسبوک دور مانده‌اند.

هرچند EasilyDo، خود در زمینه‌ای مشترک با شرکت‌های بزرگ رقابت می‌کند. گوگل یکی دیگر از دستیاران هوشمندی است که اطلاعات پرواز را پوشش می‌دهد. گوگل، به عنوان مثال، زمان‌های پرواز و تاخیرها را از داخل ایمیل‌ها پیدا می‌کند و آن‌ها را در آپدیت‌کاردهای جی‌میل یا Google Now ارائه می‌دهد. EasilyDo نیز دقیقا همین کار را انجام می‌دهد. یعنی کاربران را توسط اپ و پاپ‌آپ از اطلاعات پرواز و تاخیرها آگاه می‌کند.

برنر نیز اعتراف می‌کند که اطلاعات و ایمیل‌های بسیار کمتری نسبت به گوگل در دسترس دارد. هرچند همچنان فرصت مناسبی برای پیشی‌گرفتن از شرکت‌های بزرگ در زمینه‌های محدود دارد. برنر ادعا می‌کند که EasilyDo تعداد شرکت‌های بسیار بیشتری را در مقایسه با گوگل پوشش می‌دهد. این سرویس می‌تواند پیام‌های ۹۸ درصد از شرکت‌های مسافرتی و تمام شرکت‌های بزرگ این عرصه را شناسایی کند.

هرچند گوگل همچنان اکثر ایمیل‌های مهم مسافرتی (مانند ایمیل‌های هواپیمایی‌های «Delta» و «Southwest» و شرکت‌های مسافرتی «Expedia» و «Orbitz») را شناسایی می‌کند. آیا مهم است که این استارت‌آپ شرکت‌های بیشتری را نسبت به گوگل پوشش می‌دهد؟ آن هم در شرایطی که بازیگران بزرگ کار خود را به اندازه کافی خوب انجام می‌دهند؟ پاسخ این سوالات بستگی به حوزه‌ی فعالیت این اپ‌ها و کیفیت تجربه‌ی کاربران و امکاناتی دارد که هوش مصنوعی شرکت‌های کوچک به کاربران ارائه می‌کنند. به عنوان مثال، EasilyDo، در کنار دستیار مسافرت، اینباکس و دفترچه تلفن شما را نیز مدیریت می‌کند و قبض‌ها و رسید‌هایتان را مرتب خواهد کرد.

مدیرعامل و یکی از بنیان‌گذاران شرکت «Ozlo»، «چارلز جالی»،‌ که در گذشته‌ سرپرست محصولات شرکت فیسبوک بود؛ اشاره می‌کند که به زودی فضای زیادی برای برای ارائه‌ی سیستم‌های مختلف مهیا خواهد شد. Ozlo، یک دستیار هوشمند است که به دنبال انجام وظایف نیست؛ بلکه در انتخاب محصولات به شما مشاوره خواهد داد. البته این دستیار هوشمند هنوز در مرحله‌ی بتا است؛ و تنها می‌تواند در زمینه‌ی رستوران‌ها به شما مشاوره دهد. هرچند جالی می‌گوید Ozlo می‌تواند به زودی مشاوره در هر زمینه‌ای را فرا بگیرد. او اعتقاد دارد که در آینده مردم از انواع مختلفی از دستیارها استفاده خواهند کرد. دستیارانی برای محیط کار، زندگی شخصی و ارائه‌ی مشاوره. او می‌گوید: «این راهی است که ما خود را از رقیبانمان متمایز می‌کنیم. با ارائه انواع مختلفی از سرویس‌ها که شرکت‌های بزرگ بر روی آن‌ها تمرکز ندارند.»

هرچند باید برای استارتاپ‌هایی که مستقیما به رقابت با محصولات شرکت‌های بزرگ می‌پردازند نیز شانس قائل شد. «استیو چَمبرز»، مدیرعامل «Jibo» و نایب‌رئیس سابق «Nuance»، می‌گوید که با تئوری رقابت در دامنه‌های محدود موافق است. اما اعتقاد دارد که در کنار آن، استارتاپ‌ها می‌توانند با گسترش تکنولوژی‌های پیشرفته برای قدرت بخشیدن به هوش مصنوعی خود؛ در رقابت با شرکت‌های بزرگ موفق شوند.

چمبرز می‌گوید: «در سطوح بالا، نکته‌ی مهم این است که آیا یک شرکت، نرم‌افزاری را با بر پایه‌ی قواعد معمول برای شناسایی زبان محاوره طراحی می‌کند؛ یا به دنبال نگاهی پیشرفته و آمار محور به زبان محاوره می‌رود. یا هردو.» به زبان ساده‌تر، یک استارت‌آپ همچنان می‌تواند نگاهی نو به هوش مصنوعی داشته باشد و ماشینی را طراحی کند که دیتا را سریع‌تر و دقیق‌تر از محصولات شرکت‌های بزرگ بررسی کند؛ و در نهایت محصولی کاربردی‌تر را به مخاطب عرضه کند. این نوع نگاه می‌تواند به استارت‌آپ‌های گسترده‌تری مانند Viv و Hound شانس رقابت در بازارهایی را دهد که در آن شرکت‌های بزرگ به دنبال سهم‌ هستند.

در ماه مارچ و در کنفرانس «Disrupt NY»، موسس و مدیرعامل Viv، «داگ کیتلاس»، دستیار هوشمند شرکت خود را که به زودی منتشر خواهد شد به نمایش گذاشت؛ و توضیح داد که چگونه تکنیک «تولید برنامه‌ی داینامیک» آن‌ها، به Viv اجازه می‌دهد که از رقبای خود سریع‌تر عمل کند. او همچنین توضیح داد که Viv با ابداع در علم کامپیوتر به هوش مصنوعی اجازه می‌دهد که خود را بر اساس جستارهای زبان محاوره برنامه‌نویسی کند. در این صورت نیازی نیست که مهندسان نرم‌افزار برای هر دامنه‌ی کاری کدهای جدید بنویسند. این مسئله استفاده از Viv را برای توسعه‌دهندگان بسیار ساده‌تر خواهد کرد؛ و به پیشرفت سریع‌تر این پلتفرم کمک می‌کند.

کیتلاس ادامه می‌دهد: «این دستیار هوشمند نحوه‌ی کار برنامه‌نویسان با کامپیوتر را دستخوش تغییر خواهد کرد. به این دلیل که دیگر نیاز نیست همه‌چیز را مرحله به مرحله به کامپیوتر آموزش دهید؛ و نیازی نیست که تمام خط‌ها را کدنویسی کنید. این یک نوآوری بسیار مهم در صنعت کامپیوتر است که دپارتمان علمی ما به آن دست پیدا کرده و ما در این باره بسیار خوشحال هستیم.»

کیتلاس همچنین اشاره کرد که بی‌طرف بودن یکی از مزیت‌های هوش‌ مصنوعیِ مستقل است. در زمانی که شرکت‌هایی مثل سامسونگ دستیار هوشمند خود را در تلویزیون‌هایشان جاگذاری می‌کنند یا «Honeywell» همین کار را در ترموستات‌هایش انجام می‌دهد؛ یک شرکت مستقل می‌تواند برتری‌های خود را داشته باشد. زیرا که آن‌ها به دنبال تشکیل شبکه‌های تبلیغات گسترده و جمع‌آوری اطلاعات شخصی (به شکلی که گوگل و فیسبوک فعالیت می‌کنند) نیستند. همانطور که اپل سعی می‌کند از امنیت به عنوان برگ برنده‌ی خود در هوش مصنوعی یاد کند؛ استارت‌آپ‌هایی مانند Viv نیز می‌توانند به سازندگان سخت‌افزار و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار سیستمی را ارائه کنند که به راحتی با تمام سرویس‌های کلودی که کاربران از آن استفاده می‌کنند سازگاری خواهد داشت.

بازار هوش مصنوعی هنوز تا حد زیادی ناشناخته است. ما هنوز هیچ بات یا دستیار هوشمندی را ندیده‌ایم که بتواند تاثیر به‌سزایی بر این صنعت بگذارد. چه رسد به یک دستیار هوش مصنوعی که بتواند به سوالات مهم‌تر و فراتر از جستارهای پایه‌ای پاسخ بدهد. بسیاری از استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی همچنان در مرحله‌ی بتا هستند. و به محض اینکه عرصه کمی شلوغ  شود؛ همه‌چیز به هم خواهد ریخت؛ و بسیاری از سرویس‌ها بیشتر گیج‌کننده خواهند شد تا اینکه به ما کمک کنند. اما با توجه به علاقه‌ی زیاد صنعت تکنولوژی به این زمینه، بعید نیست که یک شرکت هوش مصنوعی به زودی از راه سر برسد؛ و شاید به این پی ببرد که قدم‌های کوتاه، مقدمه‌ای بر طی راه‌های طولانی است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات