آیا فیسبوک میتواند بزرگترین باگ خود را از بین ببرد؟ (بخش اول)
فرهاد منجو، خبرنگار نیویورک تایمز، اواخر ژانویه به دیدار مارک زاکربرگ در ساختمان MPK20، دفتر اصلی فیسبوک رفت. آنچه در ادامه میخوانید، از دیدگاه او به رشتهی تحریر درآمده است:
ساختمان MPK20 که توسط فرانک گری طراحی شده است، یک باغچه روی پشتبام دارد و بیشتر قسمتهای داخلی آن هنوز تمام نشده است. در این ساختمان، مجاری هوا را میبینید و دیوارهای داخلی نیز از تختهی چندلایه رنگ نشده، ساخته شدهاند. این فضا شباهتی به دفتر مرکزی یک شرکت بزرگ چندملیتی ندارد و بیشتر به رستورانهای فست فود زنجیرهای در آمریکا شبیه است. اما این طراحی تصادفی نیست و یکی از ایدئولوژیهای بنیادین فیسبوک را نشان میدهد؛ کارها هیچ وقت تمام نشدهاند، هیچ چیز دائم نیست و در نهایت اینکه، شما باید همیشه آماده باشید که با تبر به جان محیط اطرافتان بیفتید.
حالت روحی و فکری در سیلیکون ولیِ لیبرال، چند روز پیش از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، غمزده و ناخوشایند بود. اما مارک زاکربرگ که تازه از ویلای ۲۸۵ هکتاری خود در جزایر هاوایی برگشته بود، بهطور ذاتی نمیتواند به آینده بدبین باشد.
زاکربرگ خیلی سریع صحبت میکند، گاه یک پاراگراف را سریع بیان میکند و گاه چنان با دقت استدلال میکند که انگار از پیش صحبتهای خود را آماده کرده است. زاکربرگ میگوید: «۲۰۱۶ سال جالبی برای ما بود». فیسبوک که زمانی تنها یک اپلیکیشن موبایل بود، به یک نیروی فرهنگی و سیاسی جهانی تبدیل شده است که آثار این دگردیسی تنها در سال گذشته آشکار شد. زاکربرگ میگوید: «زمانی که فیسبوک آغاز به کار کرد، خیلی بزرگ نبود.» اما فیسبوک بهسرعت رشد کرد و نقش عمدهای در آگاهی مردم از دنیای اطراف داشت. این شرکت نیز کمکم به نقش جدید خود در زندگی مردم عادت میکند.
هر ماه، دو میلیارد کاربر به فیسبوک سر میزنند که بازدید ۱.۲ میلیارد نفر از آنها هرروزه است. این کمپانی که ۱۳ سال پیش توسط مارک زاکربرگ در خوابگاه هاروارد تأسیس شد، به بزرگترین و تأثیرگذارترین مؤسسه خبری دنیا تبدیل شده است و کاربرانی بیش از شبکههای تلویزیونی آمریکایی یا اروپایی، روزنامهها و مجلهها در غرب و هر وبسایتی در دنیا دارد. فیسبوک همچنین قدرتمندترین نیروی محرک در سیاست است، بهسرعت به جایگزینی برای تلویزیون و تأثیرگذارترین رسانه سرگرمی تبدیل خواهد شد. تنها پنج سال پس از عرضهی عمومی سهام، فیسبوک یکی از ۱۰ کمپانی برتر دنیا از نظر ارزش بازار تبدیل شده است.
تا سال گذشته، زاکربرگ ممکن بود این آمار و ارقام را نشانی از موفقیت عظیم فیسبوک بداند. اما در طول سال ۲۰۱۶، تأثیر عظیم فیسبوک به بزرگترین نقطهضعف این شبکه اجتماعی تبدیل شد. در حین انتخابات ایالات متحده، تبلیغکنندگان از فیسبوک استفاده میکردند و اخبار کذب را بهسرعت گسترش میدادند. اخبار کذب بخشی از معضلی بسیار بزرگتر بود. فیسبوک با دامنه وسیعی که دارد، به منتشرکننده اطلاعات غلط و تا حدی غیر واقعی در سراسر دنیا تبدیل شد.
تیمی از محققان دانشگاه امآیتی و هاروارد پس از بررسی ۱.۲۵ میلیون خبری که در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ آمریکا منتشر شده بود، توییتر و فیسبوک را بخشی از دلیل شکست رسانهها در سال ۲۰۱۶ دانستند. این محققان دریافتند که شبکههای اجتماعی یک اتاق پژواک دست راستی ساختهاند. پس از انتخابات، زاکربرگ از فیسبوک دفاع کرد. او در ماه ژانویه گفت:
اطلاعات غلط در فیسبوک بهاندازهای نیست که گفته میشود، اما فیسبوک قول میدهد که برای مبارزه با آن تلاش بیشتری کند.
اتاقهای پژواک واقعا نگرانی ایجاد میکنند، اما اگر آنها تعصبات و عقاید مردم را بیان میکنند، آیا واقعا فیسبوک باید مشکل آنها را حل کند؟
سخت است که بگوییم زاکربرگ نسبت به انتقاداتی که فیسبوک و نقش متناقضش در دنیا، واکنش نشان خواهد داد. او تمام عمر خود را صرف کرده است تا ماشینی بسازد که افراد را گرد هم جمع میکند. با هر معیاری که در نظر بگیریم، او در کار خود موفق شده است؛ اما حاصل این دور هم جمع شدن چیست؟ در سراسر دنیا، فیسبوک به نفع کسانی است که سعی دارند چشمانداز جهانی را - که بخشی از فیسبوک است - بیاعتبار کنند. طرفداران ترامپ و ناسیونالیستهای دست راستی اروپایی که هدفشان نگاه به درون و از بین بردن اتحادها است، ترولهایی که تخم بدبینی درباره مهاجران میکارند، حتی داعش با مهارت بالا در پروپاگاندا و استخدام نیرو از طریق شبکههای اجتماعی، همه دست در دست هم دادهاند تا جهان زاکربرگی را از هم بپاشند. جالبتر اینکه، آنها از ماشین خود زاکربرگ برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
در سیلیکون ولی، وقایعِ روز به پشت صحنه میروند. حادثه ۱۱ سپتامبر، جنگ عراق، بحران مالی و انتخابات ریاست جمهوری همه در دنیایی موازی با دنیای دیجیتال اتفاق افتاده است؛ اما ناگهان دونالد ترامپ برنده شد. در ۱۷ سالی که اخبار سیلیکون ولی را پوشش دادهام، هیچ اتفاقی همچون برندهشدن دونالد ترامپ، آنجا را تکان نداده است. تنها در عرض چند ماه، سیلیکون ولی از یک محل جدا از سیاست به مرکز ثقل مقاومت و ترس ضد ترامپ تبدیل شده است. یک هفته بعد از انتخابات، یک بنیانگذار استارتاپ پیام داد:
من فکر میکنم این بدتر از آن چیزی است که فکر میکردم. من قبلا فکر میکردم ۱۸ ماه تا پایان دنیا باقی است. اما حالا فکر میکنم تنها ۹ ماه تا پایان دنیا باقی است.
سخنان ترامپ در طول مبارزات انتخاباتیاش، برای سیلیکون ولی تقریبا مسئلهای شخصی بود؛ چون بسیاری از این افراد مهاجر هستند. استیو بنون، مدیر اجرایی کمپین ترامپ، زمانی گفته بود تعداد مدیران اجرایی در بخش تکنولوژی از آسیای جنوبی بسیار زیاد است. بیش از ۱۵ درصد کارمندان فیسبوک در ایالات متحده، با ویزای H-1B مشغول به کار هستند. اما نتیجه انتخابات همچنین نشان از نبود ارتباط عمیق سیلیکون ولی با بقیه جامعه دارد. جاشوا ریوز بنیانگذار استارتاپ Gusto میگوید:
من انتخاباتی را دیدم که با آنچه فکر میکردم، متفاوت بود. من ذهن مهندسی دارم که به اشیاء بهطور غیر احساسی، عقلانی و آنالیزی نگاه میکنم و واضح است که انتخابات به سمت روند متفاوتی، پوپولیسم هیجانی، پیش میرفت.
شاید بیشتر این غر زدن ناشی از احساس همدستی باشد. ترامپ از محیط رسانهای بهره برد که توسط فیسبوک شکل داده شده بود. در این شرایط باید نیوز فید (News Feed) فیسبوک را مقصر دانست.
اغراقآمیز نخواهد بود اگر نیوز فید را تأثیرگذارترین منبع خبری در طول تاریخ بشریت بدانیم. فیسبوک در سال ۲۰۰۶ نیوز فید را برای حل یک مشکل ابداع کرد؛ در عصر شبکههای اجتماعی، تعداد دوستان هر فرد بیش از چیزی بود که بتوانند دنبال کند. در آن زمان، فیسبوک تنها مجموعهای از پروفایلها بدون ساختار مرکزی بود. برای اینکه بفهمید هر کدام از دوستان چه کاری انجام دادهاند، باید به پروفایل هر کدام سر میزدید. نیوز فید این مشکل را حل کرد. هر زمان که فیسبوک را باز میکنید، نیوز فید هر پستی را از هر ارتباط شما بررسی میکند، سپس مزیتهای هر پست را بررسی میکند و پستها را بر اساس میزان اهمیت به شما نشان میدهد. به این ترتیب، نیوز فید را میتوان یک صفحه اصلی فوق شخصی شده برای هر کاربر دانست.
محققان و متخصصان حداقل از سال ۲۰۰۱ نسبت به خودشیفتگی مقاومتناپذیر اخبار الگوریتمیک هشدار دادهاند. الی پاریسار، فعال دیجیتالی و سرمایهگذار، در سال ۲۰۱۱ به این پدیده یک لقب بهیادماندنی داد؛ حباب فیلتر.
فیسبوک میگوید محققان این شرکت از سال ۲۰۱۰ حباب فیلتر را بررسی کردهاند. در سال ۲۰۱۵، آنها گزارشی منتشر کردند و در آن مدعی شدند که اثر فیسبوک بر رژیم فکری کاربران حداقل است. این گزارش با انتقاد محققان مستقل مواجه شد. محققان فیسبوک گفتند گرچه نیوز فید عقاید مخالف را فیلتر میکند، اما اثر بزرگتر ناشی از انتخاب خود کاربران است. زمانی که نیوز فید اخباری را نشان میدهد که با عقاید کاربران مخالف است، کاربران روی آنها کلیک نمیکنند. برای زاکربرگ، این یافتهها فیسبوک را تبرئه میکنند. زاکربرگ در جلسهای با تحلیلگران گفت:
این تئوری خوب به نظر میرسد و من میدانم چرا افراد آن را تکرار میکنند، اما درست نیست.
کارمندان نیز با این گفتهها موافق هستند. یکی از مدیران سابق فیسبوک میگوید:
زمانی که موضوعی برای فیسبوک اهمیت پیدا کند، تیمهایی برای بررسی آن تشکیل میشود و زاک مدام در مورد آن صحبت میکند. من هرگز چیزی شبیه حباب فیلتر نشنیده بودم. من هیچگاه احساس نکردم که او میخواهد ما این مسئله را بررسی کنیم. این مشکل بیشتر شبیه یک کنجکاوی فکری بود، نه مسئلهای که ما باید بر آن متمرکز میشدیم.
سال گذشته، سلطه فیسبوک بر اخبار خود به خبر تبدیل شد. در ماه مه، گیزمودو گزارش داد ویراستارانی که روی بخش موضوعات داغ کار میکردند، اخبار محافظهکاران را سرکوب کردهاند. زاکربرگ برای اینکه سروصداها را بخواباند، جلسهای با مدیران رسانههای محافظهکار برگزار کرد و در نهایت، نقش عامل انسانی را در این بخش بهشدت کاهش داد. پس از این اتفاق، فیسبوک عکس مشهور یک دختر ۹ ساله در جنگ ویتنام را حذف کرد.
فیسبوک تحت انتقادات شدید، عکس را دوباره بازگرداند؛ اما این واقعه زاکربرگ را تحت تأثیر قرار داد. او این مسئله ناخواسته را همیشه و همه جا تکرار میکرد. از نظر او، این مسئله دشواریهای فیسبوک را برای ایجاد سیاست واحد در مورد اخبار نشان میداد. زاکربرگ میخواست به یک ناشر جهانی اخبار تبدیل شود که بهجای انسانها، ماشینها آن را کنترل کنند. زاکربرگ میگوید:
ما هنوز در حال بررسی این موضوع هستیم. اما کارهای بیشتری باید انجام شود.
این جواب برای من قانعکننده نبود و بعدا معلوم شد که زاکربرگ نیز از این جواب راضی نبوده است. صبح یک روز یکشنبه، تقریبا یک ماه بعد از اولین ملاقات، سخنگوی فیسبوک با من تماس گرفت. زاکربرگ تصمیم داشت دوباره صحبت کند.
ادامه دارد ...
نظرات