راههای بهبود روابط بین مؤسسان استارتاپ
اگر شما هم قصد راهاندازی کسبوکار دارید و میخواهید در انجام آن با کسی شریک شوید یا بهاصطلاح «همبنیانگذار» برای خودتان انتخاب کنید، مطمئنا دوست دارید همه چیز خوب پیش برود و مانند بسیاری از افراد دیگر در این زمینه با مشکلی مواجه نشوید. اما رابطه با همبنیانگذار (Co-Founder) نیز مانند هر رابطهی دیگری با چالشهای زیادی همراه است. یکی از سختترین مشکلات این است که شما برای انجام کاری بسیار زحمت بکشید اما همکارتان هیچ احساس مسئولیتی در این زمینه نداشته باشد. این مشکلات پیش از اینکه رابطهی شما را به هم بزنند باید سریعا از بین بروند. پیش از هر چیزی باید از اصل ماجرا باخبر باشید تا بتوانید متوجه شوید که چه چیزی پشت این قضیه قرار گرفته است. زمانی که شخصی مسئولیتهای خودش را انجام نمیدهد، نشاندهندهی این است که در مورد موضوعی با شما مشکل دارد. بنابراین در مرحلهی اول ببینید چه چیزی باعث بروز چنین رفتاری شده است. هیچ موقع مکالمهی خود را با انتقاد کردن آغاز نکنید؛ این روش به هیچ وجه جواب نمیدهد.
شاید موضوع شخصی باشد
گاهی اوقات ممکن است در محیط کاری خود متوجه شوید که همکارتان رفتار متناقضی دارد. مثلا بعضی از روزها کاملا قابل اعتماد است و بعضی روزها اصلا در دسترس نیست. علت چنین رفتارهایی میتواند مشکلات خانوادگی مانند طلاق یا مسائل دیگر باشد. استرس ناشی از چنین بحرانهای شخصی میتواند بر رفتار افراد در محیط کار تأثیر بگذارد. در چنین مواقعی شما باید با آن شخص صحبت کنید و او را متوجه رفتارش کنید. زیاد به او سخت نگیرید و اجازه بدهید تا این بحران را پشت سر بگذارد. البته این کار نباید به او اجازه بدهد که تیم کاری را همراه خودش پایین بکشد. البته مشکلات دیگری نیز ممکن است باعث بروز چنین رفتارهایی شوند؛ مشکلاتی که از کنترل شما خارج هستند مانند سلامتی، مشکل یکی از اعضای خانواده یا دلایل بیشمار دیگری که بر رفتار او در محیط کار تأثیر گذاشتهاند. موارد زیادی وجود دارند که یک همبنیانگذار به دلیل بیماری جدی مجبور شده است کارش را ترک کند. اینها دلایل بسیار ناراحتکنندهای هستند که ممکن است باعث شوند یک استارتاپ با مشکل جدی روبهرو شود.
شاید مشکل از محیط کار باشد
سناریوهای دیگری نیز وجود دارند که گاهی اوقات باعث به هم خوردن روابط میشوند. بهعنوان مثال بعضی از افراد بعد از کسب موفقیت در بعضی از مراحل، انگیزهی خود را برای ادامهی کار از دست میدهند. بهعنوان مثال بعد از اینکه مقداری پول به دست آوردند و نیازهای اولیهی خود مانند خرید خانه و ماشین را برطرف کردند، دیگر انگیزهای برای کار کردن از خودشان نشان نمیدهند و بدون اینکه محل کار را ترک کنند از کارشان استعفا میدهند. علت این مشکل نیز باید بررسی شود و اگر ادامه پیدا کرد، به آن خاتمه داده شود.
اما اگر این رفتارها از مشکلات شخصی و بیانگیزه شدن ناشی نشوند باید آنها را دقیقتر بررسی کنید و ببینید که میتوانید آن را تحت کنترل بگیرید یا خیر. از خودتان بپرسید که من صاحب چه چیزهایی هستم و آنها صاحب چه چیزهای هستند؟
اگر شخصیت او متفاوت با ما است، باید چه کاری انجام دهیم؟
متأسفانه گاهی اوقات شخصیت افراد بهگونهای است که باعث بروز مشکل میان آنها میشود. تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی از جملهی دیگر عواملی هستند که میتوانند در زمینهی همکاری مشکل ایجاد کنند. این نارضایتیها شرایط را برای یکی از بنیانگذاران دشوار خواهند کرد. در چنین شرایطی باید چه کاری انجام دهیم؟ راهحل این مشکل به خودتان بستگی دارد و سؤالهای زیر به شما کمک میکنند پاسخ دقیقتری برای این مشکل پیدا کنید:
- آیا مشکلاتی برای مالکیت وجود دارد؟ اگر شما این موضوع را از ابتدا حل کرده باشید، خوشبختانه با هیچ مشکلی در این زمینه مواجه نخواهید شد. اما گاهی اوقات یک دلخوری کوچک میتواند به یک مشکل بسیار جدی تبدیل شود و این سؤال پیش میآید که اگر شما تا دیروقت کار میکنید و همکارتان هیچ مسئولیتی قبول نمیکند، پس اوضاع مالکیت چگونه باید بررسی شود؟
- آیا مشکل از آنجایی ناشی میشود که یک نفر اعتبار بیشتری نسبت به دیگری دریافت میکند؟
- آیا مشکلات به دلیل جهتدهیهای استراتژیک ایجاد شدهاند؟
داشتن یک رابطهی موفق بسیار سخت است. یک رابطهی موفق نیازمند گفتگو و ارتباط تماموقت است. رابطهی میان چند بنیانگذار نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ پس منبع اصلی مشکل را پیدا کنید و ببینید آیا میتوانید آن را سریعا حل کنید یا خیر؟ راههای زیر در بهبود دادن روابط به شما کمک میکنند:
- شما نباید رفتارهای ناکارآمد همکارتان را تحمل کنید. اگر مشاهده کردید که بهاندازهی شما مسئولیتپذیر نیست، بهتر است دربارهی این موضوع با او صحبت کنید.
- از یک مربی یا یک فرد بیطرف کمک بگیرید. شما باید از قدرت خودتان استفاده کنید و از هیچ تلاشی برای بهبود روابط دریغ نکنید.
- به همهی افرادی که درگیر این موضوع شدهاند خوب فکر کنید. آسان گرفتن به شخصی که مشکل دارد میتواند شرایط استرس آمیز او را کمی آرام کند و وضعیت را بهبود ببخشد. اما شما باید افراد دیگری را که در شرکتتان کار میکنند نیز در نظر بگیرید و به این فکر کنید که آنها چگونه با این شرایط خاص برخورد خواهند کرد. همه تفاوت میان اجرای خوب و بد را میدانند و از رهبران توقع دارند که این مشکل را حل کنند.
- نظر دیگر کارمندان را نیز جویا شوید. معمولا کارمندان با شرایط اینچنینی روبهرو شدهاند و ممکن است راهحلهای خلاقانه و خوبی مانند کم کردن سهم افراد مشکلدار از سهام شرکت را برای حل این مشکل ارائه دهند.
- یک راه منصفانه برای حل این مشکل پیدا کنید. اگر احساس میکنید نمیتوانید این رابطه را مانند سابق کنید، بهتر است با همکارتان با کرامت و منزلت رفتار کنید. سعی نکنید شخص مقابل را سرزنش کنید و یکدیگر را بیاعتبار نکنید.
- شرایط را بدون وجود همبنیانگذار خود تصور کنید. ببینید او چه تواناییهای دارد و اگر او برود چه چیزهایی لازم است تا جای خالی او پر شود. به این فکر کنید که چه شخصی میتواند مسئولیتهای او را بر عهده بگیرد و به شرکت کمک کند تا با بحران از دست دادن یک مهرهی کلیدی کنار بیاید.
حل کردن مشکلات اجرایی با یک شخص کار آسانی نیست؛ مخصوصا اگر این رفتارها از شخصی سر بزند که شما به او اعتماد کرده و همه چیز را باهم شریک شدهاید. انتظار نداشته باشید که مشکلات خودشان از بین بروند. خوشبختانه راههای زیادی برای برطرف کردن آنها وجود دارند. حتی اگر مشکلات عمیق باشند و هیچ راهی بهجز جدایی برایتان باقی نماند، مطمئن باشید که خیلی زود میتوانید با این قضیه کنار بیاید و به حالت قبلی خود برگردید.
نظرات