نکات مهم در تکمیل نمونه اولیه محصول یا MVP
تولید کالا یا خدمات جدید، کار سختی است که هر مرحلهی آن چالشهای خاص خود را دارد: ایدهی کالا، اثبات مفهوم و لزوم آن، نمونهی اولیهی کاربردی، معرفی عمومی کالا، تولید نهایی آن و درنهایت پشتیبانی مداوم. این پروسه مستلزم دورههای باکیفیت تحقیق و توسعه است که خود سرمایهگذاری وسیعی را میطلبد.
کارآفرینانی که درصدد هستند کالای جدیدی تولید کنند، حتماً باید این فرصت را داشته باشند تا ابتدا، آن کالا را مورد آزمایشهای گوناگون قرار دهند و راه را برای بروز هر خطایی در آینده ببندند.
متأسفانه بسیاری از استارتاپها در این مرحله شکست میخورند. برای مثال شرکت Lily Camera Drone کار خود را با ۱۵ میلیون دلار سرمایهی اولیه شروع کرد و با ایدههای خوبی که داشت، توانست با جذب سرمایه، بودجهی شرکت را به ۳۵ میلیون دلار برساند. مشکل از اینجا شروع شد که مؤسسین شرکت در توصیف ویژگیهای خدمات خود اغراق کردند و البته در برآورد هزینههای تولیدی موفق نبودند. درنهایت پیش از اینکه این شرکت وارد بازار رقابتی شود، آنها مجبور شدند خط تولیدی خود را تعطیل کنند.
شرکت Zano mini-drone هم با وجود بزرگترین کمپین اروپایی کیکاستارتر و جمعآوری ۳.۴ میلیون دلار سرمایه، درحالیکه اعضای اصلی تیم توانایی خود را در اجرای ایدههایشان بیش از حد واقعی برآورد کرده بودند، به علت برنامهریزیهای نامناسب و کمبود تجربه به پایان راه خود رسید.
شرکتهایی میتوانند در تولید کالاهای سختافزاری موفق عمل کنند که از این اشتباهات متداول اجتناب کنند. شرکت Form Labs با ۳ میلیون سرمایهی به دست آمده از کمپینهای کیک استارتر، موفق به توسعهی اولین نسل چاپگرهای سهبعدی دسکتاپ شد؛ چراکه این شرکت سرمایهی اولیهی خود را صرفاً به نمونهی اولیهی محصول و تکمیل آن اختصاص داد. یا شرکت DJI با استراتژیهای هوشمندانهای مثل دایر کردن تأسیسات مونتاژ در مجاورت ادارهی مهندسی، توانسته است در صدر صنایع هواپیماهای بدون سرنشین قرار بگیرد. این مجاورت، به یک حلقهی مؤثر بازخورد متقابل بین فرایند طراحی و تولید منجر شده است.
در ادامهی مقاله، به توصیههای مدیر شرکت رباتیک Double robotics توجه میکنیم. این شرکت با پشت سر گذاشتن برخی اشتباهات، توانست مسیر درست خود را پیدا کند و اولین محصول سختافزاری خود را ۹ ماه بعد از معرفی اولیه، به مرحلهی تولید برساند. امسال، چهارمین سال حضور سودآور محصولات این شرکت در بازار است و متخصصان تکنولوژی رشد سریعی برای آن پیشبینی میکنند.
لیست قطعات اولیه را با دقت تهیه کنید
لیست قطعات اولیه (BOM) یک صفحهی اکسل است که در آن جزئیات هزینه تمام قطعات و عملیات مونتاژ آنها برای تولید یک واحد کالای نهایی محاسبه و نوشته میشود. این فهرست هزینهی انتقال مواد خام، مالیات بر واردات و هزینهی نیروی کار را شامل نمیشود. درست است که هزینهی مواد اولیه بسته به حجم تولید شما متفاوت خواهند بود، ولی بهتر است که شما این هزینهها را بر اساس کمترین فروش انتظاری خود برآورد کنید. این روش، یک عمل احتیاطی است که باعث میشود اگر فروش کمی داشتید، ضرر زیادی متحمل نشوید.
هنگامیکه نمونهی اولیه تکمیل شد، BOM را برآورد کنید. در این مرحله، شما هنوز به طراحی محصول نهایی نرسیدهاید و با تولیدکنندگان قرارداد نبستهاید. شما به مهندسین مکانیک و الکترونیک باتجربهای نیاز دارید که بتوانند تصویری از محصول نهایی را پیشبینی کنند و هزینههای هر بخش را به طور جداگانه تخمین بزنند.
یک BOM دقیق، مبنایی برای هزینهی فروش کالا (COGS) است، یعنی هزینهی کلی که شما برای عرضهی یک واحد از محصول خود به مشتریان، متحمل میشوید. در حقیقت COGS برابر است با BOM بهعلاوهی هزینهی نیروی کار و هزینهی حملونقل. تشخیص درست BOM و COGS به شما کمک میکند برای کالای خود به یک قیمت باثبات برسید. تفاوت بین COGS و قیمت فروش، سود ناخالص نهایی شما است.
حاشیهی سود شما، بسته به نحوهی توزیع کالا متفاوت خواهد بود. اگر شما کالای خود را از طریق زنجیرههای خردهفروشی به فروش برسانید، به سود ناخالص دست پیدا میکنید تا زمانی که کالای خود را مستقیماً در دسترس مصرفکنندگان قرار میدهید. یک حاشیهی نهایی ۵۰ تا ۶۰ درصدی، برای آغاز فروش مستقیم شما به مشتریان، مبنای خوب و به قاعدهای محسوب میشود.
برای اینکه مطمئن شوید تولید شما در نهایت به ضرر منجر نمیشود یا اینکه بعداً مجبور نمیشوید قیمت کالای خود را دوباره بالا ببرید، باید مرحلهی برآورد BOM را با دقت پیش ببرید.
برای بدترین حالت ممکن برنامهریزی داشته باشید
استارتاپها، منابع و زمان محدودی در اختیار دارند. هنگامیکه میخواهید برآوردهای خود را در هر محدودهی زمانی تکمیل کنید، هزینهها را ۵۰ درصد بالاتر از متوسط تخمین خود حساب کنید. چند مرحلهای که به برنامهریزی بیشتری نیاز دارند، عبارتاند از:
تولید
فرض را بر این بگذارید که تنظیم قرارداد با تولیدکنندهها بسیار گرانتر و طولانیتر از چیزی است که فکر میکنید. همیشه ارائهی مستندات، کنترل کیفیت و فرآیند مونتاژ، پروسههایی چالش برانگیزند. تولیدکنندگان، قطعات اصلی را با ابعاد و مشخصاتی متفاوت ارسال میکنند. شما باید با صبر و دقت، قطعاتی را که برای تولید کالای شما مناسب هستند انتخاب کنید و بقیه را به متصدیان قطعات برگردانید.
حملونقل
باید مالیات و هزینهی ارسال تمام مواد اولیه را به خوبی بررسی و محاسبه کنید؛ بهویژه برای قطعات یا مواد اولیهای که از خارج از کشور وارد میکنید. آیا منابع تولیدی شما با هواپیما وارد میشود یا از راه دریا؟ حملونقل هوایی هزینهی بیشتری دارد ولی حملونقل دریایی مدت زمان بیشتری میطلبد (به یاد داشته باشید زمان هم معادل پول است، چراکه هزینهی فرصت محسوب میشود). برخی مواد اولیه را نمیتوان به وسیلهی هواپیما جابجا کرد و هزینهی واردات برخی از مواد اولیهای خارجی، اصلاً بهصرفه نیست.
مقررات و آییننامهها
فراموش نکنید که در محاسبات خود، وقت بیشتری به اخذ مجوز و گواهینامههای دولتی و صنعتی اختصاص دهید. در اغلب کشورها برای آزمایشها و تستهای الکتریکی و شیمیایی، باید از دولت و وزارتخانه یا کمیسیون ارتباطات، مجوزهای لازم را دریافت کنید. پیش از اینکه بخواهید طرح اولیهی خود را برای اخذ مجوز به ادارهی مرتبط بفرستید، چندین بار آن را تست کنید.
محصولی تولید کنید که منعطف و قابل توسعه باشد
تولید یک محصول قابل انعطاف، به شما این امکان را میدهد که در صورت لزوم برخی از ویژگیهای ایدهی اولیهی خود را تغییر دهید یا دوباره طراحی کنید. این خصوصیت در طول زمان باعث پیشرفت محصولات شما خواهد شد و به شما فرصت میدهد ماهیت یا کیفیت کالای خود را ارتقاء دهید. این تغییرات نقشی مهم در بهبود و توسعهی چرخهی حیات محصول شما بازی میکنند.
نکتهی آخر
اگر بتوانید مونتاژ نهایی را در کارگاه خود انجام دهید، حاشیهی سود بیشتر و مطمئنتری خواهید داشت، چراکه مهندسین شما شاهد کل فرآیند خواهند بود و میتوانند مشکلات احتمالی را بهسرعت حل کنند. از آنجا که در تولید و عرضهی کالا، عامل زمان نقشی حیاتی دارد، شما با مونتاژ یا اسمبل کردن محصول خود سرعت بسیار بیشتری به روند فعالیت تجاری خود میدهید، تا اینکه بخواهید آن را به تولیدکنندگان قراردادی بسپارید. همچنین با این کار کنترل کیفیت دقیقتری خواهید داشت. اگر کل پروسهی تحقیق، پردازش، تولید و نظارت مهندسین را درون سازمان یا شرکت خودتان نگهدارید، یعنی کاملاً توانستهاید روی تواناییهای خود سرمایهگذاری کنید.
فرآیند تکمیل و توسعهی محصول آزمایشی اولیه و تبدیل آن به محصول نهایی قابل عرضه، میتواند پروسهای دلهرهانگیز باشد؛ ولی نتیجهی نهایی پاداشی است که میتوانید آن را با تیم خود جشن بگیرید.