چرا لحظه مرگ با آرامش همراه است؟

سه‌شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۷:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
نور در تونل
دانشمندان به درک این موضوع نزدیک‌ شده‌اند که در جریان تجربه نزدیک به مرگ چه اتفاقی برای مغز می‌افتد که موجب خاطرات واضح و برخوردهای معنوی عجیب می‌شود.
تبلیغات

مواجهه با مرگ ممکن است وحشتناک به‌نظر برسد. اما افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته‌اند، معمولا احساس آرامش و راحتی را در طول این تجربه گزارش می‌کنند. شاید این پدیده روش مغز برای کنار آمدن با مرگ خود باشد. شاید هم اتفاق پیچیده‌تری درحال رخ دادن باشد.

دانشمندان چندین تئوری مانند تغییر فیزیولوژیکی مغز یا مرگ سلول‌های مغزی را برای توضیح برخی از احساسات شگفت‌آور مرتبط با تجربیات نزدیک به مرگ ارائه داده‌اند. دکتر بروس گریسون، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری عصبی دانشگاه ویرجینیا و یکی از بنیانگذاران انجمن بین‌المللی مطالعات تجربیات نزدیک به مرگ، گفت نادانسته‌های زیادی درمورد تجربه‌های نزدیک به مرگ وجود دارد تا حدی به این علت که مطالعه این تجریبات در زمان واقعی غیرممکن است. پژوهشگران باید به گزارش‌های غیررسمی، یادآوری افراد و در برخی موارد مطالعات حیوانی تکیه کنند تا متوجه شوند در طول این تجربه‌ها مغز چه تغییری می‌کند.

تجربه نزدیک به مرگ چه حسی دارد

در رابطه با توصیف تجربه‌های نزدیک به مرگ، دو روی سکه وجود دارد: آن‌چه ازنظر جسمی برای شما اتفاق می‌افتد، درمقابل آنچه در سطح روانشناختی درک می‌کنید. ازنظر جسمی، این تجربه‌ها معمولا با رویدادهای بسیار دردناکی ازقبیل ضربه به سر، حمله قلبی یا ایست تنفسی همراه هستند. اما ازنظر روانشناختی، مغز تمایل دارد احساس درد یا حداقل حافظه‌ی مربوط به آن را سرکوب کند.

به‌عنوان مثال، جولیا نیکلسون، مدیر عامل سابق، کارشناس رهبری اجرایی و مشاور تجاری، گفت در جریان تصادف رانندگی تقریبا مرگباری که سال ۱۹۸۰ داشت، چهره عزیزانش به‌وضوح از مقابل چشمانش می‌گذشت. او اخیراً در گفتگو با هفته‌نامه نیوزویک گفت: «یادم نمی‌آید که تا زمانی که به بیمارستان رسیدم، دردی احساس کرده باشم.»

دیدن عزیزان (متوفی یا زنده) و همچنین مشاهده‌ی نوری درخشان در انتهای تونل، در تجربه‌های نزدیک به مرگ رایج است. برخی افراد نیز احساسات جسمی‌تری مانند احساس ترک بدن، شناور بودن در بالای آن، احساس کشیده‌شدن به داخل تونلی که نوری در انتهای آن است، یا مواجهه‌ی معنوی با موجودی عالی، بیگانگان یا عزیزان ازدست‌رفته را گزارش کرده‌اند. در جریان این تجربیات، مردم به‌ندرت احساس درد یا ترس را گزارش کرده‌اند و تجربه‌های آن‌ها معمولا با حس آرامش و عشق همراه بوده است.

برخی از این پدیده‌های مرتبط با تجربیات نزدیک به مرگ را حداقل هنوز نمی‌توان به کمک علم توضیح داد. اما در سال ۲۰۲۲ جامعه پژوهش‌های تجربیات نزدیک به مرگ چیزی را به دست آورد که قبلا هرگز شاهد آن نبود: اسکن مغز مردی که درحال مرگ بود. اسکن‌های مغز آن مرد رازهایی را فاش کرد که تا آن زمان دانشمندان فقط بر مبنای حدس و گمان می‌توانستند درمورد آن‌ها صحبت کنند.

اسکن مغز مرد درحال مرگ

در سال ۲۰۱۶ مردی که در آن زمان ۸۷ ساله بود، به دستگاه الکتروانسفالوگرافی متصل بود که ناگهان به‌طور غیرمنتظره دچار حمله قلبی شد و از دنیا رفت. پژوهشگران بعدا نتایج حاصل از بررسی‌های خود را در مجله‌ی Frontiers of Aging Neuroscience منتشر کردند.

الکتروانسفالوگرام سیگنال‌های الکتریکی را که مغز تولید می‌کند، ثبت می‌کند تا به تشخیص یا بررسی مشکلات عصبی خاصی مانند تشنج یا از دست دادن حافظه کمک کند. پزشکان مرد بیمار را به خاطر تشنج‌های اخیری که داشت، تحت‌نظر داشتند که ناگهان قلبش از کار ایستاد.

پژوهشگران در مقاله‌ی خود گزارش کردند که در طول ۱۵ ثانیه متنهی به حمله قلبی مرد، اسکن مغزی او امواج مغزی با فرکانس بالا به نام نوسانات گاما را نشان می‌داد. تصور می‌شود که امواج گاما در ایجاد و بازیابی خاطرات نقش داشته باشند. دکتر اجمل زمار، نویسنده مطالعه در گفتگو با وب‌سایت خبری بیزنس اینسایدر گفت: «سخت است که بر اساس یک مورد ادعا کنیم، اما آنچه می‌توانیم ادعا کنیم این است که درست پیش از مرگ و درست پس از اینکه قلب متوقف می‌شود سیگنال‌هایی داریم که شبیه سیگنال‌هایی هستند که در انسان‌های سالم زمانی رخ می‌دهند که آن‌ها خواب می‌بینند، مراقبه می‌کنند یا اینکه خاطرات خود را به یاد می‌آورند.»

البته اسکن‌های مورد مطالعه مربوط به چند ثانیه پیش از مرگ هستند و دقیقا معادل تجربه نزدیک به مرگ نیستند که در آن فرد زنده می‌ماند. اگرچه به‌گفته‌ی گریسون، چنین فعالیتی ممکن است به توضیح این موضوع کمک کند که چرا افراد در طول تجربه نزدیک به مرگ چهره افراد آشنا را می‌بینند. علاوه‌بر‌این، اسکن EEG افرادی که سعی در یادآوری تجربه نزدیک به مرگ خود دارند، نیز سرنخ‌های بیشتری دراین‌باره ارائه می‌دهد که این تجربیات چه کاری با مغز انسان انجام می‌دهند.

آنچه تجربه نزدیک به مرگ با مغز انجام می‌دهد

به‌گفته‌ی گریسون، وقتی افراد تجربه نزدیک مرگ را به خاطر می‌آورند، فعالیت مغز آن‌ها در نواحی مختلفی ازجمله نواحی که با حافظه، بینایی، شنوایی و عواطف ارتباط دارند، افزایش پیدا می‌کند. دکتر دیوید سان فیلیپو، دانشیار دانشگاه ملی لوئیس، گفت تصور می‌شود لوب گیجگاهی که مسئول کمک به پردازش صدا و رمزگذاری خاطرات است، با تجربیات خروج از بدن و فلش‌بک خاطرات در جریان تجربه‌های نزدیک به مرگ مرتبط باشد. سان فیلیپو گفت: «این امر برخی افراد را به این باور رسانده است که تجربیات نزدیک به مرگ واکنش‌های زیستی و شیمیایی دربرابر مرگ مغز است.»

در این راستا، مطالعه‌ای روی موش‌های صحرایی نشان داد که تجربیات مثبتی که افراد در رابطه با تجربه‌های نزدیک به مرگ گزارش می‌کنند، ممکن است با آزادشدن سروتونین توسط مغز مرتبط باشد. به‌گفته‌ی سان فیلیپو، آزاد کردن سروتونین ممکن است راه مغز برای آماده‌سازی تدریجی بدن برای مرگ با ایجاد احساسات سرخوشی و تسکین درد باشد.

گریسون گفت، درحالی‌که مطالعات حیوانی می‌توانند سرنخ‌هایی ارائه دهند، با آن‌چه ممکن است در انسان اتفاق بیفتد، دقیقا یکسان نیستند، بنابراین در این زمینه باید پژوهش‌های بیشتری انجام شود.

برخی پژوهشگران فکر می‌کنند این تجربه‌ها به همان اندازه که ممکن است زیستی باشند، می‌توانند معنوی باشند. سن فیلیپو گفت در گروه‌های سنی مختلف و مردم کشورهای مختلف، گزارش‌های تجربه‌های نزدیک به مرگ به‌طور شگفت‌انگیزی مشابه است، مثلا بسیاری از افراد گزارش می‌کنند که در این شرایط با موجودی معنوی رو‌به‌رو شده‌اند یا احساس کرده‌اند بخشی از حیاتی عظیم‌تر از حیات روی زمین هستند. سان فیلیپو گفت: «داستان مشابهی را می‌شنویم. داستان‌های گزارش‌شده ممکن است براساس باورهای فرهنگی یا معنوی متفاوت باشد، اما عملا یکی است. این امر ما را به این باور می‌رساند که تجربه نزدیک به مرگ تجربه فرافردی است که در خارج از مغز اتفاق می‌افتد.»

درک تجربه‌های نزدیک به مرگ چه پیامدهای برای درمان بیماران دارد

درحالی‌که انجام پژوهش روی تجربیات نزدیک به مرگ چالش‌برانگیز است، زیرا پیش‌بینی آن‌ها دشوار است، همان‌طور که پژوهشگران به درک بهتری از این پدیده می‌رسند، می‌تواند به درمان‌هایی برای کسانی دست پیدا کنند که خود یا عزیزانشان دچار بیماری‌های درمان‌ناپذیر هستند. به‌عنوان مثال، سان فیلیپو گفت افراد حاضر در مطالعات او که دارای تجربیات مذکور بودند و احساس آرامش و راحتی را در طول تجربه خود به خاطر می‌آورند، می‌گفتند دیگر از مرگ نمی‌ترسند.

دکتر جاناتان رسولی، پزشک بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان دانشگاه استتن آیلند گفت: «اگر درمورد عواملی که موجب تجربیات نزدیک به مرگ مثبت می‌شوند و با حس آرامش و راحتی همراه هستند، بیشتر بدانیم، می‌توانیم درمان‌های قدرتمندی برای کسانی پیدا کنیم که با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند.» رسولی افزود که این امر می‌تواند کمک کند تا مفاهیم مرگ و مردن برای ما کمتر ترسناک و مرموز باشد. سان فیلیپو گفت: «فکر می‌کنم شنیدن داستان‌های تجربه‌های نزدیک به مرگ برای مردم مفید باشد و آن‌ها با این تصور آرامش پیدا کنند که مرگ جریانی است که طی آن درد به پایان می‌رسد.»

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات