با ساتیا‌نادلا، ناجی مایکروسافت در دوران گذار آشنا شوید

چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۱:۴۰
مطالعه 7 دقیقه
با گذشت پنج ماه از اعلام بازنشستگی استیوبالمر، کمیته‌ی مخصوص برای یافتن مدیرعامل بعدی مایکروسافت، پس از بررسی گزینه‌های مدنظر خود، بالأخره یکی از گزینه‌های داخلی را برای تصدی این سمت برگزید. ساتیا نادلا، مدیر بخش سرویس‌های ابری مایکروسافت، به‌عنوان مدیرعامل بعدی ردموندی‌ها انتخاب شد. با ما همراه باشید تا نگاهی به رزومه‌ی وی در کنار دلایل انتخاب وی داشته باشیم. با زومیت همراه باشید.
تبلیغات

استیو بالمر مدیرعامل سابق مایکروسافت، یارای تغییر مایکروسافت و عبور این کمپانی کهنه‌کار را از دوران گذار نداشت. در طول مدیریت ۱۳ ساله بالمر، ردموندی‌ها توفیق خاصی را در مورد فناوری‌های پیشرفته و آخرین دستاوردهای بازار نیافتند. مایکروسافت شتاب و قدرت لازم را برای رقابت تنگاتنگ با سایر کمپانی‌های رقیب همچون گوگل و اپل را در حوزه‌هایی چون ایجاد سرویس جستجوی قوی و صنعت ابزار‌های قابل‌حمل نداشته و شاهد استقبال پایینی از نسل اول تبلت‌های خود بود. بالمر فرهنگ و آداب کاری بدی را در مایکروسافت ترویج کرده بود که بسیاری از کارمندان ردموندی‌ها را در مقابل یکدیگر قرار داده بود؛ همچنین وی سرعت کافی را برای جبران اشتباهات خود نداشت. از‌این‌رو زمان خداحافظی وی فرا رسیده بود.

در 23 آگوست 2013 که برابر 1 شهریور سال جاری است، استیوبالمر که ۳۴ سال از عمر خود را در مایکروسافت سپری کرده بود، از تصمیم خود مبنی بر خداحافظی از مایکروسافت پرده برداشت. پس از آنکه بالمر رسماً از صندلی مدیریت خداحافظی کرد، کمیته‌ای جهت یافتن شخص ایده‌آل برای تکیه‌زدن بر این منسب تشکیل شد؛ کمیته‌ای که تنها 5 ماه برای انجام این وظیفه‌ی مهم فرصت داشت. بیل‌گیتس نیز به این کمیته پیوست تا شخصی توانمند را برای هدایت مایکروسافت پیدا کنند که قابلیت تبدیل این کمپانی نرم‌افزاری کهنه‌کار را به یک کمپانی ارائه‌ی دهنده‌ی سرویس و سخت‌افزار در یک بازه‌ی زمانی کوتاه مدت با شتاب بالا را داشته باشد. در طول پنج ماهی که این کمیته به رهبری جان‌تامپسون در پی یافتن فرد ایده‌آل بود، لیستی از 100 گزینه‌ی مطرح شده تهیه گردید که رفته رفته با توجه به معیار‌های در نظر گرفته شده، این لیست دچار ریزش شده و در پایان تنها چند گزینه باقی ماندند. در طول مدت پنج ماهی که کمیته‌ی مورد نظر در پی مدیرعامل خود بود، نام‌های متعددی مطرح شد که از جمله‌ی آن می‌توان به مدیرعامل سابق نوکیا یعنی استفان‌الوپ و همچنین مدیرعامل کنونی کمپانی خودروسازی فورد یعنی آلن مولالی اشاره کرد. همچنین در این بین، نام‌هایی از داخل کمپانی نیز به‌عنوان گزینه‌های مورد نظر مطرح گشت که می‌توان از جمله‌ی آن به مدیرعامل اسکایپ، تونی‌بیتس و در آخر ساتیا‌ نادلا اشاره کرد که مسئولیت سرویس‌های ابری ردموندی‌ها را در اختیار داشت.

اما همان‌طور که ساعاتی پیش در زومیت خواندید، داستان انتخاب مدیر‌عامل مایکروسافت با انتخاب ساتیا نادلا به‌عنوان مدیرعامل جدید ردموندی‌ها به آخر خود رسید. همچون بالمر، نادلا نیز مدیرعاملی از خانواده‌ی مایکروسافت است؛ بطوریکه وی بیست‌سال از سابقه‌ی کاری خود را در مایکروسافت سپری کرده است. نادلا کاملاً روند رشد و بزرگ‌شدن مایکروسافت را از نزدیک لمس کرده است. وی با آگاهی از ساختار قدیمی کمپانی مایکروسافت، رهبری سرویس‌های ابری را به‌دست گرفته و به سوی موفقیت رهنمون ساخته است؛ اما سئوال اصلی در مورد توانایی وی، در مورد مدیریت و هدایت این کمپانی به سوی موفقیت مطرح است.

NadelaInt1

از زمانی که نام نادلا به‌عنوان یکی از گزینه‌های تکیه‌زدن بر صندلی ریاست مایکروسافت مطرح شد، کارنامه و سابقه‌ی کاری وی زیر ذره‌بین قرار گرفت. مدیرعامل بعدی مایکروسافت نمی‌توانست تفاوت فاحشی با مدیریت فعلی این کمپانی داشته باشد. شاید یکی از مشهودترین وجوهات مشترک نادلا و بالمر در مورد کم‌پشت بودن موهای هر دو نفر باشد! هرچند بالمر در سخنرانی‌های عمومی دارای طبعی طغیان‌گر و عاصی بود، اما نادلا برخلاف وی دارای ماهیتی جذاب ولی معمولی است.

با انتخاب نادلا، معیارهایی در نظر گرفته شده است که برای ایجاد تحول در مایکروسافت ضروری بوده است. مایکروسافت در انتخاب خود فردی را برگزیده است که دارای پشتوانه‌ی علمی باشد. ساتیا نادلا در حیدرآباد هندوستان متولد شده و مدرک لیسانس خود را در رشته‌ی مهندسی الکترونیک از انستیتو فناوری مانیپال، که به MIT هندوستان معروف است، اخذ کرده است. نادلا با تحصیل در رشته‌ی علوم کامپیوتر در دانشگاه میلواکی در ایالت ویسکانسین  آمریکا، مدرک فوق لیسانس را از این دانشگاه اخذ کرده و برای تحصیل در رشته‌ی MBA راهی دانشگاه شیکاگو شده است. در مقابل استیو بالمر، مدرک لیسانس خود را در رشته‌ی ریاضیات و اقتصاد از دانشگاه هاروارد دریافت کرده و دو سال در Procter & Gamble به کار مشغول شد. سپس برای گذراندن یک دوره‌ی آموزشی MBA راهی داشگاه MIT شد و پس از آن به مایکروسافت پیوست. بالمر را می‌توان تاجری در یک کمپانی فعال در حوزه‌ی فناوری نامید؛ در حالی که نادلا یک مهندس یا پشتوانه‌ای تجاری است.

زمانی که نادلا در سال 1992 به مایکروسافت پیوست، سابقه‌ی کار در سان‌مایکروسیستمز را در کارنامه داشت. در سال‌های بعد، وی مدیریت برخی از پروژه‌های تجاری را در دست گرفت که در آخر منتهی به ریاست بخش جستجو و سرویس‌‌های ابری مایکروسافت شد. مدیریت وی در بخش سرویس‌های ابری، دستاوردها و موفقیت‌های ارزشمندی را برای مایکروسافت به ارمغان آورد. در گزارش مالی اخیر مایکروسافت که توسط کوین‌تورنر ارائه داده شده است، مایکروسافت در این حوزه از فعالیت، رشد درخشانی را شاهد بوده است.

NadelaInt2

براساس گزارش مالی مایکروسافت،کسب‌وکار مربوط به سرویس‌های ابری مایکروسافت در مقایسه‌ی سال به سال، شاهد رشدی 100 درصدی بوده است. سرویس‌های ابری مایکروسافت دربردارنده‌ی خدماتی از قبیل Office 365، Azure و Dynamics CRM Online است که از طرف مشتریان مورد استقبال واقع شده و از‌این‌رو درآمدهای بلند‌مدت مایکروسافت دراین حوزه را ضمانت می‌کند.

با رهبری نادلا، مایکروسافت موفق به یک انتقال اساسی در ارائه‌ی سرویس‌های چون آفیس و ویندوز به کاربران معمولی و کاربران تجاری شد. با پایان دوران سلطه‌ی پی‌سی‌ها بر بازار ابزار‌های هوشمند و رایانه‌ها، نادلا افق‌های جدیدی را پیش‌روی ردموندی‌ها ترسیم کرد. رهبری وی منجر به ایجاد سرویس‌هایی چون آفیس 365 و ویندوز سرور 2012 شد.

با عنایت به تسلط بالای نادلا در مباحثی همچون نرم‌افزار و ارائه‌ی راهکارهای تجاری، می‌توان بخشی از سیاست‌های مایکروسافت را برای تبدیل‌شدن به یک کمپانی ارائه‌دهنده‌ی سخت‌افزار و سرویس‌های مرتبط را به روشنی درک کرد. در اواخر سال 2012 میلادی، استیوبالمر نامه‌ای را تسلیم سهاماران مایکروسافت کرد که در آن لزوم تغییر در مایکروسافت و در پیش گرفتن استراتژی جدید برای دوام موفقیت را متذکر شده بود. وی بعدها از مصاحبه‌ای با وال‌استریت‌ژورنال به عدم توانایی خود برای انجام این تغییرات صحه گذاشت. وی برنامه‌ای دو قسمتی را طراحی کرده بود که براساس آن مایکروسافت نرم‌افزار‌ها و سرویس‌های لازم برای طیف وسیعی از ابزار‌ها را به بازار عرضه کرده و در کنار آن ابزار‌هایی را نیز برای استفاده‌ی بهتر و بهینه از نرم‌افزار‌های توسعه داده شده، روانه‌ی بازار می‌کند. در برنامه ی طراحی شده، اهمیت کاربران معمولی به اندازه‌ی کاربران تجاری مهم جلوه داده شده است. نادلا فردی است که توانایی خود در این زمینه‌ها را به اثبات رسانده است. بازار مربوط به کاربران معمولی، حوزه‌ای است که مایکروسافت در سال‌های اخیر با مشکلات فراوانی در آن دست به گریبان بوده است. در طول سه سال گذشته که ردموندی ها ویندوزفون را به بازار عرضه کرده‌‌اند، مایکروسافت تنها قادر به 3.6 از بازار تلفن‌های‌هوشمند شده است.

NadelaInt3

هرچند مایکروسافت در مورد محصولات مصرفی با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کند، اما باید نیمه‌ی پر لیوان را نیز برای مایکروسافت دید. براساس گزارش مالی سه‌ماهه‌ی چهارم مایکروسافت، ردموندی‌ها رشدی 13 درصدی را در درآمد کسب کرده‌اند که ایکس‌باکس وان یکی از محصولاتی است که نقش عمده‌ای در افزایش درآمد بازی کرده است. کنسول بازی ردموندی‌ها موفق به پیشی‌گرفتن از پلی‌استیشن سونی با 908,000 هزار دستگاه در دسامبر 2013 شده است. همچنین فروش تبلت مایکروسافت نیز نسبت به سه ماهه‌ی پیش از آن، دوبرابر افزایش یافته است. با تصاحب بخش تولید سخت‌افزار و سرویس نوکیا، این کمپانی بیش از پیش فعالیت خود را در حوزه‌ی سخت‌افزار افزایش داده است.

آیا نادلا این توانایی را دارد تا تمامی بخش‌های مایکروسافت را رو به جلو هدایت کند؟ برای باقی ماندن در دنیای رقابتی کنونی که تمامی رقبا به سرعت خود را تغییر می‌دهند، نادلا باید کمپانی مایکروسافت را که گرد‌و‌غبار چند دهه‌ی گذشته را روی خود دارد، رو به جلو و به سمت پیشرفت هدایت کند تا این کمپانی بار دیگر در تغییر بعدی دنیای فناوری، ضربه ندیده و از رقبا عقب نماند. با توجه به اینکه کمپانی گوگل در حوزه‌های مختلفی همچون خرید نست به‌عنوان کمپانی تولیدکننده‌ی ترموستات‌های هوشمند تا خرید بوستون‌داینامیک و تولید گجت‌های‌پوشیدنی را به انجام رسانده است، تغییر بعدی دنیای فناوری چه خواهد بود؟

با مصاحبه‌ای که نادلا در دسامبر 2013 با Le Web انجام داده است، می‌توان به این نتیجه رسید که وی با چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو است، کاملا آشنا است. وی در پاسخ به نحوه‌ی فایق آمدن مایکروسافت بر تمامی مشکلات موجود که از وی در قالب سوالی پرسیده شد، این چنین اظهار نظر کرده است:

ما باید خود را تغییر دهیم. پاسخ دیگری برای این سئوال وجود ندارد. برای باقی ماندن در کورس رقابت باید هر روز خود را تغییر داد. در این رقابت گاهی شما برنده و گاهی بازنده خواهید بود، اما چیزی که اهمیت دارد، میانگین موفقیتی است که شما کسب خواهید کرد. رسیدن به جایگاه کنونی در عرض سی سال گذشته، بدون حل برخی مشکلات پیش‌آمده در این سال‌ها امکان‌پذیر نبوده است. چیزی که اهمیت دارد، توانایی ما برای ایجاد مفاهیم جدید و یافتن راه‌های نوینی برای ارائه‌ی خدمات در حوزه‌ی تجارت و ماندگاری است.
مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات