۷ دلیل برتری دوربین های DSLR نسبت به دوربین های بدون آینه
DSLR مخفف عبارت digital single-lens reflex camera و به معنای دوربین دیجیتال تک لنزی بازتابی است. تکنولوژی DSLR باوجود پیشینهای ۴۰ ساله، برای اولین بار در سال ۱۹۹۱ و در دوربین photokina 1988 کداک استفاده شد. طی دهههای بعدی میلادی، شرکتهای زیادی به بازار دوربینهای DSLR وارد شدند، اما عمدهی سهم این بازار را ۵ شرکت ژاپنی کانن، نیکون، اولیمپوس، پنتاکس و سونی در اختیار گرفتند. از این میان، دو شرکت کانن و نیکون همواره فرمانروای مطلق بازار DSLR به شمار میرفتهاند، بطوری که در سال ۲۰۰۷ سهم این دو شرکت از بازار به ترتیب ۴۱ و ۴۰ درصد بوده است و بعد از آنها سونی و اولیمپوس هر کدام با در اختیار داشتن تنها ۶ درصد از سهم بازار در رتبههای بعدی قرار داشتند.
دوربینهای بدون آینه یا MILC (mirrorless interchangeable lens camera) اما از رقیب خود نسبتاً جدیدتر هستند و برای اولین بار با معرفی دوربین Epson R-D1 اپسون در سال ۲۰۰۴ پا به بازار مصرفی گذاشتند.
در سال ۲۰۱۳، پس از یک دهه رشد دو رقمی فروش دوربینهای DSLR، آمار فروش این دوربینها برای اولین بار با کاهش ۱۵ درصدی روبرو شد. به عقیدهی کارشناسان، این افت فروش به دلیل همهگیر شدن استفاده از دوربینهای ارزان قیمت کامپکت و پیشرفت چشمگیر دوربینهای تلفنهای هوشمند بوده است.
با توجه به روند رو به افول بازار دوربینهای DSLR، اولیمپوس در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که از تولید این نوع دوربینها دست خواهد کشید و تمرکز خود را بر روی توسعهی دوربینهای بدون آینه خواهد گذاشت. همچنین IDC پیشبینی کرده است که اگر روند به همین صورت ادامه داشته باشد، نیکون تا ۵ سال دیگر در بازار دوربینهای DSLR حضور نخواهد داشت.
در سال ۲۰۱۵ دوربینهای با «لنز قابل تعویض» ۳۰ درصد از آمار فروش کل دوربینها را به خود اختصاص داده بودند که از این میان ۷۷ درصد مربوط به دوربینهای DSLR و ۲۳ درصد مربوط به دوربینهای بدون آینه بود. در همین بازهی زمانی، دوربینهای DSLR کاهش فروش ۱۶ درصدی و دوربینهای بدون آینه افزایش فروش ۱۷ درصدی را تجربه کردهاند و اگر همین روند ادامه پیدا کند، دوربینهای بدون آینه بالاخره از دوربینهای DSLR پیشی خواهند گرفت.
اما چرا دوربینهای DSLR باوجود اینکه به نظر میرسد در سراشیبی سقوط قرار دارند، همچنان در میان بسیاری از عکاسان حرفهای از محبوبیت بالایی برخوردار هستند و پیشرفتهای دوربینهای بدون آینه، آنها را مجاب به استفاده از تکنولوژی جدیدتر نکرده است؟
۱. نمایاب (ویوفایندر):
نمایاب یا Viewfinder پنجرهای است که عکاس از طریق آن به منظره یا سوژهی خود نگاه کرده و از آن برای تنظیم کادر عکس استفاده میکند.
بسیاری از موقعیتهایی که عکاسان حرفهای یا آماتور آنها را ضبط میکنند، مانند موقعیتهای حساس ورزشی یا لحظات ناب حیات وحش، بسیار وابسته به زمانبندی هستند. در چنین شرایطی حتی یک میلی ثانیه تاخیر نیز میتواند فرصت ثبت یک لحظهی ناب را از بین ببرد.
دوربینهای بدون آینه اکثراً از نمایاب الکترونیکی یا EVF (electronic viewfinder) استفاده میکنند که همواره تصویر واقعی را با تاخیر یا لَگ (lag) نشان میدهد. کمترین میزان لگ در میان نمایابهای الکترونیکی را دوربین NX1 سامسونگ با میزان ۱/۱۲۵ ثانیه در اختیار دارد. بزرگترین مشکل در راه کاهش دادن این میزان تاخیر، سریعتر کردن سنسور دوربین است که در نهایت به داغتر شدن آن میانجامد.
۱/۱۲۵ ثانیه هرچقدر هم که کم باشد، باز هم لگ محسوب میشود. این لگ هنگامی که با تاخیر عکس العمل انسان در فشردن دکمه و لگ شاتر جمع بسته شود، منجر به تاخیر قابل توجهی در ثبت لحظه خواهد شد. عکاسان حرفهای همواره سعی میکنند تاخیر عملکرد خود در فشردن دکمه را به حداقل برسانند و از طرفی به دنبال دوربینهایی با پایینترین میزان لگ شاتر مانند دوربینهای D5 یا D500 نیکون هستند. برای چنین افرادی، لگ ویوفایندر غیر قابل قبول خواهد بود.
مشکل دیگر این است که لگ نمایاب، تنها لگ دوربینهای بدون آینه نیست. در دوربینهای DSLR مبحثی با نام «خاموشی نمایاب» (viewfinder blackout) مطرح است که به مدت زمان تاریک شدن نمایاب پس از عکس برداری و هنگام برگشتن آینه به حالت اول خود گفته میشود. خاموشی نمایاب در دوربینهای DSLR جدید بسیار کوتاه است و این یعنی در صحنههای سریع که تعداد زیادی عکس را با فاصلهی زمانی بسیار کم از یکدیگر ثبت میکنید، زمان بسیار کوتاهی از ماجرا از دید شما مخفی خواهد ماند.
در دوربینهای بدون آینه، هنگام عکس برداری پشت سر هم، خاموشی نمایاب باعث به وجود آمدن اثر نامطلوب «اسلاید شو» میشود. دوربینهای بدون آینهی جدید فوجیفیلم و سونی میزان زمان Blackout را به حداقل رساندهاند، اما این کار مستلزم پاک کردن اطلاعات سنسور، قبل از آماده سازی مجدد آن برای تصویر برداری است که منجر به پدیدهی «گسیختگی» در تصویر نمایاب میشود. علاوه بر آن اگر از این دوربینها برای مدت زمان زیادی استفاده کنید، باعث ایجاد حرارت در سنسور خواهید شد که در عکاسی در شرایط کم نور عامل مناسبی نیست.
بنابراین عکاسی با استفاده از نمایاب دوربینهای DSLR برای ثبت لحظات ناب بسیار مناسبتر است.
۲. لنزها
شاید مهمترین دلیل مقاومت کاربران دوربینهای DSLR در مقابل استفاده از دوربینهای بدون آینه همین یک مورد باشد. بسیاری از کسانی که از دوربینهای DSLR استفاده میکنند، طی سالها عکاسی، مجموعهای از لنزهای متفاوت و بعضاً گران قیمت نیز برای دوربین خود تهیه کردهاند.
زمانی نیکورها (Nikkor، لنزهای ساخت نیکون) ارزش مالی خود را با گذشت زمان به خوبی حفظ میکردند؛ اما با متنوع شدن بازار لنزها با گذشت زمان و پشتیبانی نکردن از استاندارد F-mount (استاندارد نیکون برای سوار شدن لنز بر روی دوربین) توسط برخی سازندگان، قیمت بسیاری از نیکورها کاهش یافته است. برای مثال اگر ۴۰۰۰ دلار بر روی خرید لنزهای مختلف برای دوربین DSLR خود سرمایه گذاری کرده باشید، در حال حاضر در صورت فروش مجموعه لنزهایتان بیشتر از ۲۰۰۰ دلار عایدتان نخواهد شد و برای خرید همان لنزها بر روی پلتفرم جدید باید دوباره ۴۰۰۰ دلار هزینه کنید.
البته تمام آنچه گفته شد با این فرض است که بتوانید مشابه تمام لنزهای قدیمی خود را بر روی پلتفرم جدید پیدا کنید و این در حالی است که جایگزین مناسبی برای بسیاری از لنزهای DSLR در دنیای دوربینهای بدون آینه وجود ندارند. از این میان میتوان به لنزهای فوق عریض PCE (۱۶ تا ۱۸ میلی متری)، لنزهای عریض DX prime (۲۰ و ۲۴ میلی متری)، لنزهای بزرگ مایکروی مناسب برای زوم و لنزهای کامپکت تلهفوتو با دیافراگمهای کُند (f/5.6) اشاره کرد که مشابه آنها را برای دوربینهای بدون آینه نمیتوان یافت.
استاندارد «میکرو چهار سوم» (m4/3) الیمپوس و X-mount فوجیفیلم با داشتن طیف وسیعی از لنزهای متفاوت شاید بهترین جایگزینها برای استاندارد F-mount باشند، اما هنوز هم هیچ پلتفرم بدون آینهای به تنهایی قادر نیست با طیف وسیع لنزهای فول فریم کانن یا نیکون رقابت کند.
۳. عمر باتری
دوربینهای بدون آینه نه تنها به صورت مستمر از سنسور استفاده میکنند، بلکه نمایاب الکترونیکی و LCD آنها نیز بدون وقفه روشن است و انرژی مصرف میکند. هنگامی که میزان ذخیرهی شارژ باتری در این دوربینها به مقدار مشخصی برسد، دیگر نمیتوانید از آنها استفاده کنید و باید در اولین فرصت باتری دوربین خود را شارژ یا تعویض کنید.
بنابراین علیرغم اینکه بنا به گفتهی سازندگان دوربینهای بدون آینه، با هر بار شارژ آنها میتوان ۳۰۰ تا ۴۰۰ تصویر ثبت کرد، اما از آنجایی که اکثر عکاسان از ترس اینکه در مواقع حساس با دوربین بدون شارژ روبرو نشوند باتری خود را زودتر تعویض میکنند، در عمل بیشتر از ۲۰۰ تا ۳۰۰ عکس با هر بار شارژ نمیتوان به ثبت رساند. برای مثال در جریان یک مسابقهی فوتبال که تصاویری زیادی پشت سر هم گرفته میشود، در صورتی که از یک دوربین DSLR استفاده کنید، به ندرت در طول ۲ ساعت حتی یک خانه از نشانگر شارژ باتری آن کم خواهد شد، و این در حالی است که در همان مدت زمان ۲ ساعته، حداقل ۳ بار باید باتری دوربین بدون آینهی خود را تعویض کنید.
بسیاری از عکاسان حیات وحش در آفریقا نیز گزارش دادهاند که با یک شارژ دوربینهای DSLR میتوانند یک هفتهی تمام به عکس برداری در طبیعت بپردازند و این در حالی است که باتری دوربینهای بدون آینه را باید چند بار در طول روز شارژ/تعویض کنند.
۴. سرعت و دقت فوکوس
کانن و نیکون با جدیدترین دوربینهای DSLR خود بار دیگر ثابت کردند که سیستم تشخیص فاز (phase detect system) به همراه موتور درون لنز، در سرعت و دقت تصویربرداری از سوژههای متحرک همچنان بدون رقیب است.
البته این به معنای سرعت کند و دقت پایین فوکوس دوربینهای بدون آینه نیست. برای مثال فوجیفیلم، اولیمپوس، پاناسونیک و سونی به پیشرفت قابل ملاحظهای در عملکرد فوکوس دوربینهای بدون آینه دست پیدا کردهاند و در بعضی مدلها حتی سرعت فوکوس آنها ممکن است هنگام تصویربرداری از سوژههای ثابت با دوربینهای DSLR برابری کند، اما همانطور که میدانید طیف وسیعی از سوژههای عکاسی متحرک هستند و دوربینهای DSLR در فوکوس بر روی این سوژهها همچنان رقیبی ندارند.
۵. کنترل و ارگونومی
هرچند به دلیل ساخته شدن دوربینهای DSLR و بدون آینه توسط شرکتهای متفاوت، نمیتوان نظر کلی دربارهی طراحی و ارگونومی آنها داشت، اما به نظر میرسد در مجموع دوربینهای DSLR در این زمینه نیز یک سر و گردن از رقیب تازه به دوران رسیدهی خود بالاتر باشند.
بسیاری از دوربینهای DSLR به گونهای طراحی شدهاند که عکاس برای بازههای زمانی طولانی، بدون اینکه نیاز باشد چشم خود را از نمایاب فاصله دهد، بتواند به جستجو برای سوژه ادامه بدهد. چنین چیزی مستلزم دستگیرههای (Grip) راحت و دکمههای فیزیکی قابل لمس در مکانهای مناسب است.
اگرچه در بین دوربینهای بدون آینه نیز میتوان نمونههای ارگونومیک و خوش ساختی مانند Fujifilm X-T1 یافت، اما اکثر آنها به خوش ساختی دوربینهای DSLR نیستند. علاوه بر ارگونومی، به نظر میرسد در دوربینهای بدون آینه دکمهها در مکانهایی قرار گرفتهاند که بیشترین احساس راحتی را برای طراح ایجاد میکنند، نه کاربر؛ به طوری که گاهی اوقات بدون جدا کردن چشم خود از ویوفایندر، نمیتوانید دکمهی مورد نظر خود را پیدا کنید. این در حالی است که در بسیاری از دوربینهای DSLR حتی در صورت استفاده از دستکش نیز میتوانید بدون نگاه کردن، به راحتی دکمههای مورد نظر خود را پیدا کنید.
مشکل دیگر دوربینهای بدون آینه، اصطلاحات فنی (terminology) و ساختار بد منوهای آنها است. اگر از کاربران قدیمی دوربینهای DSLR کانن یا نیکون باشید، به سختی میتوانید با رابط کاربری دوربینهای بدون آینهی الیمپوس یا سونی کنار بیایید.
دلیل این برتری ساختاری نیز این است که دوربینهای DSLR محصولات جدیدی نیستند. کانن و نیکون دههها است مشغول بهبود طراحی دوربینهای خود هستند و در این راه تقریباً به کمال رسیدهاند. شاید طی سالهای آینده دوربینهای بدون آینه نیز به این حد از بلوغ برسند، اما آنچه مشخص است، در حال حاضر از این لحاظ نیز از رقیب قدیمی خود بسیار عقبتر هستند.
۶. عملکرد بافر (Buffer)
هنگامی که قصد داشته باشید عکسهای زیادی را با فاصلهی زمانی کوتاه از یکدیگر به ثبت برسانید، سرعت ۱۰ فریم بر ثانیه و حجم بافر ۲۰۰ فریمی یک دوربین DSLR یعنی عکس برداری پشت سر هم هرگز برای شما مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
تا زمان معرفی دوربین X-T1 توسط فوجیفیلم، دوربینهای بدون آینه از مشکل جدی سرعت و عملکرد بافر رنج میبردند. به صورت خلاصه، بخشی از این مشکل به دلیل استفادهی این دوربینها از مکانیزمهای کند برای ذخیرهی فایلهای حجیم و فشرده نشدهی خام (RAW) بر روی مموری کارت است. تقریباً تمام دوربینهای بدون آینهی موجود بازار از کارتهای SD برای ذخیرهی تصاویر استفاده میکنند، که عملکرد هیچکدام از آنها به کارت UHS-II SD نمیرسد. علاوه بر این، به علت مموریِ فیزیکیِ کمِ اختصاص داده شده برای بافر در این نوع دوربینها، پس از گرفتن تعدادی عکس به صورت پشت سر هم، بافر پر شده و باید زمان زیادی منتظر خالی شدن آن بمانید.
برای مثال عکس برداری متوالی بر روی دوربین بدون آینهی A7rII سونی میتواند بسیار خسته کننده باشد، چرا که پس از مدت زمان کوتاهی با پیام «در حال کپی کردن عکسها از روی بافر بر روی مموری کارت» روبرو خواهید شد و عملاً برای مدت زمانی طولانی قادر به کار کردن با دوربین نخواهید بود.
۷. خنثی بودن
بسیاری از عکاسان ترجیح میدهند عکسهایشان تا جای ممکن خنثی و بدون تفاوت با واقعیت باشد و دوربینهای DSLR در تهیهی چنین عکسهایی موفقتر عمل میکنند. اگر دوربین DSLR نیکون خود را بر روی تنظیمات خنثی (Neutral) تنظیم کنید، نزدیکترین تصویر ممکن به واقعیت را به دست خواهید آورد. این در حالی است که عکسهای دوربینهای بدون آینه اغلب از تغییر رنگ (Color shifts and Hue changes)، کنتراست اضافی و اشباع (saturation) بیش از حد رنج میبرند. یک عکاس حرفهای علاقه دارد عکس خامی که میگیرد کمترین تغییرات را نسبت به واقعیت داشته باشد و سپس خودش ( در صورت نیاز) با استفاده از نرمافزارهای ویرایش تصویر، عکس را ویرایش کند.
دوربینهای بدون آینهی فوجیفیلم و اولیمپوس هر دو تغییر رنگ (hue shift) در تصاویر ایجاد میکنند و تصویر اشباع شدهای تحویل میدهند. هرچند با تغییر تنظیمات در دوربینهای فوجیفیلم میتوان به کنتراست طبیعی و خنثی رسید، اما دوربینهای اولیمپوس در تمامی تنظیمات کنتراست را افزایش میدهند. موتور JPEG دوربینهای پاناسونیک نیز به نظر میرسد با تولید رنگ ضعیف و ایجاد نویز در تصاویر، در این زمینه از تمامی شرکتها بدتر باشد.
در این میان شاید نزدیکترین تصاویر به دوربینهای DSLR را دوربینهای بدون آینهی سونی داشته باشند. موتور پردازش BIONZ این شرکت نویز را تا حد زیادی کاهش میدهد و تصاویر تمیز و واقعی به ثبت میرساند.
از ثبت تصاویر واقعی و بدون تغییر که بگذریم، تنظیمات فایلهای RAW نیز در دوربینهای DSLR بسیار پیشرفتهتر است. برای مثال در دوربینهای نیکون میتوانید از بین تنظیمات ۱۲ و ۱۴ بیتی (که هر کدام گزینههای فشرده سازی متعددی نیز دارند) به انتخاب بپردازید و این در حالی است که هیچ دوربین بدون آینهای این سطح از تنظیمات خاص برای فایلهای RAW را در اختیار کاربر قرار نمیدهند.
مزایای دوربینهای بدون آینه
دوربینهای DSLR چندان بدون نقص هم نیستند. حیطههایی وجود دارند که دوربینهای بدون آینه در آنها بسیار بهتر از DSLR ها عمل میکنند. در واقع برای بسیاری از افراد، دلایلی که در ادامه آورده شده نسبت به ۷ دلیل بالا از اولویت بالاتری برخوردارند.
اندازه و وزن
قبل از ادامه باید تذکر بدهیم که این ویژگی را نمیتوان به تمامی دوربینهای بدون آینه تعمیم داد. برای مثال دوربین بدون آینهی GH4 پاناسونیک به شدت بزرگ و سنگین است، اما به طور کلی دوربینهای بدون آینه معمولاً از دوربینهای DSLR کوچکتر و سبکتر هستند.
نکتهی جالب اینجاست که سازندگان دوربینهای DSLR هم توانایی ساخت دوربینهای کوچکتر و سبکتر را دارند، اما چنین کاری نمیکنند. اصولاً بازار هدف دوربینهای DSLR به گونهای است که مشتریان آن چنین تقاضایی از سازندهی دوربین ندارند. برای مثال خیلی از عکاسان حرفهایِ دوربینهای DSLR، لنزهایی به مراتب بزرگتر و سنگینتر از اصل دوربین در اختیار دارند.
سازندگانی مانند الیمپوس که زمانی در بازار دوربینهای DSLR فعالیت میکردند، وقتی متوجه شدند که توان رقابت با دوربینهای کانن و نیکون را ندارند، تصمیم گرفتند به بازار دوربینهای بدون آینه کوچ کنند و با نوآوری و ساخت محصولات جدید و متمایز، شانس خود را در این بازار جدید بیازمایند. یکی از این وجوه تمایز، «اندازه» و «وزن» کمتر دوربینهای بدون آینه است.
البته این کوچک و سبک بودن گاهی اوقات باعث شده است تا شرکتها دست به دامان حقههای تبلیغاتی شوند. برای مثال دوربینهای فول فریم سری A7 سونی از لحاظ ابعاد و وزن تفاوت چندانی با دوربینهای DSLR ندارند، اما سونی با حذف hand grip (جای گرفتن دست بر روی دوربین) به نوعی این تصور را در عموم مصرف کنندگان ایجاد کرده است که دوربینهای بدون آینهاش از DSLR ها کوچکتر هستند.
البته دوربینهای بدون آینهی واقعاً کوچک را هم میتوان یافت. برای مثال دوربین OM-10 الیمپوس به مراتب از دوربینهای DSLR کوچکتر است.
دقت فوکوس ایستا
هرچند دوربینهای DSLR عملکرد ضعیفی در این بخش ندارند، اما عملکرد دوربینهای بدون آینه هنگام فوکوس بر روی سوژههای ثابت واقعاً عالی است. ویژگی جذاب دیگری که دوربینهای بدون آینه را در فوکوس بر روی سوژههای ثابت یک سر و گردن بالاتر از دوربینهای DSLR قرار میدهد، «فوکوس با لمس» (touch focus) است. دوربینهای بدون آینهای که از صفحات لمسی بهره میبرند، به شما اجازه میدهند تا با لمس نقطهی مورد نظر روی LCD، به راحتی و با دقت بالا بر روی آن فوکوس کنید.
هرچند بعضی دوربینهای DSLR مانند D500 نیکون نیز از این ویژگی استفاده میکنند، اما عملکرد آن در مقایسه با دوربینهای بدون آینه ضعیف و کند است.
ساکت بودن
هنگام کار با بسیاری از دوربینهای بدون آینه، واقعاً میتوان در سکوت کامل به عکس برداری پرداخت. در این دوربینها میتوان شاتر فیزیکی را غیر فعال کرد و با استفاده از شاتر الکترونیکی میزان تولید صدا را به صفر رساند.
در بسیاری از موقعیتها، مانند زمانی که یک بازیگر گلف میخواهد به توپ ضربه بزند، عکس برداری با سرعت ۲۰ فریم بر ثانیه (برای ثبت کامل مراحل ضربه) توسط یک دوربین DSLR صدای زیادی تولید میکند و میتواند باعث از بین رفتن تمرکز ورزشکار شود. موقعیتهای فراوان دیگری از این دست نیز وجود دارند که در آن نیاز به عکس برداری در سکوت مطلق احساس میشود.
البته این سکوت هزینههای خودش را نیز دارد. استفاده از شاتر مکانیکی به جای شاتر الکترونیکی در دوربینهای بدون آینه، به قیمت ایجاد مقداری نویز روی تصویر تمام خواهد شد. این نویز، زمانی که بخواهید عکسهای زیادی را به صورت متوالی و با فاصلهی زمانی کم از یکدیگر به ثبت برسانید، بیشتر خود را نشان خواهد داد. اما اگر موقعیت به گونهای باشد که امکان و اجازهی عکاسیِ پر سر و صدا را نداشته باشید، استفاده از دوربینهای ساکت بدون آینه بهتر از هیچ است.
سخن پایانی
در پایان ذکر این نکته ضروری است که تکنولوژی دوربینهای بدون آینه به مراتب جدیدتر از دوربینهای DSLR است و هنوز راه زیادی تا تکامل و بلوغ دارد. بسیاری از دلایلی که در این مطلب از آنها به عنوان نقاط ضعف دوربینهای بدون آینه یاد شد، احتمالاً با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی برطرف میشوند. تا آن زمان به نظر میرسد دوربینهای DSLR همچنان انتخاب مناسبتری برای عکاسان حرفهای باشند.