آیا جهانی که در آن زندگی می کنیم، یک دنیای شبیه سازی شده رایانه ای است؟
شاید ما تنها وسیلهای در دستان یک تمدن هوشمند فرازمینی هستیم. ویدیوی جدید کانال معروف یوتیوب Kurzgesagt - In a Nutshell، با در کنار هم قرار دادن برخی سوالات و فرضیات چنین پرسشی را مطرح کرده است، اما آیا واقعا چنین چیزی امکانپذیر و ما چیزی از آن نمیدانیم؟
جهان ممکن است به اندازهی کافی بزرگ و ستارگانی بیشمار داشته باشد، اما این به تنهایی ملاک واقعی بودن جهان ما نیست، شاید کل وجود ما، تنها یک شبیهسازی رایانهای باشد. فیزیکدانان نظری که سالهاست مشغول کار روی شاخهی مکانیک کوانتومی هستند، چنین مفهومی را از اساس بیپایه و غیرمعقول میدانند. اما موضوع به همین جا ختم نمیشود.
در این ویدیو توضیح داده می شود:
اگر درک کنونی ما از قوانین فیزیکی درست باشد، بنابراین غیرممکن است که کل جهان را با تریلیونها و تریلیونها شی شبیهسازی کرد، اما آیا واقعا نیازی به همه این اشیا داریم؟ ما فقط به اندازهای از جهان احتیاج داریم که ساکنان شبیهسازی خود را فریب دهیم.
احتمالا ناخودآگاه به یاد فیلم سینمایی «نمایش ترومن (The Truman Show)» افتاده باشید، در این فیلم شخصیت ترومن باربانک (جیم کری) کارمند ساده ای است که تمام واقعیت های زندگیاش شبیهسازی شدهاند. البته نسخهی شبیهسازی Kurzgesagt چیزی بیش از اینهاست و تمام دانستههای ما از جهان را شامل میشود، از سیارهی خودمان تا دنیای اطرافمان و حتی ستارهها و سیارات دور دست که شاید تنها جزئی از واقعیت باشند.
به گفته محققان این کانال پرطرفدار یوتیوب، ما تنها میتوانیم آن مقدار شی را که با آن در ارتباطیم، شبیهسازی کنیم. به عنوان مثال، یک صندلی را که روی آن نشستهاید، در نظر بگیرید، ممکن است که فقط آن اندازه اتم در آن شبیهسازی شده باشد که شکل ظاهری خود را حفظ کند و بخش خالی درون آن تا شکستن پایه آن مشخص نشود.
شاید بدن ما هم خالی باشد و تا زمانی که خونریزی نکند و محتویات درون آن مشخص نشود، متوجه شبیهسازی شده بودن آن نشویم. در این مورد همه چیزی که برای باور کردن نیاز داریم و حقیقتا وجود داریم، فقط خودآگاهی یا ماهیت ذهن (Consciousness) است. این خودآگاهی دقیقا همان مبحث فلسفی است که مدتهاست، موضوع مناقشه فیلسوفان و دانشمندان بوده است و به گفته برخی درک ماهیت ذهن، حتی تا آیندهای دور از دسترس ما خارج است.
در این ویدیو، برای این موضوع برخی مفروضات مطرح میشود. در فرض اول گفته میشود که امکان شبیهسازی ذهن وجود دارد. اما به نظر نمیرسد، این فرض چندان قابل اثبات باشد، چراکه ما هزاران سال است که به دنبال درک خودآگاهی هستیم و هنوز درک درستی از آن داریم. حتی اگر بتوانیم به طور غیر مستقیم خودآگاهی را پدید بیاوریم، هنوز هم باید در نظر داشته باشیم که مغز ساختار فوقالعاده پیچیدهای است که برای شبیهسازی آن به میزان ارتباطاتی بینهایت نیاز است.
تنها کافی است، تعداد ساکنان زمین را ضرب در این ارتباطات کنید تا متوجه شوید که نیاز به قدرت محاسباتی عظیمی داریم که از لحاظ تکنولوژیکی امکانپذیر نیست. فرض دوم این است که به لحاظ پیشرفت تکنولوژیکی به نقطهای برسیم که ساخت چنین رایانهای امکانپذیر باشد، حتی اگر این رایانه به اندازه کل سیاره باشد.
و حتی اگر راهکاری برای این دو فرض داشته باشیم، موارد دیگری هم هستند. آیا یک تمدن میتواند از لحاظ از تکنولوژی بدون اینکه موجب نابودی خود شود، به چنین نقطهای برسد؟ اگر جواب مثبت است، در این صورت، آیا میخواهد، چنین شبیه سازی را تنها در زمین و روی انسانهایش عملی کند؟
موضوعی که در این ویدیو مطرح شده است را کنار بگذاریم، آیا ما واقعا توضیح قانع کنندهای برای اینکه مشخص کنیم، شبیهسازی شده نیستیم، در اختیار داریم؟ به هر حال در حالی که این ویدیو و اساسا مفاهیم نظری از این دست بخش سرگرمکننده ای هم دارند که ذهن را به تکاپو میاندازد، شاید بهتر باشد، به بهترین نحو ممکن، زندگی کنیم. به هر حال اگر شبیهسازی شده هم باشیم، بازهم تنها واقعیتی که میشناسیم همین دنیایی است که با آن سر و کار داریم و میشناسیمش!