چگونه با مشتری سخت‌گیر همکاری داشته باشیم

زمانی که دو طرف قرارداد از همکاری با یکدیگر راضی باشند، یعنی شرایط یکدیگر را پذیرفته‌اند و هیچ مشکل خاصی وجود ندارد. اما در دنیای کسب‌و‌کار دلایل بسیار زیادی می‌توانند باعث نارضایتی طرفین شوند. این دلایل در هر کسب‌و‌کاری متفاوت و به شرایط خاص هر قرارداد یا همکاری وابسته هستند. البته این موضوع کاملا طبیعی است و هر شخصی دوست دارد شرایط همکاری را به نفع خودش تعیین کند. این اختلاف نظرها همیشه وجود دارند و در روابط کاری نیز مانند هر رابطه‌ی دیگری می‌تواند به نارضایتی هر دو طرف منجر شود. البته این موضوع همیشگی نیست و با رعایت یک سری نکات از سمت هر دو طرف می‌توان شرایط را بهتر کرد.

ما نمی‌توانیم به‌تنهایی کار کنیم و ماهیت و هدف بازاریابی نیازمند سازش هر دو طرف است. سازش کردن یعنی باید قبول کنیم که شرایط همیشه مطابق میل ما نخواهد بود و مجبور هستیم یک سری موارد را قبول کنیم؛ زیرا می‌خواهیم همکاری‌ ادامه داشته باشند. تصور کنید شما صاحب شرکت تبلیغاتی هستید و یک مشتری سخت‌گیر به شما مراجعه کرده است. این مشتری را می‌شناسید و قبلا با او کار کرده‌اید. او تجربه‌ای از روش‌های جدید و خلاقانه‌ی تبلیغات ندارد و دوست دارد که کارها مطابق میل و سلیقه‌ی خودش انجام شود. شرایط به گونه‌ای است که ترجیح می‌دهید با او همکاری نداشته باشید؛ اما تبلیغات، تبلیغات است و بدون وجود مشتری، کسب‌و‌کار هیچ معنایی نخواهد داشت. در چنین شرایطی چه کاری باید انجام داد؟ چگونه می‌توان یک مشتری سخت‌گیر را در عین حفظ منافع کسب‌و‌کار راضی نگه داشت؟

فراموش نکنید که در یک قرارداد کاری شما تنها کسی نیستید که دوست دارد موفق شود. هر برخوردی در این شرایط با ترس از عدم تحویل کار مناسب و جلب رضایت مشتری همراه است. حتی اگر احساس می‌کنید سر هیچ موضوعی با مشتری تفاهم ندارید، این نکته را فراموش نکنید که حداقل در یک موضوع یعنی گرفتن بهترین نتیجه از محصول نهایی باهم اشتراک دارید. هر شخصی که با مشتری سر و کار داشته باشد این ترس را تجربه کرده است. این دقیقا همان حسی است که عرق سرد روی پیشانی صاحب کسب‌و‌کار می‌نشاند و او را شب‌ها بیدار نگه می‌دارد. شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید؛ اما مشتری هم همین احساس را دارد و بابت نتیجه‌ی کار نگران است. همیشه بدترین توافق‌ها هم با کمی همراهی و هم‌فکری حل خواهند شد.

شاید فکر کنید که این موضوع فقط در مورد روابط شخصی جواب می‌دهد؛ در صورتی که این‌طور نیست. همکاری‌ها نوعی از روابط صمیمی هستند و تمام روابط خوب با ارتباطات متولد می‌شوند یا از بین می‌روند. زمانی که در مورد انتظارات، اهداف و زمان پایان پروژه به‌خوبی صحبت نشود، همه چیز از بین خواهد رفت. به‌عنوان صاحب یک کسب‌و‌کار روی متن معرفی خودتان کار کنید و ایده‌ها و استراتژی‌ها را با وضوح بیان کنید. هر زمان که احتیاج بود از طرف مقابل بخواهید موضوع را شفاف‌سازی کند. همچنین از مشتری بخواهید که با شما ارتباط برقرار کند. هرقدر انتظارات خود را بهتر بیان کنید، تحویل دادن کار به مشتری و برآورده کردن انتظارات آن‌ها نیز راحت‌تر خواهد بود.

شاید تا به حال در این شرایط قرار گرفته باشید که بعد از طراحی یک کمپین عالی با استراتژی فوق‌العاده برای معرفی محصول جدید، با مخالفت مشتری روبه‌رو شوید. تصور کنید بعد از مدت‌ها تلاش مشتری به شما می‌گوید که از این طرح راضی نیست و همه چیزی باید دوباره از ابتدا برنامه‌ریزی شوید. مطمئنا در این شرایط دوست دارید فریاد بکشید و چیزی را به سمت دیوار پرت کنید؛ اما هرگز چنین کاری انجام ندهید. البته این به معنای تسلیم شدن و پذیرفتن شرایط جدید نیست. یک مشتری شما را به دلیل استعداد و تواناهایی که داشته‌اید استخدام کرده است؛ پس از این حقیقت سود ببرید و از خودتان دفاع کنید. اغلب اوقات مشتری زمانی به شرکت تبلیغاتی مراجعه می‌کند که خودش نتواند کار بازاریابی را انجام دهید. بنابراین با نهایت احترام به آن‌ها یادآوری کنید که می‌دانید چگونه باید کارتان را انجام دهید. اگر به کار خودتان ایمان دارید پای آن بایستید. شخصی که پای اعتقاداتش بایستد مورد احترام همه قرار خواهد گرفت.

البته گفتن این حرف ساده‌تر از عمل کردن به آن است. گاهی اوقات صاحب یک کسب‌و‌کار تنها به این دلیل از کارش دفاع می‌کند تا جنگ را به حریف واگذار کند و خودش را عقب بکشد. اما واقع‌بین باشید. شما به مشتری احتیاج دارید. اگر به ایده و طرحی که انجام داده‌اید ایمان دارید، همین حالا دست به کار شوید و کار را آغاز کنید. اما فراموش نکنید که شما برای حفظ بقای کسب‌و‌کار باید همکاری خود را با دیگران ادامه دهید. اهداف مشترک را دوباره یادآوری کنید و راه‌های ارتباط را باز بگذارید. همچنین سعی کنید دید منصفانه‌تری به کارتان داشته باشید و به ایده‌ی مشتری خوب گوش بدهید. ساموئل باکت می‌گوید: «اگر تلاش کرده‌اید و شکست خورده‌اید، هیچ ایرادی ندارد. بازهم تلاش کنید و بهتر از دفعه‌ی گذشته شکست بخورید.»