فضاپیماهای وویجر میتوانند بیگانهها را به سمت زمین هدایت کنند
۴۰ سال پیش بود که ناسا، فضاپیماهای وویجر را به فضا پرتاب کرد تا به مسافرانی تبدیل شوند که منظومهی شمسی را ترک میکنند. این پروژه، یک تفاوت بزرگ و مهم با سایرین دارد؛ زیرا هدف از پرتاب آن متفاوت است. ناسا برای آنکه بیگانگان فضایی احتمالی بتوانند موقعیت ما انسانها را پیدا کنند، یک برنامهی ویژه برای این فضاپیماها راهاندازی کرد. ناسا تصمیم گرفت یک نقشه از موقعیت زمین را روی این فضاپیماها قرار دهد تا بتواند بیگانگان فضایی را به زمین هدایت کند.
این نقشهی راهنما، همانند هیچ نقشهی شناختهشدهای نیست و در آن به چهار جهت اصلیِ شمال، جنوب، غرب و شرق اشاره نشده است؛ حتی در آن گفته نشده که زمین، سومین سیارهای است که در اطراف خورشید گردش میکند. اخترشناسی به نام فرانک دریک تصمیم گرفت به جای تمام این موارد، نقشهای را به کمک تپاخترها (Pulsar) طراحی کند. تپاخترها، ستارهها نوترونی پرجرمی هستند که میتوانند برای چندین میلیون سال زندگی کنند. به نظر میرسد که تپاخترها چشمک میزنند؛ اما در واقع آنها بهطور مداوم با سرعت بالایی در حال چرخش هستند و با گذر زمان، از سرعت چرخش آنها کاسته میشود. شما با اندازهگیری زمان چشمک زدن این تپاخترها، میتوانید به نرخ چرخش آنها پی ببرید.
اگر یک تمدن فرازمینی پیشرفته به این نقشه دست یابد، میتواند نرخ چرخش فعلی یک تپاختر را اندازه بگیرد و آن را با نرخ چرخشی که روی نقشه به آن اشاره شده است، مقایسه کند و پی ببرد که این فضاپیما برای چه مدتی در فضا سفر کرده است. ۶ سال مانده تا پرتاب فضاپیماهای وویجر، فرانک دریک و کارل سیگن، بهعنوان برجستهترین اخترفیزیکدانهای آن زمان، تصمیم گرفتند طراحی نقشه را آغاز کنند. آنها از ۱۴ تپاختر برای نقشهی اصلی استفاده کردند و به کمک خطهایی، آنها را به خورشید (نقطهی مرکزی) متصل کردند. همچنین آنها نرخ چرخش هر تپاختر را بهصورت جداگانه در قالب کدهای باینری نوشتند و همگی را در صفحه طلایی وویجر قرار دادند.
فرانک دریک در آن زمان گفت:
تپاخترها یک ویژگی بسیار عجیب و منحصر به فرد دارند که نظیر آن را در هیچ یک از اجرام آسمانی نمیتوان یافت. هر تپاختر، فرکانس پالس متمایز خود را دارد و نمونهی مشابهی ندارد. بنابراین، هر کسی میتواند آنها را بهراحتی تشخیص دهد؛ حتی موجودات دیگری که در فواصل بسیار دور هستند نیز میتوانند این کار را بهراحتی انجام دهند.
بیش از یک راه برای یافتن زمین
نقشهی تپاختری، تنها راهی نیست که بیگانگان را به سمت زمین هدایت میکند. همه میدانند که ما سیگنالهای رادیویی متعددی به فضا ارسال کردهایم که مشهورترین آنها، پیام آرِسیبو است که برای نخستینبار در سال ۱۹۷۴ به فضا ارسال شد. حتی در طول این سالیان، ما سیگنالهای تلویزیونی و رادیویی متعددی منتشر کردهایم که هدف از انتشار آنها، پخش برنامهها بوده است؛ اما بهصورت غیر عمد به سمت فضا نیز حرکت کردهاند.
در حال حاضر، مؤسسههایی نظیر METI که در زمینهی ارسال پیغام به تمدنهای فرازمینی فعالیت میکند، تلاش بیشتری در زمینهی ارسال پیغام به سمت ستارهها کردهاند و مؤسسهی Breakthrough Message یک برنامهی جدید راهاندازی کرده است و میخواهد بداند اگر ما موفق شدیم فضاییها را پیدا کنیم یا اینکه عکس این موضوع رخ دهد، آنگاه به آنها چه میتوان گفت. این تلاشها باعث به وجود آمدن یک رقابت شدهاند و هر یک از مردم، یک پیغام دیجیتال متفاوت و برتر پیشنهاد میدهند؛ هرچند در حال حاضر برنامهای برای ارسال آنها به سمت فضا وجود ندارد.
در آن سوی قضیه، افرادی وجود دارند که تأکید میکنند دیگر موجودات جهان نباید پی ببرند که ما اینجا هستیم و نباید به آنها موقعیت خود را نشان دهیم. با اینحال ما موقعیت خود را روی فضاپیماهای وویجر قرار دادهایم؛ اما جای نگرانی وجود ندارد، زیرا بعید است این پیغام به دست کسی برسد که بتواند از آن برای یافتن ما استفاده کند.
فرانک دریک میگوید:
فضاپیماهای وویجر اکنون ۴۰ سال است که به فضا پرتاب شدهاند و با سرعت ۱۰ کیلومتر بر ثانیه حرکت میکنند و با این سرعت، در خوشبینانهترین حالت، نیم میلیون سال طول میکشد تا از یک ستاره، به ستارهی همسایه نزدیک آن رفت. البته وویجر به قصد سفر به ستارهی خاصی پرتاب نشده است؛ این فضاپیماها در اعماق فضا بدون هدف حرکت میکنند.
وویجر ۲ در تاریخ ۲۰ آگوست ۱۹۷۷ به فضا پرتاب شد و چند روز دیگر به چهلمین سالگرد پرتاب این فضاپیمای حماسی باقی مانده است. کمتر از یک ماه پس از پرتاب وویجر ۲، فضاپیمای وویجر ۱ نیز به فضا پرتاب شد. صفحهی طلایی وویجرها علاوه بر نقشه، اطلاعاتی نیز در مورد بشریت به همراه دارد و در آن صدای انسانهایی به زبانهای متفاوت ضبط شده است. طولانیترین پیامی که روی این صفحهی طلایی ضبط شده، به زبان فارسی است و در آن شعری از سعدی نیز آورده شده است:
درود بر ساکنین ماوراء آسمانها، بنیآدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند. چون عضوی بهدرد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.
صدای پدیدههای طبیعی نظیر رعد و برق، صدای یک نوزاد شیرخواره و... نیز روی این لوح ضبط شده است. کسی چه میداند؛ شاید روزی یک تمدن فرازمینی به این لوح دست یافت و پی برد که ما از کجا آمدیم، چه روزگاری داشتیم و چگونه زندگی کردیم.