برند گوگل Google

داستان برند گوگل؛ از استارتاپی کوچک تا حکمرانی بر دنیای وب

چهارشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰مطالعه 25 دقیقه
موتور جستجویی که حالا رتبه‌ یک جهان است، در گاراژ خانه راه‌اندازی شد؛ این داستان پرفرازونشیب گوگل است که از استارتاپی کوچک به امپراتوری دنیای وب رسید.
تبلیغات

عموم مردم جهان نمی‌توانند حذف سرویس‌های گوگل از زندگی امروزشان را تصور کنند. حتی صرف‌ نظر از موتور جست‌وجو یا مرورگر کروم، اغلب ما برنامه‌هایمان را روی تقویم گوگل تنظیم می‌کنیم و استفاده‌ از جیمیل، گوگل درایو، گوگل داکس، گوگل مپس، گوگل فوتوز، یوتیوب و امثال آن برایمان به عادت روزانه تبدیل شده است.

نقش گوگل در شکل‌گیری ارتباط ما با دنیای اینترنت انکارناپذیر است. بسیاری از محصولات این شرکت جایگزین‌های شناخته‌شده‌ای دارند؛ اما گوگل اکوسیستم فراگیر و یکپارچه‌ی خود را به شکلی طراحی کرده که به‌راحتی نمی‌توانیم استفاده از تمامی اپلیکیشن‌ها و سرویس‌های آن را کنار بگذاریم.

این مطلب به‌مناسبت سالگرد تأسیس گوگل در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ به‌روز شد.

اما قدرت‌گرفتن شرکت‌های فناوری در این سطح تا چه حد خطرناک خواهد بود؟ مخالفان امروزی گوگل به چند گروه تقسیم می‌شوند: عده‌ای معتقدند گوگل با اولویت‌دادن به برخی نتایج جستجو، خلاف جهت آزادی بیان عمل می‌کند. گروهی نیز استدلال می‌کند که گوگل داده‌های کاربران را به روش‌های مختلفی جمع‌آوری می‌کند که مردم از آن بی‌خبرند و این داده‌ها لزوماً در تبلیغات مورد استفاده قرار نمی‌گیرند.

برای مثال، برخی از فعالان جنبش گوگل‌زدایی می‌گویند: «جاسوسی از مردم در این سطح به‌هیچ‌وجه قابل‌قبول نیست و نباید هم باشد. ما باید فناوری‌هایی را که با آن‌ها تعامل داریم، کنترل کنیم نه برعکس.»

اما ۲۶ سال پیش، قبل از اینکه گوگل زیر ذره‌بین پرونده‌های ضدانحصار آمریکا قرار بگیرد و امپراتوری‌اش با خطر تجزیه‌شدن روبه‌رو شود،‌ ایده‌ی اولیه‌ی تأسیس شرکت با یک پروژه‌ی دانشجویی و با هدف تسهیل دسترسی مردم به اطلاعات وب شکل گرفت.

در آن زمان پیداکردن محتوایی خاص در وب‌سایت‌ها بیشتر شبیه کاوش در کتابخانه‌ای بی‌نظم بود. حتی الگوریتم‌های بهترین موتورهای جست‌وجو مانند اکسایت و آلتاویستا، غالباً در پاسخ سؤالات کاربران لینک‌های پراکنده‌ای را به‌نمایش می‌گذاشتند که شاید به جستجوی کاربران مرتبط بودند و شاید هم نه. در واقع یافتن آنچه به دنبالش بودید، بیشتر به یک بازی شانسی شباهت داشت. اما گوگل همه‌چیز را تغییر داد.

با ما همراه باشید تا داستان پیدایش برند گوگل و روند تکامل آن را با هم مرور کنیم.

کپی لینک

آشنایی بنیان‌گذاران گوگل و پروژه‌ی BackRub

لری پیج و سرگی برین تابستان سال ۱۹۹۵ در کمپ دانشگاه استنفورد و در برنامه‌ی معارفه‌ی دانشجویان دکترا که شامل توری در اطراف سانفرانسیسکو بود، با هم آشنا شدند. هردو آن‌ها به‌تازگی مقطع کارشناسی‌ ارشد رشته‌ی علوم کامپیوتر را به‌پایان برده بودند و با سوابق تحصیلی درخشانی به مقطع دکترا قدم می‌گذاشتند.

سرگی برین که روحیه‌ی اجتماعی‌تری داشت، داوطلب شده بود هدایت یکی از تیم‌های دانشجویی را در طول این رویداد به‌عهده بگیرد. او باید محوطه‌ی دانشگاه را به دانشجویان نشان می‌داد و تور تفریحی مذکور را نیز رهبری می‌کرد. لری پیج به‌طور اتفاقی با او هم گروه شد و برخلاف انتظار، معاشرت آن‌ها در طول مدت کمپ برای هیچ‌کدام خوشایند نبود.

از نظر لری پیج، سرگی برین بیش‌ازحد مغرور بود، درحالی‌که سرگی برین لری پیج را انسان غیرقابل‌تحملی می‌دانست. آن‌ها تقریباً تمام مدت اردو در مورد زیرساخت‌های شهری و نظم اجتماعی صحبت کردند و در هیچ نقطه‌ای به توافق نرسیدند.

پیج بعدها در مصاحبه‌ای گفت: «ما مدت‌ها با هم بحث می‌کردیم، سرگی ایده‌های راسخی داشت و فکر می‌کنم من هم همین‌طور بودم.» سرگی برین نیز با تأیید حرف او ادامه داد: «هردو ما طرف مقابل را نفرت‌انگیز می‌دانستیم! اما همین موضوع که برای بحث‌کردن با همدیگر وقت می‌گذاشتیم، نشان می‌داد که برای افکار هم ارزش قائلیم.» آن‌ها به‌وضوح مکمل یکدیگر بودند.

با شروع ترم اول دکترا، پیج و برین دیگر با هم در ارتباط نبودند و روی پروژه‌ها و تحقیقات شخصی خود کار می‌کردند. پیج از پدرش، استاد علوم کامپیوتر ایالت میشیگان آموخته بود که پایان‌نامه‌ی دکترا می‌تواند مسیر نهایی حرفه‌ی آکادمیک فرد را مشخص کند. هنگامی‌که برای تعیین موضوع پایان‌نامه به استاد مشاور خود، تری وینوگراد مراجعه کرد، بیش از ۱۰ ایده‌ی جذاب روی میز او گذاشت.

لری پیج بیش از ۱۰ موضوع مختلف را برای پایان‌نامه خود در ذهن داشت

ولی کار لری پیج با تحقیق بر موتور جستجوی وب شروع نشد. باوجود این‌که فارغ‌التحصیلان دانشگاه استنفورد با تأسیس شرکت‌های اینترنتی ثروتمند می‌شدند، لری پیج، وب را در درجه‌ی اول به‌دلیل ویژگی‌های ریاضی آن جالب می‌دانست: هر کامپیوتر یک نود بود و هر لینک در یک صفحه‌ی وب، ارتباطی بین نودها برقرار می‌کرد، چیزی که یک ساختار گرافیک کلاسیک را نشان می‌داد.

او می‌گوید:

دانشمندان علوم کامپیوتر عاشق گراف‌ها هستند و شبکه‌ی جهانی وب می‌توانست بزرگ‌ترین نموداری باشد که تا به آن روز ایجاد شده بود.

در نهایت پیج با رضایت استاد راهنمای خود تری وینوگراد، بررسی ساختار لینک‌های وب را آغاز کرد. نکته‌ای که در اولین مراحل تحقیق ذهن او را آشفته کرد، این بود که هرچند وب‌گردی از صفحه‌ای به صفحه‌ی دیگر با دنبال‌کردن لینک‌ها کار ساده و پیش‌پاافتاده‌ای بود، ولی کمتر کسی به روند معکوس ماجرا، یعنی تعداد لینک‌های پشت هر صفحه‌ی وب اهمیت می‌داد.

لری پیج در پروژه‌ی BackRub به دنبال روشی برای شمارش و تعیین درجه اهمیت هر بک‌لینک در وب بود

پیج فکر می‌کرد آگاهی از اینکه چه صفحه‌ای به چه صفحه‌ای لینک می‌دهد، کاربردهای بالقوه‌ی زیادی خواهد داشت. این تحقیقات او را به پروژه‌ی BackRub با محوریت بک‌لینک‌ها هدایت کرد: شاید اگر او می‌توانست روشی را برای شمارش و تعیین درجه اهمیت هر بک‌لینک در وب بیابد، وب به مکان ارزشمندتری تبدیل می‌شد.

لری پیج و سرگی برین گوگل در استنفورد

در آن زمان وب شامل حدود ۱۰ میلیون سند بود که تعداد بی‌شماری لینک بین آن‌ها وجود داشت. منابع محاسباتی چنین پروژه‌ای بسیار فراتر از پایان‌نامه‌های دانشجویی برآورد می‌شد و همین موضوع ابعاد و پیچیدگی پروژه، نظر سرگی برین را که در طول دوران دکترای خود روی مقالات داده‌کاوی و تحلیل الگوریتم‌ها کارکرده بود، به خود جلب کرد.

سرگی برین به پروژه‌ی بک‌راب ملحق شد و سمت ریاضی تحقیقات را به‌عهده گرفت، درحالی‌که لری پیج روی وزن‌دهی لینک‌ها و بک‌لینک‌ها کار می‌کرد.

وزن لینک‌ها به بیان ساده نشانگر این بود که هر لینک از چه منبعی و با چه درجه اهمیتی وب‌سایت دیگری را هدف قرار می‌دهد. برای مثال اهمیت لینکی که وب‌سایت اینتل به وبسایت شرکت IBM داده بود، با لینکی که یک وبلاگ خاطرات روزانه‌ی یک نوجوان به وب‌سایت IBM می‌داد، تفاوت زیادی داشت.

سرگی برین بخش ریاضی تحقیقات را به‌عهده گرفت و لری پیج روی وزن‌دهی لینک‌ها متمرکز شد

از طرف دیگر هر لینک باتوجه‌به تعداد لینک‌های صفحه‌ی اصلی خود، در جایگاه و رتبه‌ی متفاوتی قرار می‌گرفت. به عبارتی، آن‌ها نه‌تنها تعداد لینک‌های یک صفحه، بلکه لینک‌هایی را که به هر لینک خاص پیوست شده بودند، می‌شمردند. هر چه پروژه جلوتر می‌رفت، ابعاد ریاضی آن شگفت‌انگیزتر و پیچیده‌تر می‌شد.

سرگی برین می‌گوید:

من عاشق داده‌کاوی بودم، بدین معنی که حجم بسیار زیادی از داده‌ها را تجزیه‌وتحلیل کنم و الگوها و روندهای آن‌ها را بیابم. در همان زمان لری می‌خواست کل اینترنت را دانلود کند، که جالب‌ترین داده‌های ممکن برای تحلیل را شامل می‌شد.

پیج و برین براساس نتایج تحقیقات خود الگوریتمی را با نام PageRank طراحی کردند که سایت‌های محبوب‌تر را بالای فهرست و سایت‌های بی‌اهمیت‌تر را به پایین فهرست می‌فرستاد.

آن‌ها درحال بررسی کار متوجه شدند که خروجی‌های این الگویتم تا حدی مشابه موتور جست‌وجو عمل می‌کند. درواقع بک‌راب پیشاپیش یک موتور جست‌وجو بود که URL را دریافت و فهرستی از بک‌لینک‌هایی را که بر مبنای اهمیتشان رتبه‌بندی شده بودند، ارائه می‌داد.

به‌علاوه، نتایج BackRub نسبت‌به نتایج سایر موتورهای جست‌وجوی موجود مانند AltaVista و Excite که اغلب فهرست سایت‌های نامربوطی را نشان می‌دادند، برتری داشت. این موتورهای جست‌وجو با تمرکز بر کلیدواژه‌ها فقط به متن وب‌سایت‌ها نگاه می‌کردند و مهم‌ترین عامل، یعنی رتبه‌ی صفحات وب را نادیده می‌گرفتند.

پیج و برین اولین ابزار جست‌وجو را به‌صورت آزمایشی توسعه دادند. این نرم‌افزار فقط تیترها و عناوین صفحات وب‌سایت‌ها را در نظر می‌گرفت و سپس از الگوریتم PageRank برای رتبه‌بندی و مرتب‌سازی وب‌سایت‌ها استفاده می‌کرد. نتایج به‌نحو چشمگیری بهتر از موتورهای جست‌وجوی مطرح و رایج بود.

کپی لینک

توسعه موتور جست‌وجو

در این نقطه سرگی برین و لری پیج متوجه شدند که قدم در راه بزرگی گذاشته‌اند: موتور بک‌راب نه‌تنها عملکرد خوبی داشت، بلکه هم‌پای گسترش اینترنت، مقیاس‌پذیر می‌شد. به‌عبارتی ازآنجا که الگوریتم با تجزیه‌وتحلیل لینک‌ها کار می‌کرد، هرچه وب بزرگ‌تر می‌شد، موتور جست‌وجو نیز قدرت بیشتری می‌گرفت.

سرگی برین و لری پیچ معرفی گوگل مپس

به‌همین‌دلیل پیج و برین نام Googol (به معنی عدد یک و ۱۰۰ صفر جلوی آن) را برای موتور جست‌وجوی خود انتخاب کردند که نمادی از پردازش حجم بی‌پایان اطلاعات وب بود. آن‌ها اولین نسخه‌ی گوگل را در آگوست ۱۹۹۶ در وبسایت استنفورد با دامنه‌ی google.stanford.edu منتشر کردند، یعنی یک سال پس از اولین ملاقات و آشنایی‌شان با هم.

پیج و برین اولین نسخه گوگل را برای دانشجویان استنفورد با دامنه‌ی google.stanford.edu منتشر کردند

نسخه‌ی اولیه گوگل در میان جمع کوچکی از کاربران استنفورد به موفقیت رسید و دو هم‌کلاسی سریعاً شروع به بهبود سرویس کردند تا علاوه‌بر عناوین، کل محتوای وب‌سایت‌ها را نیز رصد کند و درعین‌حال صفحات بیشتری را در ایندکس خود نشان دهد.

پس از پر شدن اتاق پیج، اتاق برین به مرکز برنامه‌نویسی و دفتر مدیریت آن‌ها تبدیل شد. طولی نکشید که بک‌راب سابق، به‌عنوان پروژه‌ای افسانه‌ای در دپارتمان علوم کامپیوتر استنفورد شناخته می‌شد و تقریباً نیمی از پهنای باند شبکه دانشگاه را مصرف می‌کرد. پاییز سال ۱۹۹۶ کار به جایی کشید که موتور جست‌وجو، مرتباً اتصال اینترنت استنفورد را قطع می‌کرد.

لری پیج بعدها یادآوری می‌کرد:

ما خوش‌شانس بودیم که افراد آینده‌نگر زیادی در استنفورد حضور داشتند و ما را به‌خاطر منابعی که استفاده می‌کردیم، چندان سرزنش نکردند.
کپی لینک

تأسیس گوگل: ستاره‌ای ظهور می‌کند

پیج و برین سپتامبر سال ۱۹۹۷ دامنه‌ی google.com را ثبت کردند. آن‌ها می‌دانستند که برای ادامه‌ی راه بیش از این نمی‌توانند به منابع دانشگاه تکیه کنند. آگوست سال ۱۹۹۸ یکی از مشاوران دانشگاه به آن‌ها پیشنهاد داد با اندی بکتولشیم بنیان‌گذار شرکت سان مایکروسیستمز ملاقات کنند. جلسه در ایوان خانه‌ی همین مشاور با نمایش دموی موتور جست‌وجوی گوگل برگزار شد.

اندی بکتولشیم چکی به مبلغ ۱۰۰ هزار دلار در وجه «Google Inc» نوشت. اما مسئله این بود که هنوز شرکتی به‌نام گوگل وجود نداشت. پیج و برین چندین هفته چک را در اتاق خوابگاه نگه داشتند تا مراحل ثبت شرکت را انجام دهند و حساب‌های بانکی جدیدی برای کار خود باز کنند.

اندی بکتولشیم اولین سرمایه گذار گوگل
اندی بکتولشیم اولین سرمایه‌گذار گوگل

شرکت گوگل ۴ سپتامبر ۱۹۹۸ به‌طور رسمی ثبت شد و طبق توافق قبلی، لری پیج در جایگاه مدیرعامل و سرگی برین در سمت ریاست شرکت قرار گرفت. آن دو مأموریت شرکت را در یک عبارت تعریف کردند: «سازماندهی اطلاعات جهان و قابل‌دسترس و مفید ساختن آن برای همه‌ی مردم.»

مأموریت گوگل: «سازماندهی اطلاعات جهان و قابل‌دسترس و مفید ساختن آن برای همه‌.»

پیج و برین وسایل و تجهیزات خود را به اولین دفتر شرکت که گاراژ خانه‌ی یکی از دوستان آن‌ها سوزان وجیتسکی در منلو پارک بود، بردند و تا پایان سال، ۶ مهندس نرم‌افزار دیگر برای همکاری استخدام کردند. تا پایان سال ۱۹۹۹ تعداد کارمندان گوگل به ۲۱ نفر رسید که در میان آن‌ها نام سالار کمانگر، امید کردستانی، سوزان وجیتسکی و مریسا میر به‌چشم می‌خورد.

درحالی‌که تعداد جستجوهای روزانه‌ی گوگل به‌طرز شگفت‌انگیزی رشد می‌کرد، توسعه‌ی زیرساخت‌های شرکت به سرمایه‌ی بیشتری نیاز داشت.

اولین دفتر گوگل در گاراژ سوزان وجیتسکی
اولین دفتر گوگل در گاراژ منزل سوزان وجیتسکی

گوگل در پایان نخستین سال تأسیس، اولین دور جذب سرمایه‌ی خود را برگزار کرد و مجموعاً یک میلیون دلار از سه سرمایه‌گذار فرشته، جف بیزوس مدیرعامل آمازون، دیوید چریتون استاد علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد و رام شریرام، یکی از کارآفرینان دنیای فناوری دریافت نمود.

اندی بکتولشیم بنیان‌گذار شرکت سان مایکروسیستمز اولین سرمایه‌گذار گوگل بود

بسیاری از سرمایه‌گذاران تصور می‌کردند ایده‌ی استارتاپ موتور جست‌وجو به جایی نمی‌رسد، زیرا اصولاً تلاش شرکت‌های فناوری بر این بود که کاربران را مدت بیشتری در وب‌سایت‌های خود نگه دارند و موتور جست‌وجو باعث می‌شد مردم از یک وب‌سایت به وب‌سایت دیگری بروند.

صفحه گوگل در سال ۱۹۹۸
صفحه گوگل در سال ۱۹۹۸

اما پتانسیل‌ و موفقیت زودهنگام گوگل در دومین سری جذب سرمایه، نظر دو سرمایه‌گذار خطرپذیر مشهور را جلب کرد: جان دوئر از Kleiner Perkins و مایکل موریتز از Sequoia Capital پس از بررسی دقیق گوگل، تصمیم گرفتند مجموعاً ۵۰ میلیون دلار در این استارتاپ نوپا سرمایه‌گذاری کنند.

نکته‌ی جالب اینکه پیش‌ازاین سرمایه‌گذاری‌ها، لری پیج و سرگی برین به شرکت اکسایت پیشنهاد داده بودند استارتاپ آن‌ها را به مبلغ یک میلیون دلار بخرد، ولی اکسایت حاضر نشد بیشتر از ۷۵۰ هزار برای گوگل بپردازد و به‌این‌ترتیب قرارداد لغو شد.

تیم گوگل در سال ۱۹۹۹ دفتر پالوآلتو
تیم گوگل در سال ۱۹۹۹ دفتر پالوآلتو

گوگل پس از جذب سرمایه، به دومین دفتر خود در پالوآلتو، خانه‌ی بسیاری از استارتاپ‌های مشهور سیلیکون‌ولی نقل‌مکان کرد. سال ۲۰۰۰ تیم گوگل با ایده‌ی سوزان وجیتسکی، Google AdWords را راه‌اندازی کرد که جریان درآمدزایی شرکت را به نحو بهینه‌ای تغییر داد.

سرویس AdWords به شرکت‌ها امکان می‌داد تا تبلیغات خود را دقیقاً به کسانی نمایش دهند که به دنبال محصولات یا خدمات مرتبط بودند. این سرویس مصداق انقلابی در دنیای تبلیغات آنلاین بود و به گوگل امکان داد در کنار موتور جستجو ماشین پول‌ساز قدرتمندی را نیز در اختیار داشته باشد.

درحالی‌که تعداد سرچ‌های گوگل روزانه افزایش می‌یافت، با این تغییرات کارمندان گوگل روحیه‌ی بهتری پیدا کردند و شدیداً روی مسیر پیشرفت متمرکز شدند.

در این زمان جان دوئر و مایکل کوریتز سرمایه‌گذاران اصلی شرکت طبق تجارب طولانی‌مدتی که در دنیای فناوری داشتند، به مؤسسان گوگل پیشنهاد کردند مدیر باسابقه‌تری را برای هدایت استارتاپ خود استخدام کنند. سرگی برین و لری پیج جلسات مصاحبه‌ی پیچیده‌ای با چندین کاندیدا برگزار کردند، اما هیچ‌کدام از این افراد را همسو با چشم‌انداز و افق بلندمدت گوگل ندیدند.

سال ۲۰۰۱ اریک اشمیت با دستی پر به جلسه‌ی مصاحبه‌ی بنیان‌گذاران گوگل رفت: او برنامه‌های دقیقی برای توسعه‌ی گوگل در سطح بین‌المللی، تنوع بخشیدن به محصولات، استراتژی‌های فروش و حسابداری داشت و موفق شد به هیئت‌مدیره‌ی گوگل راه پیدا کند. چند ماه بعد پیج و برین او را به سمت مدیرعاملی گوگل انتخاب کردند، زیرا اشمیت را بهترین گزینه برای رویداد عرضه‌ی اولیه‌ی سهام شرکت می‌دانستند.

کپی لینک

دوران مدیرعاملی اریک اشمیت: رشد انفجاری گوگل

اریک اشمیت

اریک اشمیت آگوست ۲۰۰۱ به مدیرعاملی گوگل منصوب شد و ۱۰ سال در این سمت باقی ماند. ایده‌ی مشترک سرگی برین، لری پیج و اریک اشمیت ایجاد اکوسیستم جامعی بود که تمام نیازهای دیجیتال کاربران را از طریق گوگل برآورده کند.

اشمیت در بخش توسعه‌ی محصول مریسا میر را کنار خود داشت که پیش‌ازاین با تغییرات رابط کاربری و معرفی Google Doodles به مدیریت محصولات تحت وب رسیده بود. یکی از اولین پیشرفت‌های گوگل در سمت موتور جست‌وجو، اضافه‌شدن بخش جست‌وجوی تصاویر بود.

سال ۲۰۰۲ شرکت یاهو قصد داشت گوگل را به قیمت ۳ میلیارد دلار خریداری کند

سال ۲۰۰۲ شرکت یاهو سعی کرد گوگل را به قیمت ۳ میلیارد دلار خریداری کند، اما پیج و برین این پیشنهاد را رد کردند؛ زیرا دیگر معتقد بودند استارتاپ آن‌ها ارزش بیشتری دارد.

مدیران گوگل می‌خواستند این شرکت نمادی از قدرت بی‌پایان نوآوری باشد؛ به همین دلیل سیاستی را در پیش گرفتند که به کارمندان گوگل اجازه می‌داد ۲۰ درصد از وقت کاری خود را به پروژه‌هایی اختصاص دهند که به آن‌ها علاقه‌مندند، حتی اگر خارج از چارچوب وظایف رسمی‌شان باشد. این سیاست در سال‌های بعد منجر به ظهور برخی از محبوب‌ترین محصولات گوگل شد.

سال ۲۰۰۳ بخش گوگل نیوز راه‌اندازی شد و هیئت‌مدیره مجموعه ساختمانی را در Mountain View کالیفرنیا خریداری کرد تا فضای مناسب را برای فعالیت شرکت، تا هنگامی‌که هزار کارمند را به استخدام خود درآورند، فراهم کند.

کمپ گوگل در Mountain View
کمپ گوگل در Mountain View

این دفتر که امروزه با نام «گوگل پلکس» شناخته می‌شود، در طول زمان با خرید ساختمان‌های اطراف وسعت بیشتری پیدا کرد و به بزرگ‌ترین کمپ شرکت در جهان تبدیل شد.

کپی لینک

از جیمیل تا کروم: محصولاتی که صحنه‌ی بازار وب را برای همیشه تغییر دادند

سال ۲۰۰۴ سرویس جیمیل طوفانی در جهان به پا کرد و جایگاه شرکت را در میان کاربران، به مرحله‌ی جدیدی ارتقا داد.

جیمیل با فضای ذخیره‌سازی یک‌گیگابایتی، به کاربران امکان می‌داد به‌سرعت هر ایمیلی را که ارسال یا دریافت کرده بودند جستجو کنند. به‌علاوه این سرویس راهکارهای جدیدی برای سازماندهی خودکار ایمیل‌ها بر اساس موضوع در اختیار کاربران می‌گذاشت. بسیاری از مردم فکر می‌کردند جیمیل دروغ اول آوریل شرکت گوگل است، اما خوشبختانه این‌طور نبود.

امکانات جیمیل بسیار فراتر از سایر سرویس‌های رایگان ایمیل بود

در این دوران استراتژی‌های درآمدزایی گوگل به‌خوبی جواب می‌داد، به‌طوری‌که چند روز پیش از عرضه‌ی اولیه سهام گوگل کارشناسان بورس آینده‌ی این شرکت را بسیار سودآور می‌دانستند.

جیمیل سال ۲۰۰۴
جیمیل سال ۲۰۰۴

سرانجام ۱۹ آگوست ۲۰۰۴، رویداد IPO گوگل با هر سهم به قیمت ۸۵ دلار برگزار شد و ثروتی در حدود ۱٫۷ میلیارد دلار برای بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران اولیه‌ی شرکت به همراه آورد. به‌علاوه ارزش شرکت نیز رقمی معادل ۲۷ میلیارد دلار برآورد ‌شد.

عرضه اولیه سهام گوگل در Nasdaq
عرضه اولیه سهام گوگل در Nasdaq با حضور اریک اشمیت و لری پیج

معرفی سرویس گوگل مپس در سال ۲۰۰۵ موفقیت دیگری را در کارنامه‌ی گوگل ثبت کرد و پیش‌زمینه‌ای شد برای همکاری تحقیقاتی این شرکت با ناسا. گوگل مپس در طول زمان تکامل یافت و به یکی از ارزشمندترین قابلیت‌های گوگل برای تسهیل زندگی روزمره‌ی مردم تبدیل شد.

گوگل پس از معرفی برنامه گوگل مپس همکاری با ناسا را آغاز کرد

اما هیچ‌کس انتظار نداشت محصول انقلابی بعدی شرکت، کل جهان فناوری را تحت‌تأثیر قرار دهد.

سپتامبر ۲۰۰۸ گوگل مرورگر کروم را به جهان معرفی کرد. جالب اینکه اریک اشمیت از ابتدا با ورود گوگل به بازار مرورگرهای وب مخالف بود و این محصول با اصرار سوندار پیچای توسعه داده شد، یکی از مدیران آینده‌نگر شرکت که قرار بود نقشی کلیدی در آینده‌ی شرکت ایفا کند.

گوگل برای ساخت کروم، چند مهندس اصلی فایرفاکس را استخدام کرد و این مرورگر را ابتدا برای ویندوز و سپس سایر سیستم‌عامل‌ها توسعه داد. اولین نسخه‌ی کروم با یک راهنمای تصویری ۴۰ صفحه‌ای ارائه شد تا به کاربران نشان دهند که چگونه باید با این مرورگر کار کرد. تنها طی ۴ سال محبوبیت مرورگر گوگل از فایرفاکس و اینترنت اکسپلورر پیشی گرفت.

اشمیت بعدها در مصاحبه‌ای گفت:

من به لری پیج و سرگی برین گفته بودم نباید به فکر توسعه‌ی مرورگر یا سیستم‌عامل باشیم، ما نباید با مایکروسافت رقابت کنیم. آن‌ها به من گفتند که عده‌ای را برای بهبود فایرفاکس استخدام می‌کنند و شش ماه بعد کروم را به من نشان دادند. صادقانه بگویم، با دیدن دموی کروم خیلی هیجان‌زده شده بودم و چاره‌ای نداشتم جز اینکه اعتراف کنم اشتباه کرده‌ام.

درعین‌حال فرهنگ‌سازمانی گوگل نیز همچنان در مرکز توجه قرار داشت. این شرکت با حفظ فضای کار خلاقانه، به‌عنوان یکی از بهترین محیط‌های کار جهان شناخته می‌شد. در چنین فضایی که بر پایه‌ی آزادی خلاقیت و نوآوری بنا شده بود، گوگل می‌توانست بهترین استعدادها را جذب و آن‌ها را به خلق محصولات جدید و کارآمد ترغیب کند.

کپی لینک

خریدهای استراتژیک: دابل‌کلیک، یوتیوب و اندروید

در دورانی که گوگل سطح تجربه‌ی کاربری را با ارائه‌ی محصولات مختلفی که غالباً کارایی بهتری نسبت‌به رقبا داشتند، بهبود می‌داد، با خرید استارتاپ‌های پیشرو نیز زمینه را برای ساخت اکوسیستمی فراگیر مهیا می‌کرد.

برای مثال این شرکت با خرید DoubleClick به مبلغ ۳٫۱ میلیارد دلار، که در آن زمان پرهزینه‌ترین خرید شرکت محسوب می‌شد، بلندترین گام را در راستای گسترش امپراتوری تبلیغات فراگیر خود در سراسر اینترنت برداشت. سال ۲۰۰۶ گوگل یوتیوب را نیز را به مبلغ ۱٫۶۵ میلیارد دلار خرید تا به برنامه‌های خود در حوزه‌ی محتوای ویدیویی رنگ جدی‌تری بدهد.

یوتیوب تحت هدایت سالار کمانگر و پس از آن سوزان وجیتسکی، به یکی از گران‌بهاترین دارایی‌های گوگل و البته یکی از بهترین پلتفرم‌های محتوای ویدیویی آنلاین تبدیل شد که روزانه میلیون‌ها کاربر از آن استفاده می‌کردند.

از دیگر اقدامات سرنوشت‌ساز گوگل می‌توان به خرید سیستم‌عامل اندروید به قیمت ۵۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۵ اشاره کرد که در سال ۲۰۰۸ برای گوشی T-Mobile G1 معروف‌به HTC Dream، منتشر شد. نرم‌افزارهای اوپن سورس و یکپارچگی با اکوسیستم گوگل و بالاترین سطوح قابلیت‌های نوتیفیکیشن مهم‌ترین ویژگی‌های اندروید بودند که آن را به محبوب‌ترین سیستم‌عامل موبایل جهان تبدیل کردند.

تا اینجای تاریخ هنوز خبری از حضور جدی گوگل در بازار گوشی‌های هوشمند نبود.

کپی لینک

تاسیس آلفابت و مدیرعاملی لری پیج: سازمان‌دهی مجدد شرکت

بین سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴، گوگل تلاش می‌کرد فصل جدیدی از تاریخ خود را رقم بزند. این شرکت با ورود به عرصه‌های مختلفی فراتر از موتور جستجو و مرورگر وب، به‌نوعی آزمایشگاه نوآوری جهانی تبدیل شده بود که ایده‌های مختلفی را، از اتومبیل‌های بدون راننده گرفته تا پروژه‌هایی در زمینه‌های بهداشت و سلامت، انرژی‌های تجدیدپذیر و هوش مصنوعی دنبال می‌کرد.

آوریل سال ۲۰۱۱ اریک اشمیت با بیان اینکه گوگل دیگر به نظارت مدیران کهنه‌کاری مانند او نیاز ندارد، از مقام خود کناره‌گیری کرد و لری پیج جای او را گرفت. لری پیج و سرگئی برین از مدت‌ها قبل دریافته بودند که برای مدیریت بهتر شرکتی به عظمت گوگل و تمرکز بیشتر بر پروژه‌های بلندپروازانه‌ی خود، به تغییرات ساختاری نیاز دارند. به‌همین‌دلیل در سال ۲۰۱۵، تصمیمی جسورانه گرفتند.

آن‌ها هلدینگ جدیدی با نام آلفابت تأسیس کردند و گوگل و سایر پروژه‌ها و شرکت‌های خود را زیر چتر آن آوردند. این حرکت نه‌تنها یک بازآرایی ساختاری بود، بلکه تغییر فلسفی عمیقی در رویکرد پیج و برین را بازتاب می‌داد. به‌این‌ترتیب گوگل جایگاهی متفاوت و درعین‌حال همگام با مجموعه‌ای از شرکت‌های مستقلی پیدا کرد که هریک به دنبال اهداف مشخص و گاهی بلندپروازانه‌ی خود بودند.

برای مثال، بخش Google X پروژه‌های مدرنی مثل خودروهای خودران و شهرهای هوشمند را مدیریت کرد. درهمین‌حال Calico تحقیقات مرتبط با افزایش طول عمر انسان و بهبود کیفیت زندگی را زیر نظر گرفت و Verily روی تحقیقات پزشکی و زیست‌فناوری متمرکز شد.

می سال ۲۰۱۱ گوگل به رکورد یک میلیارد بازدیدکننده‌ دست یافت

لری پیج تا سال ۲۰۱۵ مدیرعامل گوگل باقی ماند و پس از آن مدیریت آلفابت را به عهده گرفت. در مدت مدیرعاملی او، گوگل فراز و نشیب‌های متعددی را تجربه کرد.

می سال ۲۰۱۱ گوگل به رکورد یک میلیارد بازدیدکننده‌ی منفرد دست یافت. در همین سال «سیستم‌عامل کروم» نیز معرفی شد که عمدتاً در لپ‌تاپ‌های کروم‌بوک مورداستفاده قرار گرفت. این لپ‌تاپ‌ها توسط شرکت‌های ایسر و سامسونگ ساخته شدند و ابتدا در برخی خرده‌فروشی‌ها به‌صورت عمومی عرضه شدند، اما در سال‌های بعد در مدارس و برای اهداف آموزشی در دسترس دانش‌آموزان و معلمان قرار گرفتند.

صفحه سیرکل گوگل پلاس
صفحه سرکل‌های گوگل پلاس

این دوران مصادف بود با معرفی یکی از پروژه‌های مشهور و شکست‌خورده‌ی گوگل یعنی گوگل پلاس. واقعیت این بود که مدیران گوگل قصد داشتند با راه‌اندازی یک شبکه‌ی اجتماعی با فیسبوک رقابت کنند و در همین راستا گوگل پلاس را جایگزین سرویس میکروبلاگینگ Google Buzz کردند. گوگل پلاس با وجود بازطراحی‌های مکرر، هرگز به موفقیت نرسید.

گوگل با راه‌اندازی گوگل پلاس می‌خواست با فیسبوک رقابت کند

یکی دیگر از پروژه‌های ناتمام شرکت، گوگل گلس بود که سخت‌افزار آزمایشی آن در بخش‌های Google X و ATAP توسعه یافت. عینک‌های گوگل با وجود ایده و طراحی خوب، برای پردازش اطلاعات به فناوری‌هایی نیاز داشتند که در آن زمان هنوز ساخته نشده بود. به‌علاوه برخی شرکت‌ها این محصول را مغایر با حریم خصوصی خود می‌دانستند و ورود کارمندان با گوگل گلس را ممنوع کردند.

جولای سال ۲۰۱۳ هنگامی‌که گوگل پایان راه سرویس گوگل ریدر را اعلام کرد، هواداران این فیدخوان محبوب ناباورانه به این تصمیم نگاه می‌کردند. تعطیلی گوگل ریدر شجاعتی را می‌طلبید که نمونه‌ی آن را بعداً در حذف جک هدفون آیفون‌ها مشاهده کردیم. اما این اقدام باعث شد بسیاری از کاربران گوگل، به توییتر کوچ کنند و اخبار روزانه را در توییت‌ها جویا شوند.

در نهایت خرید لابراتوار هوش مصنوعی DeepMind مستقر در لندن، یکی از مهم‌ترین گام‌های گوگل در این دوران بود که بعدها در قدرت‌گرفتن بخش هوش مصنوعی گوگل، نقش به‌سزایی داشت.

کپی لینک

دوران مدیرعاملی سوندار پیچای: فصل نبرد با رقیبان

سال ۲۰۱۵ و هم‌زمان با تأسیس آلفابت، سوندار پیچای، معاون ارشد شرکت در دوران اریک اشمیت، به‌عنوان مدیرعامل جدید گوگل جایگزین لری پیج شد. پیچای که از سال ۲۰۰۴ به گوگل ملحق شده بود، در رهبری پروژه‌های نوار موتور جست‌وجوی گوگل، گوگل گیرز، گوگل پک و گوگل درایو توانایی خود را ثابت کرده بود.

سوندار پیچای / Sundar Pichai مدیرعامل گوگل با کت سبز

پیچای خیلی زود به‌واسطه‌ی ایده‌ی مرورگر کروم و مدیریت تیمی که توسعه‌ی این نرم‌افزار را به عهده داشتند، به یکی از چهره‌های شناخته‌شده‌ی گوگل تبدیل شد و به مقام معاونت مدیرعامل شرکت رسید. او همچنین نقش قابل‌توجهی در پیشرفت اندروید و توسعه‌ی Google Apps ایفا کرده بود.

یکی از مهمترین محصولاتی که در اوایل مدیرعاملی پیچای معرفی شد، دستیار گوگل بود. گوگل اسیستنت دو سال دیرتر از الکسای آمازون و ۵ سال پس از سیری اپل معرفی شد؛ اما خیلی زود جایگاه مناسب خود را بین کاربران پیدا کرد.

آرزوی بنیان‌گذاران گوگل برای توسعه‌ی اکوسیستم فراگیر و یکپارچه در دوران مدیریت سوندار پیچای محقق شد

نقطه قوت این دستیار مجازی همگام‌شدن آن با سایر محصولات اکوسیستم گوگل مانند اسپیکرهای گوگل هوم، تلویزیون‌های هوشمند و مهم‌تر از همه سیستم‌های اندرویدی بود. همچنین در سال ۲۰۱۶ گوگل از تولید واحدهای پردازشی تنسور خود خبر داد.

اکتبر سال ۲۰۱۶ گوگل در بخش سخت‌افزار با معرفی گوشی‌های پیکسل، در صف مقدم رقابت گوشی‌های پرچم‌دار قرار گرفت و دو ماه بعد پروژه‌ی اتومبیل‌های خودران را که یکی از موفق‌ترین پروژه‌های لابراتوار گوگل X محسوب می‌شد، پس از ۶ سال آزمایش، به‌عنوان شرکت مستقل Waymo تحت هدایت آلفابت درآورد.

سوندار پیچای برخلاف اریک اشمیت، از رقابت با شرکت‌های قدرتمند فناوری هراس نداشت، هرچند حالا گوگل نیز وجهه‌ی دیگری پیدا کرده بود و هیچ‌کس آن را یک بازیگر نوپای سیلیکون‌ولی نمی‌دانست.

برای مثال سوندار پیچای تمرکز ویژه‌ای روی خدمات ابری شرکت داشت و باوجود رقیبان باسابقه‌ی این حوزه نظیر آمازون و مایکروسافت، سرمایه‌گذاری عظیمی در ساخت دیتاسنترهای جدید و توسعه شبکه‌های ابری کرد. با تلاش او، گوگل کلود به یکی از سه ارائه‌دهنده‌ی برتر خدمات ابری جهان تبدیل شد.

گوگل با معرفی ابزارها و پلتفرم‌های هوش مصنوعی در بستر ابری خود، توانست مشتریان سازمانی را در زمینه‌های مختلف از جمله تحلیل داده‌ها، یادگیری ماشین و اتوماسیون فرایندها حمایت کند. در این دوران توسعه و گسترش محصولات خانه هوشمند Nest نیز به اوج رسید. هرچند گوگل شرکت Nest را در سال ۲۰۱۴ خریداری کرده بود، ولی در سال‌های اخیر یکپارچگی این محصولات با اکوسیستم گوگل تجربه‌ی کاربری بی‌همتایی را برای مشتریان فراهم کرده است.

برخی محصولات گوگل مانند گوگل ترنسلیت، گوگل لنز و گوگل میت، نقشی انکارنشدنی در زندگی روزمره‌ی مردم پیدا کردند و برخی پروژه‌ها مانند پروژه‌های گوگل دیپ‌مایند، با هر پیشرفت و هر خبر، دنیایی فراتر از جهان فناوری را به شگفتی وامی‌دارند. همچنین گوگل تحت رهبری مؤثر سوندار پیچای به یکی از قدرتمندترین شرکت‌های بازار شدیداً رقابتی هوش مصنوعی مولد تبدیل شد.

کپی لینک

حضور گوگل در بازار موبایل: از نکسوس تا پیکسل

اوایل دهه ۲۰۱۰ مدیران گوگل به این نتیجه رسیدند که برای بهبود تجربه کاربری اندروید و همچنین تضمین به‌روزرسانی‌های به‌موقع برای کاربران، باید وارد بازار موبایل شوند.

در آن زمان، اندروید به‌عنوان یک سیستم‌عامل متن‌باز در اختیار تولیدکنندگان مختلف قرار داشت و هر شرکت، نسخه‌ی مخصوص خود را با تغییرات دلخواه و رابط‌های کاربری متفاوت عرضه می‌کرد. اما گوگل با تولید گوشی‌های نکسوس قصد داشت تجربه‌ای خالص و یکپارچه از اندروید را به کاربران ارائه دهد.

گوشی های نکسوس

اولین گوشی نکسوس، با نام Nexus One، ژانویه ۲۰۱۰ با همکاری شرکت HTC معرفی شد. پس از آن گوگل هر سال با شراکت یکی از شرکت‌های تولیدکننده‌ی گوشی‌های هوشمند، مدل‌های جدید نکسوس را وارد بازار کرد:

  • نکسوس اس: شرکت تولیدکننده سامسونگ، سیستم‌عامل Android 2.1 Eclair قابل آپدیت به Android 2.2 Froyo و Android 2.3 Gingerbread
  • گلکسی نکسوس: شرکت تولیدکننده سامسونگ، سیستم‌عامل Android 4.0 Ice Cream Sandwich قابل آپدیت تا Android 4.1 Jelly Bean
  • نکسوس ۴: شرکت تولیدکننده ال‌جی، سیستم‌عامل Android 4.2 Jelly Bean قابل آپدیت تا Android 5.1
  • نکسوس ۵: شرکت تولیدکننده ال‌جی، سیستم‌عامل Android 4.4 KitKat قابل آپدیت تا Android 6.0.1 Marshmallow
  • نکسوس ۶: شرکت تولیدکننده موتورولا، سیستم‌عامل اندروید ۵ قبل آپدیت تا Android 7.1.1 Nougat
  • نکسوس ۵ ایکس: شرکت تولیدکننده ال‌جی، سیستم‌عامل Android 6.0 Marshmallow قابل آپدیت تا Android 8.1.0 Oreo
  • نکسوس ۶ پی: شرکت تولیدکننده هواوی، سیستم‌عامل Android 6.0 Marshmallow

تولید گوشی‌های نکسوس تا سال ۲۰۱۵ ادامه یافت، اما گوگل به‌تدریج متوجه شد که این سری گوشی‌ها با وجود هواداران وفادار، نمی‌توانند به‌خوبی با دیگر پرچم‌داران بازار رقابت کنند.

پیکسل ۹ و پیکسل ۹ پرو کنار یکدیگر

تولید اولین سری گوشی‌های پیکسل از سال ۲۰۱۶ آغاز شد، درحالی‌که گوگل نقش اصلی طراحی و توسعه‌ی این مجموعه را به‌عهده داشت. شرکت اندروید خالص را برای گوشی‌های پیکسل بهینه‌سازی کرد تا تجربه‌ی روان‌تری را در اختیار مخاطبان بگذارد.

ازآنجاکه هدف اصلی گوگل رقابت با پرچم‌داران گوگل و سامسونگ بود، از سخت‌افزارهای بهتر و به‌ویژه دوربین‌های ارتقایافته‌تری در این محصولات استفاده کرد که به‌تبع قیمت آن‌ها را هم نسبت‌به سری نکسوس بالاتر برد. همچنین اوج یکپارچه‌سازی اندروید با پلتفرم‌های گوگل نیز در این گوشی‌ها دیده می‌شد.

بااین‌حال از سال ۲۰۱۹ گوگل با افزودن سری پیکسل a به سری محصولات خود تلاش کرد بین کاربران گوشی‌های میان‌رده نیز محبوبیت پیدا کند. همچنین در سال ۲۰۲۳ اولین پیکسل فولد نیز برای رقابت با گوشی‌های تاشدنی برندهای رقیب معرفی شد.

کپی لینک

گوگل و هوش مصنوعی

گوگل از اوایل فعالیت‌های خود به قدرت الگوریتم‌ها و یادگیری ماشین واقف بود و یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی که به طور پیوسته در آن سرمایه‌گذاری کرد، هوش مصنوعی بود.

همان‌طور که گفتیم گوگل در سال ۲۰۱۴ لابراتوار دیپ‌مایند را که تحقیقات پیشرفته‌ای در زمینه هوش مصنوعی داشت، خریداری کرد. از دستاوردهای این لابراتوار می‌توانیم به پروژه‌های Alphago و AlphaFold اشاره کنیم.

دمیس هسابیس هم‌بنیان‌گذار Deepmind
دمیس هسابیس هم‌بنیان‌گذار Deepmind

محققان در پروژه‌ی آلفاگو مدل‌های شبکه‌ی عصبی را به‌طور خاص برای بازی‌های ویدیویی و گیم‌بوردها توسعه دادند و سال ۲۰۱۶ آلفاگو در مسابقه‌ای، قهرمان جهانی بازی Go را شکست داد. آلفا فولد نیز با پیش‌بینی دقیق ساختار سه‌بعدی پروتئین‌ها با استفاده از سیستم یادگیری عمیق، کمک شایان توجهی به صنعت داروسازی کرد.

از طرف‌دیگر، گوگل روی توسعه‌ی واحدهای پردازش عصبی حساب ویژه‌ای باز کرده بود. TPUها یا واحد پردازشی تنسور، تراشه‌هایی سیلیکونی با طراحی سفارشی بودند که به‌طور خاص برای یادگیری ماشین توسعه یافتند و برای TensorFlow بهینه‌سازی شدند. به‌گفته‌ی گوگل TPUها مدل‌های هوش مصنوعی را بسیار سریع‌تر از تراشه‌های سنتی آموزش می‌دهند و اجرا می‌کنند.

سال ۲۰۱۹ گوگل الگوریتم‌های Bert را در موتور جست‌وجوی خود به‌کار گرفت که به‌جای درک جداگانه‌ی کلمات، مفهوم واژه‌ها را در متن درک می‌کرد. به گفته‌ی گوگل Bert قدرت پاسخ‌دهی موتور جست‌وجو را تاحد زیادی بهبود می‌داد، زیرا کاربران به‌جای ردیف‌کردن کلمات کلیدی موردنظر خود می‌توانستند سؤالاتشان را به‌صورت طبیعی از گوگل بپرسند.

چت بات هوش مصنوعی گوگل بارد

سال ۲۰۲۳ گوگل سرانجام سیستم هوش مصنوعی مولد بارد را در دسترس کاربران قرار داد که بر مبنای مدل زبانی بزرگ محاوره‌ای LaMDA کار می‌کرد. گوگل بارد در بسیاری از سرویس‌های روزمره‌ی گوگل مانند درایو، مپس، داکس، جیمیل و یوتیوب ترکیب شد.

با افزایش محبوبیت ChatGPT، گوگل نیز ماه می سال ۲۰۲۳ نسل بعدی مدل زبانی هوش مصنوعی خود با نام PaLM 2 را معرفی کرد که قابلیت‌های بیشتری در زمینه‌ی درک زبان‌های مختلف و قدرت استدلال و کدنویسی داشت. گوگل جمنای مبتنی‌بر این مدل توسعه یافت و جایگزین بارد شد.

طرح گرافیکی هوش مصنوعی گوگل جمنای / Google Gemini روی موبایل
Getty Images

سرعت و تلاش محسوس گوگل در زمینه‌ی هوش مصنوعی مولد را می‌توان یکی از بارزترین نمودهای رقابتی این شرکت برای اخذ سهم بیشتری از بازارهای مختلف فناوری دانست. پس از سرمایه‌گذاری عظیم مایکروسافت در استارتاپ OpenAI، گوگل نیز ۵۰۰ میلیون دلار روی استارتاپ آنتروپیک سرمایه‌گذاری کرد.

چالش‌های تولید عکس گوگل جمنای باعث شد سوندار پیچای با اعلام وضعیت اضطراری (کد قرمز) از سرگی برین و لری پیج دعوت کند رابطه‌ی نزدیک‌تری با این شرکت داشته باشند. پیرو این اتفاق سرگی برین رسماً بازگشت خود را به گوگل تأیید کرد.

همچنین گوگل در سال ۲۰۲۴، با بازطراحی کامل اندروید آمادگی خود را برای رقابت با اپل به نمایش گذاشت و گام‌های بلندی در راه پردازش محلی ویژگی‌های هوش مصنوعی در گوشی‌ها، مانند Circle to Search برداشت.

کپی لینک

پرونده‌های ضدانحصار گوگل: چالش‌های رو به رشد

جریان پرونده‌ها و شکایات قانونی با موضوع انحصارگرایی گوگل، از سال ۲۰۱۰ آغاز شد؛ یعنی زمانی که کمیسیون اتحادیه اروپا تحقیقات وسیعی را در مورد رفتارهای ضدرقابتی این شرکت آغاز کرد. در آن زمان یکی از اتهامات اصلی این بود که گوگل در نتایج جستجو، محصولات و خدمات خود را بالاتر از رقبا قرار می‌دهد و از این طریق، شرکت‌های دیگر را به حاشیه می‌راند.

این تحقیقات به یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین پرونده‌های ضد انحصار تاریخ فناوری تبدیل شد و در نهایت، در سال ۲۰۱۷، اتحادیه‌ی اروپا گوگل را به دلیل اولویت‌دهی به سرویس‌های خرید خود (گوگل شاپینگ) به پرداخت جریمه‌ای سنگین معادل ۲٫۴ میلیارد یورو محکوم کرد.

یک سال بعد اتحادیه‌ی اروپا گوگل را به پرداخت جریمه‌ی ۴٫۳۴ میلیارد یورویی محکوم کرد؛ اما این‌بار به‌خاطر سیستم‌عامل اندروید. حالا گوگل متهم بود که شرکت‌های تولیدکننده‌ی موبایل را به نصب اپلیکیشن‌های خود (مانند گوگل مپس، جیمیل و پلی‌استور) ترغیب می‌کند و از این طریق رقبا را از بازار دور نگه می‌دارد.

در این پرونده شرکت‌های مایکروسافت، نوکیا و اوراکل با حضور در مجموعه تحقیقاتی که FairSearch نام گرفت، در رأی نهایی و محکومیت گوگل تأثیرگذار بودند. سال ۲۰۱۹ گوگل بازهم از طرف کمیسیون اروپا ۱٫۵ میلیارد یوروی دیگر جریمه شد. سرویس گوگل ادسنس محور اصلی این اتهامات بود.

قاضی آمیت مهتا در پرونده انحصارگرایی گوگل
قاضی آمیت مهتا در پرونده انحصارگرایی گوگل

پس از این پرونده نوبت وزارت دادگستری آمریکا بود که شکایت جدید و مفصلی را در زمینه‌ی اقدامات انحصارگرایانه‌ی گوگل در در بازار موتورهای جست‌وجو و تبلیغات تنظیم کند. در این دعوی قانونی بیش از ۳۰ ایالت آمریکا نیز در جبهه‌ی مخالف گوگل و در کنار دادگستری قرار گرفتند.

گوگل در پاسخ به اتهامات وزارت دادگستری ایالات متحده اعلام کرد که بازار جست‌وجو و تبلیغات آنلاین، بازاری رقابتی است و شرکت‌های مختلفی در این بازار فعالیت می‌کنند. به ادعای گوگل کاربران محصولات و خدمات این شرکت را به‌دلیل کیفیت بالای آن‌ها انتخاب می‌کنند و این مسئله نشان‌دهنده‌ی انحصارگرایی نیست.

اما آگوست ۲۰۲۴ سرانجام گوگل در بزرگ‌ترین پرونده‌ی ضدانحصار خود شکست خورد و توسط دادگاه کلمبیا محکوم شد که به‌طور غیرقانونی بازار جست‌وجو را در انحصار خود نگه داشته است.

وزارت دادگستری و دادستان‌های آمریکا می‌گویند گوگل برای حفظ سهم ۹۵ درصدی خود از جست‌وجوی تلفن‌های همراه، سالانه میلیاردها دلار به شرکت‌های تولیدکننده‌ی موبایل نظیر اپل و سامسونگ پول می‌دهد تا موتور جست‌وجوی این شرکت را به‌عنوان اپلیکیشن پیش‌فرض روی محصولات خود نصب کنند.

تبعات این حکم می‌تواند برای گوگل بسیار سنگین تمام شود و این درحالی است که گوگل هنوز چندین پرونده‌ی ضدانحصاری دیگر را در نوبت بررسی دارد.

در آستانه‌ی بیست‌وششمین سال تأسیس گوگل، این شرکت با ارزش بازار ۲٫۰۲ تریلیون دلار به‌عنوان چهارمین شرکت ارزشمند دنیا شناخته می‌شود.

با این حال گوگل هرگز این‌گونه با چالش‌های جدی دست به گریبان نبوده است. آیا گوگل همان‌طور که مقامات دولتی و قضایی آمریکا می‌گویند، تجزیه خواهد شد؟ آیا ظهور سیستم‌های جدید جست‌وجوی هوش مصنوعی مانند SearchGPT محبوبیت موتور جست‌وجوی گوگل را کمرنگ‌تر خواهد کرد؟ شما آینده‌ی گوگل را چگونه می‌بینید؟

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات