محل قرارگیری پیشرانه، چه تاثیری بر هندلینگ می‌گذارد؟

جمعه ۲۴ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۹:۰۰
مطالعه 6 دقیقه
تفاوت‌ خودروهای موتور جلو، موتور میانی و موتور عقب در چیست؟ محل قرارگیری پیشرانه، چه تاثیراتی بر هندلینگ می‌گذارد؟
تبلیغات

دلایل بسیار خوبی برای توجیه نصب پیشرانه در جلوی خودرو وجود دارد که با استناد بر همین دلایل، یکی از ساده‌ترین و معمول‌ترین طرح‌های پیاده‌سازی قوای فنی خودرو، قرارگیریِ پیشرانه در جلو است. ولی وقتی موضوع پیچیدگی ساخت و عملکرد عالی در خودروهای پیشرفته و سریع مهم باشد، گزینه‌های انتخابی دیگری هم پیش روی مهندسان قرار دارد.

موتور جلو

محل نصب پیشرانه، تعیین کننده‌ی موارد مهمی در خودرو، بخصوص نوع سیستم محرک، است ( اگرچه که رابطه‌ی بین محل نصب پیشرانه و نوع سیستم محرک خودرو مهم است، ولی برای مثال، در سیستم‌های چهار چرخ محرک و تمام چرخ محرک، مطلق نیست). در همین خصوص، وب‌سایت Car And Drive، با مقایسه‌ی دو مدل پورشه موتور میانی و موتور عقب، تحلیل جامعی را انجام داده است. در این مطلب سعی داریم تا با زبانی ساده این دو طرح را تشریح کنیم.

پژو

نصب پیشرانه در جلو، معمول‌ترین طرح موجود است که به دنبال آن، خودروهای محرک جلو نیز رایج‌تر هستند. قرار دادنِ پیشرانه در جلو ساده‌تر بوده و فضای بار و سرنشین بیشتری را هم در اختیار می‌گذارد. با اینکه خودروهای موتور جلو قابلیت ارتقای فنی جالب توجهی هم دارند، اما از نگاه مهندسی و عملکرد فنی قابل قبول، طرح مساعدی نیستند، بطوریکه شرکت‌های خودروسازی که به دنبال ساخت خودروی توانا هستند، یا خودروی موتور جلو را اصلا در نظر نمی‌گیرند و یا آن‌ها را به عنوان مدل‌های سطح پایین تولید می‌کنند. دلیل اینکار چیست؟

وایپر
نیسان
آئودی
آلفارومئو

ساده‌ترین توضیح این است که از نگاه عملکرد فنی، خودروهای محور عقب بهترین نوع هستند ولی با کارگذاشتن پیشرانه در جلوی خودرو، انرژی زیادی در روند انتقال قدرت از جلو به عقب، هدر می‌رود. همچنین در خودروهای موتور جلو، به دلیل انتقال وزن به جلو در هنگام کم کردن سرعت و اضافه شدن ناخواسته بر سرعت حرکت، مقداری از ظرفیت ترمزها از بین می‌رود.

پورشه
پورشه
پورشه
پورشه
پورشه

در خودروی موتور عقب، از نظر عام مردم، پیشرانه در جایگاه صندوق عقب قرار می‌گیرد. این طرح نیز به دلیل قرار گرفتن منبع قدرت در پشت محور عقب و افزایش شتاب و توانایی ترمزگیری طرفداران زیادی دارد. البته به دلیل وزن بیشتر عقب خودرو، درک شتاب گرفتن خودرو کمی سخت بنظر می‌رسد. ولی باید در نظر داشته باشیم که این وزن بر روی لاستیک‌های عقب هم قرار گرفته است که در عین حال باعث افزایش چسبندگی می‌شود. خودروهای موتور عقب، به دلیل ماهیت این طرح، از خودروهای سواری معمولی، ابعاد کوچک‌تری دارند که این موضوع، موجب بهبود هندلینگ می‌شود.

Oversteer

ولی خودروهای محور عقب، در بخش هندلینگ مستعد به یکی از بزرگ‌ترین مشکلات هستند: بیش فرمانی.

بیش فرمانی یعنی منحرف شدن محور عقب، و سُر خوردن خودرو. کنترل بیش فرمانی، بخصوص در شرایط آب و هوایی نامساعد مشکل است، وهرچند که بسیاری از راننده‌های حرفه‌ای، از این کار لذت می‌برند.

لامبورگینی
تویوتا
فراری
موتور میانی
هوندا

خودروهای موتور میانی، در بین این سه طرح نامعمول‌ترین هستند اما بر اساس مطالعات موجود، بهترین مکان نصب پیشرانه (در جلوی محور عقب) را دارند. علاوه بر نزدیک بودن پیشرانه به چرخ‌های عقب، این طرح به دلیل، ارائه‌ی بهترین توزیع وزن،مرکز ثقل و چسبندگی مورد ستایش قرار دارد. زمانی که وزن خودرو در جلو و عقب توزیع مناسبی داشته باشد( اصطلاحاً وزن مرکزی باشد)، چرخ‌ها به واسطه‌ی تحمل وزن اضافی از تعادل خارج نشده و خودرو، با دقت بیشتری هدایت می‌شود. این‌ها عامل‌هایی هستند که احتمالا یک راننده‌ی معمولی هیچگاه به آن‌ها توجه نمی‌کند ولی در پیچ‌های تند پیست، بزرگترین تفاوت را ایجاد می‌کنند.

فرمول یک

محل نصب پیشرانه‌، تاثیر بسیار زیادی بر هندلینگ می‌گذارد و یکی از محبوب‌ترین بحث‌های میان طرفداران خودروهای برندهای معروف است. در واقع می‌توان گفت تفاوت این طرح‌ها در هندلیگ مانند تفاوت کشیدن و کشیده شدن است. در تمام طرح‌ها راننده کنترل کامل خودرو را در دست دارد ولی تفاوت‌هایی وجود دارد که برای درک آن‌ها باید حتما رانندگی با آن‌ها تجربه شود. رانندگی با یک خودروی موتور جلو (که در حقیقت اکثر ما بیشتر با این نوع خودرو رانندگی می‌کنیم) این احساس را القا می‌کند که پیشرانه از وظیفه‌ی خود آگاه بوده و با، حرکت دادن و جلو بردن خودرو، کار خود را به خوبی انجام می‌دهد. در خودروی موتور عقب، بنظر می‌رسد که پیشرانه به قدری قدرتمند است که اصلا حس نمی‌کند در حال حرکت دادن خودرو بوده و گویا در حال قدم زدن است! خودروی موتور میانی اما کاملا متفاوت است. تقریبا حس می‌کنید که بر روی جاده نشسته‌اید.

موتور میانی

اگر تابحال انواع مختلف ترن هوایی را تجربه کرده‌اید، مسلماً با تفاوت بین آن‌ها آشنایی دارید. ترن هوایی سنتی که بر روی ریل حرکت می‌کند را با ترن هوایی که از ریل معلق است در نظر بگیرید. کاملا حس متفاوتی دارند. یکی حس بالابردن را القا می‌کند و دیگری حس افتادن از ارتفاع و نجات پیدا کردن در آخرین لحظه است.

مطمئناً ایجاد شدن طرح‌های مختلف محل نصب پیشرانه، بی دلیل نبوده است. آیا رانندگی با انواع مختلف این نوع خودروها را تجربه کرده‌اید؟ بنظر شما کدام طرح مزیت‌های بیشتری دارد؟ شما کدام طرح‌ها را می‌پسندید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات