چرا موفقیت نمی‌تواند به‌تنهایی شادی‌آفرین باشد

دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۰
مطالعه 4 دقیقه
رسیدن به موفقیت در هر زمینه‌ای، هزینه‌ی مخصوص به خودش را دارد و ممکن است این هزینه گاهی به از بین رفتن شادی و نشاط شما منجر شود.
تبلیغات

بدون شک، رسیدن به موفقیت هزینه‌هایی دارد و باید بهایی برای آن پرداخت شود. وقتی با همان فاکتورهای قدیمی پول و مقام و شهرت، موفقیت را اندازه‌گیری کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که رسیدن ما به موفقیت و کسب این فاکتورها، نیازمند آن است که افرادی دیگر، از این منابع محروم شوند. به‌عنوان مثال موفقیت مانند کیکی است که شما نیمی از آن را می‌خورید؛ حال اگر این کیک در اتاقی پر از افراد گرسنه باشد، به‌طور حتم موفقیت شما آن‌ها را محروم می‌کند.

برخی از افراد موفق، تمایل زیادی برای رسیدن به برتری دارند. آن‌ها هزینه‌هایی مانند ارتباطات با دوستان و پرداختن به خانواده برای این موفقیت می‌پردازند. آن‌ها با پرداختن این هزینه‌ها، کسب و کاری می‌سازند تا درآمد کسب کنند. همه‌ی ما می‌دانیم که کسب و کاری پایدار خواهد بود که درآمد داشته باشد. این کسب درآمد تنها با پرداخت هزینه‌های هنگفتی از زمان، تلاش و توجه به دست می‌آید.

توجه به مسائل گفته‌شده ما را به این نتیجه می‌رساند که افراد بسیار موفق، نه‌تنها از روی عمد یا غیر عمد از دیگران هزینه می‌کنند، بلکه برای رسیدن به موقعیت مورد نظر، به خودشان ضررهایی وارد می‌کنند. این ضررهای بسیار خطرناک، عموما به خاطر کاهش ارتباطات اجتماعی وارد می‌شوند. در اینجا سؤالی اساسی مطرح می‌شود: چه چیزی باعث می‌شود که برخی افراد برای رسیدن به درجات بالای موفقیت،‌ دیگران را نادیده بگیرند و از آن‌ها و حتی خودشان برای این امر هزینه کنند؟

ریشه‌های روان‌شناسانه‌ی غرور، منفعت‌طلبی و نادیده گرفتن دیگران که در مدیران و کارآفرینان شرکت‌های بزرگ به‌وفور دیده می‌شود، در دوران کودکی نهفته است. وقتی کودکی از طرف والدین محبت نبیند یا در حالت بدتر، پاسخ محبت‌های خود را از آن‌ها دریافت نکند، حسی از شرمندگی او را فرامی‌گیرد و تصور می‌کند که لیاقت محبت دیگران را ندارد. این حالت، آسیب‌پذیری روحی زیادی به کودکان وارد می‌کند.

موبایل کودک

یکی از پاسخ‌های کودکان به این حالت، نشان دادن رفتاری دروغین از مقاومت و آسیب ندیدن از اتفاقات ناگوار است. آن‌ها نقش افراد قوی را برای خود بازی می‌کنند تا نشان دهند نیازی به ابراز احساسات ندارند. این رفتار، نوعی اعتمادبه‌نفس مصنوعی ایجاد می‌کند و عمق زیادی در شخصیت فرد ندارد. اتفاق ناگوار زمانی می‌افتد که کودک با رسیدن به موفقیت‌های مختلف، تلاش می‌کند تأیید رفتارهای مصنوعی خود را از اطرافیان دریافت کند.

این تلاش کودک برای موفقیت، او را در موقعیت کنترلی قرار می‌دهد. این روند، حالتی از هدف داشتن به آن‌ها می‌دهد که به زندگی جهت می‌بخشد و حالتی غیر واقعی از قدرت داشتن بر خود و دیگران ایجاد می‌کند. این قدرت مصنوعی، به‌ آن‌ها کمک می‌کند که احساسات دردناکشان از خالی بودن روحیه، بی‌اهمیت بودن و دیده نشدن را بپوشانند. پس از رسیدن به سن بلوغ، این افراد تونلی به سمت هدف ایجاد می‌کنند که تنها آن را می‌بینند و در مسیر، به تمام افراد اطراف (و حتی خودشان) ضرر می‌زنند و از آن‌ها تغذیه می‌کنند. متأسفانه، پس از مدتی این افراد دیگران را به چشم اجسام و ابزار می‌بینند. این رفتار آن‌ها را در روندهای کاری موفق کرده ولی از پیشرفت شخصیتی جلوگیری می‌کند.

کسب و کار

وقتی افراد را به چشم ابزار ببینید، نمی‌توانید ارتباطی پایدار، بامعنی و راضی‌کننده با آن‌ها داشته باشید. رفتارهای عمیق شامل چالش، تعهد و گرفتن بازخوردهای منفی هستند. اکثر افراد موفق این ارتباطات را رد می‌کنند. آن‌ها ترجیح می‌دهند ارتباطی مادی و بر پایه‌ی امتیازات داشته باشند.

نکته‌ی مهم این است که افراد موفق برای بازگشت به حالت عادی و لذت بردن واقعی از زندگی، باید بکوشند ارتباطات سالم را وارد زندگی خود کنند. آن‌ها باید مشکلات گذشته‌ی شخصی را فراموش کنند.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که نیازی نیست تلاش برای موفقیت را سرزنش کنیم. همین سرزنش موفقیت دیگران نیز می‌تواند باعث دردهای عاطفی، عدم درک متقابل و عینی‌سازی نیازها شود. در عوض پیشنهاد می‌شود که کمبودها و نقص‌های خودمان را در هر مرحله‌ای از موفقیت که هستیم، بشناسیم. با خودمان صادق باشیم و پس از رسیدن به موفقیت، مزایای آن را به اطرافیان نیز منتقل کنیم. فراموش نکنید که هر فردی شایسته‌ی خوردن آن کیک خوشمزه است!

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات