مهندسی بینهایت: فضاپیمای سایوز؛ نیم قرن بدون خستگی
وقتی فضاپیمای سایوز برای اولین رهسپار فضا شد، لیندون جانسون رئیسجمهور ایالات متحده بود، گروه «بیتلز» در اوج شهرت بود و پخش مجموعهی Star Trek از تلویزیون بهتازگی شروع شده بود. اکنون که نیم قرن از آن روزها میگذرد، این فضاپیمای سالخوردهی روسها نهتنها هنوز به پرواز خود ادامه میدهد، بلکه تنها وسیلهی انسانها برای رسیدن به ایستگاه فضایی بینالمللی است. درحالیکه رقبای پیچیدهتری از جمله شاتلهای فضایی مدتها است راهی موزه شدهاند، سایوز هنوز از پرواز خسته نیست.
جالب این است که این ارابهی فضایی، جان اولین سرنشین خود را گرفت و برنامهی توسعهی آن تا آستانهی لغو شدن پیش رفت؛ اما امروزه از آن بهعنوان امنترین فضاپیما در تاریخ سفرهای فضایی یاد میشود. در این مطلب با این فضاپیمای خستگیناپذیر آشنا میشویم. شایان ذکر است که نام «سایوز» به معنی اتحاد، هم به فضاپیمای سایوز و هم به موشک حامل فضاپیما اطلاق میشود؛ اما در این مطلب تمرکز ما بر فضاپیمای سایوز خواهد بود. در ادامه به مرور تاریخچهی پرپیچوخم سایوز میپردازیم و پس از آن با طراحی این فضاپیما آشنا میشویم. همچنین نسخههای مختلف سایوز، چگونگی سفر به فضا و بازگشت به زمین توسط این فضاپیما و حوادثی که در کارنامهی سایوز ثبت شدهاند را نیز از نظر میگذرانیم؛ پس با زومیت همراه باشید.
مروری بر تاریخچهی طراحی و تولید سایوز
رقابت فضایی میان دو ابرقدرت جنگ سرد، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده با پرتاب ماهوارهای موسوم به «اسپوتنیک-۱» متعلق به شوروی در چهارم اکتبر ۱۹۵۷ شروع شد. پس از این پیروزی، یوری گاگارین در تاریخ دوازدهم آوریل ۱۹۶۱ سوار بر فضاپیمای «وستوک-۱» و با گفتن عبارت معروف «بزن بریم» اولین سفر انسان به فضا را رقم زد تا افتخار ارسال اولین انسان به فضا و همچنین اولین گردش به دور زمین به نام روسها ثبت شود. پس از آن نیز طی برنامهی پرواز فضاپیمای وسخود-۲ در تاریخ هجدهم مارس ۱۹۶۵، الکسی لئونوف رکورد اولین راهپیمایی فضایی را به نام اتحاد شوروی ثبت کرد.
یوری گاگارین - اولین کیهاننورد تاریخ
موفقیتهای پیاپی روسها، مقامات ایالات متحده را متقاعد کرده بود که برای اثبات برتری خود در این رقابت، بایستی اولین انسان را به سطح ماه برسانند؛ این هدف برای هر دو سوی این رقابت چالشی بزرگ بود. در سال ۱۹۶۳، درحالیکه برنامهی وسخود در حال اجرا بود، سرگئی کورولیوف که از او با عنوان «طراح ارشد» و پدر برنامهی فضایی شوروی یاد میشود، دستور انجام مطالعات تئوریک برای توسعهی فضاپیمای جدیدی را صادر کرد؛ این فضاپیما قرار بود بخشی از برنامهی شوروی برای دستیابی به رکورد اولین پرواز دور ماه باشد. اولین طرحها و ماکتهای این فضاپیما در سال ۱۹۶۴ پدیدار شدند و یک سال بعد دولت نیز با طراحی دو نوع مختلف از این فضاپیما موافقت کرد. گونهای موسوم به 7K-OK قرار بود برای مأموریتهایی در مدار زمین مورد استفاده قرار گیرد و گونهای دیگر موسوم به 7K-L1 قرار بود رهسپار ماه شود.
یوری گاگارین در تاریخ دوازدهم آوریل ۱۹۶۱ اولین سفر انسان به فضا را رقم زد
اما در ژانویهی ۱۹۶۶، نهتنها پروژهی سایوز، بلکه تمام برنامهی فضایی شوروی با ضربهای بزرگ روبهرو شد؛ سرگئی کورولیوف افسانهای در جریان یک عمل جراحی جان خود را از دست داد تا شخصی موسوم به واسیلی میشین جانشین او شود؛ ولی به اذعان بسیاری از منابع، میشین فاقد مهارتهای مدیریتی و شخصیت کاریزماتیک کورولیوف بود.
نمونهی اولیهی فضاپیمای سایوز در حال انجام تستهای زمینی
چند ماه پس از فوت کورولیوف انجام آزمایشات اولیه روی نخستین نمونههای کاملشدهی سایوز شروع شد. این آزمایشات نشان دادند که مهندسان شوروی راهی دشوار پیش رو دارند؛ بیش از دو هزار ایراد فنی در اولین نمونه از فضاپیمای سایوز یافت شد که رفع آنها نیازمند صدها ساعت کار و بررسی بود. هدف اصلی طراحی سایوز رسیدن به مدار ماه بود؛ اما اولین نمونههایی که برای پرواز آماده شدند از گونهی 7K-OK و طراحیشده برای پرواز در مدار زمین بودند. هدف از طراحی این فضاپیما کسب تجربهی لازم جهت اتصال دو فضاپیما در فضا بود؛ کسب تجربه در این زمینه یکی از پیشنیازهای لازم برای فرود کیهاننوردان روی سطح ماه بود.
پرتابهای آزمایشی بدون سرنشین
اولین پرتاب فضاپیمای سایوز در بیست و هشتم نوامبر ۱۹۶۶ صورت گرفت؛ قرار بود پس از این فضاپیما، دومین نمونه از سایوز نیز ۲۴ ساعت بعد به فضا پرتاب شود تا توانایی دو فضاپیما جهت اتصال به یکدیگر در فضا مورد آزمایش قرار گیرد. اما همهچیز بر وفق مراد پیش نرفت و اولین سایوز نتوانست در موقعیت مناسب قرار گیرد و پرتاب فضاپیمای دوم نیز منتفی شد. جالب اینجا است که بعدا مشخص شد دلیل اصلی عدم موفقیت سایوز این بود که مسئولانِ نصب دریچههای خروجی موتورهای فضاپیما، در زمان نصب این دریچهها عبارات «در جهت عقربهی ساعت» و «خلاف جهت عقربهی ساعت» را با یکدیگر اشتباه گرفته بودند!
شانزده روز بعد، مهندسان روس تصمیم گرفتند شانس خود را با پرتاب دومین نمونهی سایوز امتحان کنند. وقتی فرمان پرتاب سایوز صادر شد، در ابتدا همهچیز طبیعی به نظر میرسید؛ اما پس از مدتی شعلههای آتشی که بهطور طبیعی در ابتدای پرتاب زیر موشکِ پرتابکننده دیده میشوند خاموش شدند و فرایند پرتاب موشک حامل سایوز بهطور خودکار متوقف شد. پس از فعال شدن سیستم اطفای حریق و حصول اطمینان از اینکه فرایند پرتاب موشک بهطور کامل متوقف شده است، متخصصان خود را به سکوی پرتاب رساندند تا بررسیهای اولیه را انجام دهند. در این لحظه، ناگهان سیستم نجات اضطراری که در بالای موشک قرار داشت فعال شد، با فعال شدن این سیستم، قسمت فوقانی موشک که حاوی فضاپیما بود از باقی موشک جدا شد؛ پس جدا شدن این قسمت، سوخت موجود در نیمهی دیگر موشک شعلهور شد و در مدت کوتاهی شعلههای آتش تمام سکوی پرتاب را فراگرفت و هرکس برای نجات جان خود به سویی میدوید. ولادیمیر سیرومیاتنیکوف که یکی از دستاندرکاران پروژه بود، بعدها به طعنه نوشت:
[در این حادثه] چندین رکورد جهانی در رشتههای «دو» و «پرش ارتفاع» شکسته شد.
سومین پرتاب سایوز در فوریهی ۱۹۶۷ انجام شد و تا میانهی کار همهچیز بهخوبی پیش رفت؛ اما پس از چندین بار چرخش در مدار زمین، سیستم هدایت فضاپیما دچار مشکل شد و متخصصان تصمیم گرفتند فضاپیما را پیش از موعد به زمین بازگردانند. هرچند سومین پرتاب سایوز با موفقیتی نسبی همراه بود؛ اما به دلیل مشکلات پیشآمده، این فضاپیما ۵۰۰ کیلومتر دورتر از مکان فرود اصلی و در آبهای سرد دریای آرال فرود آمد.
اولین پرتاب آزمایشی سرنشیندار
با اینکه سومین پرتاب آزمایشی سایوز کاملا موفقیت آمیز نبود؛ اما مسئولین اتحاد جماهیر شوروی مصمم بودند تا در آوریل ۱۹۶۷ اولین پرتاب سرنشیندار سایوز را به انجام برسانند. این پرتاب به دلایل سیاسی صورت میگرفت؛ اولا، از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۶۷ پروازهای سرنشیندار فضاپیماهای شوروی متوقف شده بودند. دوما، روسها میخواستند ششمین سالگرد پرواز گاگارین به فضا را با انجام اولین مأموریت سرنشیندار فضاپیمای جدیدشان (سایوز) جشن بگیرند. از طرفی برخی از متخصصین معتقد بودند که مشکلات موجود در سومین پرتاب سایوز، در صورت حضور یک کیهاننورد در فضاپیما قابل پیشگیری بود.
بقایای فضاپیمای سایوز-۱
در این پرواز، ولادمیر کوماروف که از کیهاننوردان باسابقهی روس بود، بهعنوان تنها سرنشین سایوز انتخاب شد. در جریان پرواز مشکلاتی وجود داشت؛ اما کوماروف موفق شد پس از چندین بار چرخش فضاپیما در مدار زمین، مجددا رهسپار زمین شود. در بازگشت به زمین نیز شانس با کوماروف یار نبود، چتر سرعتگیر اصلی کپسولِ فرود بهدرستی عمل نکرد و کپسول حاوی کیهاننورد با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت به زمین برخورد کرد؛ پس از آن کپسولِ فرود آتش گرفت و امدادگران بهسختی توانستند آتش را مهار و بقایای بدن کوماروف را پیدا کنند. بررسی پزشکی نشان داد که کوماروف به خاطر ضربات وارده به وی، در لحظهی برخورد کپسول با زمین جان خود را از دست داده بود.
طلسمی که دیر شکسته شد
طلسم شکستهای پیاپی سایوز، بالاخره در اکتبر ۱۹۶۷ شکسته شد و دو فروند از این فضاپیما توانستند در مدار زمین بهصورت خودکار به یکدیگر متصل شوند. پس از چندین شکست و مرگ تراژیک کوماروف، این موفقیت یک پیروزی بزرگ برای متخصصان و مقامات دستاندرکار در برنامهی فضایی شوروی بود. از نظر فنی نیز توانایی اتصال خودکار میتوانست کار را برای مأموریتهای مرتبط با ارسال انسان به ماه سادهتر کند.
اما در ژولای ۱۹۶۹ آمریکاییها طی مأموریت آپولو-۱۱ توانستند اولین فضانوردان را روی سطح ماه فرود آورند و افتخار ارسال اولین انسان به ماه را نصیب خود کنند. این مسئله در کنار برخی دیگر از مشکلات فنی باعث شد روسها از رساندن انسان به سطح ماه چشمپوشی کنند و درعوض تمرکز خود را بر ایستگاههای فضایی معطوف سازند. این مسئله پروژهی سایوز را نیز تحت تأثیر قرار داد و باعث شد نقش سایوز بهعنوان فضاپیمایی با مأموریت رسیدن به ماه به فراموشی سپرده شود و در عوض از آن بهعنوان وسیلهای برای رساندن کیهاننوردان روس به ایستگاههای فضایی شوروی استفاده شود.
توانایی اتصال خودکار میتوانست کار را برای مأموریتهای مرتبط با ارسال انسان به ماه سادهتر کند
اولین مأموریت سایوز به سمت ایستگاه فضایی سالیوت-۱ (اولین ایستگاه فضایی ساخته شده به دست بشر) با شکست روبهرو شد و فضاپیما نتوانست به ایستگاه متصل شود. دومین تلاش روسها برای ارسال کیهاننوردان به این ایستگاه فضایی موفقیتآمیز بود؛ اما در مسیر بازگشت سیستم کنترل فشار فضاپیما از کار افتاد و در اثر افت شدید فشار سرنشینان سایوز جان خود را از دست دادند. سرانجام پس از اجباری شدن استفاده از لباسهای تحت فشار و آزمایشات متعدد، روسها توانستند اولین رفت و برگشت موفقیت آمیز کیهاننوردان به یک ایستگاه فضایی (ایستگاه فضایی سالیوت-۳) را در جولای ۱۹۷۴ طی مأموریت سایوز ۱۴ جشن بگیرند.
تاریخچهی سایوز با این پرواز موفقیتآمیز به پایان نرسید. پروازهای سایوز هنوز ادامه دارد و توسعه و بهبود سایوز تاکنون پایان نیافته است. در ادامهی مطلب بهطور مختصر با انواع مختلف فضاپیمای سایوز که حاصل تکامل تدریجی این فضاپیما هستند آشنا میشویم؛ اما پیش از آن مختصری با طراحی این فضاپیما آشنا میشویم.
طراحی و اجزای تشکیلدهندهی سایوز
فضاپیمای سایوز از سه قسمت تشکیل شده است؛ ماژول مداری، ماژول فرود و ماژول ادوات و پیشرانش. برای هرکدام از این ماژولها وظیفهای خاص مشخص شده است و هر ماژول از ابزارهای مختلفی تشکیل شده که در ادامه هر کدام مختصرا شرح داده میشود.
ماژول مداری
ماژول مداری سایوز قسمت توپمانندی است که در بخش جلوی فضاپیما قرار دارد. این بخش فضایی به حجم ۶.۵ متر مکعب در اختیار سرنشینان سایوز قرار میدهد. دریچهای که جهت پهلو گرفتن سایوز با ایستگاه فضایی استفاده میشود، در قسمت جلوی همین بخش نصب شده است. از دیگر اجزای تشکیلدهندهی این ماژول میتوان به آنتنهای سیستم «کورس» اشاره کرد؛ وظیفهی این سیستم هدایت فضاپیما در لحظهی پهلوگیری با ایستگاه فضایی است. دوربینهای تلویزیونی نیز روی این ماژول نصب شدهاند؛ همچنین یک سرویس بهداشتی کوچک در این ماژول جای داده شده است که میتوان طی سفر با سایوز از آن استفاده کرد.
ماژول فرود
شاید نام این ماژول اندکی گمراهکننده باشد؛ چرا که نهتنها در زمان فرود، بلکه در زمان پرواز سایوز به سمت ایستگاه فضایی نیز سرنشینان در این بخش از فضاپیما حضور خواهند داشت. این ماژول که تاحدی شبیه به یک فنجان است، در قسمت میانی سایوز جای دارد. تمام ابزارها و نمایشگرهایی که برای کنترل سایوز مورد استفاده قرار میگیرند، در این بخش قرار دارند. سیستمهای پشتیبان حیات (سیستمهایی که وظایفی نظیر کنترل فشار، تأمین اکسیژن و... را بر عهده دارند)، باتریهای مورد استفاده در زمان فرود و چترهای فرود سایوز نیز در این ماژول جای داده شدهاند.
یک پریسکوپ کوچک نیز به این ماژول متصل شده است که به فضانوردان اجازه میدهد در زمان پهلو گرفتن با ایستگاه بتوانند آن را مشاهده کنند. موتورهای کوچکی در این ماژول تعبیه شدهاند که به آن اجازه میدهند در زمان بازگشت به زمین، ماژول فرود را در جهت مناسب قرار دهد؛. از دیگر اجزای حیاتی این ماژول میتوان از سیستم هدایت و ناوبری، سپر گرمایی جهت فرود و موتورهای سرعتگیر جهت کاهش سرعت فرود نام برد.
سه کیهاننورد در این قسمت جای میگیرند و فضای فراهمشده برای سرنشینان در این ماژول تنها ۴ متر مکعب است. سرنشینان سایوز میتوانند حدود ۵۰ کیلوگرم بار را نیز در این ماژول قرار بدهند و به زمین بازگردانند. البته در صورتی که تنها دو کیهاننورد سرنشین سایوز باشند؛ حجم بار قابل انتقال به زمین به ۱۵۰ کیلوگرم افزایش مییابد. این ماژول تنها بخش از فضاپیمای سایوز است که به زمین بازمیگردد. صندلی فضانوردان که در این ماژول قرار دارد، طوری طراحی شدهاند که تا حد زیادی ضربهی وارد به ماژول در لحظهی برخورد به زمین را جذب میکنند؛ همچنین این صندلی دارای افزونههایی است که متناسب با شکل و وزن بدن سرنشینان تولید میشوند و در زمان سفر با سایوز باید از این افزونهها استفاده شود.
ماژول پیشرانش و ابزارها
ماژول پیشرانش و ابزارها در قسمت انتهایی فضاپیمای سایوز جای دارد و همانگونه که از نامش پیدا است، پیشرانهی اصلی سایوز و بخش اعظم ابزارهای مورد نیاز این فضاپیما را در خود جای میدهد.
بخش پیشرانش در این ماژول شامل موتور اصلی سایوز و موتورهایی است که وظیفهی تغییر جهت و کنترل سایوز را در فضا بر عهده دارند. مخازن سوخت مورد نیاز برای این موتورها نیز در این قسمت جای داده شدهاند.
دو پنل خورشیدی به این ماژول متصل شدهاند که وظیفهی شارژ باتریهای سایوز را بر عهده دارند. از دیگر اجزای این سیستم میتوان به سیستم کنترل و ناوبری اصلی سایوز، آنتنهای ارتباطی و هدایتی و سیستم گرمایشی اشاره کرد که شامل حسگرهای گرمایی و رادیاتورها میشود. این ماژول نیز مانند ماژول مداری، پیش از بازگشت به جو زمین از ماژول فرود جدا میشود؛ چرا که سیستمهای موجود در ماژول فرود برای ناوبری و تأمین نیازهای حیاتی سرنشینان در جریان فرود کافی هستند و نیازی نیست ماژول پیشرانش و ابزارها در زمان عبور از جو زمین (حین بازگشت از فضا) به ماژول فرود متصل باشد.
دیگر اجزای سایوز
علاوه بر سه ماژول فوق، برخی اجزا اگرچه مستقیما به سایوز متصل نیستند؛ اما بهعنوان اجزای سایوز شناخته میشوند. در این میان میتوان به لباسهای تحت فشار موسوم به «سوکول» (کلمهی سوکول در زبان روسی به معنی شاهین است) اشاره کرد؛ در صورتی که سیستم کنترل فشار سایوز دچار مشکلی شود، این لباسها میتوانند جان سرنشینان را نجات دهند. یکی دیگر از اجزای مهم سایوز کیت نجات است؛ در صورتی که سایوز در مکانی برنامهریزی نشده فرود آید و سرنشینان مجبور باشند مدتی منتظر تیمهای جستجو و نجات بمانند، محتویات این کیت به آنها کمک میکند با تیمهای جستجو و نجات ارتباط برقرار کنند و خود را از خطرات احتمالی حفظ کنند.
سیستمی نجات اضطراری نیز در قسمت بالای موشک پرتابکننده قرار دارد. وظیفهی این سیستم این است که در صورت وقوع حادثهای در لحظات اولیهی پرتاب موشک (برای مثال انفجار موشک در زمان پرتاب)، فضاپیما را از موشک پرتابکننده جدا کند. این سیستم که به چند راکت کوچک مجهز است، پس از رساندن فضاپیما به ارتفاع مناسب از سطح زمین، اجازه میدهد ماژول فرود و فضانوردان بهصورت امن به سطح زمین بازگردند.
گونهها و نسلهای مختلف سایوز
گونههای مختلف سایوز حاصل توسعه و تکامل تدریجی این فضاپیمای امن اما سالخورده هستند. در مجموع سایوز را میتوان به دو گونه تقسیم کرد؛ گونهای که برای رسیدن به ماه پیشبینی شده بود و گونهی ویژهی سفر به ایستگاههای فضایی. با توجه به ناکامی روسها در رقابت برای رساندن انسان به ماه، گونهای که برای رسیدن به ماه پیشبینی شده بود پیشرفت چندانی به خود ندید؛ اما گونهی ویژهی سفر به ایستگاههای فضایی هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد و تا کنون چهار نسل از آن به تولید رسیده است. در ابتدا به تشریح این چهار نسل فضاپیمای سایوز میپردازیم و در انتها بهطور خلاصه با گونهی دیگر سایوز که برای سفر به ماه طراحی شده بود، آشنا میشویم.
نسل اول سایوز
نسل اول سایوز اولین پرواز خود را در سال ۱۹۶۷ و با مأموریت مرگبار سایوز-۱ شروع کرد؛ جالب اینجا است که این نسل از سایوز کار خود را با مأموریت مرگبار دیگری (سایوز-۱۱) به پایان رساند. این نسل سایوز از توانایی حمل سه کیهاننورد بدون لباسهای تحت فشار برخوردار بود. گونهی اولیهی این نسل از سایوز 7K-OK نام داشت و هدف از طراحی آن انجام آزمایشات مختلف بود. گونهی دیگر این نسل با نام 7K-OKS شناخته میشد که برای سفر به ایستگاه فضایی سالیوت-۱ آماده شده بود.
نسل دوم سایوز
پس از مرگ سرنشینان مأموریت سایوز-۱۱، کار روی نسل دوم سایوز با جدیت بیشتری شروع شد. این نسل از سایوز کار خود را در سال ۱۹۷۳ (مأموریت سایوز-۱۲) شروع کرد و در سال ۱۹۸۱ (مأموریت سایوز-۴۰) به پایان رساند. این نسل از سایوز با نام 7K-T شناخته میشود. بخش زیادی از تغییرات انجامشده در این نسل حاصل ایدههایی بود که در جریان پروژهی نسخهی نظامی سایوز ارائه شد. ظرفیت این نسخه از سایوز به ۲ نفر کاهش یافت؛ دلیل این مسئله اجباری شدن استفاده از لباسهای تحت فشار و اضافه شدن سیستمهایی بود که به زنده ماندن کیهاننوردان کمک میکردند. این تغییرات در واکنش به حادثهی مرگبار مأموریت سایوز-۱۱ بود که طی آن سرنشینان فضاپیما در جریان بازگشت به زمین به دلیل از دست رفتن فشار کپسول فرود جان خود را از دست دادند.
پروازهای سایوز هنوز ادامه دارد و توسعه و بهبود آن تاکنون پایان نیافته است
نسخهی خاصی از نسل دوم سایوز با نام 7K-T/A9 برای پرواز به ایستگاه فضایی نظامی «آلماز» مورد استفاده قرار گرفت. نسخهای دیگر موسوم به 7K-TM نیز برای استفاده در پروژهی مشترک سایوز-آپولو در سال ۱۹۷۵ مورد استفاده قرار گرفت. طی این پروژه برای اولین بار یک فضاپیمای شوروی با یک فضاپیمای آمریکایی در فضا به یکدیگر متصل شدند و کیهاننوردان روس و فضانوردان آمریکایی در فضا با یکدیگر ملاقات کردند. این مأموریت بهگونهای نمادین نشاندهندهی پایان رقابت فضایی بین دو ابرقدرت جنگ سرد بود.
نسل سوم سایوز
این نسل از سایوز با نام Soyuz-T شناخته میشد و از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۶ مورد استفاده قرار میگرفت. در این نسل از سایوز اصلاحات زیادی در بخشهای مختلف فضاپیما نظیر سیستم کنترل حرکت، رایانهی اصلی، موتور، سیستم سوخترسانی و... ایجاد شد. به لطف این تغییرات، ظرفیت این نسخه به ۳ نفر افزایش یافت؛ درحالیکه سرنشینان به لباسهای تحت فشار نیز مجهز بودند.
نسل چهارم سایوز
آخرین نسل از سایوز از سال ۱۹۸۶ وارد خدمت شد و هنوز مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه این نسل بیش از سه دهه در حال خدمت است، شامل گونههای متعددی میشود. اولین گونه با نام TM شناخته میشود که بهبودهای متعددی در بخش ارتباطات، کنترل و پیشرانش به خود دیده است. این نسخه اولین سرنشینان خود را در سال ۱۹۸۷ به ایستگاه فضایی «میر» رساند. از این نسخه بهعنوان نسخهی پایه جهت توسعهی فضاپیمای باری Progress M نیز استفاده شد.
نسخهی بعدی این نسل با نام TMA شناخته میشود که در سال ۲۰۰۳ وارد خدمت شد و تا سال ۲۰۱۲ مورد استفاده قرار میگرفت. این نسخه به درخواست ناسا و طی همکاری روسیه با شرکای بینالمللیاش طی پروژهی ایستگاه فضایی بینالمللی توسعه یافت. در این نسخه محدودیتهای مربوط به قد و وزن فضانوردان کاهش یافت تا افراد بلندقدتری بتوانند از این فضاپیما استفاده کنند. در این نسخهی TMA برای اولین بار از نمایشگرهای چند نظوره نیز استفاده شد. این نسخه از بیرون بسیار شبیه به نسخهی TM است و بیشتر تغییرات در قسمت داخلی آن انجام شده.
نسخهی بعدی TMA-M نام دارد که اولین پرواز خود را در سال ۲۰۱۰ انجام داد و تا سال ۲۰۱۶ در حال خدمت بود. اصلیترین بهبود این نسخه از سایوز استفاده از یک رایانهی پروازی پیشرفته بود که باعث شد با لقب «سایوز دیجیتال» شناخته شود. در این نسخه از سایوز برای اولین بار مدتزمان سفر فضانوردان از زمین به سمت ایستگاه فضایی از ۴۸ ساعت به ۶ ساعت کاهش یافته بود.
آخرین نسخه از سایوز با نام MS شناخته میشود که کار خود را از سال ۲۰۱۶ شروع کرده. در این نسخه شاهد اصلاحات متعددی در بخشهای مختلف فضاپیما بودهایم. برای مثال میتوان به پنلهای خورشیدی جدید، سیستم پهلوگیری و سیستمهای هدایتی بهبود یافته اشاره کرد.
گونهی اختصاصی جهت سفر به ماه
نسخهای از سایوز با نام 7K-L3 در دههی شصت در حال توسعه بود. هدف این نسخه از سایوز رساندن کیهاننوردان شوروی به مدار ماه بود. در این نسخه، ماژول مداری حذف شد و در عوض حجم ماژول فرود افزایش پیدا کرد. این نسخه از سایوز با کمک موشک پروتون پرتاب میشد و میتوانست دو فضانورد را به مدار ماه برساند. جهت برنامهی رساندن انسان به فضا، این نسخهمیتوانست نقش سفینهی مادر را بازی کند. پس از چندین پرتاب آزمایشی بدون سرنشین که نتایج چندان دلگرمکنندهای نداشتند؛ روسها از ادامهی این پروژه منصرف شدند. عقب افتادن از آمریکاییها در رقابت برای رسیدن به ماه، یکی دیگر از دلائل روسها برای لغو این پروژه بود.
فرایند پرتاب، پهلوگیری و بازگشت به زمین
در این قسمت بهطور مختصر با نحوهی پرواز سایوز از زمین به سوی ایستگاه فضایی، پهلوگیری با ایستگاه و بازگشت آن به زمین آشنا میشویم.
فرایند پرتاب فضاپیمای سایوز
فضاپیمای سایوز از ایستگاه فضایی بایکانور در قزاقستان به سمت فضا پرتاب میشود. پس از آمادهسازی فضاپیما، نصب آن روی موشک پرتابکننده و نصب پوشش محافظ فضاپیما (Fairing)، موشک و فضاپیما از طریق یک خط ریلی اختصاصی و بهصورت افقی به سکوی پرتاب منتقل میشود. پس از انتقال مجموعهی ۳۱۰ تنی به سکوی پرتاب، موشک بهصورت عمودی روی سکوی پرتاب قرار میگیرد تا مراحل آمادهسازی آن برای سفر کیهاننوردان و فضانوردان به فضا ادامه پیدا کند.
فضاپیمای سایوز درون پوشش محافظ (قسمت سفیدرنگ) قرار میگیرد
دو ساعت و نیم پیش از پرتاب، مسافران فضاپیما به آن وارد میشوند تا باقی مراحل آمادهسازی را با همکاری خدمهی زمینی به انجام برسانند. در لحظهی پرتاب، چهار موتور کمکی بههمراه موتور میانی موشک فعال میشوند تا نیروی لازم را برای پرتاب فراهم کنند. سپس حدودا سی ثانیه پس از پرتاب، موشک مانوری جهت تعیین جهت انجام میدهد. تنها ۴۵ ثانیه پس از پرتاب، ارتفاع پرواز موشک به ۱۱ کیلومتر و سرعت آن به ۱۶۴۰ کیلومتر بر ساعت میرسد؛ در این زمان بیشترین فشار بر سازهی موشک وارد میشود.
حدودا ۲ دقیقه بعد از پرتاب، سیستم نجات اضطراری که در قسمت فوقانی راکت نصب شده است جدا میشود و جداسازی موتورهای کمکی، چند ثانیه پس از آن به انجام میرسد. در این زمان، راکت وارد مرحلهی دوم پرواز خود میشود. در این مرحله از پرتاب، در صورت وجود اشکالی در راکت یا فضاپیما، کیهاننوردان هنوز هم فرصت خواهند داشت فضاپیما را از موشکِ مادر جدا کنند و بهسلامت به زمین بازگردند. قسمتهای جداشده نیز به زمین باز میگردند و در مناطقی از پیش تعیینشده و خالی از سکنه فرود میآیند.
فعالیت مرحلهی دوم موشک همچنان ادامه مییابد و سی ثانیه پس از ورود به این مرحله پوشش محافظ فضاپیما جدا میشود. پس از جدا شدن این پوشش محافظ، کیهاننوردان و فضانوردان میتوانند نوری که از پنجرههای کوچک فضاپیما به داخل وارد میشود ببینند. تقریبا پنج دقیقه پس از پرتاب موشک، موتور مرحلهی دوم جدا و موشک وارد مرحلهی سوم میشود. موتور مرحلهی دوم و قسمتی که آن را به موتور مرحلهی سوم متصل میکند نیز جدا میشوند. در این زمان ارتفاع راکت به ۱۷۰ کیلومتر از سطح زمین و سرعت آن به ۱۳۲۵۰ کیلومتر بر ساعت میرسد.
فعالیت مرحلهی سوم راکت ادامه پیدا میکند تا فضاپیما به ارتفاع ۲۱۰ کیلومتری از سطح زمین برسد. حدودا ۹ دقیقه پس از پرتاب، فضاپیما به مدار اولیهی مورد نیاز وارد میشود و مرحلهی سوم راکت نیز از فضاپیما جدا میشود. در این لحظه کیهاننوردان و فضانوردان میتوانند ریزگرانش (جاذبهی نزدیک به صفر) را تجربه کنند.
رسیدن به ایستگاه فضایی و پهلوگیری با ایستگاه
وقتی فضاپیما وارد مدار اولیه میشود هنوز صدها کیلومتر با ایستگاه فضایی فاصله دارند. در نظر داشته باشید که ایستگاه فضایی تقریبا هر ۹۰ دقیقه یک بار حول زمین میچرخد. برای به حداقل رساندن مدتزمان سفر فضاپیما به ایستگاه فضایی، پرتاب سایوز در زمانی شروع میشود که ایستگاه فضایی بهتازگی از فراز پایگاه فضایی بایکانور عبور کرده است. این مسئله اجازه میدهد تا سرنشینان فضاپیما در مدتی حدود ۶ ساعت به مقصد خود برسند؛ در غیر اینصورت، کیهاننوردان و فضانوردان مجبور خواهند بود تا برای رسیدن به ایستگاه فضایی دو روز در حال پرواز باشند.
برخلاف باور رایج در میان افرادی که از چند و چون سفرهای فضایی اطلاع ندارند، فضاپیما برای رسیدن به ایستگاه فضایی مسیری مستقیم و خطی را دنبال نمیکند. برای رسیدن به ایستگاه فضایی فضاپیما باید در مداری مشابه مدار گردش ایستگاه فضایی قرار گیرد. برای دستیابی به این هدف، طی دو مانور، فضاپیما حدودا ۲۰۰ کیلومتر ارتفاع خود را از سطح زمین افزایش میدهد تا خود را به مداری نزدیک به مدار حرکت ایستگاه فضایی برساند.
در ابتدا ۱۰۰ کیلومتر به ارتفاع اولیهی سایوز افزوده میشود، در این حالت هرچند سایوز هنوز در مداری حدودا ۱۰۰ کیلومتر پایینتر از ایستگاه فضایی حرکت میکند؛ اما گردش در دایرهای فرضی با شعاع کمتر از دایرهی حرکت ایستگاه فضایی باعث میشود تا فضاپیما سریعتر خود را با ایستگاه فضایی همراستا سازد.
پس از مدتی که میتواند بین دو روز تا چند ساعت متغیر باشد، ارتفاع مدار سایوز ۱۰۰ کیلومتر افزایش مییابد تا به مدار ایستگاه فضایی برسد. پس از رسیدن به این مدار، سایوز باید به سرعتی مناسب جهت پهلو گرفتن با ایستگاه فضایی برسد. چون خطر برخورد با ایستگاه پیش از رسیدن به سرعت مناسب وجود دارد، سایوز با انجام یک مانور انحرافی، خود را از مسیر مستقیم ایستگاه فضایی خارج میکند تا از برخورد با آن جلوگیری شود.
ملاقات با ایستگاه فضایی بهطور خودکار و توسط سیستم راداری خاصی موسوم به KURS صورت میپذیرد. این سیستم در فاصلهی حدودا ۴۰۰ کیلومتری ایستگاه فضایی فعال میشود و در فاصلهای حدود ۱۸۰ کیلومتری از ایستگاه فضایی پس از یافتن ایستگاه، روی هدف قفل میشود. بعد از دستیابی به سرعت و موقعیت مناسب جهت پهلو گرفتن با ایستگاه فضایی، فضاپیما مانوری موسوم به «ترمزگیری» انجام میدهد. برای کاهش سرعت فضاپیما، موتورهای فضاپیما بهکار میافتند تا با چرخشی ۱۸۰ درجه جهت فضاپیما را تغییر دهند. پس از مدتی، یک چرخش ۱۸۰ درجهی دیگر صورت میگیرد تا فضاپیما پس از رسیدن به سرعت مناسب در جهت قبلی خود قرار گیرد.
با نزدیک شدن به ایستگاه فضایی، این اقامتگاه فضایی در ابتدا همچون یک ستاره به نظر میرسد و با نزدیک شدن به ایستگاه، آنگونه که پائولو نسپولی (فضانورد اروپایی) توصیف میکند، چیزی شبیه به یک عنکبوت روی نمایشگر داخل فضاپیما دیده میشود. در این مرحله پهلو گرفتن با ایستگاه معمولا بهصورت خودکار انجام میشود؛ اما در مواقع اضطراری فرمانده فضاپیما میتواند بهصورت دستی پهلوگیری را انجام دهد. پس از پهلوگیری، بررسیهای مربوط به اتصال فضاپیما و ایستگاه فضایی و هماهنگسازی فشار انجام میشود. این بررسیها نزدیک به یک تا دو ساعت به طول میانجامد و پس از حصول اطمینان از اتصال مناسب بین فضاپیما و ایستگاه، دریچههای ورودی باز میشود و کیهاننوردان و فضانوردان میتوانند وارد ایستگاه فضایی شوند.
جدا شدن از ایستگاه فضایی و بازگشت به زمین
مراحل آمادهسازی فضاپیما برای بازگشت چند روز پیش از جدایی فضاپیما از ایستگاه فضایی شروع میشود. طی این مدت فضانوردان بستههایی را که قرار است با خود به زمین بازگردانند در فضاپیما قرار میدهند، با انجام بررسیهای مختلف از آمادگی فضاپیما برای سفر به زمین اطمینان حاصل میکنند و فرایند بازگشت را نیز با همکاری مرکز فرماندهی، که در شهر کورولیِف در نزدیکی مسکو واقع شده است تمرین میکنند.
فرایند آمادهسازی فضاپیما برای فرود تنها در فضا انجام نمیشود، متخصصان حاضر در مرکز فرماندهی موظفاند مسیر مناسب برای بازگشت فضاپیما و فرود مجدد آن در قزاقستان را برنامهریزی کنند. محل فرود سرنشینان نیز توسط تیمهای جستجو و نجات وارسی میشود تا در زمان ورود هیچ خطری کیهاننوردان و فضانوردان را تهدید نکند.
با دریافت تأییدیهی بازگشت از سوی مرکز فرماندهی، فضاپیما فعال میشود، فضانوردان در آن جای میگیرند و دریچههای بین ایستگاه فضایی و سایوز بسته میشوند. دریچهها با دقت وارسی میشوند تا از هرگونه نشتی احتمالی جلوگیری شود.
ایستگاه فضایی دارای دریچههای اتصالی متعددی برای پهلوگیری فضاپیمای سایوز است، برای سفر به زمین، بر اساس محل اتصال سایوز به ایستگاه ممکن است مسیر حرکت سایوز متفاوت باشد. همچنین گاهی اوقات (برای مثال زمانی که سایوز بهجای اتصال به بخش از ایستگاه موسوم به Zvezda به دریچهی اتصالی موجود در بخشی دیگری از ایستگاه موسوم به MRM-1 متصل است)، پیش از جداسازی فضاپیمای سایوز، موقعیت ایستگاه در فضا تغییر مییابد تا جداسازی فضاپیما و رسیدن به زمین امکانپذیر شود. بسته به اینکه سایوز در زمان بازگشت به زمین از کدام دریچهی ایستگاه جدا میشود، مدار اولیهی پرواز فضاپیما جهت رسیدن به زمین متفاوت خواهد بود.
با دریافت فرمان جداسازی فضاپیما از ایستگاه از طرف مرکز فرماندهی، فرمانده سایوز قلابهای متصلکنندهی فضاپیما به ایستگاه را غیر فعال میکند و یک سیستم فشاردهنده بهآرامی و بدون فعال شدن موتور سایوز، فضاپیما را با سرعت ۱۲ تا ۱۵ سانتیمتر بر ثانیه از ایستگاه دور میکند. از این لحظه است که سفر سه ساعت و نیمه به سمت سیارهی مادر شروع میشود. دلیل جداسازی سایوز از ایستگاه بدون فعال سازی موتورهای فضاپیما این است که مواد شیمیایی خارجشده از موتور سایوز ممکن است موجب ایجاد آلودگیهایی روی سطح ایستگاه شوند.
لحظهی جدا شدن سایوز از ایستگاه فضایی بینالمللی
پس از جدا شدن سایوز از ایستگاه، دادههای مرتبط با مسیر بازگشت از زمین به فضاپیما مخابره میشود و وظیفهی کنترل دادههای مخابرهشده بر عهدهی مسافران فضاپیما است. یکی از مراحل مهم در فرایند فرود، فعالسازی موتور جهت دستیابی به زاویهی مناسب جهت ورود به زمین است. دلیل اهمیت این مرحله این است که در صورت دستیابی به زاویهای بازتر از زاویهی مورد نظر، فضاپیما بهجای عبور از جو، بهسمت فضا بازخواهد گشت. در صورت تند بودن بیش از حد زاویه، فضاپیما با سرعتی بیش از حد مجاز وارد جو خواهد شد که موجب سوختن فضاپیما و سرنشینان میشود. برای دستیابی به زاویهی مناسب، لازم است موتور اصلی سایوز بهمدت ۴ دقیقه و ۴۵ ثانیه فعال باشد.
حدودا ۳۰ دقیقه پیش از فرود و در ارتفاع ۱۴۰ کیلومتری از سطح زمین، ماژول ادوات و ماژول مداری سایوز از ماژول بازگشت جدا میشوند؛ طبیعتا تنها ماژول بازگشت به زمین بازمیگردد. در زمان عبور از جو زمین، سپر گرمایی سایوز از سوختن فضاپیما در جو زمین جلوگیری میکند. در زمان عبور از جو، سایوز با چرخشهایی خود را در مسیر فرود برنامهریزی شده نگه میدارد. البته در شرایط اضطراری کیهاننوردان و فضانوردان ممکن است بهجای پرواز در مسیر برنامهریزی شده، پروازی بالستیک را تجربه کنند که بهمراتب سختتر و ناآرامتر از مسیر اصلی پرواز فضاپیما است.
با نزدیک شدن به زمین، فضانوردان مجددا جاذبهی زمین را احساس میکنند. در فاصلهی ۱۰ و نیم کیلومتری از سطح زمین، سرعت سایوز از ۲۸ هزار کیلومتر بر ساعت به ۸۰۰ کیلومتر برساعت کاهش یافته است. برای ادامهی کاهش سرعت، مجموعهای از چترهای سرعتگیر بهترتیب از فضاپیما خارج میشوند. جالب اینجا است که باز شدن چترها کاملا بهطور خودکار انجام میشود و در صورت کار نکردن آنها امکان فعالسازی دستی وجود ندارد؛ خوشبختانه تاکنون این سیستم خودکار وظیفهی خود را بهخوبی انجام داده است.
با باز شدن چتر سرعتگیر اصلی، سرعت فرود به ۲۲ کیلومتر بر ساعت کاهش مییابد. در ارتفاع ۵ و نیم کیلومتری سطح زمین نیز سپرگرمایی و لایههای محافظ پنجرههای سایوز جدا میشوند و سوخت و اکسیژن اضافه موجود در کپسولهای فضاپیما تخلیه میشود تا خطر انفجار فضاپیما در زمان فرود به حداقل برسد.
فضانوردان تجربهی برخورد فضاپیما با زمین را همچون برخورد دو وسیلهی نقلیه در یک حادثهی رانندگی توصیف میکنند
پس از آن صندلیهای فضانوردان بهصورت خودکار در موقعیت فرود قرار میگیرند. در فاصلهی ۷۰ سانتیمتری از سطح زمین، ۶ موتور سرعتگیر موجود در قسمت تحتانی ماژول فرود فعال میشوند تا سرعت فضاپیما در لحظهی فرود به ۵ کیلومتر بر ساعت کاهش پیدا کند. باوجود کاهش سرعت در زمان فرود، فضانوردان تجربهی برخورد فضاپیما با زمین را همچون برخورد دو وسیلهی نقلیه در یک حادثهی رانندگی توصیف میکنند.
موتورهای سرعتگیر نصبشده در قسمت تحتانی کپسول فرود
پس از فرود، یکی از طنابهای متصلکنندهی چتر سرعتگیر از فضاپیما جدا میشود تا در صورت وزش باد از کشیده شدن کپسول روی زمین جلوگیری شود. پنج دقیقه بعد دریچهی فضاپیما باز میشود و کیهاننوردان و فضانوردان بهکمک تیم نجات از فضاپیما خارج میشوند. پس از خروج از فضاپیما، لازم است کیهاننوردان و فضانوردان تا مدتی تحت مراقبت پزشکی قرار گیرند.
حوادث
طی پنج دهه فعالیت سایوز، تنها دو حادثهی مرگبار در دفتر خاطرات این سفینهی سالخورده ذکر شده است. در کنار این دو حادثه، در چند مورد نیز کیهاننوردان مشکلاتی در جریان سفر با سایوز تجربه کردهاند که خوشبختانه با تلفات جانی همراه نبوده است. در ادامه، به مرور دو مأموریت مرگبار سایوز-۱ و سایوز-۱۱ میپردازیم و پس از آن بهطور خلاصه چند مورد از دیگر حوادثی که برای سایوز رخ داده است، از نظر میگذرانیم.
حوادث مرگبار سایوز-۱ و سایوز-۱۱
بیست و سوم آوریل ۱۹۶۷، پس از وقفهای دوساله در پروازهای سرنشیندار اتحاد شوروی به فضا، اعلام شد که این کشور در نظر دارد سفینهی فضایی جدیدی با هدایت کیهاننورد با سابقه، ولادیمیر کوماروف به فضا پرتاب کند. طبق روال همیشگی روسها اطلاعات زیادی از این برنامه منتشر نکردند و گزارشات تنها به آزمایش یک فضاپیمای جدید اشاره داشتند؛ اما روز بعد اعلام شد که کوماروف در جریان فرود فضاپیما به دلیل عملکرد نادرست سیستم چتر سرعتگیر جان خود را از دست داده است.
جالب اینجا است که برای این مأموریت، یوری گاگارین که بهعنوان اولین کیهاننورد تاریخ شناخته میشود، بهعنوان خلبان جایگزین برگزیده شده بود؛ کوماروف و گاگارین از خطرات این مأموریت آگاه بودند؛ اما کوماروف خطرات را به جان پذیرفت تا گاگارین را از خطر مرگ نجات دهد. گفته میشود کوماروف پیش از پرواز تقاضا کرد در صورت مرگ، هنگام تدفین تابوت وی باز باشد و بقایای بدن وی در معرض دید دیگران قرار گیرد تا مقامات شوروی به اشتباه بزرگ خود پی ببرند.
سانحهی سایوز-۱ و دیدن باقیماندههای بدن سوختهی کوماروف تأثیر قابل توجهی بر افراد درگیر در برنامهی فضایی شوروی داشت. پس از این حادثه، چهرههای نمادینی نظیر گاگارین و الکسی لئونوف لب به اعتراض گشودند و خواستار اصلاحات در برنامهی فضایی کشورشان شدند. یکی از خواستههای اصلی این کیهاننوردان توجه بیشتر به فرایندهای آزمایش و ارزیابی فضاپیماها بود.
کوماروف پیش از پرواز تقاضا کرد در صورت مرگ، هنگام تدفین تابوت وی باز باشد و بقایای بدن وی در معرض دید دیگران قرار گیرد تا مقامات شوروی به اشتباه بزرگ خود پی ببرند
اما گویا نحسی عدد «یک» برای فضاپیمای سایوز پایانی نداشت، روز سیام ماه ژوئن ۱۹۷۱، سرنشینان فضاپیمای سایوز-۱۱ پس از پایان دادن به اولین اقامت انسانها در یک ایستگاه فضایی (ایستگاه فضایی سالیوت-۱) راهی زمین شدند. اما در زمان ورود به جو زمین، به دلیل عملکرد نادرست یکی از شیرهای سیستم تهویه، کپسول فرود از حالت تحت فشار خارج شد و سه سرنشین سایوز به دلیل خفگی جان خود را از دست دادند.
ادای احترام به جانباختگان حادثهی سایوز-۱۱
مرگ سرنشینان سایوز-۱۱ موجب ایجاد تغییرات گسترده در فضاپیمای سایوز و اجباری شدن استفاده از لباسهای تحت فشار در جریان سفرهای فضایی شد. روسها نیز طبق معمول تلاش کردند تا بیشتر روی موفقیتهای مأموریت سایوز-۱۱ تمرکز کنند تا مرگ کیهاننوردان کمتر مورد توجه قرار گیرد. پس از این حادثه ریچارد نیکسون، رئیسجمهور وقت ایالات متحده طی نامهای ضمن ابراز تسلیت، از تلاشهای این کیهاننوردان تقدیر کرد.
دیگر حوادث سایوز
خوشبختانه دو مورد فوق تنها حوادث مرگبار سایوز بودهاند و در دیگر موارد فضانوردان موفق شدهاند به سلامت به زمین بازگردند؛ اما در این بین گاهی دچار حوادثی شدهاند که اگرچه خسارات جانی به همراه نداشته؛ اما با مشکلاتی همراه بوده یا فضانوردان طی این پروازها دچار برخی صدمات بدنی شدهاند، لیکن این صدمات اغلب جزئی بودهاند. در مجموع چنین حوادثی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد که در ادامه چند نمونه از آنها را از نظر میگذرانیم.
در دستهی اول میتوان حوادثی را نام برد که بهدلایلی مانند جدا نشدن بهموقع ماژول مداری یا ماژول پیشرانش و فرود طی فرایند بازگشت به زمین، فضاپیما موفق نشده است بهطور عادی به زمین بازگردد و فضانوردان مجبور به استفاده از حالت بازگشت بالستیک شدهاند. در چنین حالتی فرایند بازگشت با تکانهای بیشتری همراه است و به دلیل تجربهی فشار بیشتر، احتمال وارد آمدن صدمات به بدن فضانوردان بالاتر است. برای مثال میتوان به مأموریت سایوز-۵ در سال ۱۹۶۹ اشاره کرد. طی مأموریت Soyuz TMA-10 در آوریل ۲۰۰۸ نیز فضانوردان دچار چنین مشکلی شدند و به دلیل جدا نشدن بهموقع ماژول مداری، فشار بالایی را تحمل کردند. آناتولی پرمینوف، مدیر وقت آژانس فضایی روسیه به شوخی حادثهی فرود مأموریت TMA-10 را به یکی از باورهای خرافی روسها نسبت داد؛ طبق این باور، زمانی که تعداد بانوان در یک وسیلهی نقلیه از تعداد مردان بیشتر شود، احتمال وقوع حوادث افزایش مییابد. طی این حادثه یی سو-یئون، که بهعنوان اولین فضانورد و اولین فضانورد زن کرهای شناخته میشود دچار آسیب جزئی در ناحیهی گردن شد.
اما ممکن است در زمان پرتاب سایوز نیز به دلائلی مانند اختلال در عملکرد موشک حامل، سیستم نجات اضطراری فعال شود. در این شرایط اگرچه فضانوردان به سرعت از موشک حامل دور میشوند و پس از رسیدن به ارتفاع امن به سلامت به زمین بازمیگردند؛ اما طبیعتا استفاده از سیستم نجات اضطراری با فشارهای فیزیکی و همچنین استرس روانی بالایی همراه خواهد بود. طی مأموریت ناموفق T-10-1 در سال ۱۹۸۳، ولادیمیر تیتوف و گنادی استرکالوف قرار بود راهی ایستگاه فضایی سالیوت-۷ شوند؛ اما به دلیل آتش گرفتن موشک حامل، فرایند پرتاب غیر فعال شد و مرکز کنترل زمینی با فعالسازی سیستم نجات اضطراری موفق شد جان دو کیهاننورد را نجات دهد.
لحظهی عملکرد سیستم نجات اضطراری
این دو کیهاننورد بهجز برخی کبودیها روی بدنشان، دچار آسیبهای جدی نشدند؛ جالب است که بعد از خروج از کپسول فرود با کمک تیم نجات، این دو کیهاننورد از اعضای تیم نجات تقاضا کردند برایشان سیگار بیاورند تا بتوانند اعصاب خود را آرام کنند! سالها بعد در مصاحبهای با شبکهی آمریکایی History Channel، تیتوف گفت که اولین کار کیهاننوردان پس از فعالشدن سیستم نجات اضطراری، خاموش کردن سیستم ضبط مکالمات درون فضاپیما بود؛ چرا که هردو نفر در حال دشنام دادن بودند.
جمعبندی
یکی از دلائل موفقیت سایوز، طراحی این فضاپیما بر اساس اصلی رایج در مهندسی روسها است؛ یافتن سادهترین و کمهزینهترین راهکارها برای مشکلاتی پیچیده. هرچند نمیتوان گفت که پیروی از این اصل همیشه نتایج موفقیتآمیزی دارد؛ اما دست کم در رابطه با سایوز، روسها موفقیت قابل توجهی کسب کردهاند. تا جایی که نهتنها پس از بازنشستگی شاتلهای آمریکایی، سایوز به تنها وسیله برای رسیدن به ایستگاه فضایی بینالمللی تبدیل شده است؛ بلکه چینیها نیز فضاپیمای «شن ژو» را بر اساس سایوز طراحی کردهاند.
اما وابستگی انسانها به یک فضاپیمای ۵۰ ساله، میتواند نشاندهندهی کاهش اهمیت مأموریتهای فضایی سرنشیندار باشد؛ چرا که ابزارهای روباتیک میتوانند بدون به خطر انداختن جان انسانها مأموریت خود را به انجام برسانند. اما با قوت گرفتن ایدهی ارسال مجدد انسان به ماه و همچنین سفر به مریخ، اهمیت سفرهای فضایی سرنشیندار رو به افزایش است و در سالهای اخیر شرکتها و سازمانهای مختلف در حال کار روی توسعهی فضاپیماهای جدید بودهاند. برای مثال میتوان به پروژهی فضاپیمای Federatsiya توسط آژانس فضایی فدرال روسیه، پروژهی فضاپیمای Starliner بوئینگ و پروژهی «دراگون ۲» شرکت اسپیساکس اشاره کرد.
اما باید گفت تا زمانی که این پروژهها به نتیجهی مناسب نرسند، همچنان به این سرباز بازمانده از دوران جنگ سرد وابسته خواهیم بود. به گفتهی یکی از مهندسان ناسا به نام دیوید بیکر:
کار سایوز هنوز تمام نشده است؛ در سالهای آینده نیز میتوان بهسادگی از آن استفاده کرد.