اشتباههای رایج استارتاپها در بازاریابی
بازاریابی یکی از عناصر حیاتی هر استارتاپی است و اگر بهدرستی انجام شود موفقیت کسبوکار را تضمین خواهد کرد. البته اشتباه کردن در بازاریابی نیز مانند هر موضوع دیگری اجتنابناپذیر است؛ مخصوصا زمانی که استارتاپ در مراحل اولیه باشد. از طرفی باید این واقعیت را پذیرفت که هیچ روش بازاریابی نمیتواند موفقیت استارتاپ را صد درصد تضمین کند؛ اما اشتباههای زیای وجود دارند که میتوان از انجام آنها خودداری کرد. در ادامهی این مقالهی زومیت به بررسی هفت مورد از این اشتباهها میپردازیم.
۱- استخدام کارمند تماموقت برای بازاریابی
مدیریت کردن هزینهها و استخدام کارمندان از جمله موارد مهمی هستند که تمام شرکتها مخصوصا شرکتهای تازه تأسیس باید به آن توجه کنند. استخدام یک کارمند تماموقت برای انجام امور بازاریابی نتیجهای بهجز هزینههای اضافه برای شرکت به همراه نخواهد داشت. کمک گرفتن از کارمندان آزادکار، کارآموزان یا حتی آژانسهای تبلیغاتی از نظر هزینه برای استارتاپهایی که زمان زیادی از راهاندازیشان نمیگذرد بهتر است. شاید استخدام بازاریابان بهصورت تماموقت این احساس را به شما القا کند که شانس بهتری برای شناسایی فرصتهای موجود خواهید داشت اما این موضوع را فراموش نکنید که هر هزینهی اضافه به ضرر شرکت است و به موفقیت آن لطمه وارد میکند.
۲- عدم راهاندازی وبسایت
این روزها اغلب مشتریها برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد محصولات و خدماتی که انجام میدهید، از طریق مراجعه به وبسایت با شرکت ارتباط برقرار میکنند. بنابراین هر کسبوکاری باید یک وبسایت برای معرفی کاری که انجام میدهد داشته باشد. اگر هنوز به فکر راهاندازی سایت نیفتادهاید مطمئن باشید که مشتریهای زیادی را به رقبایی که وبسایت حرفهای دارند باختهاید. علاوهبراین یک وبسایت میتواند پل ارتباطی شما با مشتریها باشد. همچنین این موضوع را فراموش نکنید که راهاندازی وبسایت مانند گذشته سخت نیست و هر شخصی با اندکی هزینه میتواند دامنهی مورد نظرش را ثبت کند و از سایتسازها برای پیادهسازی آن کمک بگیرد.
۳- استفاده نکردن از استراتژی مناسب برای سئو
همانطور که میدانید، راهاندازی وبسایت بهتنهایی کافی نیست. اگر یک وبسایت از استراتژی مناسبی استفاده کند، رتبهی بهتری توسط موتورهای جستجو مخصوصا گوگل دریافت میکند. بنابراین احتمال اینکه در نتیجهی جستجو به کاربر نشان داده شود بالاتر میرود. استراتژی مناسب برای سئو یعنی باید از کلمات کلیدی مناسب برای محتوا، عنوان، توضیحات و تگها استفاده کنید. همچنین متن نوشتهشده باید ساختار مناسبی داشته و برای کاربران مفید باشد. اگر نمیدانید که چگونه باید کلمات کلیدی را در کدهای وبسایت وارد کنید، کافی است داخل اینترنت را جستجو کنید. مطالب آموزشی زیادی در این مورد نوشته شدهاند که به شما کمک خواهند کرد.
۴- تحلیل نکردن استراتژی بازاریابی
شناخت استراتژی بازاریابی و در نظر گرفتن میزان تأثیرگذاری آن از خود استراتژی مهمتر است. درواقع اگر میزان فروش و درآمد شرکت بر اساس تعداد کلیکهایی که روی تبلیغات انجام شده است مورد تحلیل قرار نگیرد؛ یعنی عملا هیچ استراتژی برای بازاریابی استفاده نشده است. دادههای جمعآوری شده را مورد تحلیل قرار دهید و ببینید کدام راه حل تغییرات مثبت بیشتری بر افزایش میزان درآمد شرکت داشته است. بازاریابی یک فرآیند استاتیک نیست و باید بهطور دائم مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد تا بهترین راه متناسب با کسبوکار شما پیدا شود.
۵- هدف قرار دادن مخاطبان اشتباه
اگر یک برند درک و شناخت مناسبی از مخاطبانش نداشته باشد نمیتواند با آنها ارتباط برقرار کند. پیدا کردن کانالهای ارتباطی صحیح برای دسترسی به مخاطبان و برقراری ارتباط با آنها ضروری است. همچنین تمرکز کردن روی یک کانال کافی نیست و شانس دسترسی به مخاطبان بیشتر و بهتری که بتوانند به مشتری تبدیل شوند از برند میگیرد.
۶- عدم استفادهی کارآمد از وبلاگها
هر وبسایتی باید یک بخش وبلاگ داشته باشد و بهطور مرتب بهروزرسانی شود. هرقدر محتوا مفیدتر باشد احتمال اینکه خوانندگان آن به مشتری تبدیل شوند بیشتر است. همچنین فراموش نکنید راههای زیادی برای استفاده از وبلاگ وجود دارد و اگر سایت خودتان هنوز این بخش را راهاندازی نکرده است باز هم میتواند از مزایای آن بهرهمند شود. فعالیت در سایر وبسایتها بهعنوان نویسندهی مهمان یکی از موفقترین استراتژیهای بازاریابی است و بسیاری از کارآفرینان از این استراتژی استفاده میکنند. همچنین میتوانید در شبکههای اجتماعی برای پستهای مرتبط با موضوع برند کامنت بگذارید و بدون پرداخت هیچ هزینهای بازاریابی کنید.
۷- تمرکز بیش از اندازه روی رقبا
بررسی کردن استراتژی بازاریابی که توسط رقبا مورد استفاده قرار میگیرد ایدهی بدی نیست؛ اما نباید از آن الگوبرداری شود. تبلیغات راهی برای رساندن صدای برند به مشتری است و اگر شیوهی انجام این کار مستقیما از برند دیگری کپی شود، نهتنها شانس رساندن صدای برند به مشتری از دست میرود بلکه مشتریها نیز از شباهت تبلیغات خسته خواهند شد. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که روش استفادهشده توسط یک برند برای بقیهی کسبوکارها نیز جواب دهد. بهترین کار این است که روش مورد استفاده توسط دیگران را مطالعه و آن را با کمی تفکر و نوآوری ترکیب کنید.
نظرات