گزارش محرمانهی دستمزد نخبگان سیلیکون ولی منتشر شد
هر ساله، شرکت نامآشنای آندرسونهوروویتز، ارزیابی محرمانهای را به منظور برآورد میزان دستمزد متخصصان شاغل در سیلیکونولی انجام میدهد. پایگاه اینترنتی بیزینساینسایدر به این دادهها دسترسی یافته و به منظور شفافسازی روند استخدام و میزان دستمزد پرداختی به نخبگان استارتاپهای فعال در درهی معروف و اسرارآمیز سیلیکون، به بازنشر این اطلاعات پرداخته است.
- این گزارش به تشریح میزان دستمزد دریافتی تعدادی از نخبگان سیلیکون ولی میپردازد؛ منطقهای که بهعنوان خانهی بسیاری از بزرگترین شرکتهای فناوریبنیان دنیا از جمله اپل، سیسکو، گوگل، اچپی، اینتل و اوراکل شناخته میشود. این درهی معروف یکی از برترین مکانها روی کرهی زمین از نظر سرمایه و استعداد مورد نظر برای کارهای نوآورانه است.
- اطلاعات درز کرده، شامل ارقام حقوق پایه، درصد پاداش، و ارزش سهام متعلق به متخصصان نخبهی سیلیکونولی در صنایع مختلف است.
سیلیکونولی همانند سکوی پرشی بوده که راز منحصر بهفرد بودن آن، در گردهمآوردن افراد باهوش نهفته است. افرادی که در اکوسیستم مناسبی شامل نگرش درست، تشویق فرهنگ ریسکپذیری، پشتوانهی تاریخی، زیرساختهای قابل اطمینان، قوانین تسهیلگر، سهولت دسترسی به سرمایه و استعداد قرار گرفتهاند. اکوسیستمی که، سیلیکونولی را به مرکز کارآفرینی دنیا تبدیل کرد.
تخصص شما واقعا چقدر میارزد؟
آگاهی نداشتن دربارهی ارزش ذاتی خود در بازار، به از دستدادن فرصتهای پیشرو میانجامد. آیا آنطور که شایسته شما است، حقوق میگیرید؟ هرچند که مذاکره برسر حقوق و دستمزد یک تابو و دشوارترین و پرتنشترین مذاکرههای دوران کاری به نظر میرسد، با این وجود اطلاع از جایگاه و ارزش خود در بازار، وسوسهانگیز و ضروری خواهد بود.
این موضوع بهویژه در مورد اکوسیستم فرارقابتی سیلیکونولی مصداق دارد. جایی که اکثر حقوق و دستمزدها در قالب سهام به کارکنان عرضه میشود. سرمایههایی بعضا قطرهچکانی که شاید روزی به دریایی از دارایی تبدیل شوند و صاحبان آن را به عرش برساند.
بیزینساینسایدر به بخشی از نتایج بررسیهای موسسه سرمایهگذاری هوروویتز دسترسی یافت. گزارشی که نشان میدهد دستمزد مدیران ارشد اجرایی استارتاپهای رو به رشد سیلیکونولی چه میزان است.
آندرسون هوروویتز در پیمایش مطالعاتی خود، بیش از ۱۲ شرکت کاریابی در حوزهی مشاغل مدیریتی و حدود ۴ هزار پیشنهاد شغلی در ۳۰ سمت مختلف را مورد بررسی قرار داد. این مشاغل، سمتهای مختلف از مدیرعامل گرفته تا معاونت ارشد فناوری و مشاور عمومی در استارتاپهای صنعتی و مصرفی را شامل میشود. استارتاپهای مورد بررسی در مراحل مختلف جذب سرمایه قرار داشته و بر این اساس در دستهبندیهای مختلف جای گرفتهاند. دور نخست (A) شامل حلقهی اول شرکتهایی میشود که حجمی از سرمایههای بیرونی را جذب میکنند. دور دوم (B)، در حلقهی دوم جذب سرمایه قرار داشته و به همین صورت لایههای مختلف به ترتیب میزان جذب سرمایهی بیرونی ادامه مییابد.
به بیان ساده، همزمان با آنکه استارتاپ چرخهی عمر خود را طی میکند، فازهای مختلف سرمایهگذاری را پیش رو دارد. در مرحلهی خودگردانی (بوتاسترپ)، استارتاپها با استفاده از اندوختهها و احتمالا استقراض از دوستان و آشنایان خود و نیز خردهدرآمدها به پیشبرد شرکتشان کمک میکنند. در مرحلهی بعدی که بهنام فاز هسته شناخته میشود، به جذب سرمایهی بالاتری نیاز است و در ازای آن بخشی از سهام خود را واگذار میکنید. مرحلهی بعد، دور نخست (A) است که از این فاز به بعد سرمایهگذاری ویسیها آغاز میشود. و به همین ترتیب در دورهای بعدی سرمایه بیشتری را پذیرا خواهید بود و بالاخره به نقطهای میرسید که دیگر استارتاپ محسوب نشده و برای باقی ماندن در عرصهی رقابت به جذب سرمایههای بالاتری نیاز خواهید داشت.
طبق گزارش هاروویتز، میانگین حقوق پیشنهادی برای مدیرانعامل شرکتهای فعال در بخش مصرفی که در دور سوم (C) جذب سرمایه قرار دارند، عددی معادل ۳۲۵هزار دلار بوده و مدیرانعامل در این سطوح میتوانند انتظار دریافت ۵۰ درصد پاداش و ۶ درصد سهام شرکت را داشته باشند. مدیران ارشد بخش مهندسی استارتاپهای دور اول (A) نیز عددی معادل ۲۰۰ هزار دلار درآمد داشته و تنها ۰.۵۸ درصد از سهام شرکت به آنها تعلق میگیرد. معاونتهای فروش استارتاپهایی که در دورهای پایانی (مثل دور چهارم و بیشتر) خود قرار دارند نیز حقوق پایهی معادل ۲۴۲ هزار دلار دریافت میکنند، اما مجموع عایدیهای آنها به حدود ۴۵۰ هزار دلار میرسد.
همینطور که استارتاپها رشد میکنند، میزان حقوق پرداختیشان نیز افزایش می یابد
همانطور که ذکر شد، از فاز A به بعد سرمایهگذاری VC ها آغاز میشود، به اعتقاد تعدادی از کارشناسان استارتاپ در این فاز مبلغ سرمایهپذیری بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان است. البته این اعداد تقریبی هستند و توسط کارشناسان برای ایران بومی شدهاند، وگرنه در نمونههای خارجی در این فازها اعداد به مراتب بالاتر هستند. از آنجا که بسیاری از استارتاپهای ایرانی را میتوان در دستهی A قرار داد، نموداری که در ادامه میبینید بهمنظور انجام مقایسهای کلی با استارتاپهای فاز A سیلیکونولی با نمونههای داخلی آورده شده است.
بیزینساینسایدر در گزارش خود، به موارد دیگری نیز اشاره کرده است:
همینطور که استارتاپها رشد میکنند، میزان حقوق پرداختیشان نیز افزایش می یابد، اما از میزان سهامی که به اعضا اعطا میکنند کاسته میشود
آنگونه که در نمودارهای زیر مشخص است، با رشد استارتاپها، میزان حقوق پرداختی آنها در جایگاههای مختلف شغلی افزایش یافته، و در عین حال درصد سهامی که به اعضا اعطا میکنند کمتر میشود.
میانگین مجموع دریافتی (حقوق ثابت، پاداش، سهام) معاونان فروش در استارتاپهای مصرفی به این قرار است:
میانگین مجموع دریافتی (حقوق ثابت، پاداش، سهام) معاونان فروش در استارتاپهای صنعتی:
میانگین سهام اعطایی به معاونان فروش در استارتاپهای مصرفی:
میانگین سهام اعطایی به معاونان فروش در استارتاپهای صنعتی:
میانگین مجموع دریافتی (حقوق ثابت، پاداش، سهام) مدیران فروش در استارتاپهای مصرفی و صنعتی:
و میانگین درصد سهام اعطایی به مدیران فروش در استارتاپهای مصرفی و صنعتی در دورهای مختلف به این قرار است:
حقوق پرداختی وابسته به جایگاه شغلی افراد است
این اطلاعات به جز ارائهی شمایی از میزان درآمد متخصصان سیلیکونولی، نشانگر اولویتهای استارتاپها در بازار به شدت رقابتی کنونی است.
بطور مثال میزان پرداختی به مدیرانعامل توسط استارتاپهایی که در مراحل بالاتر رشد قرار دارند، تنها به میزان اندکی بالاتر از حقوقی است که به مدیران ارشد فنی پرداخته میشود و این دلیلی بر اهمیت جایگاه مدیران فنی در این شرکتها محسوب میشود. بهعلاوه معاونتهای ارشد فروش در این شرکتها نیز حقوقهای نجومی میگیرند. با رشد استارتاپها، حقوق مدیران آن نیز افزایش قابل توجهی مییابد، اما میزان سهام آنها کاهش مییابد. نزدیک به صد درصد دستمزد فروشندگان این قبیل شرکتها نیز متکی بر پورسانت و پاداش است، درحالیکه متخصصان فنی دارای حقوق ثابت قابل توجهی هستند که نشاندهندهی اولویتهای فنی این دست استارتاپها است.
تفاوت در پایه حقوق
حتی در شرکتهایی با اندازهی مشابه نیز، تفاوت قابل توجهی در حقوق و دستمزد پایه، پاداش و سهام عرضه شده به پرسنل مشاهده میشود.
تقسیم سهام، وجه تمایز استارتاپها
یکی از روشهای ارتقای کیفیت زندگی کاری و توسعهی مدیریت مشارکتی، غنی سازی شغلی و شرایط کاری مطمئن، مشارکت دادن کارکنان در مالکیت شرکتها به کمک تقسیم سهام است؛ روشی که سازمانهای پیشروی جهان از سالها قبل آن را در اولویت برنامههای خود قرار دادهاند.
تقسیم سهام میتواند موجب ارتقای انگیزهی تیمی شود
تقسیم سهام میتواند موجب ارتقای انگیزهی تیمی شود؛ چرا که افراد ذاتا برای چیزی که نسبت به آن احساس تعلق دارند تلاش بیشتری میکنند. به این طریق، ضریب شکست تیم تا حدود قابل توجهی کاهش مییابد. رویهمرفته، ارائهی سهام به پرسنل، یکی از وجوه تمایز شرکتهای استارتاپی بوده و نشانگر آن است که برخلاف شرکتهای بزرگتر (که نیروی انسانی را کارمند خود میدانند)، افرادی که در استارتاپها استخدام میشوند بهمنزلهی همبنیانگذار آن شرکت بهشمار میروند.
از اینرو، مزایایی که در قالب سهام عرضه میشوند، دستکم به اندازهی دستمزد نقدی اهمیت دارند. لذا شرکتهایی که وعدهی تقسیم سهام خود را در میان کارکنانشان میدهند، قادر هستند بخشی از استعدادها و نیروهای نخبه را از چنگ شرکتهای بزرگ درآورده و به سوی خود جذب کنند.
البته عوامل انگیزهبخش دیگری نیز وجود دارد که باید مورد توجه شرکتهای استارتاپی باشد. مواردی مثل فرهنگ، تعادل کار و زندگی، ماهیت کار و صد البته ظرفیت ذاتی کسبوکار باید در مرکز توجه باشند. بطور مثال، سهام شرکتی که قرار نیست بیش از ۹ ماه دوام بیاورد، فاقد ارزش است.
هرچند این اطلاعات بینش خوبی به دست میدهند، اما نمیتوان محدودیتهای آن را نادیده گرفت
این دادهها در سال ۲۰۱۷ جمع آوری شدهاند؛ بنابراین مسلم است که عددهای پرداختی فعلی برای سمتهای شغلی مشابه به دلیل تورم و افزایش تقاضا برای جذب استعدادها در بخش فناوری، افزایش یافتهاند.
همچنین در بررسی هوروویتز، بیشتر اطلاعات اختصاص به برخی جایگاههای شغلی شناختهشدهتر داشته و لذا دادههای مرتبط با سمتهای شغلی کمتر شناختهشده مثل معاونت بینالملل چندان جامع و قابل استناد نیستند. به همین ترتیب، تعدادی از جایگاههای شغلی مثل مسئول ارشد امنیت اطلاعات، در استارتاپهای جدیدتری که در مراحل آغازین خود قرار دارند چندان متداول نیست. موردی که نشان میدهد برخی مشاغل در این شرکتها همچنان غیرمعمولاند.
این دادهها همچنین جزئیات خاصی را از مشاغل ارائه نمیکنند. بطور مثال مدیر بازاریابی برند، مسئولیتهای بسیار متفاوتی نسبت به مدیر بازاریابی دیجیتال داشته و با وجود عناوین شغلی مشابه، دستمزد متفاوتی دریافت میکنند.
این گزارش همچنین اطلاعات مربوط به میزان درآمد و درصد سهام بنیانگذاران استارتاپ را شامل نمیشود. بنابراین اطلاعات موجود تنها محدود به پیشنهادات شغلی است که در سایتهای کاریابی منتشر شده و عمدتا شامل فرصتهای شغلی استارتاپهایی است که در مراحل اولیهی رشد خود قرار دارند. بهعلاوه برخی از جایگاههای شغلی مانند مدیرعامل و مدیر ارشد فناوری، اغلب در اختیار بنیانگذار یا بنیانگذاران استارتاپ قرار دارد که معمولا دارای سهام قابل توجهی از شرکت خود هستند. این دادهها همچنین شامل اطلاعات مربوط به حقوق و دستمزد استارتاپهایی نمیشود که سرمایه بیرونی جذب نمیکنند.
و مورد آخر اینکه، اطلاعات بدست آمده، شرایط اعطای سهام به کارکنان را لحاظ نکرده است، اطلاعاتی اعم از اینکه آیا سهام بلافاصله پس از جذب و به عنوان کمک های مستقیم اعطا میشود یا مشروط به وجود الزامات است یا آنکه در یک بازهی چندساله میان پرسنل تقسیم میشود.
دانش قدرت است
مذاکره بر سر حقوق، در عین آنکه همواره نوعی تابو بهشمار میآمده، اما دغدغهی مشترک تمام کسانی است که به کار و فعالیت مشغولاند. موردی که همواره پاشنهی آشیل نیروی کار بوده است، چرا که همیشه این شرکتها بودهاند که دست برتر را در مذاکرات داشته و نیروی کار از این حیث در موضع ضعف قرار داشته و هرگز قادر به درک ارزش واقعی و توانمندیهای خود نبودهاند.
بطور کلی میتوان گفت که میزان حقوق و دستمزد، همواره از مسائل چالشبرانگیز سازمانها و افراد بوده و از مسائلی است که شفافیت زیادی در این زمینه وجود ندارد. درنتیجه سوال همیشگی ذهن کارجویان و کارفرمایان این است که افراد با توانایی و تجربه مشابه که در سازمانهای مشابه با یکدیگر کار میکنند، باید چه میزان دریافتی داشته باشند.
به گفتهی سارا استدارد سخنگوی شرکت کاریابی گلسدور:
همانطور که کارفرمایان بیشتری به شفافسازی حقوق و دستمزد پرسنل خود تن میدهند، اما مذاکره بر سر حقوق همچنان موضوعی دشوار و گاه اضطرابآور برای بسیاری از کارجویان محسوب میشود.همهی ما این جمله را شنیدهایم: دانش، قدرت است. این آگاهی بهویژه زمانی اهمیت مییابد که بخواهید از منصفانه بودن درآمد خود در ازای کار انجام شده، اطمینان یابید. بنابراین، همواره باید نسبت به ارزش ذاتی مهارتها و اقدامات خود آگاه باشید.
این آگاهی نسبت به ارزش شخصی، برگ برندهی شما در مذاکرات استخدامی بر سر حقوق و دستمزدتان خواهد بود. به این باور برسید که دنیا به دانش شما نیاز دارد. این نکته را از یاد نبرید که همیشه، گزینههای بهتر از نظر مالی وجود دارند. در ادامهی راه، بر سر پیشنهادهای موجود مذاکره کنید. مطمئن باشید که این مذاکرهها، نتیجهبخش خواهد بود.