مایکروسافت چگونه ارزش بازار خود را به اپل نزدیک کرد؟
پیش از انقلاب گوشیهای هوشمند، مایکروسافت حاکم بیرقیب دنیای فناوری بهحساب میآمد. محصولات این شرکت بهاندازهای در بین کاربران محبوب بود که کمتر کسی به ساختههای شرکتهای دیگر فکر میکرد. بااینحال، این یکهتازی همیشگی نبود و طولی نکشید این غول دنیای فناوری جایگاهش را به شرکتهای دیگر داد. اگرچه هنوز سود حاصل از فروش محصولات نرمافزاری این شرکت ادامه داشت، ردموندیها بهسبب ظهور حوزههای جدید همچون گوشیهای هوشمند، جستوجو، تبلیغات آنلاین و رایانش ابری، دیگر آن درخشش و شوکت قبلی را نداشتند. شایان ذکر است در طول یک دهه، ارزش سهام مایکروسافت تنها ۳درصد رشد را تجربه کرده بود.
اما امروز داستان بهکلی فرق کرده است، مایکروسافت کنونی به شرکتی تبدیل شده که شانهبهشانهی اپل برای دستیابی به بالاترین ارزش بازار در بین شرکتهای مختلف حرکت میکند. هماکنون، هریک از این دو شرکت بیش از ۸۵۰میلیارد دلار ارزش دارند. فقط در دوازده ماه گذشته، ارزش سهام شرکتهای نامبرده ۳۰درصد افزایش یافته که عدد قابل توجهی تلقی میشود. با تمامی این اوصاف، سؤالی حیاتی در ذهنها ایجاد میشود: مگر چه اتفاقی افتاده که چنین تغییرات برقآسایی را شاهد هستیم؟
تمرکز روی قوتها
برای پرسش مطرحشده، دو پاسخ متفاوت وجود دارد: پاسخی کوتاه و پاسخی بلند. اگر بخواهیم پاسخی کوتاه به این پرسش بدهیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که مایکروسافت، تنها شرکتی بوده که در ماههای گذشته، خود را از حواشی دور نگاه داشته است. این درحالی است که اپل با کاهش فروش آیفونهای خود دستوپنجه نرم میکند و شرکتهای بزرگی چون فیسبوک و گوگل با آماج حملات رسانههای فناوری برای نقض حریم خصوصی کاربران و انتشار اخبار کذب روبهرو هستند. همچنین، مایکروسافت را میتوان یگانه شرکتی دانست که تقریبا خود را در ساحل امن قرار داده است.
باوجوداین، پاسخ کاملتر به سؤال مطرحشده را میتوان در تغییر رویکرد و طرز تفکر مایکروسافت دانست. ردموندیها اکنون یاد گرفتهاند باید شرکت خود را بر پایههای دانش فنیشان استوار کنند و روی قوتهایشان تمرکز کنند. علاوهبراین، پافشاری بیجا روی برخی موضوعات، اکنون از فرهنگ سازمانی این شرکت حذف شده است. خروج از حوزهی گوشیهای هوشمند را میتوان نمونهای از این تغییر دانست.
افزونبر آنچه گفته شد، آنها با آغوش باز به استقبال رایانش ابری رفتند و سعی کردند بهواسطهی دانش نرمافزاریشان خدمات ویژهای به طیف جدید کاربران ارائه کنند. تمامی این اتفاقات بهلطف رهبری قاطع و هوشمندانهی ساتیا نادلا رخ داده است. از زمان مدیرعاملی ساتیا نادلا هندیتبار در سال ۲۰۱۴، سهام این شرکت افزایشی سهبرابری تجربه کرده است.
سرمایهگذاری عظیم روی تجارت ابری
مسیری که مایکروسافت برای دستیابی به موفقیت در حوزهی رایانش ابری طی کرد، بسیار طولانی بود؛ حتی در مواقعی حرکت اهالی مایکروسافت در این مسیر متوقف شد. مسیر ردموندیها درزمینهی رایانش ابری از دههی ۱۹۹۰ با سرویس آنلاین MSN و بعدها جستوجوی بینگ آغاز شد. در سال ۲۰۱۰ و چهار سال پس از ورود آمازون به تجارت ابری، مایکروسافت سرویسهای مبتنی بر فضای ابری خود را رونمایی کرد؛ اما این سرویسها ابدا با نمونههای ارائهشدهی آمازون مقایسهشدنی نبودند. این موضوع بهمدت سه سال و تا سال ۲۰۱۳ ادامه یافت. تا آنکه غول نرمافزاری دنیا تغییرات اساسی در سازوکار تجارت ابری ایجاد کرد.
با وجود ایجاد این تغییرات، تجارت ابری همچنان در سیاستهای مایکروسافت نقش تجارت جانبی را ایفا میکرد. گروه مدیریتی این شرکت با طرز فکری سنّتی، همچنان سیستمعامل ویندوز را محور کارهایشان قرار داده بودند؛ اما پس از اینکه ساتیا نادلا در سال ۲۰۱۴ به جانشینی استیو بالمر منصوب شد، تمامی این سیاستها بهیکباره تغییر کردند. نادلا سرویسهای ابری شرکتش را در اولویت قرار داد. تمرکز نادلا روی این بخش باعث شد که سرویسهای ابری مایکروسافت با فاصلهای نزدیک به آمازون، در مقام دوم قرار گیرد.
طبق آمارها، تا پایان سال ۲۰۱۵، یعنی یک سال پس از انتصاب نادلا به مدیرعاملی مایکروسافت، سهم بازار این شرکت در حوزهی یادشده با افزایش دوبرابری به ۱۳درصد رسید. این درحالی بود که آمازون بهعنوان یکهتاز بازار تقریبا هیچ رشدی تجربه نکرد و به همان سهم ۳۳درصدی سال ۲۰۱۴ اکتفا کرد. افزونبراین، ردموندیها سیاستهای خود درقبال مجموعهی نرمافزاری آفیس (Microsoft Office) را با نسخهی جدید و مبتنی بر فضای ابری آفیس 365 تغییر دادند. چنین تصمیمی باعث شد کاربرانی که همواره استفاده از سرویسهای آنلاین را ترجیح میدادند، استقبال شایستهای از پیشنهاد مایکروسافت کنند.
در روزهایی که مایکروسافت بهشدت درگیر تغییرات بنیادین بود، پیشرفت و رشد سوددهی اندکاندک راهش را به این شرکت بازکرد. درآمد این شرکت در نخستین سال به ۱۱۰میلیارد دلار رسید و سود حاصل از این درآمد نیز با افزایش ۱۳درصدی به ۳۵میلیارد دلار رسید. دیوید یوفی، پروفسور دانشکدهی تجارت هاروارد میگوید:
اساس کاری که ساتیا نادلا انجام داد، به تغییر سیاستهای این شرکت در تجارت ابری مربوط میشود. او مایکروسافت را دوباره به کسبوکاری پرسود تبدیل کرد.
قرارگرفتن دوبارهی مایکروسافت در مسیر درست و سوددهی فراوان این شرکت باعث شد قیمت سهام این شرکت نیز تحتتأثیر این اتفاقات رشد خیزشی را تجربه کند.
خروج از حوزههای بیثمر
وقتی مایکروسافت در سال ۲۰۱۳ نوکیا را تصاحب کرد، استیو بالمر، مدیرعامل وقت مایکروسافت، از این حرکت بهعنوان «قدمی جسورانه در آینده» یاد کرد. طولی نکشید که وضعیت تغییر کرد و بالمر جای خود را به نادلا داد. در سال ۲۰۱۵ و پسازآنکه بخش موبایل مایکروسافت ضرری ۷.۶میلیارددلاری بر دوش این شرکت گذاشت، مدیرعامل جدید ردموندیها تصمیم گرفت با اخراج ۷۶۰۰ کارمند از این بخش، اندکی از ضررهای هنگفت خرید نوکیا بکاهد.
مایکروسافت دیگر آن شرکتی نبود که قصد داشته باشد با بزرگان حوزهی گوشیهای هوشمند مثل اپل، گوگل و سامسونگ رقابت کند. درعوض، آنها تمرکزشان را بر توسعهی اپلیکیشن برای مشتریان تجاری گذاشتند. موبایل، تنها بخش سختافزاری مایکروسافت نبود؛ زیرا آنها از مدتها پیش در حوزهی بازی با برند ایکسباکس فعالیت میکردند. با وجود عملکرد قدرتمند این بخش و کسب درآمد دَهمیلیارددلاری، ایکسباکس فقط ۱۰درصد از فروش کلی شرکت را تشکیل میداد.
محصولات Microsoft همواره حول محور بهرهوری و توانمندسازی افراد میچرخیده است. بهعنوان نمونه، پلتفرم ابری آژور سرویسی است که به توسعهدهندگان و کسبوکارها اجازه میدهد ساختههای نرمافزاری خود را برپایهی این پلتفرم ابری توسعه دهند. تمرکز روی کسبوکارها را میتوان در بزرگترین خرید دوران مدیریت Nadella بهوضوح مشاهده کرد. ردموندیها با پرداخت مبلغ هنگفت ۲۶.۲میلیارد دلار شبکهی اجتماعی متخصصان لینکدین را در سال ۲۰۱۶ ازآنِ خود کردند. در آن زمان، نادلا دربارهی این خرید گفت:
الحاق فضای ابری حرفهایها با شبکهی اجتماعی حرفهای!
امسال نیز این شرکت با پرداخت ۷.۵میلیارد دلار پلتفرم گیتهاب (GitHub) را خرید. این پلتفرم که به پروژههای برنامهنویسی تعلق دارد، از ۲۸میلیون نفر برنامهنویس در سراسر جهان میزبانی میکند.
رویکرد باز فناوریها و فرهنگ مایکروسافت
با مدیریت Satya Nadella، مایکروسافت باردیگر توانسته خود را بالا بکشد. اکنون، دیگر ویندوز محور فعالیتهای این شرکت نیست و اپلیکیشنهای مایکروسافت نیز فقط به پلتفرم خاصی منحصر نیستند. مفهوم متنباز و ساختههای نرمافزاری رایگان دیگر نقش غدهی سرطانی را برای مایکروسافت ایفا نمیکنند؛ بلکه این شرکت هماکنون با آغوشی باز از آنها استقبال میکند. تمامی این اتفاقات بهلطف فلسفهی بروننگر نادلا رخ داده که پیشتر در کتابش با نام Hit Refresh نیز به آن اشاره کرده بود:
باید بهطرز سیریناپذیری بهدنبال یادگیری از دیگران باشیم تا از دانش آنها در مایکروسافت بهره ببریم.
اکنون، با نگاهی به عملکرد مالی Microsoft میتوان بر طرز فکر نادلا مهر تأیید زد.
مایکل کاسومانو، پروفسور دانشگاه MIT میگوید:
چشمانداز ویندوزمحور پیشین باعث خفهکردن نوآوری میشد. حالا بهلطف تغییر بنیادین فرهنگی، مایکروسافت باردیگر به مکانی هیجانانگیز برای کارکردن تبدیل شده است.
ردموندیها چند روز پیش برای نخستینبار در دَه سال گذشته توانستند برای مدت کوتاهی اپل را پشتسر بگذارند. باید منتظر بمانیم و ببینیم این شرکت میتواند در آینده دوباره چنین کاری را انجام دهد و با بالاترین ارزش بازار در بین شرکتها دست یابد یا خیر.