چرا زنان می توانند کارآفرینان موفقی باشند
در سالهای اخیر زنان کارآفرین بازارهای مختلف کسبوکار (مد، تکنولوژی، امور مالی) را متحول کردهاند. فرقی نمیکند که این کارآفرینان در چه صنعتی فعالیت کنند، به نظر میآید موفقیت این زنان، به شیوهی ردیابی مشکلات و یافتن راهحل مناسب برای آنها برمیگردد. به نظر میرسد زنان بینش جدیدی را به سمت مهارتهای کسبوکار خلق کردهاند که غالباً به آنها کمک میکند کارآفرینان بهتری باشند.
خصوصیات نامشهودی، زنان کارآفرین را در جایگاهی ویژه قرار میدهد. گرچه این خصوصیات بههیچوجه صرفاً مختص به زنان نیست، اما دنیای کسبوکار با ارج نهادن به این قابلیتها، سعی میکند زنان بیشتری را به فعالیت در این عرصه تشویق کند. هفتهی گذشته نشریهی فوربز به مناسبت روز جهانی زن، مقالهای را منتشر کرد که از ویژگیهای رهبران زن موفق، سخن میگفت. در ادامهی مطلب، مروری داریم به آنچه در این مقاله آمده است:
زیرکی
زنان بهمحض اینکه متوجه شوند مشکلی وجود دارد، در ذهنشان همهی مسائل را اسکن میکنند تا به راهحل مناسبی برسند. آنها راحتتر خلاقیتشان را به کار میگیرند و ایدهها را کشف میکنند. کارا گلدین یکی از کارآفرینان مشهور جهان و بنیانگذار شرکت هینت، اشاره میکند که پیش از راهاندازی اولین کسبوکارش، همهی کارشناسان او را از انجام این کار نهی میکردند. اما او به بررسی مشکل ادامه داد تا زمانی که به یک راهحل کاربردی دستیافت.
معمولاً زنان بجای اینکه وقت خود را با بیشازحد فکر کردن (Overthinking) روی مسائل صرف کنند، سعی میکنند دست به اقدام بزنند و همهچیز را در مسیر درست اجرا کنند. از طرف دیگر زنان بهطور طبیعی در انجام همزمان کارها موفقترند، به همین دلیل میتوانند در یکزمان روی چندین هدف متمرکز شوند.
شهود و ادراک
شهود زنان، یک ویژگی واقعی است که در اجرای کسبوکار بسیار ارزشمند محسوب میشود. زنانی که در جایگاه رهبری قرار میگیرند، از اعتماد کردن به شهود خود ابایی ندارند. در دنیای تجارت، هر وضعیتی با پیچیدگیها و چالشهایی خاص همراه است و زنان درعینحال که تحقیقات علمی خود را کامل و دادههای موردنیاز را جمعآوری میکنند، در شرایطی که شواهد برای تصمیمگیری کافی نیست، به احساس خود اعتماد میکنند.
شکی نیست که شهود و ادراک زنان، زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. دیان ون فورستنبرگ، طراح مشهور مد و کارآفرین بلژیکی- آمریکایی، موفقیت افسانهای خود را مدیون همین ویژگی میداند. او میدانست که زنان به لباسهایی زیبا، اما درعینحال راحت و کاربردی نیاز دارند. به همین دلیل اساس طراحی خود را روی لباسهایی ساده و ظریف متمرکز کرد. به گفتهی فورستنبرگ، او به دادهکاوی نیاز نداشت و فقط راهی را دنبال میکرد که به آن اعتماد داشت.
شور و اشتیاق
شور و شوق، قلب یک کسبوکار است. البته شما به یک طرح جامع کسبوکار و یک تیم عالی نیاز دارید، اما در مقابله با چالشها باید بتوانید انرژی خود را حفظ کنید و به این منظور، به احساستان نیاز دارید. همیشه میگوییم احساساتی بودن، نقطهضعفی است که مانع از پیشرفت زنان در عرصههای مختلف میشود. اما کارا گلدین معتقد است که مردم در درک «اشتیاق کار»، دچار سوءبرداشت هستند. فرقی نمیکند شما زن هستید یا مرد، درهرصورت زمانی همهی انرژی، تمرکز و زمان خود را روی کاری میگذارید که نسبت به آن مشتاق باشید، نه اینکه صرفاً به چک حقوق آخر ماه فکر کنید.
انعطافپذیری
زنان در زندگی شخصی خود، نقشهای مختلفی به عهدهدارند. به همین دلیل یاد میگیرند که در تمامی زمینههای زندگی انعطافپذیر باشند. در دنیای کسبوکار، عدم انعطاف راهی مستقیم به سمت شکست است. زنان بهخوبی میدانند که برای موفقیت در زندگی، باید خود را با تغییرات تطبیق دهند. آنها میتوانند در یکجهت شنا کنند و اگر ناگهان با یک مشکل اورژانسی روبرو شوند، متوقف میشوند، مسیر را دوباره بازبینی میکنند و در صورت نیاز، جهت خود را تغییر میدهند.
بهعنوانمثال رندی زاکربرگ مؤسس و مدیرعامل زاکربرگ مدیا و سردبیر وبسایت Dot Complicated، برنامهریزی کرده بود که خوانندهی اپرا شود. اما هنگامیکه از طرف بخش موسیقی دانشگاه هاروارد رد شد، بهجای اینکه وقت خود را با دلسردی و افسوس هدر دهد، قدم درراه جدیدی گذاشت که او را به موفقیت شگفتانگیزی رساند. او میگوید:
من عدم پذیرشم را در رشتهی موسیقی هاروارد، یک شکست ناگوار نمیدانم. زیرا اگر در رشتهی روانشناسی درس نخوانده بودم، بعدها نمیتوانستم در یک آژانس تبلیغاتی کار کنم و تخصصم را درزمینهی بازاریابی دیجیتال توسعه دهم.
پسازاین تجارب بود که مارک زاکربرگ از او دعوت کرد در فیسبوک کار کند. باوجوداینکه او تنها زن حاضر در تیم بود، مشارکت فوقالعادهای از خود نشان داد.
ذهنیت
پول و موفقیت، اهداف بسیار خوبی هستند. ولی زنان کارآفرین ترجیح میدهند تأثیر فعالیتهای خود را فراتر از اتاق هیئتمدیره اثبات کنند.
سارا بلیکلی، بنیانگذار اسپانکس، مسیر خود را در دنیای کسبوکار، باهدف ایجاد یک شرکت میلیارد دلاری آغاز نکرد، گرچه درنهایت به چنین نقطهای هم رسید. ایدهی اصلی او تولید محصولی بود که هم متقاضیان زیادی داشته باشد و هم به مردم احساس خوبی بدهد.
زنان کارآفرین، دنیا را از دریچهی دیگری میبینند. آنها رویکرد متفاوتی را در مواجهه با مشکلات در پیش میگیرند و پروسهها را به روش خودشان پیش میبرند. کاملاً واضح است که آنها، واقعاً دنیا را تغییر خواهند داد.