از دست دادن تمرکز برای کسب و کارهای کوچک میتواند مفید باشد
از دست دادن تمرکز کاری خصوصا در کسب و کارهای کوچک میتواند اتفاقی ناگوار باشد. این حادثه میتواند مؤسسان را از هدف اصلی دور کند و موفقیت آنها را با تأخیر جدی روبرو سازد. البته این اتفاق عموما برای کارآفرینان میافتد. مسائلی بیاهمیت حواس آنها را از مأموریت اصلی پرت میکند؛ مسائلی که فایدهی چندانی برای کسب و کار نوپای آنها ندارد.
مثالی از این حواسپرتیها زمانی است که یک مشتری با سبک جدید پیدا میکنید که برای خدمترسانی به او باید تحقیقات بیشتری انجام دهید. در مورد دیگر ممکن است زمینهی کاری یا یادگیری جدیدی (مانند سخنرانی در جمع) پیدا و وقت خود را در آن صرف کنید. به هر حال هر یک از این اتفاقات میتواند باعث گم کردن مسیر و از دست دادن کامل تمرکز شود. سؤال مهم این است که یک کارآفرین چگونه باید با حواسپرتیها و مسائلی که تمرکز را از بین میبرند رفتار کند؟
حواسپرتی میتواند مفید باشد
در یک مثال قابل لمس، کریستوف کلمب را در نظر بگیرید. گفته شده است که او بهطور اتفاقی و با گم کردن مسیر، توانست قارهی آمریکا را کشف کند. پس نمیتوان تمام مواقعی را که تمرکز و هدفمان را گم میکنیم، سرزنش کرد. به بیان دیگر اگر یک کارآفرین همیشه به دنبال آن باشد که حواسپرتیها و اتفاقات متفرقه را طرد کند، ممکن است ایدههای جدید و بازارهای بکر را برای همیشه از دست بدهد.
راه حل کاربردی برای رویارویی با حواسپرتیهای کارآفرینی، دید باز و پذیرا در قبال آنها است. اگرچه نباید هیچگاه هدف اصلی شرکت و کسب و کار را فراموش کرد؛اما از این اتفاقات کوچک و عوامل ناشناخته، میتوان در جهت افزایش تفکر خلاقانه و کشف ایدهای جدید استفاده کرد.
چرا تمرکز را از دست میدهیم
برخی افراد، حواسپرتیها و عوامل از دست دادن تمرکز را نشانههایی قابل تأمل در کسب و کار میدانند. ممکن است در طول روز کاری، با اتفاقاتی مواجه شوید که تمایل به انجام آنها را بیشتر از انجام کارهای روزمره دارید. این موارد باعث از بین رفتن تمرکز میشوند؛ البته آنها احتمالا نشانههایی از خستگی از کار تکراری یا ساخت و توسعهی محصولات تکراری نیز هستند. شاید معنی این حواسپرتیها آن است که زمان تغییر و گسترش کسب و کار شما فرا رسیده است.
به هر حال هر یک از این موارد میتواند مسیر و هدفی جدید را پیش روی شما قرار دهد. وقتی یک مشتری از صنعتی جدید و با انتظاراتی جدید به سمت شما میآید، میتوان آن را فرصتی برای ورود به صنایع جدید و گسترش کسب و کار دانست. در مثالی دیگر ممکن است با پروژهی خدماتی تقریبا جدیدی روبرو شوید که در نهایت، به مسیری جذاب در کسب و کار تبدیل شود. به هر حال پیشنهاد میشود این موارد جدید و ناشناخته را بپذیرید و آنها را حتی برای مدت کوتاه امتحان کنید. فراموش نکنید که شما یک کسب و کار کوچک هستید و ایدههای جدید میتوانند عوامل رشد روزافزون شما را فراهم کنند.
چگونه با این موارد برخورد کنیم
با وجود توصیههای اعلامشده، پس از شناسایی عوامل از دست دادن تمرکز، تصمیمگیری در قبال آنها به شخصیت کارآفرین و فرهنگ سازمانی او وابسته است. اگر فردی هستید که به انتخاب یک هدف و مسیر بدون تغییر در رسیدن به آن اعتقاد دارید، باید تمام حواسپرتیها را ندیده بگیرید و تنها در مسیر همیشگی حرکت کنید. اما اگر از آن دسته افراد با توانایی هماهنگی با موارد جدید هستید، پیشنهاد میشود این عوامل را بپذیرید و برای مدتهای کوتاهی آنها را بررسی کنید.
البته برخی اوقات ما تنها به استراحتی کوتاه از کارهای تکراری روزمره نیاز داریم و پروژه و مشتری جدید، این امکان را برای ما فراهم میکند. میتوان تنها مدت کمی را به این موارد جدید اختصاص داد و سپس ادامهی مسیر روشن کارآفرینی را طی کرد.
برای تصمیمگیری بهتر در مورد موارد از بین برندهی تمرکز، میتوانید این سؤالها را در مورد آنها از خود بپرسید:
- آیا این مورد جدید در راستای اهداف کسب و کار من است؟
- آیا این یک حواسپرتی از مأموریت اصلی ما است؟
- آیا این مورد سودی برای ما دارد؟
- آیا از آن لذت میبرم؟
- آیا تمایل دارم این مورد جدید را با اهداف قلبی ادغام کنم؟
در نهایت، این احساس شما نسبت به عامل حواسپرتی است که مفید یا مضر بودن آن را مشخص میکند. همیشه به یاد داشته باشید که ما همگی انسان هستیم. از دست دادن تمرکز امری طبیعی در زندگی ما است. نکتهی مهم این است که این عوامل جدید را بررسی کنید و در نهایت، تصمیمی بگیرید که در راستای موفقیت بلندمدت کسب و کار باشد.
نظر شما چیست؟ آیا میتوان از حواسپرتیهای روزانه در جهت پیشرفت کسب و کار استفاده کرد؟