رابطه کار تیمی و سطوح موفقیت شرکت ها
آیا حس میکنید باوجود تمام تلاشها و انرژی بیوقفهای که برای ساخت کسبوکارتان صرف میکنید، هنوز نتوانستهاید به موفقیت رؤیایی خود دست پیدا کنید؟ چرا سطح موفقیتی که مطلوب نظر شما است، تا به این حد دور از دسترس به نظر میرسد؟
خبر بد اینکه احتمالاً کسبوکار شما، همهی پتانسیل خود را به مرحلهی اجرا نرسانده و اما خبر خوب اینکه شما تنها با یک تغییر جزئی میتوانید کسبوکارتان را از سطح خوب، به عالی ارتقا دهید.
تیم شما بزرگترین دارایی شما است
اگر بتوانید تیم را بهطور مؤثر و کارآمد مدیریت کنید، هیچ نتیجهی در پایان سال جدید برای شما غیرممکن نخواهد بود. هدف این است که تیمی داشته باشید که مثل یک ماشین روغنکاری شده، بهخوبی و بدون هیچ اصطکاکی کار کند. پیادهسازی تغییرات کوچکی که در این مقاله موردبحث قرارگرفته، کسبوکار شما را به طرز شگفتانگیزی بهبود خواهد داد. زمانی که مشکلی پیش میآید، خیلی سریع حلوفصل میشود. البته، این مدل تیمسازی و حل مسئله، مستلزم دو عنصر ضروری است. اولین مؤلفه، صداقت و شفافیت است.
بهترین نقش خود را بشناسید
برای شروع، باید بدانید که شما و تیم در هارمونی کامل به سر نمیبرید. مهم نیست که تا چه حد فکر میکنید از کارایی تیم آگاهید، زیرا در این زمینه همیشه جای پیشرفت وجود دارد. در همهی کسبوکارها مفاهیمی نظیر توصیف شغل، نقشها و مجموعهی مهارتهای فردی همیشه در حال تغییر هستند و اگر این تغییرات موردتوجه قرار نگیرند، به اختلاف آرا و ضعف نتایج منجر میشوند. برای هدایت کسبوکاری که بهخوبی یک ماشین سالم حرکت میکند، پیش از هر چیز باید بهترین نقش خود را بشناسید.
به این منظور باید یک محیط کار امن و حمایتی برای کارمندان فراهم کنید که در آن همهی اعضا، به صداقت و شفافیت پایبندند. این پروسه را با ارزیابی هرروزهی خودتان شروع کنید. آیا شما در این شغل خاص، بهترین هستید؟ آیا این نقش با مجموعهی مهارتها و نقاط قوت شما سازگار است؟ آیا میتوانید در یکی از زوایا، پیشرفت بیشتری داشته باشید؟ آیا در هیچکدام از مسئولیتها، احساس کمبود انرژی نمیکنید؟
در مرحلهی بعد تیم را تشویق کنید تا همین پروسه را طی کنند. آیا در حال حاضر اعضای تیم در بهترین جایگاهی قرار دارند که متناسب با مهارتهای آنها است؟ این سؤالات نقاط قوت و ضعف کارمندان را روشن میکند. با شناسایی و ارزیابی این نکات هم دینامیک کسبوکارتان را بهبود میدهید و هم ارتباطات درون تیمی را تقویت میکنید.
یک تیم منسجم تشکیل دهید
بهمنظور ایجاد یک تیم یکپارچه و منسجم، کافی نیست که عملکرد و اجرای اعضا را ارزیابی کنید، بلکه بهتر است بزرگترین نقاط ضعف و قوت آنها را نیز بررسی کنید. در جلسهی بعدی تیم، این سؤالات را مطرح کنید
جایگاه مناسب هر کارمند را پیدا کنید
ارزیابی و بازتعریف نقشها، محیط کار و استراتژیهای مدیریت کارمندان به بهبود کار تیمی، رهبری و حتی کل کسبوکار منجر میشود. سؤالات فوق، اعضای تیم را تشویق میکند نقاط قوت خود و همتیمیها را بهتر درک کنند و محیطی حمایتی و روابطی صادقانه ایجاد کنند.
یکی از افرادی که موفق شده تیمی کاملاً منسجم و هماهنگ را بهخوبی هدایت کند، ری دالیو بنیانگذار یکی از بزرگترین هج فاندهای جهان (صندوق پوشش ریسک سرمایهگذاری) یعنی بریجواتر اسوشیتس است. ری در بسیاری از مصاحبههای خود از نتایجی که شرکتش به کمک شفافیت رادیکال کسب کرده و همچنین الگوریتم تصمیمگیری آنها صحبت میکند. شما میتوانید برای آشنایی با افکار و ایدئولوژی ری، سخنرانی او را در Ted Talk، با عنوان «چگونه شرکتی بسازیم که در آن بهترین ایدهها برنده میشوند» مشاهده کنید. این ایدهها در کتاب او (Principles) نیز بهخوبی شرح دادهشدهاند.
به چشمانداز شرکت وضوح ببخشید
یکی دیگر از مؤلفههایی که به پیشرفت و حرکت سالم کسبوکار کمک میکند، وضوح بخشیدن به چشمانداز شرکت و توصیف آن برای همهی اعضا است. گینو ویکمن در کتاب «کشش» توضیح میدهد که اعضای تیم نهتنها باید چشمانداز شرکت را بهروشنی درک کرده باشند، بلکه باید همگی به سمت این اهداف حرکت کنند. سؤال این است که اگر کسی با یک پرسشنامه وارد شرکت شما شود و از تکتک کارمندان بپرسد چشمانداز، اهداف و مسیر شرکت چیست، آیا پاسخ همهی اعضا یکسان خواهد بود یا میان جوابها اختلافنظر دیده میشود؟ بسیار معدودند شرکتهایی که در آنها همهی کارمندان نگاهی هماهنگ و مشابه به اهداف نهایی داشته باشند و فعالیتهای خود را در همان جهت با یکدیگر همسو کنند. بااینوجود اگر میخواهید سیستم عملکرد کسبوکارتان را بهبود دهید، باید در سریعترین زمان ممکن، حداکثر هماهنگی را بین اعضای تیم برقرار کنید.
ارتباطات تیم را بر اساس یک زبان مشترک پایهگذاری کنید
واژهها، ابزارهای بسیار قدرتمندی هستند. اگر میخواهیم همهی اعضا به سمت اهداف مشترکی حرکت کنند، باید چشمانداز و اهداف را با زبانی مشترک و واژههای توصیفی هوشمندانهای برای آنان شرح دهیم. بهعنوانمثال وقتی وظیفهی آقای الف، ارائهی مؤثرترین خدمات مشتری است و وظیفهی آقای ب، تلاش برای ارائه خدمات حمایتی تعریف میشود؛ ما درواقع با دو نقش مشابه مواجهیم که چالشها و اولویتهای متفاوتی را برای خود تعریف میکنند. وضوح بخشیدن به چشمانداز شرکت، کلید موفقیت نهایی است. حالا از خودتان بپرسید که تا چه حد برای تحقق این امر تلاش کردهاید؟
درحالیکه پیشازاین از ضرورت یکپارچگی تیم صحبت کردیم، باید تأکید کنیم که بدون خلق یک زبان مشترک، نمیتوانیم امیدی به هماهنگی و یکپارچگی تیم داشته باشیم. برای تعریف و توصیف هدف و چشمانداز، وقت کافی بگذارید و مطمئن شوید اعضای تیم، کاملاً نقش خود را در رسیدن به این مقاصد مشترک، درک کردهاند.
کار تیمی خوب، به همکاری رؤیایی تبدیل میشود
در پایان، شما میخواهید که استراتژیهای کسبوکارتان را برای رسیدن به موفقیتی که شایستهی آن هستید، طراحی کنید. در این راه باید صداقت و شفافیت را بهعنوان مهمترین ارزشهای سازمانی، در شرکت حاکم کنید و چشمانداز تیم و نقش اعضا را در دستیابی به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت بهطور واضح و روشن بیان کنید. کار تیمی هوشمندانه، همان فاکتوری است که شرکتهای عالی را از شرکتهای خوب متمایز میکند.