چرا گوگل بیش از فیسبوک حریم شخصی ما را به مخاطره میاندازد
رسوایی اخیری که در هفتههای گذشته گریبانگیر فیسبوک شد، بهروشنی نشان داد که صنعت بازاریابی اینترنتی تا چه حد میتواند برای حریم شخصی و سلامت ما خطرناک باشد. این شبکهی اجتماعی به همین دلیل در هفتههای اخیر در کانون توجه رسانهها قرار داشت. جنجالهای شکلگرفته پیرامون این رسوایی کاملا قابل توجیه است؛ اما فیسبوک تنها یک پای قضیه محسوب میشود. در واقع اگر قرار باشد نسبت به دادههایی که شرکتها بدون آگاهی یا رضایت مستقیم ما جمعآوری میکنند نگران باشیم، گوگل از هر نظر تهدید بسیار بزرگتری بهحساب میآید. حجم اطلاعاتی که این شرکت جمعآوری میکند، نحوهی ردیابی کاربران و مقدار زمانی که افراد در سایتها و اپلیکیشنهای گوگل سپری میکنند، بسیار گستردهتر از فیسبوک است.
مقررات جدید به خصوص در اروپا، گوگل و دیگر شرکتها را ناگزیر میکند نحوهی کارکرد خود را بیش از پیش بازگو کنند و در پی دریافت مجوزهای بیشتری از کاربران باشند. با در نظر گرفتن این انتخاب، بسیاری از افراد احتمالا با معاوضهی دادههای شخصی در قبال دریافت خدمات مشکلی ندارند. با این حال تا به امروز تعداد معدودی از ما به میزان گستردگی دادههایی که از ما جمعآوری و به کار گرفته میشود، پی بردهایم. آرویند نرایانان، دانشمند علوم کامپیوتر و استادیار دانشگاه پرینستون، میگوید: «یک مشکل سیستماتیک وجود دارد و محدود به فیسبوک نیست.» به عقیدهی وی، مشکل بزرگتر این است که مدل کسبوکار این شرکتها منجر به نقض حریم شخصی میشود. هرچند اکنون توجهات =تا حد زیادی به فیسبوک معطوف شده است؛ اما ما نباید در این میان از نقش گوگل غافل شویم.
گوگل چگونه دادهها را جمعآوری میکند
قانونگذاران و رسانهها از فیسبوک دربارهی اصطلاح «پروفایل سایه» و دادههایی که این شرکت از افراد فاقد حساب کاربری این شبکهی اجتماعی جمعآوری میکند، سؤال کردهاند. فیسبوک بهصورت مستقیم این اصطلاح را به کار نمیبرد؛ اما جمعآوری اطلاعات افرادی که در این شبکهی اجتماعی حضور ندارند، تأیید کرده است.
چندلر گیونز، مدیرعامل ترکآف (شرکت توسعهدهندهی نرمافزارهای مخصوص مقابله با جعل هویت)، میگوید: «این احتمال وجود دارد که گوگل نیز دست کم بهاندازهی فیسبوک دارای پروفایل سایه باشد.» گوگل به تمام افراد فارغ از اینکه حساب کاربری گوگل داشته باشند یا نه، اجازه میدهد خود را از قرارگیری در معرض تبلیغات مصون نگاه دارند. با این حال این شرکت همچون فیسبوک، کماکان به جمعآوری دادههای کاربران ادامه میدهد.
اگر قانونگذاران واقعا خواهان این هستند که از بازاریابی اینترنتی و جمعآوری داده آگاهی کامل پیدا کنند، احتمالا باید با ساندار پیچای، مدیرعامل گوگل صحبت کنند. (تصویر: پیچای از سخنرانان مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس.)
گوگل آنالیتیکس با فاصلهی بسیار زیاد برترین پلتفرم تحلیل (آنالیز) وب بهحساب میآید. این پلتفرم برای تحلیل وضعیت نزدیک به یکدوم از وبسایتهای بزرگترین شرکتهایی آمریکایی به کار برده میشود و در مجموع به ۳۰ تا ۵۰ میلیون وبسایت دسترسی دارد. گوگل آنالیتیکس فارغ از آنکه به آن وارد شوید یا نه، شما را ردیابی میکند.
در همین حال، ردیابی میلیونها نفری که در گوگل حساب کاربری دارند به روشهای بیشتری انجام میشود. در سال ۲۰۱۶، گوگل شرایط استفاده از خدمات خود را تغییر داد و امکان ترکیب مجموعه دادههای تبلیغاتی و ردیابی را با اطلاعات قابل شناسایی شخصی از حسابهای کاربری خود فراهم کرد.
از جمله دیگر دادههایی که گوگل به وسیلهی گوگل آنالیتیکس و دیگر منابع به دست میآورد، میتوان به تاریخچهی جستجو و وبگردی، اپلیکیشنهایی که نصب کردهایم، اطلاعات جمعیتی نظیر سن و جنسیت و فروشگاههایی که در دنیای واقعی برای خرید به آنها سر زدهایم، اشاره کرد. گوگل مدعی است که از دادههای مربوط به طبقهبندیهای حساس نظیر نژاد، دین، گرایش جنسی یا سلامتی استفاده نمیکند. از آنجایی که گوگل به ردیابی بین دستگاهی متکی است، میتواند کاربران را فارغ از دستگاهی که برای ورود به حساب کاربری استفاده میکنند، ردیابی کند.
به همین دلیل گوگل و فیسبوک برترین شرکتهای فعال در عرصهی بازاریابی اینترنتی بهحساب میآیند. آنها با تزریق حجم عظیمی از دادههای شخصی ما به جدیدترین فناوری هوش مصنوعی، میتوانند بدون آنکه ما داوطلبانه اطلاعات شخصی خود را بازگو کنیم، هویت واقعی و مکان ما را بهدقت تشخیص دهند.
گوگل حتی از طریق بازارهای تبلیغاتی برتر خود نیز اقدام به جمعآوری بیش از پیش داده میکند. تقریبا نزدیک به ۴ هزار دلال اطلاعات در ایالات متحده، بهصورت دستهجمعی از همهی آن دادههایی که ترجیح میدهیم کسی نداند، آگاهی دارند. برای مثال آنها از اینکه ما باردار هستیم، طلاق گرفتهایم یا حتی اقدام به کاهش وزن کردهایم یا نه، بهخوبی مطلع هستند. گوگل با برخی از این دلالها بهصورت مستقیم همکاری میکند؛ اما میگوید مراقب است که هیچ فردی بر اساس اطلاعات حساس هدفگیری نشود.
غرفهی اندروید در کنگرهی جهانی موبایل در بارسلون اسپانیا
دلالان اطلاعات میتوانند این اطلاعات را به شرکتهای بیمه، کارفرمایان و هرکس دیگری که احتمالا به آنها علاقهمند باشد، بفروشند؛ اما بسیاری از مشتریان آنها را بازاریابهایی تشکیل میدهند که نیازمند مؤلفهای دیگر یعنی هوش مصنوعی گوگل هستند. این هوش مصنوعی مخاطبانی را که شبیه به همان افراد یافتشده در دادههای دلالان باشند، هدفگیری میکند.
اندروید چگونه دادهها را هدایت میکند
گوگل بزرگترین شرکت جمعآوریکنندهی داده در دستگاههای موبایل محسوب میشود و از طریق دو میلیارد دستگاه اندرویدی فعال در سراسر جهان به انجام این کار میپردازد. وودرو هارتزوگ، استاد حقوق و علوم کامپیوتر در دانشگاه نورتایسترن، میگوید:
از آنجایی که سیستمعامل اندروید در جمعآوری دادههای ما به شرکتها کمک میکند، در صورتی که مجموعهی این دادهها بعدا بهصورت نامناسبی مورد استفاده قرار گیرد، بخشی از تقصیر آن متوجه گوگل خواهد بود.
یک مثال خوب در این باره، جمعآوری تاریخچهی تماس و پیامهای کوتاه کاربران اندروید توسط فیسبوک است. با این حال، فیسبوک هرگز امکان انجام چنین کاری در دستگاههای آیفون نداشته است؛ زیرا سیستمعامل آنها به گونهای طراحی شده که چنین سطحی از دسترسی را برای جمعآوری داده نمیدهد. سیستمعامل اندروید گاهی به اپلیکیشنها اجازه میدهد بدون آنکه نسبت به نحوهی بهکارگیری احتمالی دادهها به کاربران هشدار بدهند، درخواست دسترسی به حجم بالایی از دادههای آنها داشته باشند. توسعهدهندگان برای آنکه اپلیکیشن خود را در فهرست فروشگاه نرمافزاری اندروید قرار بدهند، باید تأیید کنند که تنها دادههای مورد نیاز را درخواست میکنند. با این حال، این مسئله موجب نمیشود که آنها دادههای «مورد نیاز» را برای اهداف بیشتر به کار نگیرند.
طراحان، شیوهای که بازاریابها و توسعهدهندگان با استفاده از آن به فریب کاربران میپردازند و ما را در مسیر واگذاری دادههایمان قرار میدهند، «الگوهای تاریک» مینامند؛ روشهایی که از نقایص و محدودیتهای شناختی ما سوءاستفاده میکنند.
گوگل آنچه آن را درخواستهای فریبنده برای دسترسی به دادههای کاربران مینامد، (نظیر لینکهای قابل کلیک مشکوک) ممنوع کرده است. اما اهالی مانتین ویو خودشان از الگوهای تاریک بهره میگیرند تا افراد را به استفاده از اپلیکیشنهای اختصاصی خود برای انجام اموری نظیر ارسال ایمیل یا وبگردی ترغیب کنند.
اپلیکیشن جیمیل در اندروید درخواست خود مبنی بر موافقت با دسترسی به دوربین و میکروفون دستگاه را آن قدر تکرار میکند تا کاربران با آن موافقت کنند. به نحو مشابهی، گوگل مپس نیز از کاربران اندروید میخواهد خدمات مکانی را فعال کنند که البته از منظر مکانیابی قابل توجیه است؛ اما در عین حال کاربر را در معرض تبلیغات هدفمند جغرافیایی نیز قرار میدهد.
تمام موارد یادشده بهظاهر با موافقت کاربر انجام میشود؛ اما آنطور که دکتر نرایانان میگوید، بهسختی میتوان دریافت چگونه یک متخصص میتواند به درخواست دسترسی به دادههای معمول، بهصورت معنادار و آگاهانه رضایت دهد.
قوانین جدید اتحادیهی اروپا در زمینهی حریم شخصی شرکتها را وادار میکند تمام کاربران را از ماهیت دادههای جمعآوریشده و نحوهی بهکارگیری آنها آگاه کنند. اما در اغلب موارد، گوگل مسئولیت به دست آوردن مجوز جمعآوری دادهها را بر دوش تبلیغکنندگان قرار میدهد.
آیا گوگل قبول مسئولیت خواهد کرد
نپذیرفتن مسئولیت از سوی گوگل، به خاطر ناآگاهی این شرکت از مدل کسبوکارش نیست. گوگل با قانون پیشنهادی حفظ حریم شخصی مصرفکننده در کالیفرنیا مخالفت میکند؛ زیرا آن را مبهم و غیر قابل اجرا میداند. این قانون به ۳ طریق از مصرفکنندگان حمایت میکند. اول داشتن حق درخواست از کسبوکارها برای عدم اشتراکگذاری و عدم فروش اطلاعات شخصی. دوم حق اطلاع از اینکه دادههای شما به کجا فروخته شده و با چه کسی به اشتراک گذاشته شده است و و سوم حق اطلاع از اینکه تأمینکنندگان خدمات شما از اطلاعات شما حفاظت میکنند. حتی فیسبوک نیز به مخالفت با این قانون برخاسته است.
راه حل احتمالا ساده است؛ برای مثال میتوانیم ابزارهای بهتری بسازیم تا نسبت به آنچه انتخاب میکنیم، درک روشنی داشته باشیم. اگر شرکتها انتخابهای روشنی در اختیار کاربران قرار دهند، احتمالا اغلب افراد با جمعآوری دادههایشان مشکلی نخواهد داشت؛ اما احتمال مخالفت آنها نیز درست به همان اندازه وجود دارد؛ مخالفتی که به احتمال زیاد میتواند درآمد خالص گوگل را تحت تأثیر قرار دهد.