ترس از شکست و احساس گناه از پیروزی، عوامل اصلی عدم موفقیت

جمعه ۲۹ تیر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۰
مطالعه 4 دقیقه
برخی رفتارها و تفکرات موسسان کسب‌وکارها به‌صورت نامشخص روی مسیر شرکت تاثیر گذاشته و باعث موفقیت یا شکست آنها می‌شود.
تبلیغات

مسیر حرکت شرکت‌ها از حالت استارتاپ به موفقیت‌های بزرگ هیچ‌گاه هموار نیست. در مسیر فراز و فرودهای کسب‌وکارها، افراد معدودی سطح پایدار موفقیت یا منابع مالی فراوان را تجربه خواهند کرد. در این میان کار زیاد، تعهد و استعداد مهم هستند اما درگیری میان موفقیت و شکست، بسیاری کارآفرینان را در مراحل میانی گرفتار می‌کند.

درگیری میان شکست و موفقیت برای مدیرانی پیش می‌آید که به‌خاطر شرایط محیطی و اجتماعی، درک صحیحی از «موفق بودن» ندارند. اگرچه این درگیری عموما برای افرادی که به اهدافشان نمی‌رسند پیش می‌آید، حتی افراد فوق موفق هم در معرض ترس از شکست و احساس گناه از پیروزی هستند.

کپی لینک

ترس از شکست

ترس از شکست تا حدودی محرک افراد است اما می‌تواند آنها را به بیراهه نیز ببرد. ترس بیش از اندازه مشکلات و موانعی را بر سر کسب‌وکار شما ایجاد خواهد کرد. استرس ناشی از ترس باعث می‌شود از ریسک‌ها فرار کرده و فرصت‌ها را نادیده بگیریم؛ چرا که افراد ترسو ترجیح می‌دهند از شکست اجتناب کنند تا این که یک قدم به جلو برداشته و شانس شکست را متحمل شوند.

فشار برای پیروزی نیز اثر عکس خواهد داشت. در اثر این احساس، شما ریسک‌های زیادی متحمل می‌شوید تا با پیروزی‌های مکرر احتمالی جلوی شکست را بگیرید. در نتیجه تصمیمات شما به سرعت اتخاذ شده و سرمایه را با هراس خرج می‌کنید.

Why Most Startups Fail (And What You Can Learn From It)

در هر دو موقعیت بالا شما با ترس و کمبود احساس اعتماد به نفس کار می‌کنید که در نهایت نتایجی به بار خواهد آورد که نشان‌دهنده‌ی شک شخصی شما و ناامیدی از مسیر پیش رو خواهد بود. کارشناسان می‌گویند نگرش ذهنی رهبر هر سازمان، نشان‌دهنده‌ی موفقیت یا شکست احتمالی آن در آینده است. رهبری که با ترس از شکست کار می‌کند، در ذهنش خود را شکست‌خورده می‌بیند. او تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا شکست را از دنیای اطراف خود مخفی کند. در این مسیر حتی فرصت لذت بردن از تلاش‌ها برای پیشرفت شرکت نیز از بین می‌رود.

ترس از شکست، ریسک کردن را از ذهن مدیران خارج می‌کند

برای این که احساس ترس از شکست را در خود جستجو کنید، به یکی از شرایط دشوار پیشین شرکت فکر کنید. به‌عنوان مثال زمانی که پول کافی نداشته‌اید، از رقیبی در بازار شکست خورده‌اید یا یکی از بهترین کارمندان شرکت را ترک کرده است. قطعا تمامی این حالت‌ها بازخوردهایی احساسی دارند اما ترس مخرب زمانی است که نگران دیدگاه و نظر دیگران در مورد خودتان به‌عنوان رهبر باشید. یک رهبر ترسو از کمبود منابع مالی نمی‌ترسد بلکه نگران تفکر دیگران در مورد شکست خودش است.

کپی لینک

احساس گناه از پیروزی

انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستند و جامعه‌ی اطرافشان تاثیر مستقیمی در رفتارها و عقایدشان دارد. شما به صورت ناخودآگاه شبیه اطرافیان خود عمل کرده و سطح موفقیت و پیشرفت آنها را الگوبرداری می‌کنید. حال اگر پس از مدتی به خاطر تلاش و پیشرفت موفق شده و به سطح بالاتری از جامعه‌ی گذشته برسید، احساس بر هم زدن داینامیک آن جامعه را دارید. به بیان دیگر حتی با این که اطرافیان از موفقیت شما خوشحال هستند، چون بالاتر از آنها قرار گرفته‌اید، احساس گناه خواهید کرد؛ چرا که اطرافیان و خانواده، آن‌چه شما دارید را ندارند.

Anxiety

شاید احساس کنید که اطرافیان و کسانی که در طول زندگی همراهتان بوده‌اند را نادیده گرفته‌اید. پس از موفقیت شما محل زندگی خود را تغییر می‌دهید، بیشتر از روابط اجتماعی کار می‌کنید و دوست‌های جدید با رویاهایی بزرگتر از دوستان قدیمی خواهید داشت. در این شرایط شاید حاضر شوید موفقیت خود را قربانی برگشتن به شرایط و دوستان قبلی خود بکنید.

ریشه‌ی هر دو مورد گفته شده یعنی ترس از شکست و احساس گناه از پیروزی، در تفکر دیگران از ما قرار دارد. اکثر افراد هدف از موفقیت را تفکر محترمانه و عالی اطرافیان از خود نمی‌دانند اما به‌صورت ناخودآگاه به سمت آن حرکت می‌کنند. بهترین راه‌حل در برابر این دو مسئله، آگاه بودن از آنها و اجازه ندادن به این احساسات برای شکل‌دهی تصمیمات کاری است.

در نهایت همیشه به یاد داشته باشید که چرا کارآفرین شدید. آیا این کار را تنها برای موفقیت شخصی انجام می‌دهید؟ اگر چنین هدفی دارید هیچ‌گاه راضی نخواهید شد. هدفی بزرگتر پیدا کنید و در تمام تصمیم‌گیری‌ها به آن توجه کنید. وقتی هدفی فراتر از خودتان داشته باشید، همیشه حس موفقیت خواهید داشت و تفکر و صحبت‌های دیگران برایتان بی‌معنی خواهد شد.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات