اجتناب از تنش بین نسل‌های مختلف نیروی کار

سه‌شنبه ۲ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۳:۳۰
مطالعه 6 دقیقه
مسئله‌ی اختلاف‌نظر بین نسل‌های مختلف نیروی کار، نباید مانع از پیشرفت تیم شود. کلید رفع این مشکل، ارزشمند دانستن تمام افرادی است که در کنار هم کار می‌کنند.
تبلیغات

لینا دیوی نویسنده، متخصص رهبری و بنیان‌گذار شرکت 3COze در مقاله‌ای می‌نویسد:

نخستین باری را که به‌عنوان یک مدیر؛ احساس پیری کردم به یاد می‌آورم. تقریباً ۱۰ سال پیش بود. با تیم جدیدم سر میز ناهار نشسته بودیم و برای آن‌ها خاطره‌ی اولین باری که در دوران کودکی، با پول خودم یک صفحه‌ی گرامافون خریده بودم را تعریف می‌کردم. یکی از اعضای تیم که ده سال از من جوان‌تر بود با نگاهی حیرت‌زده از من پرسید: «صفحه‌ی گرامافون؟» او هرگز در زندگی‌اش یک تک آهنگ هم از گرامافون نشنیده بود. در همین تیم، یکی از دستیاران که ۳۰ سال از من مسن‌تر بود، شروع به صحبت کرد و اولین آلبوم‌های موسیقی را که در کودکی شنیده بود، نام برد. عجیب بود که من هم تابه‌حال اسم این آهنگ‌ها را نشنیده بودم. طی چند سال بعد، مسائل متعددی را در این تیم تجربه کردم که آن‌ها را «مشکلات بین نسل‌ها» می‌نامم. این تجربیات باعث شد چند درس مهم در مورد نسل‌های مختلف نیروی کار یاد بگیرم.

مهم‌ترین درس این است که به پیشینه‌ی کلیشه‌ها نگاه کنید. اختلاف بین نسل‌ها موضوعی واقعی است، ولی ما غالباً دوست داریم همه‌چیز را به افراط‌وتفریط بکشیم. برخی از رفتارها و نگرش‌هایی که آن‌ها را به اختلاف نسل‌ها نسبت می‌دهید، ممکن است صرفاً ناشی از این باشد که کارمند دیگری، در سن و مرحله‌ی متفاوتی از زندگی نسبت به شما است. یک کارمند ۲۳ ساله، پس‌ازاینکه ۴۰ سال کار کرد، مثل یک کارمند ۶۳ ساله رفتار می‌کند.

البته سن و مراحل زندگی، گویای همه‌چیز نیست. اگر شما چند جوان بیست‌و چندساله در تیم خود داشته باشید، تعجب می‌کنید که آن‌ها تا چه حد باهم متفاوت‌اند. عمده تفاوتی که در میان جوانان مختلف می‌بینیم، به اختلاف نسل ارتباطی ندارد. تفاوتی که بین افراد یک نسل وجود دارد، بسیار بیشتر از اختلاف بین نسل‌ها است. زمانی که می‌خواهید نگرش هر یک از اعضای تیم را بررسی و تحلیل کنید، باید علاوه بر نسل، سن و مراحل زندگی، شخصیت فردی آن‌ها را نیز در نظر بگیرید. هرگز اعضای تیم را برحسب سالی که متولدشده‌اند، گروه‌بندی نکنید.

Generational Tension

در مرحله‌ی بعد، فراتر از کلیشه‌ها به دنبال شواهدی باشید که علت مشکل فعلی را توضیح دهند. چرا یک همکار یا هم‌تیمی می‌خواهد رهبری شما را به چالش بکشد؟ اگر می‌بینید آن‌ها در مقابل رهبری شما مقاومت می‌کنند، بجای اینکه ناامید شوید با آن‌ها همدلی کنید. اگر رهبری افرادی را به عهده‌دارید که از شما خیلی مسن‌تر هستند، شاید نگرانی آن‌ها زیاد غیرمنطقی نباشد. زیرا سبک رهبری شما با فرهنگ حرفه‌ای آن‌ها متفاوت است، یا به‌سادگی کارها را به شیوه‌ای متفاوت با آن‌ها انجام می‌دهید. از طرف دیگر ممکن است ناراحتی آن‌ها به سبک مدیریتی شما مربوط نباشد. شاید آن‌ها به جوان بودن شما واکنش نشان می‌دهند، چراکه به آن‌ها یادآوری می‌کند روی بخش نزولی نمودار حرفه‌ای خود قرارگرفته‌اند. پذیرش این واقعیت، کار آسانی نیست.

اما اگر کارمندانی را مدیریت می‌کنید که از شما بسیار جوان‌تر هستند، با چالش‌های کاملاً متفاوتی روبرو هستید. شاید آن‌ها احساس می‌کنند سبک رهبری شما بسیار آهسته، محتاطانه و حتی سخت‌گیرانه است و شما به آن‌ها اجازه نمی‌دهید فرصت بیشتری به دست آورند.

صرف‌نظر از این که شکاف نسل‌ها در چه جهتی است، یعنی از کارمندان خود بزرگ‌تر یا کوچک‌تر هستید، از آن‌ها سؤالات بامفهوم و متفکرانه‌ای بپرسید. آن‌ها چه احساسی دارند؟ برای چه چیزی ارزش قائل‌اند؟ هرچه سؤالات بیشتری بپرسید و گفتمان بیشتری داشته باشید، بهتر متوجه می‌شوید که اعضای تیم شما را چگونه قضاوت می‌کنند و علت مقاومت و واکنش‌های آن‌ها چیست.

قضاوت یک خیابان دوطرفه است. درست همان‌طور که کارمندانتان شما را قضاوت می‌کنند، احتمالاً شما هم پیش خودتان آن‌ها را مورد قضاوت قرار می‌دهید. بسیار مهم است که کلیشه‌ها و فرضیات ذهنی خودتان را کنار بگذارید. تا زمانی که فرضیات و تعصب‌های غلط را حذف نکنید، قضاوت مانع از ایجاد روابط قوی با کارمندان خواهد بود. به‌عنوان‌مثال آیا تصور می‌کنید کارکنان مسن‌تر، درک کمتری از تکنولوژی دارند؟ در این صورت باید کلیشه‌ی «انسان مسن، تکنوفوب است» را از قاموس ذهنی خود پاک‌کنید.

مدتی وقت بگذارید و فکر کنید که در طول سال‌ها، چه تصویری با چه ویژگی‌هایی از نسل جوان و پیر در ذهن خودساخته‌اید. سپس به تک‌تک افراد تیم خود فکر کنید. متوجه می‌شوید که کلیشه‌های ذهنی شما با همه‌ی افراد مطابقت ندارد. شما باید هر شخص را بر اساس نقاط قوت و ضعف او مدیریت کنید.

Generational Tension

نکته‌ی بدیهی این که همه‌ی کارمندان در هر سنی که باشند، می‌خواهند مورد ارزش و احترام قرار بگیرند. اگر سبک مدیریتی شما به‌طور مستقیم یا حتی ضمنی، این سیگنال را ارسال می‌کند که برای کارمندان ارزشی قائل نیستید، خیلی زود آثار خدشه‌دار شدن احساس آن‌ها را مشاهده می‌کنید: مقاومت، انزوا، خشم، یا نافرمانی. تعامل با اعضای تیم، نقطه‌ی شروع خوبی برای شما است. با آن‌ها معاشرت کنید و نشان دهید که آن‌ها را ارزشمند می‌دانید. از کارمندان مسن‌تر بپرسید:

  • در طول مدتی که با این شرکت کار کرده‌اید، پیشرفت تیم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
  • شما فرهنگ‌سازمانی را به‌خوبی می‌شناسید. فکر می‌کنید چگونه می‌توانیم با موفقیت این تحولات را پشت سر بگذاریم؟
  • در مورد رویکرد جدید تیم چه چیزی شما را نگران می‌کند؟

سپس به پاسخ آن‌ها با دقت گوش دهید. در مورد کارمندان جوان‌تر، روی ذهن باز و دیدگاه جدید آن‌ها سرمایه‌گذاری کنید. از آن‌ها بپرسید:

  • به کدام ویژگی این شرکت علاقه داشتید که به ما ملحق شدید؟
  • تاکنون با چه ایده‌های خوبی مواجه شده‌اید که می‌توانیم آن‌ها را اینجا هم اعمال کنیم؟
  • چه چیزهایی می‌توانید به من یاد بدهید و چگونه می‌توانید کمک کنید تا عصر دیجیتال را بهتر درک کنم؟

اگر به پاسخ جوانان توجه کنید، نکات بسیار مفیدی یاد می‌گیرید.

Generational Tension

نکته‌ی مهم گفتگوهای فوق، این نیست که هرکسی می‌تواند هر کاری که دوست دارد انجام دهد. بلکه این است که شما مقاومت و چالش‌های بالقوه‌ای را که ممکن است با آن مواجه شوید، بهتر درک کنید و حمایت کارمندان را به دست آورید.

  • با توجه به صحبتی که کردید و شناختی که از تیم دارید، فکر می‌کنید چگونه این پروسه بهتر جواب می‌دهد؟
  • با توجه به دیدگاهی که مطرح کردید، شما چه نقاط قوتی را به تیم اضافه می‌کنید؟
  • شما چه نقشی را در حمایت از این تغییرات به عهده می‌گیرید؟

هرکدام از این سؤالات باعث می‌شود کارمندانی که پیش‌ازاین با شما مخالف بودند، به شیوه‌ای سازنده با تیم همکاری کنند. اکثر افراد پیر و جوان، هنگامی‌که می‌بینند ایده‌هایشان در عمل به کار گرفته‌شده، مقاومت خود را کنار می‌گذارند و به مشارکت روی می‌آورند.

درنهایت ممکن است درصد کمی از کارمندان، از تعاملات اجتناب کنند. مهم نیست شما چه راهکاری را امتحان می‌کنید، آن‌ها درهرصورت از مخالفت دست برنمی‌دارند. با این افراد، صرف‌نظر از اینکه جوان هستند یا مسن، مثل سایر چالش‌های مدیریتی رفتار کنید.

وقت آن رسیده که از فکر کردن به مشکلات، تحت عنوان «اختلاف نسل‌ها»، دست بکشیم. اگر شما به‌طورکلی با یک نسل مشکل‌دارید، این موضوع به تعصبات شخصی خودتان برمی‌گردد. اگر با یکی از کارمندان، که اتفاقاً هم‌نسل شما نیست، به مشکل برخورده‌اید، صرفاً با یک کارمند دچار اختلاف‌نظر شده‌اید. واقعاً وقت آن رسیده که از مطرح کردن اختلاف نسل‌ها، به‌عنوان بهانه‌ای که ما را از یکدیگر دور می‌کند اجتناب کنیم و روابط واقعی و نزدیک را بنا بگذاریم.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات