معرفی چهار مدل فرهنگ سازمانی شرکت

پنج‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۰
مطالعه 4 دقیقه
فرهنگ سازمانی شرکت توسط مدیرعامل ساخته و مدیریت می‌شود و به رفتار کارمندان در شرایطی گفته می‌شود که رئیس در محیط حضور نداشته باشد.
تبلیغات

اگر هنوز به فرهنگ سازمانی شرکت خود فکر نکرده‌اید بهتر است سریع‌تر دست به کار شوید. فرهنگ سازمانی که روی مشتری و رضایت آن تمرکز کرده باشد بهتر از فرهنگ سازمانی است که روی عملکرد شرکت متمرکز شده باشد. فرهنگ سازمانی یعنی زمانی که مدیرعامل شرکت حضور نداشته باشد کارمندان در حال انجام چه کاری هستند. البته فرهنگ سازمانی در استارتاپ‌هایی که تیمی از افراد، ۸۰ تا ۱۰۰ ساعت در هفته کنار یکدیگر کار می‌کنند نیازی به تعریف ندارد و بیشتر در شرکت‌هایی معنا پیدا می‌کند که تعداد کارمندان زیاد است و رئیس شرکت هر ساعت نظارت دقیقی روی کارشان ندارد. با این حال فرهنگ سازمانی را می‌توان به چهار دسته طبقه‌بندی کرد که در ادامه‌ی این مقاله‌ی زومیت به بررسی بیشتر آن‌ها می‌پردازیم.

۱- فرهنگ سازمانی مشتری مدار

فرهنگ سازمانی مشتری مدار می‌کوشد محصول و خدمات مورد نیاز مشتری را با کمترین قیمت فراهم کند. شرکت‌هایی با این مدل فرهنگ دنبال کارمندان با انگیزه‌ای هستند که دنبال ارائه‌ی محصولات نوآورانه بوده و تعداد مشتری‌های شرکت را افزایش دهد. کارمندانی که با سایر همکاران خود دائم در تعامل هستند و تلاش می‌کنند مشتری‌های شرکت را راضی نگهدارند.

به‌عنوان مثال شرکت آمازون همواره دنبال راهی برای بالا بردن ارزش مشتری است. درنتیجه جف بزوس، بنیان‌گذار و مدیرعامل آمازون فرهنگ این شرکت را بر مبنای قیمت پایین و کیفیت خدمات به مشتری شکل داده است. او برای اینکه نشان دهد علاقه‌ای به هدر دادن پول ندارد، سفارش داده است تمام میزهای شرکت از بازمانده‌ی درب‌های خانه‌های قدیمی ساخته شود. کارمندانی که دوست ندارند میز کارشان درب‌های استفاده شده باشد، مدت زیادی در این شرکت دوام نخواهند آورد.

culture

۲- فرهنگ سازمانی عملکرد گرا

فرهنگ سازمانی عملکرد گرا برای هر شخص اهداف خاصی را مشخص می‌کند و انتظار دارد عملکرد هر فرد در راستای رسیدن به این اهداف تنظیم شود. این مدل فرهنگ سازمانی به اندازه‌گیری عواملی تمرکز می‌کند که مدیرعامل شرکت معتقد است برای سرمایه‌گذار استارتاپ اهمیت بیشتری دارد: رشد درآمد شرکت. کارمندانی که بتوانند در ارزیابی عملکرد سه ماهه نظر مدیرعامل شرکت را جلب کنند پاداش داده می‌شوند و کارمندانی که نتوانند، سریعا اخراج می‌شوند.

شرکت‌های مبتنی بر فرهنگ عملکرد گرا معمولا عوارض جانبی منفی دارند. به‌عنوان مثال عده‌ای از مدیران برایشان مهم نیست این نتایج به چه قیمتی حاصل می‌شوند. بنابراین گاهی اوقات کارمندان با آسیب زدن به سایر کارمندان و مشتری‌ها نتایج مطلوب کسب می‌کنند و بابت رفتار نامناسب خود مجازات نمی‌شوند.

شرکت نتفلیکس خودش را نه یک خانواده بلکه یک تیم ورزشی می‌داند و برای انجام هر کار دنبال با استعدادترین کارمندان است. درنتیجه کارمندانی که نتوانند انتظاراتشان را برآورده کنند اخراج می‌شوند. به نظر می‌رسد این شرکت تا امروز از مزایای فرهنگ سازمانی عملکرد گرا به خوبی بهره‌مند شده و عوارض جانبی آن را به حداقل رسانده است. رید هستینگز، مدیرعامل شرکت نتفلیکس در سال ۲۰۱۵ اعلام کرده است این شرکت دنبال استخدام با استعدادترین افراد برای هر بخش است و محیطی را فراهم کرده که به این افراد انگیزه می‌دهد و ماندگاری آن‌ها را در شرکت بالا می‌برد. او همچنین اعلام کرده است کارمندانی که به نظر مدیر بخش ارزش نگهداری نداشته باشند بلافاصله با شخص دیگری جایگزین خواهند شد.

۳- فرهنگ سازمانی کارمند محور

فرهنگ سازمانی کارمند محور بخش عمده‌ای از تمرکز خود را روی بهبود توانمندی کارمندان می‌گذارد. این شرکت‌ها اغلب دنبال استخدام افرادی با روحیه‌ی کارآفرینی هستند و آن‌ها را به توسعه‌ی مهارت‌ها و مسئولیت‌ها تشویق می‌کنند. بزرگ‌ترین ریسک شرکت‌هایی با فرهنگ سازمانی کارمند محور این است که شرکت برای رشد و توسعه‌ی مهارت‌های کارمندان خود تلاش می‌کند و درنهایت این افراد با پیشنهادی بهتر توسط رقبا استخدام می‌شوند.

به‌عنوان مثال شرکت Agiloft کارمندان خود را به لذت بردن از زندگی شخصی تشویق می‌کند. مدیرعامل این شرکت گفته است:

ما به کارمندانمان اجازه می‌دهیم از زندگی شخصی خود لذت ببرند و آن‌ها را به بیش از ۴۵ ساعت کار در هفته تشویق نمی‌کنیم. همچنین با توجه به عملکرد هر کارمند به او پاداش می‌دهیم.
culture

۴- فرهنگ سازمانی تعریف نشده

در شرکت‌هایی که فرهنگ سازمانی تعریف نشده است مدیرعامل دارای مهارت‌های تکنیکی بالا است اما مهارت‌های رهبری چندان خوبی ندارد. در صورتی که مدیرعامل بتواند تیم فنی را رهبری کرده و محصولی عرضه کند که نیاز به تبلیغ نداشته باشد، نیازی به جا انداختن فرهنگ سازمانی نیست. اما تعداد این شرکت‌ها بسیار کم است. به‌عنوان مثال جاستین مور، بنیان‌گذار Axcient شرکت خود را در سال ۲۰۰۶ راه‌اندازی کرد و در سال ۲۰۱۷ آن را فروخت. او در یکی از مصاحبه‌های خود گفت در گذشته و برای یکی از شرکت‌های قبلی خود ۲۰ درصد از زمانش را صرف شکل‌دهی به فرهنگ سازمانی شرکت می‌کرد و بابت این کار پشیمان است زیرا باعث تغییر جهت ناخواسته‌ی شرکت و پایین آمدن روحیه‌ی کارمندان شده بود. او متوجه شد فرهنگ سازمانی یکی از مهم‌ترین وظایف مدیرعامل شرکت است که باید به دست او ساخته و مدیریت شود.

فرهنگ سازمانی نقش پررنگی در موفقیت شرکت ایفا می‌کند. اگر هنوز هم برای انجام این شک دارید بهتر است همین حالا دست به کار شوید و اگر نمی‌دانید کدام مدل را انتخاب کنید بهتر است از فرهنگ سازمانی مشتری مدار شروع کنید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات