کشورهای اروپایی و موانع آنها برای تبدیل شدن به غولهای فناوری
کشورهای اروپایی، دانشگاههای عالی، سیستم حملونقل مثال زدنی، جمعیتی تقریبا دو برابر ایالات متحدهی آمریکا و صنایع پیشتازی همچون خودروسازی و ساعت دارند. با وجود تمامی این مزایا، آنها هنوز در تبدیل شدن به میزبان غولهای بزرگ فناوری جهانی ناموفق هستند.
از دوران موفقیت و شکست غولهایی همچون نوکیا و اریکسون، سالهای میگذرد و این شرکتها بهنوعی خاطره برای اروپاییهای تبدیل شدهاند. اروپاییها هنوز هیچ دستاورد قابل مقایسهای با شرکتهای بزرگ همچون اپل، آمازون، آلفابت، مایکروسافت، فیسبوک، علیبابا یا حتی تنسنت ندارند. شرکتهایی که ارزش بازار آنها از ۴۰۰ میلیارد تا یک تریلیون دلار است. از شرکتهای موفق فناوری در اروپا تنها میتوان اسپاتیفای را با ارزش بازار ۳۴ میلیارد دلار نام برد. شرکت بزرگ دیگر نیز SAP است که ۱۴۰ میلیارد دلار ارزش بازار دارد.
خبر خوب برای استارتاپهای اروپایی این است که آنها اکنون بهترین فرصت را برای ساختن محصول یا شرکتی متعلق به خودشان دارند. فرصتی که سالها انتظار آن را کشیدهاند. از یک طرف غولهای چینی در حال تلاش برای ورود به بازارهایی هستند که توانایی ارائهی خدمات خوب به آنها را ندارند. فعالان سیلیکون ولی نیز چند سالی است با مشکلات متعدد از جمله اخبار جعلی، بحران کمبریج آنالیتیکا، اخبار نقض حریم خصوصی توسط گوگل و دیگران و بسیاری موارد دیگر دست و پنجه نرم میکنند.
در این میان شرکتهایی همچون گوگل و فیسبوک اعلام کردهاند که بشر باید به فکر آیندهای متفاوت از آنچه پیش از این تصور میشده است، باشد. این نظریه، بهترین فرصت برای اروپا است تا به دنبال این آیندهی جایگزین باشد.
در سالهای اخیر، اروپا در جذب سرمایه (مشکل همیشگیاش) موفق بوده است. علاوه بر آن، برخی موانع از سر راه توسعهی منطقهای، برداشته شدهاند و همچنین هابهای استارتاپی مناسبی در پایتختهای بزرگ این قاره شکل گرفته است.
مانیش مذوانی، یکی از مدیران شرکت سرمایهگذاری فناورانهی Bullhound LLP، در این مورد میگوید:
اکوسیستم فناوری اروپا، استعداد، جاهطلبی و شتاب لازم برای ساخت شرکتهایی با ابعادی شبیه به فیسبوک و اوبر را دارد.
مشکل بزرگ این است که بسیاری از بهترین برنامهها و ایدههای اروپایی، بسیار زود از بین میروند یا به شرکتهای دیگر فروخته میشوند. در ادامهی این مطلب زومیت، نگاهی به فعالیتهای این قارهی زیبا و فرصتهای از دست رفتهی آن میاندازیم. هدف، شناسایی اشکالات عملکردی کشورهای اروپایی و کشف راههایی برای بهبود وضعیت آنها است.
برلین، یکی از شهرهای قوی در اکوسیستم فناوری است. مشکل اصلی این شهر، تفکر کوچک آن است. راکت اینترنت در مدت بیش از یک دهه، تعدادی کسبوکارهای متنوع در این شهر راهاندازی کرده است. شهری که بیشترین آمار استارتاپ بر اساس جمعیت را در منطقه دارد. متاسفانه، راکت اینترنت استراتژی عمدهی خود را روی کپی کردن شرکتهای موفق آمریکایی و چینی گذاشته است. آنها این استارتاپها را با هدف سلطه بر بازار داخلی یا نهایتا رقابت جزئی با غولها و خریده شدن توسط آنها، تاسیس میکنند.
راکت اینترنت، هزاران فارغالتحصیل جوان دانشگاهها را به خود جذب کرده است. این جوانها پتانسیل کار کردن برای اهداف بسیار بزرگ را دارند و این در حالی است که تنها روزهایشان را در شرکتهای تکراری راکت گذرانده و شبها از زندگی شبانهی برلین لذت میبرند.
بسیاری از شرکتهای راکت اینترنت بهدنبال کپیبرداری از بقیه بودهاند
حتی موفقترین محصول راکت یعنی Zalando SE، بزرگترین فروشگاه آنلاین مد و پوشاک در اروپا که شباهت زیادی هم به Zappos دارد، نتوانست به موقعیت مقیاسدهی برسد. اگرچه این شرکت ارزش بازاری حدود ۱۴ میلیارد و ۱۶۵ هزار کارمند دارد، فروش آن تنها در آلمان، استرالیا و سوئیس انجام میشود. آنها آیندهی بلندپروازانه یا ایدههای گسترش سریع نیز ندارند. توسعهی فعالیت این شرکت به کشورهایی همچون ایرلند و چک، تابستان امسال انجام شد و از سال ۲۰۱۳، تنها توسعهی بینالمللی آنها بوده است.
زلاندو تلاش کرده تا از یک فروشندهی صرف محصولات مد و پوشاک، به پلتفرمی برای عرضهکنندگان این محصولات مانند آدیداس و کلاب موناکو تبدیل شود. عملکردی شبیه به آمازون که البته موفقیت زیادی نداشته است. یکی از مشکلات اصلی آنها، موانع فرهنگی و قانونی موجود در منطقهی اروپا است که با وجود داشتن ارز یکسان، هنوز پابرچا ماندهاند. اریک بومن یکی از مدیران و مهندسان ارشد زلاندو است. او معتقد است در اروپا بهخاطر زبانهای متعدد و سیستمهای پرداختی گوناگون، برای انجام یک کار، به افراد بیشتری نیاز هست.
هری نلیس یکی از سرمایهگذاران خطرپذیر در اکسل پارتنرز در شهر لندن، مشکل زلاندو را مشکل اصلی اکثر شرکتهای اروپایی در همان مراحل اولیهی MVP میداند. او در این مورد میگوید:
ساختن شرکتهایی مانند شرکتهای آمریکایی و چینی در اورپا، هنوز دشواریهای زیادی دارد. این دشواریها خصوصا در ساختارهای شرکتی خود را نشان میدهند. بهعنوان مثال شما میتوانید بهترین شرکت در آلمان باشید اما در فرانسه هیچکس حتی نام شما را هم نشنیده است.
در این میان شرکتهایی که در مدل کسبوکار خود، فراتر از مرزهای اروپا رفتند، با ریسک اجبار به فروش شرکت روبرو شدند. برخی از آنها بر خلاف زیرمجموعههای شرکت راکت، تمایلی به فروش نداشتند. بهعنوان مثال سرویس Booking.com در شهر آمستردام واقع است. این وبسایت، خدمات رزرواسیون مکانهای اقامتی را در بیش از ۲ میلیون اقامتگاه و هتل ارائه میکند. درآمد سالانهی آنها حدود ۷ میلیارد یورو است.
شرکت بوکینگ حدود ۱۷ هزار کارمند دارد. اگر آنها فعالیتی مستقل داشتند، ارزش بازارشان به بیش از ۵۰ میلیارد دلار میرسید؛ اما از سال ۲۰۰۵ تمامی سود عملیاتی آنها به شرکت Connecticut سرازیر میشود. این شرکت که صاحب Priceline.com، یک شرکت خدمات مسافرتی آنلاین نیز هست، سرویس بوکینگ را در سالهای ابتدایی با ارزش ۱۱۳ میلیون دلار خرید.
استارتاپهای موفق در مراحل اولیه به فروش میروند
خرید سرویس بوکینگ را میتوان بهعنوان مثالی عالی از عقد قرارداد هوشمندانه مورد بررسی قرار داد. این سرویس در حال حاضر، ۸۰ درصد از درآمد سالانهی ۱۱ میلیارد دلاری پرایسلاین را تامین میکند. حتی در ابتدای سال جاری میلادی، شرکت مادر، نام خود را به Booking Holding Inc تغییر داد. در واقع آنها به اهمیت برند بوکینگ پی بردهاند. جیلیان تنس بنیانگذار بوکینگ، دلیل فروش شرکتش به پرایسلاین را نیاز به پول برای رشد شرکت عنوان میکند. او هنوز هم مدیرعامل این شرکت است و سابقهای ۱۶ ساله در این سرویس دارد. او میگوید اگر در آن سالها سرمایهگذاری بهتری دریافت میکرد، شاید انتخابهای دیگری برای وبسایتش انجام میداد.
زمانی که سرویس بوکینگ فروخته شد، جذب سرمایهگذار، مشکل اصلی بنیانگذاران استارتاپها در اروپا بود. اما در این سالها شرایط تغییر کرده است. سال گذشته، ۳۵۰۰ شرکت اروپایی سرمایهای بالغ بر ۱۹ میلیارد دلار دریافت کردهاند. اگرچه این آمار در مقایسه با عدد ۴۰ میلیارد دلار در چین و ۶۷ میلیارد دلار در آمریکا، فاصلهی زیادی دارد، اما برای اروپا یک رکورد محسوب میشود. این حجم از سرمایهگذاری ۴ برابر سرمایهگذاریهای مشابه در ۵ سال گذشته در اروپا است. البته هنوز تلاش برای جذب سرمایهگذار به جای فروش کسبوکار، مشکل بزرگی برای استارتاپهای این منطقه است.
بهعنوان مثال شرکت بازیسازی فنلاندی supercell را در نظر بگیرید که پیش از اسپاتیفای، امید بزرگی برای اروپاییها بود. این شرکت تنها ۲۵۰ کارمند دارد و دو سوم آنها در هلسینکی اقامت دارند. آنها روزانه ۵ میلیون دلار درآمد دارند و از نظر درآمد به نسبت کارمند، در میان پرسودترین شرکتهای جهان هستند. تنها، بازی کلش آو کلنز این شرکت ۱۰۰ میلیون کاربر دارد و پس از گذشت ۶ سال از عرضه، هنوز پرطرفدار است.
این شرکت نیز عمدهی سود و ارزش خود را به شنژن چین میفرستد. آنها بخش عمدهای از سهام خود را به قیمت ۱.۵ میلیارد دلار به هولدینگ سافت بانک و شرکت بازیسازی ژاپنی GungHo Online Entertainment فروختند. این دو شرکت نیز در سال ۲۰۱۶، سهام را به ارزش ۱۰.۲ میلیارد دلار به شرکت چینی تنسنت واگذار کردند.
شرکت فنلاندی سوپرسل، سهم عمدهای از درآمد خود را به چینیها میدهد
ایلکا پانانن همبنیانگذار و مدیرعامل کنونی سوپرسل، دلیل فروش سهام شرکت را تامین سرمایه و سود سهامداران بیان میکند. او با فروش سهام به سافت بانک توانست بخشی از طلب سهامداران را پرداخت کرده و علاوه بر آن، تضمینی بر ادامهی فعالیتهای شرکت و استقلال عملکردی آن دریافت کند. البته تنسنت نیز مانند خریداران قبلی تضمین داده که دخالتی در روند تصمیمگیری خلاقانهی او نداشته باشد. در واقع این انتخاب پانانن و شرکایش، بهتر از تبدیل شدن به یک شرکت سهامی عام و اجبار برای ارائهی گزارشهای فصلی و مشکلات مشابه بوده است.
پانانن میگوید آنها فقط بهدنبال فعالیت بهعنوان یک شرکت بازیسازی مستقل هستند. البته این طرز تفکر تاحد خوب است. طرز تفکری که میگوید مهارت خود را پیدا کرده و در همان با تمرکز فعالیت کنید. البته تصور کنید که اگر اپل و مایکروسافت با همان ایدهی کامپیوترهای دسکتاپ، آمازون به فروش کتاب و تنسنت به اپلیکیشنهای پیامرسان به فعالیت ادامه میداند، امروز کجا بودند؟
البته اروپا نیز از مشکلات ناخواسته (مانند آنچه در سیلیکون ولی میبینیم) در امان نبوده است. لندن، بزرگترین هاب مالی و تکنولوژی این منطقه و یکی از بهترین مکانهای جهان برای راهاندازی استارتاپ است. در ایالات متحدهی آمریکا، هر شرکت برای فعالیت باید با قانونگذاران هر ایالت در بخشهای بانکداری و بیمه هماهنگ باشد. اما در اروپا، شرکتی که قوانین آن توسط مقامات مالی اتحادیهی اروپا تنظیم شود، اجازهی فعالیت در هر ۲۸ کشور اروپایی را دارد. بهعلاوه، از ماه ژانویهی سال جاری میلادی، هر شهروند اروپایی که قصد استفاده از خدمات یک استارتاپ مالی را داشته باشد، از بانک خود میخواهد که اطلاعات حساب را با آن شرکت در میان بگذارد. همهی این قوانین عالی با یک بحران به نام خروج انگلستان از اتحادیهی اروپا یا برکسیت روبرو هستند. در صورتی که این اتفاق سال آینده رخ دهد، بسیاری از قوانین از بین خواهند رفت.
در حال حاضر، مرجع راهبرد امور مالی انگلستان (FCA) و بانک انگستان حمایتی عالی ازشرکتهای جوان و ایدههای آنها دارند. بهعنوان مثال یکی از پرامیدترین استارتاپهای فینتک لندن با نام Revolut Ltd، سرمایهای حدود ۳۳۶ میلیون دلار دریافت کرده و تنها سه سال پس از عرضهی اولین محصول، به ارزش ۱.۷ میلیارد دلاری رسیده است.
برکسیت یکی از تهدیدات بزرگ اکوسیستم استارتاپی اروپا است
روولوت کار خود را با عرضهی کارتهای اعتباری بدون دریافت کارمزد در تراکنشهای خارجی شروع کرد. آنها در حال حاضر خدماتی همچون انتقال رایگان پول بهصورت بینالمللی، حساب تجاری چند ارزی، دسته چک، بیمهی موبایل و مسافرت، وامهای شخصی و تجارت ارزهای رمزنگاری شده را ارائه میکنند. تجارت سهام بدون کارمزد نیز هدف بعدی آنها است. این سرویس ادعا میکند که ۲.۴ میلیون کاربر دارد و روزانه ۶ تا ۸ هزار نفر به آنها افزوده میشوند.
نیکولای استورونسکی بنیانگذار و مدیر عامل این شرکت است. او میگوید شرکتش در رقابت شدیدی برای تبدیل شدن به تنها اپلکیشن بینالمللی در موضوع بانکداری آینده است. به عقیدهی نیکولای، اگر ارزش هر بانک را ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار تصور کنیم، یک شرکت جهانی فینتک، ارزشی حدود ۱۰ برابر بیشتر خواهد داشت.
البته شاید تمام آرزوهای نیکولای به باد برود. در ماه ژوئن، قانونگذاران لهستانی هشدارهایی در مورد سیستم پردازش پرداختها در روولوت منتشر کردند. در ماه جولای، یک روزنامهی انگلیسی گزارش داد که این شرکت، فعالیتهایی شبیه به پولشویی را در سیستم خود تشخیص داده است و احتمالا دریافت مجوز بانکداری اروپایی برای آنها به تعویق خواهد افتاد. روولوت در پاسخ به این مشکلات ادعا کرده که کشف فعالیت پولشویی، نشاندهندهی کارایی سیستم ضد پولشویی آنها است و بهعلاوه، این شرکت آمادگی جبران خسارت کاربران، بر اثر نقص سیستم پرداخت را دارد. بههرحال آنها در حال حاضر بهدنبال کسب مجوز فعالیت بانکداری در لیتوانی هستند.
هریک از هابهای فناوری در اروپا، میزبان استارتاپهایی است که فناوریهای روبهرشد جهانی را با برند این منطقه یعنی تخصص در مهندسی و فعالیتهای صنعتی ترکیب میکنند. برخی از حوزههای امیدوارکننده در این منطقه عبارتند از: داروسازی و توسعهی داروها (BenevolentAI) خودروهای خودران (FiveAI و AImotive) و هلیکوپترهای الکتریکی (Lilium و Volocopter).
صنایع بنیادی مثل ژنتیک و علم مواد، نقطهی اتکای اروپاییها هستند
برخی کارشناسان اروپایی و سرمایهگذاران معتقدند آیندهی این منطقه به نوآوریهای تقویتکنندهی قدرتهای اصلی آنها وابسته است. به بیان دیگر همهی غولهای آتی دنیای فناوری نباید با تمرکز روی مصرفکنندگان فعالیت کنند. در واقع برخی از فعالان قوی اروپایی در حوزههای همچون ژنتیک (Sophia Genetics) یا علم مواد (Skeleton Technologies) حضور دارند.
پانانن شرکت Varjo Technologies در هلسینکی را یکی از استارتاپهای مورد علاقهی خود میداند. این شرکت در تولید عینکهای فوق قدرتمند و گرانقیمت فعالیت میکند. بیامو و نیروی هوایی ارتش آمریکا از سازمانهایی هستند که برای آزمایش محصولات این استارتاپ ثبتنام کردهاند. استارتاپ Peltarion در استکهلم مثال دیگری است که در توسعهی نرمافزار برای ساخت ابزارهای یادگیری ماشین در دیگر شرکتها فعالیت میکند. بنیانگذاران این استارتاپ پیش از این سیستمهای هوش مصنوعی برای تسلا و جنرال الکتریک توسعه دادهاند.
مقامات اروپایی نیز با قانونگذاریها و فعالیتهای خود، چشمانداز مناسب از استارتاپهای آیندهی اروپا را در رفتار خود با غولهای فناوری نشان دادهاند. آنها قوانین و شکایتهای محکمی را بر ضد شرکتهایی همچون گوگل و اپل اجرا کرده و در این زمینه نیز جدی بودهاند. از طرفی قانون اخیر آنها موسوم به GDPR، با تمرکز روی حریم خصوصی تصویب شده و محدودیتهایی را برای شرکتها ایجاد کرده است. همهی این اقدامات، نحوهی رفتار با کاربران آنلاین را به وضوح روشن کرده و به استارتاپها نیز جهت داده است.
از طرفی، اروپا تصور میکند که با قدردانی و تشویق بنیانگذار اسپاتیفای یعنی دنیل اک، مارک زاکربرگ خود را پیدا کرده است. آنها برای اولین بار پس از نوکیا، برندی برای مصرفکنندگان ساختند که نامش توسط آمریکاییها نیز به یاد میماند. برندی که در جیبهای ۱۷۰ میلیون کاربر حاضر است. نیکولاس زنستورم یکی از بنیانگذاران اسکایپ که امروز یک شرکت سرمایهگذاری را اداره میکند، از این پدیده با نام اثر بوری یاد میکند. او میگوید پس از قهرمانی بیورن بوری در مسابقات ویمبلدون سال ۱۹۷۶، هر کودک سوئدی به تنیس علاقهمند شد و با راکتهایش تمرین کرد. پس از سالها، تعدادی از این کودکان به قهرمانان گرند اسلم تبدیل شدند. سوال این است که آیا میتوانیم اک را بوری بعدی بنامیم؟
شاید اسپاتیفای نتواند به کابوس اپل تبدیل شود. در حال حاضر تحلیلگران نگران توقف رشد کاربران در سرویس رایگان این شرکت و کاهش درآمد به نسبت کاربران در سرویسهای پولی هستند. در نتیجه میتوان تصور کرد که این شرکت برای رسیدن به ارزش بالا (مثلا ۱۰۰ میلیارد دلار)، باید به سبکهای دیگر سرگرمی نیز وارد شود.
اما اسپاتیفای امید آخر اروپا نیست. کارشناسان باسابقهی این قاره عقیده دارند که شرایط به نسبت چند سال پیش تغییر کرده است. آنها اکنون اکوسیستمی کامل شامل انکوباتورها، سرمایهگذاران فرشته و سرمایهگذاران بزرگ دارند. بعلاوه، کارآفرینان بسیاری با امید به ساخت شرکتهای عظیم در این منطقه فعالیت میکنند. این شرایط مانند زمانی است که فضانوردان، سیارهای مانند زمین پیدا کنند. سیارهای پر از آب، اکسیژن و تمام شرایط مورد نیاز برای زندگی که آمادهی تبدیل شدن به اتفاق بزرگ بعدی در جهان است.