رقیب جدید برای کسبوکار مفید است
تصور کنید ایدهی جدید خود را بعد از مدتها تلاش راهاندازی کردهاید که دوستتان پیغام میدهد و کسبوکاری را معرفی میکند که فعالیت مشابه شما دارد. احتمالا در این لحظه فکر میکنید دنیا به آخر رسیده است و امیدی برای ادامه وجود ندارد. درست است که شرایط تغییر کرده و کسبوکارتان با تهدید جدی روبهرو شده است اما این پایان کار نیست. هنوز هم فرصت برای موفقیت باقی مانده و میتوان نکاتی جدید یاد گرفت.
رقبا نشان میدهند در کار خود به خوبی تمرکز کردهاید
اولین نکتهی مثبت این است زمانی که شخصی برندی با کار مشابه را به شما معرفی میکند یعنی درک درستی از کسبوکار شما داشته است. نکتهی مثبت دوم این است که با دیدن رقیب به فکر شما افتادهاند که نشانهی خوبی است. این یعنی به خوبی روی کسبوکار خود متمرکز شدهاید و پیغام خود را به درستی به دیگران منتقل کردهاید. شخصی را تصور کنید که یک شرکت تبلیغاتی راهاندازی کرده است. مطمئنا هیچکدام از دوستان و اعضای فامیل این شخص با دیدن یک شرکت تبلیغاتی دیگر این موضوع را به او یادآور نمیشوند. شرکت تبلیغاتی کاری شناخته شده است که حضور رقیب جدید آنچنان به چشم نمیآید.
حال تصور کنید شخص دیگری محصول یا خدماتی را برای اولین بار به بازار عرضه کرده است. زمانی که دوست یا آشنایی برندی با کار مشابه را به او معرفی میکند یعنی توانسته ماهیت کسبوکار و پیغام خود را به درستی منتقل کند.
رقبا منبعی با ارزش از ایدههای جدید هستند
اگر متوجه شدید تیم دیگری وارد حوزهی کاری شما است بهترین واکنش این است که به وبسایتشان وارد شوید و ببینید بازار مورد نظر را چگونه هدف قرار دادهاند. وجود رقیب در زمینهی کاری مشابه مانند داشتن تیم تحقیقاتی است که کاملا رایگان و برای شما کار میکند. کار شما مشابه است و اینکه ببینید آنها چگونه با مخاطبان هدف ارتباط برقرار میکنند برای بقای کسبوکار مفید است. در صورت نداشتن روش کار برند جدید نمی توانید با آنها رقابت کنید بنابراین اگر لازم شد بهعنوان مشتری ناشناس با آنها تماس بگیرید و از روند کارشان مطلع شوید. همچنین میتوانید در رویدادهای مختلف شرکت کرده و در این زمینه اطلاعات کسب کنید. بعد از شناسایی رقبا و آشنایی با روش کارشان تکتک تغییراتی که در روند کاری خود اعمال میکنند را به دقت مورد بررسی قرار دهید.
رقبا بازار را ارزیابی میکنند
یکی دیگر از دلایل خوشحالی از وجود رقیب پتانسیل بازار است. شخصی که کسبوکاری را راهاندازی میکند یعنی قصد دارد با محصول یا خدمات خود مشکل مردم را از بین ببرد. درنتیجه وجود رقیب نشان میدهد بازاری که هدف قرار دادهاید پر مشتری بوده و پتانسیل رشد دارد. پیدایش برند مشابه این اعتمادبهنفس را به کسبوکار میدهد که مشکل خوبی را هدف قرار داده است و مشتری برای کسبوکار وجود دارد. سرمایهگذاران نیز طرز تفکر مشابه دارند تنها کافی است به آنها بگویید هیچ رقیبی در بازار ندارید تا شاهد بیعلاقگی آنها نسبت به سرمایهگذاری باشید.
رقبا راه رسیدن به چشماندازها را هموار میکنند
هر کسبوکاری یک هدف بلندمدت و چشماندازی برای آیندهی خود دارد که گاهی اوقات غیرواقعی به نظر میرسد. بهعنوان مثال بیل گیتس در اولین روزهای راهاندازی شرکت مایکروسافت گفت: «روزی میرسد که در هر خانهای و روی هر میز یک کامپیوتر وجود داشته باشد». میتوان گفت این چشمانداز تا حدودی برآورده شده اما بیل گیتس در برآورده کردن آن تنها نبوده است. درنتیجه نمیتوان گفت در هر کسبوکاری یک برند میتواند به تنهایی چشماندازهای خود را برآورده کند. اگر کسبوکارهای دیگر نیز در راستای حل مشکل مشابه پیش قدم شدهاند یعنی مشکلات بیشتری در بازار حل خواهند شد. پس بهتر است دید منفی نسبت به رقبا نداشته باشید و از فرصت پیش آمده به نفع خودتان استفاده کنید.
اینکه بعد از پیدا شدن رقیب جدید تلاش کنید خودتان و برندتان را از آنها متمایز کنید کاملا طبیعی است. اگر مشکل و بازار هدف، به اندازهی کافی بزرگ است هیچ جای نگرانی نیست. در یک دریای بزرگ فضای کافی برای همهی ماهیها پیدا میشود. از رقبا بهعنوان منبعی برای پیشبرد چشماندازها استفاده کرده و به شنا کردن ادامه دهید.