نتفلیکس سازوکارهای سنتی صنعت محتوا و سرگرمی را دگرگون میکند
در دوران اوج فیلمهای ناطق، لویی مایر رئیس بزرگترین استودیو فیلمسازی بهعنوان سلطان هالیوود شناخته میشد. در دههی ۱۹۸۰ و زمانی که استفاده از تکنولوژی سیستم استودیویی رو به افول بود، مایکل آویتز بهعنوان قدرتمندترین مرد شهر قلمداد میشد. اما امروز این افتخار نصیب شخصی شده است که پیش از این در فونیکس آریزونا یک مغازهی ویدیوفروشی ساده داشت.
در سال ۲۰۰۰ و زمانی که نتفلیکس تنها یک موسسهی اجاره و فروش فیلم بود، تد سراندوس به آن پیوست. وقتی نتفلیکس تصمیم گرفت وارد عرصهی استریم ویدیو شود، سراندوس سریال درام خانهی پوشالی (House of Cards) را به قیمت ۱۰۰ میلیون دلار خرید. در این سریال کوین اسپیسی و رابین رایت نقشهای اول را دارند و کارگردانی و تهیهکنندگی آن را دیوید فینچر بر عهده دارد. کارشناسان عدد ۹ رقمی خرید این سریال را به باد استهزا گرفتند، اما همین نشانهای بود از این که شاید نتفلیکس در آینده تبدیل به دستگاه چاپ پول شود؛ در حالی که هیچ رقیب جدی برای آن در بازار وجود نخواهد داشت. هیچکس انتظار نداشت که یک موسسهی فروش ویدیو که محصولاتش را با پست به مشتریانش ارسال میکرد، بتواند شبکهها و استودیوهای چند میلیارد دلاری را که چند دهه تجربه و اعتبار داشتند به چالش بکشد.
اما اکنون نتفلیکس برای خود تبدیل به یک صنعت بزرگ شده است. آقای سراندوس بهعنوان کارکن ارشد محتوای نتفلیکس به همراه همکارانش امسال مبلغی مابین ۱۲ تا ۱۳ میلیارد دلار برای تولید محتوا هزینه خواهند کرد. این مبلغ از بودجهی تمام استودیوهای فیلمسازی و شرکتهای تلوزیونی که محتوای غیرورزشی دارند، بیشتر است. بینندگان نتفلیکس امسال شاهد عرضهی بیش از ۸۲ فیلم خواهند بود؛ در حالی که استودیو برادران وارنر (Warner Brothers)، که بیشترین سهم از تماشاگران سینما را به خود اختصاص داده ۲۳ فیلم تولید خواهد کرد. همچنین دیزنی که سودآورترین استودیو به شمار میرود، امسال تنها ۱۰ فیلم عرضه خواهد کرد.
نتفلیکس امسال ۷۰۰ برنامهی تلوزیونی را تولید یا لایسنس آن را خریداری کرده است. از این تعداد ۱۰۰ برنامه بهصورت سریالهای درام یا کمدی خواهد بود، همچنین تعداد زیادی مستند، برنامهی کودک، استند آپ کمدی و ریالیتی شو (reality show) و برنامههای گفتگومحور (talk show) نیز تولید خواهد شد. جاهطلبی نتفلیکس به هالیوود محدود نمیشود؛ این شرکت در حال حاضر در ۲۱ کشور، از جمله برزیل، آلمان، هند و کرهجنوبی حضور داشته و مشغول ساخت برنامه است.
تد سندوراس با پولهای میلیاردی خود نه تنها کمیت بلکه کیفیت را نیز میخرد. بعد از به خدمت گرفتن فینچر، کارگردانهای بلندآوازهی دیگری نیز به استخدام این شرکت درآمدهاند؛ از جمله اسپایک لی، کارگردان فیلمهایی همچون مالکوم ایکس و ساعت بیستوپنجم، خواهر و برادر واچوفسکی، خالقان ماتریکس و ابر اطلس (Cloud Atlas) و برادران کوهن، کارگردانان فیلمهای تحسینشدهای همچون جایی برای پیرمردها نیست و Oh Brother, Where Art Thou.
همچنین نتفلیکس با سازندگان برنامههای معروف تلوزیونی نیز شروع به همکاری کرده است؛ از جمله رایان مورفی، خالق گلی (Glee) و داستان ترسناک آمریکایی (American Horror Story)، شاندون رایمز، خالق آناتومی گری (Grey's Anatomy) و چگونه از مجازات قتل فرار کرد؟ (How to Get Away with Murder). دیوید لترمن که قبلا خود را بازنشسته کرده بود، برای ساخت برنامهی تاک شو با نتفلیکس همکاری خواهد کرد. اخیرا باراک و میشل اوباما نیز با این شرکت برای همکاری قرارداد بستهاند. اعداد و ارقام این قراردادها نیز جالب است: گفته میشود قرارداد آقای مورفی ۳۰۰ میلیون دلار است. دیوید لترمن برای هر شو ۲ میلیون دلار دریافت خواهد کرد. البته در عوض اعتبار شبکهی نتفلیکس نیز با استخدام تهیهکنندگان، کارگردانان و مجریان معروف افزایش پیدا میکند. سندرواس در این مورد میگوید:
آنها میخواهند در همان شبکهای کار کنند که آن را تماشا میکنند.
در سهماههی اول امسال، حدود ۷.۴ میلیون نفر در سراسر جهان به مشترکان نتفلیکس افزوده شدهاند. مشترکان کل این شبکه در حال حاضر ۱۲۵ میلین نفر است که ۵۷ میلیون آنها آمریکایی هستند. با در نظر گرفتن میانگین ۱۰ دلار برای حق اشتراک ماهانه، مشترکان نتفلیکس بهصورت سالانه ۱۴ میلیارد دلار به این شرکت پرداخت میکنند که بخش عمدهای از سود آن را تشکیل میدهد. این پول به همراه میلیاردها دلار دیگر که نتفلیکس از دیگران قرض خواهد گرفت، بهصورت مستقیم به برنامههای ساخت محتوا، بازاریابی و توسعهی تکنولوژی تخصیص داده خواهد شد.
بانک چندملیتی گلدمن ساکس اعلام کرده است که تا سال ۲۰۲۲ بهصورت سالانه میتواند ۲۲.۵ میلیارد دلار برای برنامههای تولید محتوا اختصاص دهد. این مبلغ با فاصلهی بسیار زیادی بیشتر از مجموع مبلغ هزینهشده در حوزهی سرگرمی توسط تمام شبکههای آمریکایی و شرکتهای کابلی است.
با در نظر گرفتن چنین چشماندازهای روشنی، ارزش نتفلیکس در بازار حدود ۱۷۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود که از ارزش کمپانی دیزنی هم بیشتر است. برخی از تحلیلگران معتقدند که این ارزشگذاری غیرعادی است؛ چرا که نتفلیکس بسیار بیشتر از درآمد خود هزینه میکند و در حال حاضر ۸.۵ میلیارد دلار بدهی دارد و حتی برنامههای پرطرفدار زیادی هم تولید نکرده است. همین موضوع برای رقیبان نتفلیکس فرصت خوبی برای حمله فراهم کرده است.
چشماندز تبدیلشدن به تولیدکنندهی چندمنظوره، خریدار و پخشکنندهی محتوا بوده است که غول مخابراتی AT&T را برای خرید تایم وارنر با مبلغ ۱۰۹ میلیارد دلار وسوسه کرد؛ و اگر کامکست، بزرگترین ارائهدهندهی پنهای باند آمریکا، بخش عمدهی سهم فاکس قرن ۲۱ را از روپرت مرداک با مبلغ ۷۰ میلیارد دلار خریداری کند نیز به همین دلیل خواهد بود. کمپانی دیزنی نیز بهخوبی میداند که برای رقابت با غول نتفلیکس باید محتوای بسیار بیشتری بسازد.
آمازون، اپل، فیسبوک، یوتیوب و اینستاگرام نیز به نوبهی خود در حال توسعهی برنامههایی برای رقابت با نتفلیکس هستند.کریس سیلبرمن، مدیر اجرایی آژانس ICM است. این موسسه، قراردادهای بزرگ افراد مختلف را با نتفلیکس مدیریت میکند. او به قراردادهای جدید نتفلیکس اشاره میکند: از جمله قرارداد خانوم رایمز و کمدینهای معروفی چون جری ساینفیلد با مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار و کریس راک برای تولید دو ویژه برنامه با مبلغ ۴۰ میلیون دلار. سیلبرمن در مورد برنامهی دیگر شرکتها برای رقابت با نتفلیکس میگوید:
الان فکر اصلی همه این است که چطور با نتفلیکس رقابت کنند. اگر موضوع نتفلیکس مطرح نبود، اپل اصلا خیال ورود به این حوزه را نداشت؛ حتی فاکس هم وارد قضیه نمیشد.
روپرت مرداک نیز برای اینکه از سر راه نتفلیکس کنار رود، تصمیم گرفت فاکس را به دیزنی بفروشد. جف بیوکس، رئیس سابق تایم وارنر به این دلیل با فروش شرکتش موافقت کرد که میدانست ارتباط مستقیم نتفلیکس با مخاطبانش باعث برتری بلامنازع این پلتفرم سرگرمی است.
همه نمیتوانند هر محتوایی را تماشا کنند
زمان ثابت کرد که آقای بیوکس ۱۰۰ درصد در اشتباه بوده است؛ چرا که او در ابتدای این دهه، نتفلیکس را با ارتش آلبانی مقایسه کرده و با تمسخر گفته بود که نتفلیکس به هیچوجه توانایی رقابت با استودیوها و شبکههای بزرگ را ندارد. ریید هیستینگز، از بنیانگذاران و مدیر ارشد اجرایی نتفلیکس اخیرا طی مصاحبهای با اکونومیست در آمستردام گفت که آقای بیوکس فکر نمیکرد که اینترنت در دراز مدت به بستری مناسب برای انتقال محتوا تبدیل شود.
بر خلاف ریید هیستینگ، چیزی که جف بیوکس نتوانست درک کند این بود که نهتنها اینترنت وایرلس بهعنوان بستری قابل اطمینان برای استریم ویدیوهای باکیفیت عمل خواهد کرد، بلکه قوانین حاکم بر شبکهها و بازارهای تلوزیون را نیز تغییر خواهد داد. امروزه دیگر زمانبندی پخش برنامهها معنی ندارد و به لطف اینترنت پرسرعت، بینندگان برای دیدن ادامهی سریال مورد علاقهی خود لازم نیست تا هفتهی آینده منتظر شوند.
آنطور که سندواین، یک موسسهی تحلیل شبکه اعلام کرده، نتفلیکس در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۷ ، ۲۰ درصد از کل پهنای باند دنیا را مصرف کرده است. نتفلیکس به تمام مشتریان خود این امکان را میدهد تا هر محتوایی را که دوست دارند تماشا کنند، هر زمان که بخواهند و تا هر وقتی که بخواهند.
شرکتی مانند نتفلیکس بهصورت مستمر به دو مورد نیاز دارد:
این ترکیب پیچیده از عمق و گسترهی تولید و پخش محتوا در سطح شخصی و جهانی، قلب اقتصاد نتفلیکس به شمار میرود؛ یعنی علم وادار کردن مردم برای ثبت اشتراک در تلویزیون اینترنتی.
یکی از دلایلی که نتفلیکس برای افزایش مشترکان خود عجله دارد، این اصل در اقتصاد نتفلیکس است که برنده تقریبا همهچیز را میبرد. افراد مدت محدودی از روز را میتوانند پای تلوزیون نشسته و از برنامههای سرگرمکننده لذت ببرند. اگر شما بتوانید آنها را با برنامههای مختلف سرگرم کنید، دیگر دلیل نخواهد داشت که پول بیشتری پرداخت کنند تا از سرویس مشابه نتفلیکس استفاده کنند. البته ممکن است افراد برای بهرهمندی از شبکههای ورزشی یا اخبار پول بیشتری پرداخت کنند؛ که بحث آن مجزا است.
بنابراین اگر هر چه سریعتر تبدیل به نفر اول شوید، منافع بیشتری از بازار سرگرمی خواهید برد. مزیت دیگر این است که هزینهی تولید برای رقبای شما بیشتر میشود و همزمان سود آنها کمتر شده و توانایی رقابت با شما را از دست میدهند. یک تهیهکننده و مدیر هالیوودی در مورد نتفلیکس میگوید:
آنها عمدا میخواهند اکوسیستم فعلی هالیوود را نابود کنند.
تاد جوئنگر از شرکت سنفورد برنستین، که یک موسسه تحقیقاتی است، میگوید تا سال ۲۰۲۶ نتفلیکس ۳۰۰ میلیون مشترک خواهد داشت که با در نظر گرفتن اشتراک ماهیانهی ۱۵ دلار، عوایدی آن از اشتراک مشتریان بدون در نظر گرفتن سود، مالیات و کاهش بها سالانه بالغ بر ۲۴ میلیارد دلار خواهد شد و ارزش این شرکت در بازار به ۳۰۰ میلیارد دلار خواهد رسید. البته سرمایهگذاران انتظار دارند رشد نتفلیکس بیشتر هم باشد؛ بنابراین ارزش آن در آینده از ۳۰۰ میلیارد دلار بسیار بیشتر خواهد بود.
یکی از تبعات ثانویهی اقتصاد نتفلیکسی این است که روش محاسبهی ارزش ساخت یک فیلم یا شو را تغییر داده است. نتفلیکس با بررسی و تحلیل انتخابهای مشتریان خود توانسته است ۲۰۰۰ گروه سلیقه را شناسایی کند. نتفلیکس ابتدا بررسی میکند که یک برنامه تا چه حد میتواند مخاطب را جذب کرده و نگه دارد و تا چه حد درآمد نصیب شرکت خواهد کرد؛ سپس میزان قابل قبولی بودجه برای آن در نظر میگیرد. به این ترتیب این شرکت میتواند گروههای محدود و اختصاصی را با برنامههای تخصصی هدف قرار دهد، بر عکس کاری که شبکههای تلوزیونی انجام میدهد و برنامههای آنها بهصورت سراسری به روی آنتن میرود.
تصمیمگیری در مورد اینکه چه برنامههای ساخته شوند، به تصمیم مدیرانی که در هالیوود هستند بستگی دارد. تد سراندوس، یک گروه بیستنفره تشکیل داده که وظیفهی آنها تصمیمگیری در مورد ایدهها و چراغ سبز نشاندادن برای شروع پروژهها است. اما این کارشناسان نتفلیکس در لسگاتوس (Los Gatos) هستند که بودجههای هر پروژه را تعیین میکنند.
بعد از این که پروژه به اتمام رسید و آمادهی ورود به بازار شد، مدیرانی مانند تاد یلین، معاون بخش محصولات، تصمیم میگیرند که محصول نهایی در چه زمانی به دست مخاطبان مناسب برسد تا، طبق اصطلاحی که در نتفلیکس زیاد استفاده میشود، بینندگان از دیدن آن «مشعوف» شوند. تاد یلین میگوید مشترکان نتفلیکس در صفحهی نمایشگر خود ابتدا ۴۰ تا ۵۰ عنوان برنامه را جستجو می کنند تا اینکه یکی را انتخاب کنند. انتخاب مشتریان نتفلیکس به اسم برنامه و پوستر آن بستگی دارد؛ بنابراین نتفلیکس از الگوریتمهای پیچیده برای انتخاب عنوان و پوستر استفاده میکند تا بیشتر جذابیت را برای مخاطبان هدف داشته باشد.
متیو بال تحلیلگر مدیای دیجیتال، میگوید استراتژی نتفلیکس ترکیبی از شخصیسازی برنامهها و در دسترس بودن است که باعث شده هوماسکرین نتفلیکس تبدیل به قدرتمندترین ابزار تبلیغاتی دنیای رسانه شود. همین استراتژی نتفلیکس در هدف قرار دادن افراد مناسب باعث شده است که علیرغم کیفیت پایینتر محصولاتش در مقایسه با رقبای سنتی، تعداد مخاطبان و موفقیت آنها بیشتر باشد. شاید بیشتر خوانندگان نام سریال «کیوسک بوسه» را نشنیده باشند. کیوسک بوسه یک سریال عاشقانهی دبیرستانی است که از ماه می در نتفلیکس منتشر شده است. منتقدان از این سریال متنفر هستند و امتیازهای شرمآوری به آن دادهاند؛ اما بیست میلیون خانوادهی آمریکایی این سریال را در دستگاههای خود پخش کردهاند و میلیونها نوجوان عاشق دو بازیگر اصلی آن، جاکوب الوردی و جوی کینگ شدهاند.
درک عددی سلیقههای مختلف بینندگان و بازاریابی شخصیشده باعث شده است که برخی از شوهایی که قبلا کنسل شده بودند، مانند دختران گیلمور (Gilmore Girls) با هواداران مختص خود، یا ایدههایی که توسط شبکههای دیگر رد شده بودند، مانند کیمی اشمیت شکستناپذیر که با عنوان اصلی The Unbreakable Kimmy Schmidt شناخته میشود، فرصت ظهور مجدد در صفحات پخش را بهدست آورند. همچنین محصولات نتفلیکس تا کنون موفق به نامزدی برای جوایز متعدد امی نیز شدهاند. مستندهایی مانند کشور وحشی (Wild Wild Country) نه بابت توصیه دیگران بلکه از طریق پوسترهای زیبای شخصیشدهاش برای مخاطبان هدف به موفقیت رسیدند.
اما هر کسی میتواند چیزی برای تماشا پیدا کند
نتفلیکس ریسکپذیرتر نیز هست؛ چون در صورت شکست یک پروژه، بهای کمتری نسبت شبکههای دیگر میپردازد. در واقع این شرکت مانند چوپان، مشتریانش را به انتخاب یک برنامه سوق نمیدهد؛ بنابراین وقتی یک شخص از برنامهای راضی نبود، بهراحتی میتواند برنامهی دیگری را انتخاب کند، بههمین دلیل در مخاطب احساس عدم اطمینان و خیانت ایجاد نمیشود. شبکههای تلوزیونی معمولی در قیاس با نتفلیکس معایب دیگری نیز دارند، دیگر لازم نیست برنامهای به دلیل پر بودن کنداکتور شبکه در شنبه شب کنسل شود. در نتفلیکس هر برنامهای که در بازار مشتری نداشته باشد، به آسانی غیب میشود.
ارائهی ویدیوهای شخصیشده، بدون تبلیغات و تماشای پشت سر هم قسمتهای یک برنامه باعث شده کاهش مخاطبان شبکههای تلوزیونی سرعت بیشتری گیرد؛ از همین رو صنعت تبلیغات تلوزیونی نیز آسیب زیادی متحمل شده است. همچنین در سالهای گذشته، میلیونها خانوادهی آمریکایی استفاده از تلوزیون پولی را کنار گذاشتهاند. اکنون شهروندان آمریکایی در بازهی سنی ۱۲ تا ۲۴ سال نسبت به سال ۲۰۱۰ پنجاه درصد کمتر تلوزیون تماشا میکنند. این رقم برای افراد ۲۵ تا ۳۴ ساله، ۴۰ درصد گزارش شده است. شبکههایی که محتوای آنها بیشتر برنامههای کودک و سرگرمی بوده است، برخلاف شبکههای خبری و ورزشی بیشترین افت تماشاگر را تجربه کردهاند.
شبکههای کابلی و دیگر سرویسهای استریم ویدیو نیز برای این که از قافله عقب نمانند، دست به کار تولید صدها ساعت برنامههای باکیفیت شدهاند؛ به نحوی که اکنون سریالهای درام تلوزیونی به نحو بیسابقهای افزایش پیدا کرده است. اما از طرف دیگر وضعیت سینما بدتر شده است. بین سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۱۷ فروش بلیط سینما در آمریکا و کانادا ۲۰ درصد افت کرده است. استودیوهای آمریکایی اکنون بیشتر درآمد خود را با فیلمهای پرطرفدار ابرقهرمانی بهدست میآورند؛ برای مثال، پنج فیلم شرکت دیزنی تا به اینجا در سراسر جهان بیش از ۴ میلیارد دلار فروش داشته است، یا اینکه به دنبال ساخت فیلمهایی با هزینهی پایین میروند که برای دیدن در سینماها مناسب هستند، مانند فیلمهای ترسناک.
اقتصاد نتفلیکسی، روش کسب درآمد شوهای تلوزیونی را نیز تغییر داده است. نتفلیکس حق امتیاز جهانی برنامهها را بهصورت اختصاصی خریداری میکند. سازندگان از لایسنسهای پرمنفعت برنامههای خود در بازار ثانویه صرفنظر میکنند، چون در اقتصاد نتفلیکسی بازار ثانویهای وجود ندارد. به این ترتیب سازندگان قراردادهای خوبی با نتفلیکس میبندند، اما در صورت استقبال بیش از حد انتظار از برنامهی آنها، درآمد آنها تغییر چندانی نمیکند؛ ولی درآمد شرکت بیشتر میشود. از طرف دیگر هر چه بازار نتفلیکس بزرگتر باشد، دیگر لازم نیست قراردادهای آن با تولیدکنندگان نجومی باشد.
احساس جامعه را حس کنید
بازار تهیهکنندگان داغ شده است؛ آنها از اینکه میبینند شرکتهای دیگر در تلاشند روش نتفلیکس را در تولید و پخش محتوا دنبال کنند، راضی بهنظر میرسند. انتظار میرود که شبکهی HBO تحت مدیریت جدید خود یعنی AT&T با سرعت بیشتری از کسبوکار اصلی خود یعنی تلوزیون کابلی دور شود و به استریم ویدیو روی آورد. همچنین این شبکه در حال سرمایهگذاری بیشتر در برنامههایی است که در خارج از آمریکا تولید میشوند و با عقد قرارداد با توزیعکنندگان محلی سعی میکند کالاهای خود را مستقیما از طریق استریم به دست مشتریان برساند.
شبکهی HBO امسال بودجهی ۲.۵ میلیارد دلاری برای تولید محتوا در نظر گرفته است. همچنین شبکهی Hulu نیز، که سرویس استریم برای داخل آمریکا ارائه میکند و توسط چهار استودیوی فیلمسازی تاسیس شده، در نظر دارد ۲.۵ میلیارد دلار برای این منظور هزینه کند. اپل با استخدام تهیهکنندههای هالیوودی قصد دارد تلوزیون خود را راهاندازی کند و بودجهی یک میلیارد دلاری برای این کار در نظر گرفته است. اما یوتیوب چطور؟ یوتیوب نسبت به نتفلیکس، بینندگان بسیار بیشتری دارد؛ اما بهدلیل کیفیت پایین تصاویر آن، درصد کمتری از پهنای باند بینالمللی را مصرف میکند. این شرکت در کنار کسبوکار عظیم و رایگان خود، امکان ثبت اشتراک نیز برای بینندگان خود تدارک دیده است.
دیزنی قصد دارد در سال آینده فیلمهای خود را از نتفلیکس بیرون بکشد و سرویس استریم خودش را راهاندازی کند. این شرکت امیدوار است به پشتوانهی فیلمهای پرطرفدار سریهای پیکسار (Pixar)، مارول (Marvel)، جنگ ستارگان (Star Wars) و البته چند فیلم ابرقهرمان دیگر دست بالا را در این صنعت داشته باشد.
اما هیچکس بهاندازهی آمازون، خود را برای رقابت با نتفلیکس در سطح جهانی آماده نکرده است. سرویس ویدیوی آمازون در تمام جاهایی که نتفلیکس حضور دارد، سرک کشیده است. این شرکت امسال بیش از ۴ میلیارد دلار برای تولید محتوا هزینه خواهد کرد. رئیس آمازون، جف بزوس گفته که آمازون باید سریالهایی پرطرفدار و بزرگی مثل بازی تاج و تخت (Game of Thrones)، که از HBO پخش میشود، بسازد. برای رسیدن به این هدف، آمازون با پرداخت ۲۵۰ میلیون دلار حق ساخت سریال ارباب حلقهها (Lord of the Rings) را خریداری کرده است. با اینحال تولید محتوا برای آمازون تنها بخشی از یک استراتژی بزرگتر است؛ اما برای نتفلیکس، ساخت محتوا همهچیز محسوب میشود.
موردی که باعث برتری نتفلیکس بر رقبا شده، نه فقط بازار بزرگ آن، بلکه سرمایهگذاری در بازار خارج و تولید محتوای باکیفیت به زبانهای دیگر است. اکنون سریالهای غیرانگلیسی نتفلیکس در سراسر جهان طرفداران زیادی پیدا کردهاند: دزدی پول (Money Heist) یک سریال به زبان اسپانیایی و در مورد جرم است که بینندگان پرشماری پیدا کرده است، تاریک (Dark) اسم یک سریال علمی تخیلی در مورد گم شدن کودکان است که به زبان آلمانی تولید شده اما در کشورهای دیگری مانند آمریکا، کانادا، برزیل و مکزیک میلیونها بیننده دارد. در واقع ۹۰ درصد بینندگان این سریال آلمانی از کشورهایی به غیر از آلمان هستند.
از سریالهای دیگر نتفلیکس که بهزودی منتشر میشوند میتوان به بازیهای مقدس (Sacred Games) به زبان هندی، در واقع اولین سریال هندی نتفلیکس و محافظ (Protector) یک سریال ابرقهرمانی بهزبان ترکی اشاره کرد. در هفتههای آینده نیز فیلمبرداری سریال عربی جین (Jinn)، با محتوای ابرقهرمان نوجوان در عمان و اردن شروع خواهد شد. این سریالهای غیر انگلیسی نتفلیکس به زبانهای دیگر، از جمله، زبان انگلیسی دوبله خواهند شد. بینندگان آمریکایی چندان به فیلمهای دوبله شده عادت ندارند (بهجز فیلمهای دههی هفتاد بروس لی). اما تجربهی تماشای سریال تاریک و سه درصد (3%)، یک سریال برزیلی آخرالزمانی، نشان داده است که بینندگان، سریالهای دوبلهشده را به زیرنویس ترجیح میدهند.
ساخت و پخش سریالهای اینگونه برنامهها برای شرکتهایی که در بازار داخل آمریکا فعالیت دارند، نامعمول و گران است؛ اما همین برنامهها، درآمدی سرشاری را نصیب نتفلیکس میکند. همچنین حضور در بازار جهانی باعث میشود نتفلیکس استعدادهای جوان و با استعداد دیگر کشورها را نیز شناسایی کند؛ در ماه ژوئن خالقان سریال تاریک با نتفلیکس برای همکاری بیشتر قرارداد بستند.
افزایش تعداد مشترکان جهانی نتفلیکس برای دومین سال پیاپی، در سال ۲۰۱۶ با ۴۸ درصد و درسال ۲۰۱۷ با ۴۲ درصد ، نشانگر این است که استراتژی این شرکت جواب میدهد. گلدمن ساکس که ارزیابیهای او از عملکرد نتفلیکس سرسختانه است، معتقد است که میزان رشد مشتریان نتفلیکس با نرخ تولید محتوای جدید رابطهی مستقیم دارد. اما این غول سرگرمی، با چالشهایی هم روبهرو است. فرآیند آسان ثبت اشتراک در نتفلیکس به این معنی است که لغو کردن اشتراک هم راحت است. نتفلیکس آمار اشتراکهای لغوشده را مخفی نگه میدارد؛ اما موسسههای تحلیلی، این رقم را ۳.۵ درصد ارزیابی میکنند. این عدد بسیار بیشتر از تلوزیون کابلی، با ۲ درصد و سرویسهای وایرلس، با ۱ درصد است. مشکل دوم نتفلیکس، عطش زیاد آن برای پهنای باند است.
در بازارهایی که بیطرفی اینترنتی (net neutrality) وجود ندارد، مانند آمریکا، این امکان وجود دارد که شرکتهای اینترنتی تصمیم بگیرند سرویس استریم خود را نسبت به نتفلیکس در اولویت قرار دهند. نتفلیکس با آگاهی از این چالش بهطور مستمر سعی در قانع کردن پخشکنندههای ایترنتی و تلوزیون کابلی مانند کامکست، تی موبایل (T-Mobile) و اسکای (Sky) دارد تا سرویس خود به نتفلیکس را قطع نکنند.
البته نتفلیکس با چالشهایی از نوع دیگر نیز دستوپنجه نرم میکند. شرکتهای سرگرمی همواره بهخاطر مسائل اخلاقی در معرض قضاوت مردم هستند. نتفلیکس چند ماه پیش، کوین اسپیسی را بهدلیل اتهام رفتار نامناسب جنسی از سریال خانه پوشالی کنار گذاشت؛ همچنین یکی از مدیران ردهبالای این شرکت نیز بهدلیل اظهارات نژادپرستانه مجبور به استعفا شده است. پیش آمدن چنین رسواییهایی قابل پیشبینی نیست و انتظار می رود نتفلیکس در آینده نیز از اتفاقات مشابه ضربه ببیند.
در صورت تغییر وضعیت اقتصادی در آینده، با در نظر گرفتن کاهش اشتهای مردم برای سرگرمی پولی و همچنین علاقهی سرمایهگذاران برای بازگشت سود بالاتر با ریسک کمتر، شرکتی مانند Netflix که ارزش آن به میزان سودآوریاش است، ضربهی مهلکی خواهد خورد. مشکلی اینچنینی باعث کاهش رشد نتفلیکس میشود و این فرصت را به رقیبان فرصتطلب آن مانند اپل و آمازون میدهد تا مشترکان، کارکنان، استعداد و استراتژیستهای نتفلیکس را جذب کنند.
برخی معتقدند که حتی بدون پیش آمدن مشکل اقتصادی خاصی، در چشمانداز مالی نتفلیکس اغراق شده است. موسسهی تحلیلی MoffettNathanson در ماه می اعلام کرد که ارزش سهام نتفلیکس تحت هیچ سناریویی قابل توجیه نیست؛ با این حال این موسسه سهامداران را به فروش سهام توصیه نکرد. از آن زمان تاکنون، ارزش سهام نتفلیکس ۳۸ درصد رشد داشته و گزارش مالی این شرکت نشان میدهد که نتفلیکس سودآورترین سهماههی دوران حیاتش را سپری کرده است.
آقای هیستینگ اما بهنظر میرسد هیچ نگرانی از بابت رقیبان نوظهور نتفلیکس ندارد. او معتقد است که هم جا برای رشد بیشتر نتفلیکس وجود دارد و هم جا برای رقیبان تا منفعت خود را این بازار بزرگ ببرند. در عوض او به چالشهای پیشرو در مسیر موفقیت نگاه میکند؛ چالشهایی که پس از تبدیل نتفلیکس به تنها بازیگر اصلی دنیای سرگرمی در سراسر دنیا ظهور خواهند کرد. او میگوید:
چه اتفاقی افتاد که تلویزا ۸۰ درصد بازار تلوزیون مکزیک را در اختیار گرفت؟ رابطهی آنها با دولت و با مردم جامعه چطور بود؟ یا در مورد گلوبو (Globo) غول مدیای برزیل چطور؟ وقتی شما به این اندازه قدرتمند هستید، رابطهی خود با جامعه را چگونه تنظیم میکنید؟ مسلما شما باید خیلی محتاط باشید، آنها چگونه این کار را انجام دادند؟
اینها سوالاتی هستند که اولین غول بینالمللی تلوزیون در آینده باید به آنها پاسخ دهد.