بیوگرافی رید هستینگز، بنیان‌گذار و مدیرعامل نتفلیکس

دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۰
مطالعه 17 دقیقه
ریر هستینگز از سختکوش‌ترین کارآفرین‌های عصر فناوری است که استارتاپی محکوم به شکست را به غول استریم جهان امروز تبدیل کرد.
تبلیغات

رید هستینگز با نام کامل ویلموت رید هستینگز جونیور (Wilmot Reed Hastings Jr) کارآفرین آمریکایی، هم‌بنیان‌گذار، مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره‌ی نتفیلکس است. شرکت تحت مدیریت او امروز به‌عنوان یکی از غول‌های صنعت استریم در جهان شناخته می‌شود و با تولید محتوای اختصاصی، بسیاری از بازیگران بزرگ صنعت سرگرمی را نیز به چالش می‌کشد. هستینگز همچنین در شرکت‌های متعدد فناوری همچون فیسبوک، به‌عنوان عضو هیئت‌مدیره حضور دارد. او همچنین فعالیت‌های خیرخواهانه‌ی متعددی نیز خصوصا با هدف بهینه‌سازی تحصیل و آموزش انجام می‌دهد.

شاید اگر چند دهه‌ی پیش به زندگی هستینگز نگاه کرده بودیم، هیچ‌گاه او را در جایگاه امروزی تصور نمی‌کردیم. شرکت ساده‌ی او، نتفلیکس، با هدف ارائه‌ی فیلم‌های DVD با پست راه‌اندازی شد و هیچ‌کس آینده‌ی روشنی برای آن متصور نبود. درواقع نتفلیکس استارتاپی محکوم به شکست بود که هرآن امکان خرد شدنش توسط غول‌هایی همچون بلاک‌باستر، والمارت، اپل یا هر بازیگر بزرگ رسانه‌ای دیگر وجود داشت. از سال‌ها پیش همه تصور می‌کردند که هستینگز و استارتاپ کوچکش با آن بسته‌های پستی مشهور قرمز، به تاریخ خواهند پیوست و او سرنوشتی به‌جز بازنشستگی در جزیره‌های خوش آب‌‌وهوای آمریکا یا تلاش برای راه‌اندازی استارتاپی دیگر ندارد.

در ابتدای دهه‌ی حاضر، تقریبا تمام پیش‌بینی‌ها درباره‌ی نتفلیکس اشتباه از آب درآمدند. استارتاپی که هستینگر در سال ۱۹۹۷ راه‌اندازی کرده بود، در سال ۲۰۱۰ به رکوردشکنی در بازار سهام ادامه می‌داد و حتی غول‌هایی همچون اپل را به چالش می‌کشید. هستینگز استارتاپ خود را به‌خوبی در آمریکا توسعه داد و از شروع دهه‌ی ۲۰۱۰، توسعه‌ی بین‌المللی را با قدرت در پیش گرفت. او فرهنگی ریسک‌پذیر و سخت‌کوش را در شرکت خود جاری کرد که موجب تولد نسل جدیدی از کارآفرین‌های سیلیکون‌ولی هم شد.

رید هستینگز / Reed Hastings

هستینگز پس از موفقیت فراوان در مدل اول درآمدی نتفلیکس یعنی اشتراک فیلم با پست، استریم آنلاین را به خدمات شرکتش اضافه کرد؛ اقدامی که انقلابی بزرگ را در صنعت سرگرمی به‌همراه داشت. از زمانی‌که نتفلیکس استریم فیلم و برنامه‌های تلویزیونی را در سرویس خود ارائه کرد، شرکت‌های متعددی از آن‌ها متنفر شدند. درواقع هستینگز که از همان ابتدای راه‌اندازی نتفلیکس با سلاحی پر به میدان آمده بود سال‌به‌سال به تعداد دشمنانش افزوده می‌شد.

نتفلیکس پس از دو دهه فعالیت، همه‌ی پیش‌بینی‌های کارشناسان را نقض کرده است

نتفلیکس در بیش از دو دهه فعالیت، فراز و فرودهای متعددی را تجربه کرد. به‌هرحال آن‌ها فرهنگ جدیدی را به دنیای سرگرمی معرفی کردند، به‌طوری‌که از زمانی به بعد، به گواه تهیه‌کننده‌های هالیوود، مجوز پخش آنلاین به بخشی الزامی در قراردادهای تولید فیلم تبدیل شده بود. به‌هرحال هستینگز چالش‌های متعددی را هم در این مسیر تجربه کرد و برای پیروزی بر رقبا از هیچ تلاشی واهمه نداشت. به‌عنوان مثال او به هر فردی که الگوریتم نتفلیکس را بهبود دهد، جایزه‌ی یک میلیون دلاری پیشنهاد داده بود. به‌علاوه هستینگز تنها مدیرعاملی بود که حاضر می‌شد از بخش‌های داخلی شرکتی برای ساخت محصولات دیگر در همان شرکت استفاده کند.

مایکل پچر، تحلیل‌گر سهام در سال ۲۰۰۵ با لحنی تند نتفلیکس را شرکتی بی‌ارزش توصیف کرده بود. او زمانی‌که ارزش سهام شرکت ۱۱ دلار بود، ارزشی بیش از سه دلار را برای آن متصور نمی‌شد. درواقع مایکل و بسیاری تحلیل‌گران دیگر تصور می‌کردند که بلاک‌باستر، والمارت یا آمازون با اقتصادی بزرگ و مقیاس‌دهی شده و پایگاه عظیم مشتریان، نتفلیکس را به زانو در می‌آورند. البته آن‌ها فراموش کرده بودند که نتفلیکس در همان زمان هم به آمازون توزیع آنلاین فیلم تبدیل شده بود. نتفلیکس نه‌تنها با کتاب‌خانه‌ی عظیم خود انواع عاشقان فیلم و سینما را راضی کرده بود، بلکه خدمات مشتری را به بهترین نحو ارائه می‌کرد؛ قابلیتی که رقیب بزرگ آن‌ها یعنی بلاک‌باستر، هیج‌گاه شهرتی در آن نداشت.

نتفلیکس

هستینگز در مصاحبه‌های متعدد گفته بود که هیچ‌گاه نظرات منفی درباره‌ی نتفلیکس را شخصی تصور نمی‌کند. در عوض او با استفاده از همان انتقادها، ایده‌های جدید را در شرکتش پیاده می‌کرد و حرکت را سرعت می‌بخشید. به‌عنوان مثال آن‌ها زمانی یک پوستر با چهره‌ی پچر و اظهارنظر او پیرامون بی‌ارزش بودن نتفلیکس در دفتر نصب کرده بودند. امروز پچر از اظهارنظر خود کاملا ابراز پشیمانی می‌کند. به‌هرحال مدیرعامل نتفلیکس همیشه از نظرهای منفی پیرامون کسب‌وکارش استقبال می‌کرد.

سال‌های ابتدایی و اولین فعالیت‌های کاری

رید هستینگز هشتم اکتبر سال ۱۹۶۰ در بوستون ماساچوست متولد شد. پدر و مادرش جوان آموری و ویلموت رید هستینگز نام داشتند. پدر او وکیل بوده و مدتی نیز در دولت نیکسون فعالیت کرده بود. او تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی باکینگهام براونی کمبریج ماساچوست گذراند و در جوانی به سپاه تفنگ‌داران دریایی ایالات متحده پیوست. علاقه به طبیعت‌گردی و ورزش‌های محیطی از نوجوانی در رید شکل گرفت و تا امروز هم جزو اخلاق اصلی او محسوب می‌شود. البته هستینگز هیچ‌گاه آموزش‌های نیروی دریایی را به اتمام نرساند و تصمیم گرفت تا به مجموعه‌ی سپاه صلح عضو شود.

پس از چند سال فعالیت در نیروهای نظامی، هستینگز به‌‌عنوان معلم ریاضی در اسواتینی (کشوری در جنوب آفریقا) مشغول به کار شد. او سپس به آمریکا بازگشت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی علوم کامپیوتر از دانشگاه استنفورد دریافت کرد. فعالیت‌هایی که هستینگز در سپاه صلح انجام داده بود، هنوز هم همراه او هستند. او امروز فعالیت‌های عمومی و خیرخواهانه‌ی متعددی با تمرکز بر تحصیلات و آموزش انجام می‌دهد.

هستینگز در ۳۰ سالگی شرکتی به‌نام Pure Software راه‌اندازی کرد. نیل هانت که بعدها یکی از همکاران دائمی رید شد، در آن شرکت هم فعالیت می‌کرد. پتی مک‌کورد، همکار دیگری بود که به‌همراه هستینگز بعدا به نتفلیکس آمد. شرکت پیور رشد خوب را در سال‌های ابتدایی تجربه کرد و به یک شرکت سهامی عام تبدیل شد. آن‌ها ابزارهای موردنیاز برای توسعه‌دهنده‌های یونیکس آماده می‌کردند و در ۱۸ ماه، سه شرکت را به زیرمجموعه‌ی خود افزودند.

رید هستینگز / Reed Hastings

هستینگز در سال ۱۹۹۷، شرکت پیور را به قیمت ۷۵۰ میلیون دلار به Rational Software فروخت. او در آن زمان با وجود کسب درآمد بالا به این نتیجه رسیده بود که خود را عضوی از شرکت جدید نمی‌داند. درواقع هستینگز علاقه‌ای به ادامه‌ی فعالیت در صنعت نرم‌افزار نداشت. یکی از مشکلات هستینگز با پیور، خرید و ادغام‌های سریع بود که مانع از شکل‌گیری فرهنگی کامل و یکپارچه در شرکت شد. پیور شرکتی شده بود که مدیریت آسانی نداشت. هستینگز رهبری شرکت را برعهده گرفته بود، اما به‌خاطر درآمد شدید و سریعی که تجربه می‌کردند، واقعا هدایت تیم مدیران اجرایی آسان نبود.

رشنال سافت‌ور که شرکت پیور را خریداری کرد، مدیریتی بالغ‌تر و حرفه‌ای‌تر داشت. شایان ذکر است، آن شرکت نیز بعدا توسط IBM خریداری شد. به‌هرحال مدریران رشنال سابقه‌ی همکاری نزدیک به دو دهه را داشتند و هستینگز می‌گوید سطح اعتماد و کیفیت تعامل بین آن‌ها مثال‌زدنی بود. هستینگز از ارتباط و مدیریتی که در رشنال دیده بود، الهام گرفت. او تصمیم داشت تا شرکت بعدی خود را متکی بر همین سبک از مدیریت راه‌اندازی کند.

رید هستینگز / Reed Hastings

تولد نتفلیکس

هستینگز نتفلیکس را در سال ۱۹۹۷ راه‌اندازی کرد. ایده‌ی نتفلیکس از زمانی در ذهن هستینگز رقم خورد که بلاک‌باستر او را به‌خاطر تأخیر در تحویل یک فیلم، ۴۰ دلار جریمه کرد. او از همان ابتدا روی فرهنگ استارتاپش سرمایه‌گذاری کرد. شرکت مد نظر هستینگز، فضایی بود که او هرروز با عشق و علاقه در آن کار می‌کرد. بنیان‌گذار نتفلیکس افرادی را در شرکت جدید خود استخدام کرد که نیروی محرکه‌ی او شدند و به‌مرور شرکتی ساخته شد که همه به آن افتخار می‌کردند. او در ابتدا دو همکاری قدیمی یعنی هانت و مک‌کورد را برای پیوستن به نتفلیکس مجاب کرد. ساختاربندی ابتدایی به‌نوعی شکل گرفت که تا دهه‌های بعد، مدیران اجرایی در کنار یکدیگر بودند و درنتیجه اعتمادی جاری در شرکت وجود داشت.

هستینگز توسعه‌ی فرهنگ سازمانی را به‌عنوان اولین مأموریت خود در نتفلیکس اجرا کرد

فرهنگ سازمانی نتفلیکس که محصول روحیه‌ی خاص هستینگز بود، از همان ابتدا توجه بازیگران دیگر دنیای فناوری را به خود جلب کرد. امروز هم نتفلیکس به‌عنوان یکی از عجیب‌ترین و جذاب‌ترین محیط‌های کاری شناخته می‌شود. هستینگز در سال ۲۰۰۹ یک ارائه‌ی پاورپوینت ۱۲۸ صفحه‌ای با عنوان «فرهنگ آزادی و مسئولیت‌پذیری» برای شرح فرهنگ نتفلیکس منتشر کرد. ارائه‌ای که کارآفرینان بسیاری در سرتاسر وب با دقت آن را خواندند و حتی بخش‌های زیادی از فرهنگ را در شرکت‌های خود اجرا کردند.

رید هستینگز / Reed Hastings

هستینگز در شرکت خود هیچ قانون مشخصی برای زمان کار و تعطیلی و مرخصی تنظیم نکرد. کارمندان در استراحت و کار آزادی کامل دارند و تنها باید وظایف خود را در بازه‌های زمانی مشخص انجام دهند. حتی قوانین حقوق و مزایا نیز ساختار چارچوبی محکمی ندارد و کارمندان نسبت دریافت نقدی به سهام را در حقوق خود مشخص می‌‌کنند. عناوین رسمی بسیار محدودی در نتفلیکس وجود دارند و کارمندان به‌نوعی تفریح و لذت خود را در ساختن محصولات جدیدی می‌بینند.

درباره‌ی فعالیت و خدمات نتفلیکس در سال‌های ابتدایی، می‌توانید مقاله‌ی داستان برند این شرکت را در زومیت بخوانید. به‌صورت خلاصه، آن‌ها ابتدا با فروش اشتراک به مشتریان، فیلم‌های مورد نظر آن‌ها را به‌صورت اجاره با پست تحویل می‌دادند؛ مدل کسب‌وکاری که به‌صورت مستقیم با غول آن سال‌های دنیای سرگرمی یعنی بلاک‌باستر رقابت می‌کرد. شایان ذکر است، بلاک‌باستر در سال ۲۰۰۹ اعلام ورشکستگی کرد. نکته‌ی جالب اینکه هستینگز در سال ۲۰۰۰، فروش ۴۹ درصد از سهام نتفلیکس را به بلاک‌باستر پیشنهاد داده بود.

هستینگز پس از چند سال فعالیت به‌صورت اجاره  دیسک‌های فیزیکی فیلم، به این نتیجه رسیده بود که DVD سال‌های آخر عمر خود را سپری می‌کند. ازطرفی او چند سال تلاش کرد تا گزینه‌ی جایگزینی برای دیسک‌های محبوب آن زمان پیدا کند. او و تیمش از سال ۲۰۰۰ تحقیق و توسعه را روی ایده‌ای برای ارائه‌ی فیلم به خانه‌ها ازطریق اینترنت شروع کردند. ایده‌ی اولیه، فیلم را به‌‌صورت اینترنتی به کاربران خانگی اجاره می‌داد. کاربران با پرداخت ۱۰ دلار روی هزینه‌ی اینترنت پرسرعت خود، فیلم‌ها را برای ۱۶ ساعت اجاره می‌کردند. فراموش نکنید که در آن سال‌ها اینترنت پرسرعت با پهنای باند بالا در سال‌های ابتدایی قرار داشت و نتفلیکس هم به‌عنوان یک شرکت کوچک، توانایی تأمین ترافیک بالایی نداشت. درنهایت ایده‌ی مذکور لغو شد و باز هم هستینگز و نتفلیکس تا زمان عرضه‌ی عمومی سهام در سال ۲۰۰۲، روی ارائه‌ی DVD‌ متمرکز ماندند.

رید هستینگز / Reed Hastings

نتفلیکس در مرحله‌ی دوم برای ارائه‌ی فیلم بر بستر اینترنت، راهکاری سخت‌افزاری را در پیش گرفت. آن‌ها در سال ۲۰۰۳ یک ست‌تاپ باکس تلویزیونی به‌قیمت ۳۰۰ دلار عرضه کردند که مجهز به هارد درایو بود و به حساب کاربری فیلم‌های کاربران متصل می‌شد. در آن زمان دانلود یک فیلم حدود ۶ ساعت زمان نیاز داشت. هستینگز در مدل جدید پیش‌بینی کرده بود که کاربران در زمان خواب یا حضور نداشتن در خانه، فیلم‌ها را در ست‌تاپ باکس خود دانلود می‌کنند.

یوتیوب در سال ۲۰۰۵ متولد شد و سبک جدیدی از محتوای ویدئویی را به اینترنت معرفی کرد. کاربران دنیای فناوری دیگر می‌توانستند بدون نیاز به دانلود چندساعته‌ی فیلم‌ها، آن‌‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند. هستینگز رخداد جدید را یک انقلاب می‌دانست و رویکرد کلیک و تماشای سریع فیلم، از نظر او آینده‌ی بسیار روشنی داشت. در ادامه پروژه‌ی ست‌تاپ باکس متوقف شد و تیم نتفلیکس در مسیر جدید روی ماشین استریم کار کردند که به‌نوعی یک یوتیوب در جعبه‌ای سخت‌افزاری محسوب می‌شد.

دستگاه پخش‌کننده‌ی استریمی نتفلیکس، به‌صورت انحصاری توسط شرکت ساخته و فروخته می‌شد. در میانه‌ی سال ۲۰۰۷، محصول آماده‌ی عرضه به بازار و یک کمپین تبلیغاتی عظیم نیز برای آن طراحی شده بود. هستینگز در نزدی‌کترین زمان به رونمایی از محصول خود، اعتماد به نفسش را درباره‌ی آن از دست داد.

بلاک باستر

هستینگز همیشه به‌دنبال راهی بود تا خدمات خود را روی تلویزیون کاربران ارائه کند. او می‌دانست که شرکت‌های خدمات تلویزیون کابلی از محصولش حمایت نمی‌کنند و توزیع آن را نیز برعهده نمی‌گیرند. درواقع سرویس نتفلیکس، رقیبی مستقیم برای تلویزیون‌های کابلی محسوب می‌شود. به‌هرحال هستینگز قانع نشد که بتوان با یک دستگاه انحصاری، حجم زیادی از مشتریان را جذب کند.

استراتژی توسعه‌ی نرم‌افزاری، مسیر حرکت نتفلیکس به دنیای استریم را هموار کرد

سخت‌افزار با سرعت بالایی از برنامه‌های توسعه‌ای نتفلیکس حذف شد. هستینگز از تیمش می‌خواست که خدمات را از طریق نرم‌افزار و به‌گونه‌ای به دست مشتری برساند که قابلیت نصب روی انواع دستگاه‌ها را داشته باشد. نرم‌افزار موردنظر هستینگز روی کنسول‌های بازی، پخش‌کننده‌های DVD، تلویزیون‌‌ها و هر دستگاهی نصب می‌شد که قابلیت اتصال به اینترنت را داشته باشد. اتصال پرسرعت اینترنت نیز به‌مرور در نقاط بیشتری از آمریکا ارائه می‌شد و تجربه‌ی جذاب استریم را برای کاربران فراهم می‌کرد.

ایده‌ی سخت‌افزاری نتفلیکس پس از توسعه‌ی نرم‌افزار به‌صورت کامل از بین نرفت. هستینگز آن را به‌صورت یک اسپین‌آف و شرکتی جدید به‌نام Roku ادامه داد. روکو امروز دستگاه‌های استریم را به فروش می‌رساند که محتوای نتفلیکس و دیگر غول‌های استریم همچون هولو و آمازون را پخش می‌کند. البته هستینگز دیگر سهامی در روکو ندارد. مدیرعامل نتفلیکس درباره‌ی ایده‌ی حذف دستگاه سخت‌افزاری با برند اختصاصی شرکتش می‌گوید که تصمیم دردناکی را اتخاذ کرده‌اند. البته از نظر او اگر کارآفرین‌ها با دردهای استراتژیک در مسیر تصمیم‌گیری‌ها آشنا نباشند، دیگر مفهوم استراتژی معنایی پیدا نمی‌کند.

رید هستینگز / Reed Hastings

تصاحب بازار استریم

هستینگز سقوط AOL را به‌عنوان نمونه‌ای از شرکت‌هایی به یاد داشت که از ریسک کردن می‌ترسیدند. AOL زمانی فرمان‌روای اینترنت دایال‌آپ بود، اما نتوانست خود را با سرعت حرکت و نفوذ اینترنت پرسرعت همگام کند. آن‌ها زمانی سرویس ایمیل عالی و محتوای اختصاصی حرفه‌ای را به کاربران ارائه می‌کردند، اما عقب ماندن از جریان اصلی فناوری باعث شد تا سرویس‌های حرفه‌ای نیز تأثیری در حفظ مشتریان نداشته باشند. هستینگز می‌دانست که باید هرچه سریع‌تر ۱۰ میلیون مشترک خود را از DVD به استریم منتقل کند، وگرنه سرنوشتی شبیه به AOL انتظار آن‌ها را می‌کشید.

نتفلیکس برای حفظ مشترکان خود و همراه شدن با جریان فناوری، باید سرویسی بسیار عالی را ارائه می‌کرد که پیش از هر رقیبی، کاربران را به امتحان کردن فناوری جدید تشویق کند. هستینگز، هانت، مدیر محتوای شرکت، تد ساراندوس و مدیر بازاریابی، لزلی کیلگور جلسه‌ای تشکیل دادند تا هرچه سریع‌تر راهکاری برای هدایت مشترکان به فناوری استریم پیدا کنند. آن‌ها روی ارائه‌ی رایگان خدمات استریم به توافق رسیدند.

ساراندوس از مدیران مهم در نتفلیکس بود. او سابقه‌ای طولانی در کسب‌وکار نمایش خانگی داشت. استودیوهای متعدد فیلم‌سازی در هالیوود با ساراندوس آشنا بودند و نتفلیکس را شریک تجاری خوبی برای توزیع مناسب فیلم‌های DVD به دست عاشقان سینما می‌دانستند. البته استودیوها برای اضافه کردن توزیع استریم به فیلم‌های خود، سهم بالایی را درخواست می‌کردند و همچنین نگران بودند که کیفیت پایین استریم، تجربه‌ی مشاهده‌ی فیلم مردم را تحت تأثیر قرار دهد.

رید هستینگز / Reed Hastings

هستینگز و تیمش برای جذب مشترکان به تماشای استریم در نتفلیکس، باید راهی به‌جز فیلم‌های جدید پیدا می‌کردند که هزینه‌ی کمتری داشته باشد. آن‌ها فیلم‌ها و سریال‌های قدیمی را با قیمت پایین‌‌تر خریداری کرده و سلاح اصلی خود یعنی الگوریتم شبیه‌سازی محتوا را روی کاتالوگ فیلم‌ها اجرا کردند. الگوریتمی که مشترکان را به محتوای جدید و جذاب و همچنین فیلم‌های قدیمی هدایت می‌کرد که مورد تمایل آن‌ها بود. هستینگز روشی را برای استریم پیاده کرده بود که استریم نامحدود را بدون هیچ هزینه‌ی اضافی ممکن می‌کرد.

نتفلیکس در دوران اوج‌گیری استریم، ترافیک شبکه را در حجم‌های بالا از شرکت‌هایی همچون AT&T و ورایزن خریداری می‌کرد و به‌کمک شرکت‌هایی همچون Akami، ارائه‌ی داده با کیفیت و بازدهی بالا را ممکن می‌کرد. چنین رویکردی هزینه‌ی استریم هر فیلم را برای شرکت به پنج سنت رسانده بود، درحالی که هزینه‌ی عرضه‌ی فیلم به‌صورت DVD شامل نیروی انسانی و پست، حدود یک دلار بود.

هستینگز می‌دانست که ارائه‌ی نامحدود محتوای استریم (حتی اگر قدیمی باشد) در کنار سرعت قابل‌قبول استریم می‌تواند جای خالی فیلم‌های بزرگ و جدید را در نتفلیکس پر کند. رویکرد او با سرعت بالایی به موفقیت رسید و تعداد مشترکان استریم نتفلیکس، روند صعودی گرفت. اپلیکیشن نتفلیکس نیز به‌مرور به دستگاه‌های بیشتری نفوذ کرد و کاربران گزینه‌های متعددی برای تماشای محتوا داشتند. قرارداد محتوایی مهم نتفلیکس در شروع دهه‌ی ۲۰۱۰، با شرکت Epix امضا شد که شامل سه استودیوی بزرگ پارامونت، لاینز‌گیت و ام‌جی‌ام بود. قرارداد یک میلیارد دلاری، امتیاز استریم محصولات سه استودیو را به نتفلیکس می‌داد و به‌نوعی شروع اوج‌گیری صنعت استریم بود.

رید هستینگز / Reed Hastings

در سال‌های ابتدایی دهه‌ی ۲۰۱۰، بسیاری از تحلیل‌گران مرگ نتفلیکس یا خریداری شدن توسط غول‌هایی همچون اپل و گوگل را پیش‌بینی می‌کردند. آن‌ها اعتقاد داشتند شرکت تحت مدیریت هستینگز باوجود قدرت بالا در ارائه‌ی فیلم‌های DVD، در بازار استریم برتری چندانی ندارد و رقبای متعدد به‌راحتی می‌توانند مدل آن‌ها را تکرار کنند. به‌علاوه اجاره‌ی فیلم‌ها از لحاظ قانون کپی‌رایت مانع خاصی نداشت و نتفلیکس می‌توانست DVD‌ها را در حجم بالا خریداری کند و اجاره دهد. درحالی که استریم آن‌ها نیازمند مجوز از شرکت توزیع‌کننده بود که هرکدام از آن‌‌ها شرایط منحصربه‌فردی را برای استریم مطرح می‌کردند. بخش‌های اجاره‌ی DVD و استریم نتفلیکس یک بار در سال ۲۰۱۰ از هم جدا شدند، اما هستینگز به‌سرعت با اشتباه اعلام کردن تصمیم مذکور، مجددا آن‌ها را ادغام کرد.

هستینگز برخلاف ادعای تحلیل‌گران، شکست به غول‌های صنعت سرگرمی را نمی‌پذیرفت

هستینگز در سال‌هایی که بسیاری پیشرفت شرکتش را غیرممکن می‌دیدند، استراتژی مشخصی برای آن داشت. هزینه‌ی مجوز استریم فیلم‌ها به‌مرور افزایش پیدا می‌کرد، اما ازطرفی تعداد مشترکان نتفلیکس نیز رو به افزایش بود. درنتیجه حاشیه‌ی سود شرکت تاحدودی حفظ می‌شد. رقابت قیمتی، تهدید دیگری بود که نتفلیکس و هستینگز را در ابتدای دهه‌ی جاری تهدید می‌کرد، اما او سابقه‌ی چنین رقابتی را داشت. بنیان‌گذار نتفلیکس اعتقاد داشت موارد زیادی برای نگران بود در رقابت وجود دارد. شرکت‌های ثروتمندتر، قیمت پایین‌تر از سوی رقبا، غول‌هایی همچون هولو و HBO و Red Box، همگی کسب‌وکار او را تهدید می‌کردند. به‌هرحال هستینگز اعتقاد داشت که با ارائه‌ی محتوای باارزش می‌توان کاربران را با قیمت ماهانه‌ی ۹ دلار، به ادامه‌ی اشتراک تشویق کرد.

رید هستینگز / Reed Hastings

اولین مجموعه‌ی تلویزیونی اختصاصی نتفلیکس به‌نام «خانه‌ی پوشالی (House of Cards)» در سال ۲۰۱۳ تولید و پخش شد که توجه همه را به بازیگر قدرتمند صنعت استریم جلب کرد. این مجموعه جوایز متعدد معتبری را به دست آورد که به شهرت صاحب‌امتیاز یعنی نتفلیکس نیز کمک می‌کرد. تا پایان آن سال، ارزش سهام نتفلیکس سه‌برابر شد.

در سال ۲۰۱۵، ارزش سهام نتفلیکس یک رکورد تاریخی را ثبت کرد. ارزش سهام شرکتی که هستینگز در سال ۱۹۹۷ تأسیس کرده بود، با رشد ۹،۹۲۵ درصدی چشمان همه‌ی جهان را به خود جلب کرده بود. هستینگز در آن زمان گفت که تلویزیون‌های کابلی تا ۲۰ سال آینده روند سقوطی را طی خواهند کرد و «تلویزیون اینترنتی» هرسال رشد خواهد کرد.

نکته‌ی جالب درباره‌ی هستینگز اینکه ادعا می‌شود او دفتر ثابتی در مرکز مدیریت شرکت در لوس گاتوس کالیفرنیا ندارد. او به میزهای متعدد و کارمندان سر می‌زند و جلسه‌های دونفره از کارهای روزمره‌ی بنیان‌گذار محسوب می‌شوند. برخی اوقات که هستینگز نیاز به استراحت یا فعالیت تنها دارد، به اتاق جلسه‌ی مربعی موسوم به «towering inferno» در طبقه‌ی بالای ساختمان مرکزی نتفلیکس می‌رود.

نتفلیکس تحت مدیریت هستینگز پیشرفت سریعی را در دهه‌ی ۲۰۱۰ تجربه کرد. آن‌ها رکوردهای متعددی را از لحاظ ارزش سهام شکستند و غول‌های بزرگی همچون دیزنی و اپل را به ارائه‌ی سرویس‌های مشابه مجبور کردند. شاید نتفلیکس امروز هم تحت فشار شدید رقابتی قرار داشته باشد، اما به‌هرحال هستینگز شرکتی را راه‌اندازی کرد که تأثیری شگرف در فرهنگ سرگرمی جهان داشت.

نتفلیکس

فعالیت‌های متفرقه

هستینگز در سال ۲۰۱۱ به هیئت‌مدیره‌ی فیسبوک پیوست. بسیاری از کارشناسان تا آن زمان فیسبوک را رقیبی احتمالی برای نتفلیکس می‌دانستند که با عضویت هستینگز در تیم مدیریت غول شبکه‌ی اجتماعی، تاحدودی پیش‌بینی‌های آن‌ها از بین رفت. درنهایت همکاری هستینگز با فیسبوک در می سال ۲۰۱۹ به پایان رسید و او برای ادامه‌ی عضویت در هیئت‌مدیره نامزد نشد. طبق آخرین آمار او تا سال ۲۰۱۶ سهامی به ارزش ۱۰ میلیون دلار در فیسبوک داشت. هستینگز سابقه‌ی عضویت در هیئت‌مدیره‌ی مایکروسافت را هم دارد و از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ در تیم مدیریت ردموندی‌ها بود.

همان‌طور که گفته شد رید هستینگز علاقه‌ی شدید به فعالیت‌های خیرخواهانه با هدف آموزش دارد. او پس از فروش پیور سافت‌ور به‌دنبال هدفی برای فعالیت عمومی بود و به ایجاد تحول در سیستم آموزش کالیفرنیا علاقه‌‌مند شد. او فعالیت‌های زیادی در مسیر تصویب قوانین تحول‌گرا در سیستم آموزشی انجام داد و از سال ۲۰۰۱ رئیس هیئت آموزش ایالت کالیفرنیا بود. همکاری‌ها و سرمایه‌گذاری‌های او در کنار دیگر ثروت‌مندان سیلیکون‌ولی، تصویب چند قانون را با هدف بهبود آموزش در آمریکا به‌همراه داشت.

رید هستینگز / Reed Hastings

هستینگز سرمایه‌گذاری‌های متعددی در فعالیت‌های سیاسی و آموزشی انجام داده است. او برای تأسیس مدارس مستقل دولتی در سال ۲۰۰۶ یک میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرد. به‌علاوه او از نامزدهای فرمانداری کالیفرنیا که برنامه‌هایی همسو با بهبود آموزش داشتند، به‌صورت مالی حمایت می‌کرد. 

هستینگز در منطقه‌ی خلیج سان‌فرانسیکو ساکن است. او با پاتریشا آن کویلین ازدواج کرد و دو فرزند دارد. آن‌ها مرام‌نامه‌ی بخشش ثروت بیل و ملیندا گیتس را هم امضا کرده‌اند و سهم عمده‌ای از درآمد خود را به فعالیت‌های خیریه اهدا می‌کنند. هستینگز در کنار فعالیت‌های مدیریتی نتفلیکس، در رسانه‌های متعدد نیز حضور می‌یابد که از میان آن‌ها می‌توان به پادکست مشهور بنیان‌گذار لینکدین، رید هافمن اشاره کرد. آخرین آمار منتشرشده، ثروت بنیان‌گذار نتفلیکس را ۹/۴ میلیارد دلار بیان می‌کند.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات