داستان شکست باملیو؛ خروج اولین مارکتپلیس ایرانی چه تأثیری بر بازار خواهد داشت؟
بامیلو، اولین سرمایهگذاری بزرگ گروه اینترنتی ایران (IIG) در فضای استارتاپی کشور بود. چند روز پیش، پس از اوجگیری اخبار و شایعههای متفرقه پیرامون تعطیلی این وبسایت، بیانیهی رسمی بامیلو با موضوع تعدیل نیرو بهصورت گسترده منتشر شد. متن آن بیانیه، با وجود ابهام زیادی که در ذهن خواننده ایجاد میکرد، بیش از همه این تصور را بهوجود میآورد که سرمایهگذاران بامیلو، حداقل در بحث تجارت الکترونیک بهشیوهی موجود، به نتیجهی مورد نظر خود نرسیدهاند.
سرویسی که با هدف قرار دادن صنعت تجارت الکترونیک، با قدرت و سرمایهگذاری زیاد وارد اکوسیستم شد، امروز به موقعیتی رسید که در آستانهی سال نو، مجبور به تعدیل بیش از ۷۰ درصد از نیروهای خود شد. بامیلو، از زمان انتشار بیانیه، پاسخ مناسبی هم به توزیعکنندهها و مشتریان خود نمیدهد و آیندهی آنها بهعنوان اولین مارکتپلیس ایرانی، بیشازپیش، مبهم است. بههرحال، بامیلو امروز به نقطهای رسید که بسیاری، آن را شکست مطلق در بازار تجارت الکترونیک میخوانند. برخی دیگر نیز استراتژیهایی پشت پرده را دلیل تغییرات جامع در این سرویس بزرگ میدانند.
صرفنظر از آیندهای که در انتظار بامیلو و برند آن خواهد بود، رسیدن آنها به این نقطه، قطعا دلایل متعددی دارد و میتوان ریشههای آن را حتی در روزهای ابتدایی شروع بهکار، جستوجو کرد. سرویسی که ایدهها و ابزارهای جدید را به فضای تجارت الکترونیک و خصوصا بازاریابی در ایران معرفی کرد، در مسیر خود اشتباهات مکرری هم داشت که شاید همان اشتباهات منجر به وضعیت کنونی شد. در مطلب پیشین پبرامون وضعیت پیشآمده برای بامیلو، به بررسی تأثیرات ورود این شرکت به اکوسیستم تجارت الکترونیک پرداختیم. در این مطلب، علاوهبر بررسی عواملی که به شکست بامیلو انجامید، نتایج خروج آنها از بازار ایران را نیز بررسی خواهیم کرد.
سرمایهگذاریهای گسترده با زیرساخت ضعیف
اگر نگاهی به سالهای پیش از ظهور بامیلو داشته باشیم، شاید به یاد بیاوریم که سرمایهگذاری در حجم بالا، آن هم در حوزهی تجارت الکترونیک، جای زیادی در فضای کسبوکار نداشت. در آن سالها یک بازیگر اصلی بهنام دیجیکالا در این فضا فعالیت میکرد که آن هم هنوز، جسارت لازم برای سرمایهگذاری گسترده را در بین فعالان ایجاد نکرده بود. درواقع، دیجیکالا در آن زمان بهنوعی وضعیت خود را پایدار میدانست و شاید حرکت کردن با چراغ خاموش (در بحث بازاریابی) را برای آیندهی خود مناسبتر میدید. بهبیاندیگر، دیجیکالا بهخاطر نداشتن رقیب جدی، (احتمالا) نیازی هم به سرمایهگذاری جدیتر نمیدید.
زیرساختهای اولیه، پاسخگوی حجم بالای کاربران نبود
تا پیش از ورود بامیلو، استارتاپهایی که با هدف کسب موفقیتهایی شبیه به فروشگاه اینترنتی مشهور ایران وارد حوزهی تجارت الکترونیک میشدند، استراتژی مناسبی برای سرمایهگذاری و تبلیغات نداشتند. آنها تنها روش کاری دیجیکالا را کپیبرداری میکردند و در اکثر مواقع، موفقیت چندانی بدست نمیآورند. در آن فضا، بامیلو با گروهی از سرمایهگذاران باتجربه و قدرتمند وارد اکوسیستم تجارت الکترونیک شد. بازیگری که از همان روزهای ابتدایی با هزینههای هنگفت در بحث بازاریابی الکترونیک، قصد خود را برای نفوذ جدی به بازار نشان میداد. سرمایهگذاریهایی که اکثرا، با اشکالاتی روبهرو بودند.
بامیلو در چشم مصرفکنندهها، فروشگاهی بود که بهعنوان جایگزینی بعضا ارزانتر نسبت به دیجیکالا، بهسرعت قد علم کرد. سرمایهگذاران، مبالغ سنگینی را به شرکت تزریق کردند تا هرچه سریعتر، برند خود را در ذهن کاربران ماندگار کنند. بازاریابی بامیلو در سالهای ابتدایی فعالیت، با تمام نکات مثبتی که از لحاظ فنی و تکنیکی داشت، روی زیرساخت محکمی استوار نشده بود.
کاوه یزدیفرد، لید استراتژیست سابق مجموعهی سراوا، از سرمایهگذاران دیجیکالا و رقیب جدی گروه اینترنتی ایران در اینباره میگوید:
یکی از مشکلاتی که از روزهای ابتدایی در مجموعهی بامیلو به گوش میرسید، سیستم مدیریت منابع انسانی بود که روندی متفاوت با فرهنگ استارتاپی و رفاقت موجود در آن داشت. فرهنگ آنها، سرچشمه گرفته از سرمایهگذار اصلی یعنی راکت اینترنت، ساختاری سخت و محکم داشت و شبیه به اتفاق اخیر، حذف نیروها بهآسانی انجام میشد. البته، پس از مدتی، تغییرات در ساختار مدیریت نیروی انسانی ایجاد شد و حرکت تیم بامیلو، بهبود پیدا کرد.
در سالهای ابتدایی دههی ۹۰، تقریبا در همهجای اینترنت تبلیغات بامیلو را مشاهده میکردیم. پس از مدتی، به امتحان کردن فروشگاه اینترنتی جدید ترغیب و درنهایت، با باز کردن صفحهی اول آن و تلاش برای اولین خرید، با مشکلات متعددی روبهرو میشدیم. اگرچه این چالشها پس از مدتی رفع شد، اما خاطرهی خوبی از اولین برجای نماند. رقیبی که ادعا میکرد برای کسب سهم هرچه بیشتر وارد فضای تجارت الکترونیک شده است، در پیادهسازی مفاهیم اولیه، چالشهای متعددی داشت.
تبلیغات گستردهی بامیلو با بهرهگیری از تکنیکهای حرفهای بازاریابی دیجیتال، کاربران بسیاری را به سمت وبسایت آنها روانه میکرد. درمقابل، زیرساخت لازم در همهی حوزهها از فنی گرفته تا لجستیک و پشتیبانی مشتری، هنوز آمادهی پذیرایی از این حجم از کاربر نبود. نمونهای که در وبسایتهای مشابه دیگر با تبلیغات گسترده هم دیده بودیم و هنوز هم رخ میدهد. چه بسیار فروشگاههای اینترنتی که حتی پیش از پر کردن انبارهای خود یا اصلاح طراحیها و زیرساختهای فنی، تبلیغات گستردهی سنتی و دیجیتال دارند.
ضعف در معرفی مارکتپلیس
وقتی بهعنوان اولین کاربران به وبسایت بامیلو سر میزدیم، تصور بر این بود که با فروشگاهی شبیه دیجیکالا مواجه خواهیم شد؛ اما پس از اقدام به خرید (اگر کمی دقت میکردیم) نام شرکتها و توزیعکنندههای دیگر را بهعنوان عرضهکنندهی کالا میدیدیم. برای کاربر آن سالهای تجارت الکترونیک بازار، مفهوم بازارچه یا مارکتپلیس، کاملا غریب بود. کما اینکه امروز هم بسیاری از مردم مفهوم اصلی آن را متوجه نمیشوند.
بامیلو با ایدهای جدید وارد فضای تجارت الکترونیک شده بود، اما زیرساخت فرهنگی لازم برای فعالیت در آن را ایجاد نکرد. مشتریان باملیو در بسیاری از اوقات از شرایط نامناسب تحویل کالا و کیفیت آنها ناراضی بودند. همین عدم رضایت، از روزهای اول اعتمادسازی برند را برای تیمهای بازاریابی دیجیتال و فروش، دشوار میکرد. مشتریان کالایی را با اعتماد به برندی ثروتمند خریداری میکردند که قطعا با آن حجم از تبلیغات، باید زیرساخت قوی میداشت. در مقابل، بعضا با کالاهایی با کیفیت پایین یا تقلبی روبهرو میشدند که حتی در زمان مناسب نیز تحویل داده نمیشد.
مارکتپلیس یا بازارچهی اینترنتی، هنوز هم در ایران به بلوغ نرسیده است
تلاش بامیلو برای عرضهی ارزانتر کالاها و همچنین، تمرکز بر مدل تجاری مارکتپلیس، از همان ابتدا موانعی جدی را برای گروه ایجاد کرد. سفارشات در حجم بالا به سوی وبسایت سرازیر میشدند و در مقابل، آمادگی لازم نه از سوی بامیلو و نه از سوی تأمینکنندهها برای فراهم کردن خریدها وجود نداشت. در نتیجه، اولین تجربههای خرید اکثر مشتریان، با نارضایتی همراه بود.
با گذشت چند سال از فعالیت بامیلو در حوزهی بازارچهی اینترنتی، هرچند کیفیت سرویس به شکل محسوسی بهتر شد اما باز هم مشکلات تحویل به موقع کالا و از آن مهمتر، کنترل کیفی روی تأمینکنندهها برطرف نشد. کافی است جستجویی در شبکههای اجتماعی داشته باشید تا در همین چند ماه اخیر نیز با شکایتهای متعددی که درکنار هشتگ #بامیلو منتشر میشود، روبهرو شوید. دراینمیان، رقیب دیرینه یعنی دیجیکالا که تلاش کرد با ورود به حوزهی مارکتپلیس، آن بخش از بازار را نیز در اختیار بگیرد، به موفقیت آنچنانی نرسید. امروز شکایتها از کیفیت محصولات و زمان تحویل با هشتگ #دیجیکالا نیز به وفور در فضای مجازی دیده میشود. بههرحال بامیلو نتوانست تجربهی خوبی از مارکتپلیس در ذهن ما ایجاد کند و تلاشهای دیجیکالا نیز در ادامه چندان موفق به نظر نمیرسد.
شاید انتخاب مارکتپلیس از همان ابتدا برای ورود به حوزهی تجارت الکترونیک، اشتباه اصلی بامیلو بود. بههرحال، این فضا هنوز هم در ایران به بلوغ کافی نرسیده است. همانطور که مصطفی لامعی، متخصص طراحی و اجرای استراتژی دیجیتال میگوید:
حذف بامیلو از بازار و خصوصا حوزهی بازارچههای اینترنتی (مارکتپلیس) فرصت را برای کسبوکارهای دیگر فراهم میکند تا حداقل در بازارهای خاص، به این حوزه وارد شوند. البته، مارکتپلیس هنوز در ایران به بلوغ کافی نرسیده است، اما شاید خروج یک بازیگر بزرگ، فرصت را برای ورود فعالان دیگر فراهم کند.
شکست، خروج یا تغییر مسیر؟
برخی از کارشناسان حوزهی کسبوکار ایران، اعتقاد دارند شرایط پیش آمده برای بامیلو را نمیتوان شکست نامید. آنها به نامشخص بودن وضعیت بامیلو در آینده اشاره میکنند و با استناد به ابهام موجود در بیانیهی آن شرکت، نتیجهگیری دربارهی شکست خوردن آنها را زود میدانند. بههرحال، بامیلو در چند روز اخیر خدمترسانی به تأمینکنندهها و مشتریان را به حداقل رسانده است و خبر رسمی تعدیل نیرو نیز به کارمندان ابلاغ شد و اکثر کارمندان این شرکت نیز اخراج شدهاند. درنتیجه، آیندهی بامیلو قطعا شبیه به وضعیت گذشتهی آن نخواهد بود و تغییراتی جدی رخ میدهند.
اگر وضعیت کنونی بامیلو را شکست ننامیم، قطعا خروج نیز واژهی مناسبی برای آن نخواهد بود. در تعریف کلی، خروج استارتاپ بهمعنای فروش یا واگذاری آن به سرمایهگذران دیگر با سود قابلتوجه است. تعریفی که به هیچوجه شبیه بامیلوی امروز نیست. دراینمیان، برخی از کارشناسان اتفاق رخ داده را از طرف گروه اینترنتی ایران کمی مشکوک میدانند. اعلام تعدیل نیرو، آن هم ۲ ماه پس از اینکه جذب نیرو بهصورت گسترده انجام شد و همچنین در آستانهی تعطیلات عید و اوجگیری خریدها، سوالات متعددی را در ذهن ایجاد میکند. لامعی در اینباره میگوید:
بامیلو چندی پیش اقدام به جذب نیرو کرد و اعلام تعدیل نیرو آن هم در بهترین زمان خرید سال یعنی نزدیک به عید، کمی مشکوک به نظر میرسد. باید منتظر باشیم تا استراتژیهای جدید این شرکت و گروه اینترنتی ایران، مشخصتر و شفافتر شود.اگر هم رخداد پیشآمده را بهعنوان شکست بامیلو در بازار در نظر بگیریم، قطعا دلیل آن مشکلات اقتصادی نبوده است چون گروه سرمایهگذاران این شرکت، همیشه روی دسترسی به منابع مالی بزرگ برای سرمایهگذاری در بازار، تأکید داشتهاند. شاید تنها دلیل خروج از فعالیت خردهفروشی آنلاین را بتوان نتیجهنگرفتن از آن نامید.
جدیترین شایعهای که پیرامون آیندهی بامیلو مطرح میشود، اتصال آن به هایپراستار (یکی از سرمایهگذاران گروه اینترنتی ایران) و شکلدهی بازار کالاهای تندمصرف (FMCG) یا ادغام شدن با اسنپمارکت است که آن هم در بازار FMCG فعالیت میکند. صرفنظر از آینده یا نام و تعریفی که برای وضعیت کنونی بامیلو در نظر بگیریم، این تغییر بزرگ همانند ورود آنها به حوزهی تجارت الکترونیک، تأثیر مهمی روی اکوسیستم خواهد گذاشت.
یزدیفرد در گفتوگو با زومیت از اصطلاح شکست برای وضعیت کنونی بامیلو استفاده نمیکند. او راکت اینترنت و گروه اینترنتی ایران را باهوشتر از آن میداند که بدون مطالعه، از فضای رقابتی خارج شوند. او اعتقاد دارد تغییر استراتژیها به FMCG، با هوشمندی تمام انجام شده است و اضافه شدن همکارانی جدید همچون آپ به آن مجموعه، نشاندهندهی برنامهریزی دقیق برای آینده است.
تأثیر شرایط اقتصادی
یکی از اولین تحلیلهایی که در بررسی دلیل حذف بامیلو، آن هم در شرایط کنونی مطرح میشود، شرایط اقتصادی نابهسامان کشور است. بسیاری از افراد تصور میکنند که بامیلو نتوانست در شرایط کنونی با چالشهای اقتصادی دستوپنجه نرم کند و از رقابت خارج شد. برخی هم مانند جلال روحانی، از اولین بازاریابان دیجیتال بامیلو اعتقاد دارند:
تحریمها فشار زیادی بر فعالان بزرگ تجارت الکترونیک ایران یعنی دیجیکالا و بامیلو داشت. دیجیکالا نیز چندی پیش اقدام به تعدیل نیرو کرد که البته با حرکت بامیلو تفاوت داشت. بههرحال، عدم توانایی در تأمین کالا توسط فروشندگان معتبر، یکی از دلایل تغییر کلی استراتژی است.
بههرحال حتی اگر شرایط اقتصادی باعث شکست بامیلو شده باشد، چنین روندی توجیهی برای استارتاپهای دیگر نخواهد بود که با شکایت و گله از شرایط موجود، تلاش برای موفقیت را متوقف کنند. لامعی دراینباره میگوید:
کسبوکارها نباید شرایط اقتصادی فعلی را توجیهی برای کار نکردن یا شکایت دائمی از وضعیت بدانند. درواقع، همیشه و در همهی شرایط بازار، فعالان از رکود یا نامناسب بودن وضعیت اقتصادی شکایت داشتهاند و در عین حال، به کار خود ادامه دادند. بهبیاندیگر، برای یک فعال اکوسیستم کسبوکار، شرایط معنای خاصی نداشته و مانع بزرگی نیست. آنها تنها باید تلاش کنند تا در هر موقعیتی، فرصتی را برای بهبود کسبوکار خود پیدا کنند.
برخلاف لامعی، کارشناسان دیگر و بسیاری از مردم اعتقاد دارند که شرایط اقتصادی، ادامهی فعالیت کسبوکارها و خصوصا شرکتهای نوپا را با چالشهای متعدد روبهرو کرده است. فرصتهای سرمایهگذاری کمتر شدهاند و با مشاهدهی شکستهای متعدد، نگرانی اقتصادی فعالان بیشتر میشود. آرمان والی، اولین کارمند گروه اینترنتی ایران و بامیلو در این مورد میگوید:
قطعا استارتاپها باید با مطالعه و آگاهی بیشتری عمل کنند. آنها باید برای بدترین سناریوهای احتمالی خود را آماده کنند تا در صورت بروز رخدادهای غیرمنتظرهی اقتصادی، از ادامهی روند باز نمانند. بههرحال تغییرات ایجاد شده بر اثر بحرانهای اقتصادی، نیازمند تغییر در ماهیت استارتاپها نیز هست و تلاش برای پیدا کردن فرصتها، باید با جدیت بیشتری انجام شود.
تأثیرات خروج بامیلو بر فضای تجارت الکترونیک
بامیلو چه شکست خورده باشد و چه برنامهای جدیتر برای آیندهی خود ترسیم کند، بهنظر نمیرسد دیگر به شکل قبلی شاهد حضور آنها در فضای کسبوکار ایران باشیم. تعدیل نیرو آن هم در این حجم و در نزدیکی سال نو، اگر هم نشانهی حذف نباشد، بهمعنای از بین رفتن رقابت به آن شکلی است که امروز میشناسیم. باید بپذیریم که بامیلو، دیگر بهعنوان رقیبی (هرچند بعضا ضعیف) برای دیجیکالا شناخته نمیشود.
خروج یک بازیگر جدی از صنعتی مشخص، علاوهبر تأثیراتی که روی آیندهی خود آن برند و همچنین نیروی انسانی آن میگذارد، کسبوکارهای فعال دیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. شاید اولین تأثیر مهم حذف بامیلو، روی رقیب اصلی آنها یعنی دیجیکالا باشد. احتمالا در نگاه اول، وضعیت جدید را بهنفع بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران بدانیم، اما با نگاهی عمیقتر، متوجه چالشهایی میشویم که آنها را نیز درگیر میکند. والی، در اینباره میگوید:
بههرحال اخبار رسیده دربارهی تعدیل نیرو در بامیلو، با آن که آیندهی مبهمی را برای این برند ترسیم میکند، قطعا نتایجی منفی برای بازار به همراه خواهد داشت. بهعنوان مثال، نیروهای انسانی شرکتهای دیگر همچون دیجیکالا نیز با تهدیدهایی همچون تعدیل نیرو مواجه میشوند که شاید تا امروز، آنها را چنین نزدیک نمیدیدند.نکتهی مهم دیگر (در صورت حذف کامل برند بامیلو به آن شکل که امروز میشناسیم) ایجاد این تفکر در استارتاپهای دیگر است که صرفنظر از ابعاد و وضعیت کنونی چرخهی عمر شرکت، هیچ تضمینی برای موفقیت همیشگی آنها وجود ندارد. بهبیاندیگر وقتی بامیلو با چنین ابعادی مجبور به تعدیل نیرو در سطح گسترده باشد، استارتاپهای دیگر نیز از این قائده مستثنی نمیشوند.
علیرضا ناظمزاده، از فعالان قدیمی فضای کسبوکار ایران و مدیرعامل کنونی یکتانت نیز نظری مشابه دارد:
حذف بامیلو قطعا رقیبان را خوشحال نکرده و نمیکند. چون یک حس ترس و ابهام در کل اکوسیستم به وجود میآورد. درواقع، اگر کسی هم وضعیت اقتصادی کنونی را با خوشبینی ببیند، با مشاهدهی این خبر، تجدیدنظری کلی خواهد داشت.بهبیان دیگر، افراد از خود میپرسند چه اتفاقی موجب چنین تصمیمگیری از سوی بامیلو شده و چرا فضای سرمایهگذاری روی استارتاپ ها اینقدر دچار رکود شده است؟ البته عدهای اعتقاد دارند که این تصمیم بامیلو بهخاطر خرید سهام همدهی آن از سوی مجموعه هایپراستار بود که در این صورت، تحلیلها تغییر میکنند.
آنچه که بیش از همهی موارد، بهعنوان تأثیری عمیق بر فضای تجارت الکترونیک به چشم میخورد، تهدید شدن دیجیکالا است. بزرگترین فروشگاه اینترنتی ایران که شاید از ابتدا هم بامیلو را بهعنوان رقیبی جدی نمیدید، امروز تهدید حذف و شکست را بیش از همه حس میکند. شاید آنها هم به این نتیجه برسند که مدل کسبوکاری انتخاب شده برای فعالیت در حوزهی تجارت الکترونیک، آیندهی روشنی ندارد. همانطور که یزدیفرد بهعنوان یکی از مشاوران اولیهی تیم سرمایهگذاری دیجیکالا میگوید:
امروز دیجیکالا هم با این سؤال مواجه میشود که آیا مدل کسبوکاری موجود برای فعالیت در فضای ایران مناسب است؟ همهی ما میدانیم که گروه راکت اینترنت به پافشاری بر استراتژیهای خود و تلاش برای بقا در بازار مشهور است. تصمیم آنها به حذف بامیلو از بازار تجارت الکترونیک، شاید ما را به این نتیجه برساند که مفهوم آن نوع از تجارت با شکل کنونی، در بازار ایران موفق نخواهد شد.
بههرحال، بامیلو با تمام خاطرات خوب و بدی که از آن به یاد داریم، احتمالا دیگر به شکل کنونی وجود نخواهد داشت. آنها به سرویسی برای عرضهی کالاهای FMCG تبدیل میشوند که شاید، بازار پردرآمد بعدی در اکوسیستم تجارت الکترونیک باشد. سرمایهگذاریهای بزرگ گروه اینترنتی ایران و تلاش برای توسعه در آن بخش از بازار، نشان میدهد که ظرفیتهای بالایی در آن قسمت وجود دارد.
درنهایت، شاید نتیجهگیری قطعی دربارهی آیندهی بامیلو هنوز زود باشد. شاید آیندهای روشنتر یا تاریکتر در انتظار این برند باشد و برای نتیجهگیری دربارهی آن، چارهای جز انتظار نداریم. تنها نکتهای که روشنتر از همه در ذهن مردم و کارشناسان وجود دارد، ناراحتی و نگرانی دربارهی آیندهی شغلی کارمندانی است که در این برههی حساس، از شرکت خارج شدند. نکتهی منفی دیگر، کسبوکارهایی هستند که (هرچند با نیتهای انساندوستانه) با عجله، تلاشی تازهکارانه در جذب نیروهای بامیلو میکنند و توجهی به شرایط شخصی و گروهی آنها ندارند.