چگونه درباره مسائل اخلاقی تصمیمگیری میکنیم؟
وقتی دربارهی تصمیمگیریهای اخلاقی حرف میزنیم، اغلب به «قانون طلایی» فکر میکنیم: «آنچه در حق دیگران انجام دهید که میخواهید دیگران در حق شما انجام دهند». باوجوداین، چرا هنوز در اتخاذ چنین تصمیماتی به اجماعنظر نرسیدهایم؟ انگیزهی اصلی ما هنگام تصمیمگیری، احساس گناه محسوب میشود یا انصاف؟
طبق مطالعهای که در کالج دارتموث از دانشگاه ردبود با موضوع تصمیمگیری اخلاقی و همکاری انجام شد، برخی افراد ممکن است بر هر دو اصل گناه و انصاف تکیه کنند و بسته به شرایط، قانون اخلاقی خود را عوض کنند. این یافتهها، نتایج پژوهش پیشین در اقتصاد و روانشناسی و علوم اعصاب را نقض میکند که میگفت افراد اغلب بر یکی از اصول اخلاقی تکیه میکنند که در طول زمان نیز ثابت باقی میماند. این مطالعه بهتازگی در Nature Communications منتشر شده است. جرون ونبار، دستیار پژوهشی پسادکتری از دانشکدهی علوم شناخت و زبانشناسی و روانشناسی دانشگاه براون و نویسندهی اصلی این مقاله میگوید:
مطالعهی ما نشان میدهد دربارهی رفتار اخلاقی، افراد ممکن است همیشه به قانون طلایی پایبند نباشند. درحالیکه بیشتر مردم به دیگران دغدغههایی از خود نشان میدهند؛ اما دستهای نیز هستند که دچار نوعی «فرصتطلبی اخلاقی» هستند؛ یعنی میخواهند اخلاقمدار بهنظر آیند؛ ولی درعینحال، بهدنبال بیشترین منافع برای خود هستند.
لوک جی.چانگ، نویسندهی همکار این مطالعه و استادیار علوم روانشناسی و مغزی و مدیر آزمایشگاه علوم عصبی اجتماعی در دارتموث میگوید:
در زندگی روزمره، ممکن است متوجه نشویم اخلاقیات ما چگونه وابسته به شرایط هستند؛ زیرا معمولا شرایط محیطی ما بدون تغییر است. بااینحال، در شرایط جدید، ممکن است دریابیم همین قوانین اخلاقی که همواره از آنها پیروی میکنیم، گویا واقعا انعطافپذیر هستند. دانستن این موضوع که چگونه رفتار اخلاقی ما میتواند در موقعیتهای جدید مانند زمان جنگ دستخوش تغییر شود، عواقب بسیار زیادی برایمان بههمراه خواهد داشت.
پژوهشگران برای بررسی تصمیم اخلاقی در چهارچوب عمل متقابل، بازی اعتماد اصلاحشدهای طراحی کردهاند که به آنها اجازه میداد تصمیمات مبتنیبر اعتماد متقابل را بهعنوان تابعی از استراتژی اخلاقی شخصی طبقهبندی کنند. با این روش، تیم میتوانست مشخص کند هرکدام از شرکتکنندگان در این مطالعه، از کدام نوع از این استراتژیهای اخلاقی استفاده خواهند کرد:
- تنفر از نابرابری که در آن افراد بهدنبال عدالت در پیامدهای عمل خود هستند.
- تنفر از حس گناه که در آن افراد بهدنبال اجتناب از احساس گناه هستند.
- فرصتطلبی اخلاقی یا طمعگونه، استراتژی تازهکشفشدهای که در آن افراد براساس منافع شخصی خود، میان یکی از دو استراتژی تنفر از نابرابری و حس گناه دست به انتخاب میزنند.
پژوهشگران همچنین یک مدل استراتژی محاسباتی و اخلاقی توسعه دادند که میتوان از آن برای توضیح نحوهی رفتار مردم در این بازی استفاده کرد و نیز الگوهای فعالیت مغزی مرتبط با هریک از این استراتژیهای اخلاقی را بررسی کرد.
این یافتهها اولینبار از الگوهای منحصربهفرد فعالیتهای مغزی پرده برداشت که زمینهساز اتخاذ استراتژیهای تنفر از نابرابری و حس گناه هستند. پژوهشگران مشاهده کردند الگوهای مغزی برای آن دسته از شرکتکنندگانی که دچار فرصتطلبی اخلاقی بودند، بین دو استراتژی اخلاقی در موقعیتهای مختلف نوسان میکند. چانگ توضیح میدهد:
نتایج ما نشان میدهد ممکن است افراد برای تصمیمگیری از قواعد اخلاقی مختلفی استفاده کنند. دراینمیان، برخی از افراد انعطافپذیری بیشتری از خود نشان میدهند و بنابر موقعیت موجود، میتوانند از اصول متفاوتی استفاده کنند. همچنین، این موضوع میتواند توضیح دهد چرا برخی از افرادی که دوستشان داریم و به آنها احترام میگذاریم، گاهی مرتکب اعمالی میشوند که ازلحاظ اخلاقی مسئلهساز هستند.