سرمایهگذاری میلیارددلاری بنیانگذاران مایکروسافت، آمازون و علی بابا در فناوریهای پاک
با ادامهی سیر نزولی حجم سرمایهگذاریها در بخش نیروگاههای گازی، سرمایهگذارانی که پیشتر حتی از فکر سرمایهگذاری در انرژیهای پاک گریزان بودند، کمکم به فناوریهای تجدیدپذیر و راهکارهای کاهش کربن چراغسبز نشان میدهند.
براساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی (IEA)، سرمایهگذاریهای حوزهی برق درحالسرازیرشدن در سبد تجدیدپذیرها و شبکهها و انعطافپذیری هستند. افرونبراین، بیش از ۱۰۰ مؤسسهی مالی معتبر جهان سیاستهایی درپیش گرفتهاند که سرمایهگذاری در صنایع فسیلی آلایندهای نظیر زغالسنگ را محدود خواهد کرد.
این تغییر رویکرد باعث شده از سرمایهگذاران بزرگ بانکی گرفته تا میلیاردرهای نوعدوستی چون بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت و جف بزوس، بنیانگذار آمازون و جک ما، بنیانگذار علیبابا به دیدگاه تازهای دربارهی انرژیهای تجدیدپذیر برسند؛ دیدگاهی که شاید تا چند سال پیش از آن خبری نبود. تغییرات رخداده در روند بازار جهانی انرژی، الگوی سرمایهگذاریها و نظام فکری جهان در پی اثرهای تکاندهندهی تغییرات اقلیمی، منطق سرمایهگذاری در شرکتها و پروژههای حوزهی انرژی پاک را بهکلی دگرگون کرده است.
از زمان وقوع بحران مالی سال ۲۰۰۸ تاکنون، فناوریهای این حوزه نیز پیشرفتهای چشمگیری را شاهد بودند. این پیشرفتها طیف وسیعی از منابع تولید انرژی تجدیدپذیر و تجهیزات ذخیرهسازی و فناوری باتریها را پوشش میدهد.
راوی منگانی، مدیر پژوهشهای ذخیرهسازی انرژی در شرکت وود مکنزی میگوید:
در چند سال اخیر، تعداد فناوریهای بالغ آمادهی سرمایهگذاری افزایش یافته است و دیگر صحبت از سه یا چهار شرکت نوپا نیست.
بیل گیتس ازجمله پیشگامانی است که بهتازگی از روند جهانی فناوریهای پاک استقبال کرده است
بیش از ۱۰۰ مؤسسهی مالی معتبر جهان سیاستهای محدودکنندهای برای سرمایهگذاری در صنایع فسیلی پیش گرفتهاند
بههمیندلیل، بیل گیتس، جف بزوس، جک ما و چندین شخصیت سرشناس دیگر در دنیای سرمایه، ازجمله مایکل بلومبرگ و ریچارد برنسون، صندوق سرمایهگذاری ویژهای با نام BEV را تأسیس کردند. سرمایهی یکمیلیارددلاری این صندوق قرار نیست دورهی بازگشتی کوتاهمدت داشته باشد؛ ازاینرو، پژوهشگران و شرکتها فرصت و بودجهی کافی را برای حل مسائل پیش رو در صنایع هزینهبر انرژی نو را خواهند داشت. تاکنون، ۱۴ شرکت توانستهاند در فهرست اولویتهای جذب سرمایهی این صندوق قرار گیرند. این شرکتها گسترهی متنوعی از شرکتهای نوپای فعال در حوزهی باتریها و ذخیرهسازی شبکه گرفته تا شرکتهای سازندهی مولدهای زمینگرمایی و حتی همجوشی را شامل میشود. بودجهی اختصاص دادهشده نیز از مبلغ ۲۰۰,۰۰۰ دلار تا ۲۰ میلیون دلار، بسته به نیاز شرکتها و میزان پیشرفت کار متنوع است.
روندهای روبهرشد
در فوریهی گذشته، شماری از تحلیلگران شرکت خدمات مالی UBS در یادداشتی پژوهشی به تغییراتی در روند شهرنشینی، رشد جمعیت، فناوریهای مؤثر در توجیهپذیری تجدیدپذیرها و بهبود فضای سیاستگذاریها اشاره کردند که میتوانست در تداوم سرمایهگذاریهای بلندمدت در حوزهی انرژی تجدیدپذیر مؤثر واقع شوند. آنها بر این باور هستند تا سال ۲۰۵۰، سرمایهگذاری تجمعی در حوزهی تجدیدپذیرها از ۹ تریلیون دلار نیز عبور خواهد کرد. این درحالی است که پیشبینی میشود حجم سرمایهگذاریها در بخش بهینهسازی انرژی و هوای پاک تا سال ۲۰۳۰ به ۳۵ تریلیون دلار برسد.
درهمینحال، حجم سرمایهگذاریها در صنعت زغالسنگ در سال ۲۰۱۷ با یکسوم کاهش مواجه شده است. البته، IEA هنوز اطلاعات مربوطبه سال ۲۰۱۸ را منتشر نکرده است. این دومین سال متوالی بود که حجم سرمایهگذاریهای حوزهی زغالسنگ و گاز با ریزش مواجه شده است. سرمایهگذاریهای جهانی در فناوریهای انرژی پاک در سال ۲۰۱۸ با ثبت ۳۳۲.۱ میلیارد دلار درمقایسهبا سال قبل با افت جزئی مواجه شد. بااینحال سال ۲۰۱۸، پنجمین سال متوالی بود که حجم سرمایهگذاریها در بخش تجدیدپذیر و شبکه، رکوردی بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار را ثبت میکرد.
سرمایهگذاران سازمانی نظیر UBS نیز اخیرا همان روندی پیش گرفتهاند که شرکتهای مالی خصوصی و شرکتهای نوپا در آن قدم نهادهاند. رامایا سامیناتان، یکی از بانکداران حوزهی انرژی و مدیرعامل شرکت مالتا (Malta) است. مالتا یکی از سازندگان ادوات ذخیرهسازی الکتریسته بهشکل انرژی گرمایی است. سامیناتان دراینباره میگوید:
درحالحاضر چندین روند را شاهد هستیم. برای اولینبار در ۱۰ تا ۵۰ سال گذشته، منابع انرژی تجدیدپذیر به قیمتی کمتر از منابع هیدروکربنی تولید برق رسیدهاند. درعینحال، میبینیم بسیاری از بخشهای مختلف صنعت جهان درحالجایگزینسازی سایر منابع انرژی خود با برق هستند. بنابراین، تمرکز بیشتری روی مباحث پایداری و اثرهای کربن و تغییرات اقلیمی بهوجود آمده است.
او میافزاید برای شرکتهایی نظیر مالتا که فناوریهای تجدیدپذیر را به بازار معرفی میکنند، وضعیت کاملا بهوفق مراد است. فناوری مالتا به شبکه اجازه خواهد داد تا انرژی الکتریکی اضافهی خود را در زمان پیک تولید ذخیرهسازی کنند و در زمان نیاز، دوباره آن را به شبکه تزریق کنند. این فناوری مهمی است که استفاده از آن درکنار منابع متناوبی نظیر خورشیدی و بادی کاملا کارگشا خواهد بود. این شرکت درزمرهی کسبوکارهایی است که امید میرود درقبال گرایش سرمایهگذران به صنایع تجدیدپذیر و تغییر شیوهی تفکر سرمایهگذاری نوین بتواند منافع مالی خود را تأمین کند. صندوق سرمایهگذاری BEV این شرکت را در اولویتهای درجهی یک برای سرمایهگذاری قرار داده که درنهایت، میتواند سرمایهای افزونبر ۲۶ میلیون دلار را برای شرکت بهارمغان آورد.
سامانهی ذخیرهسازی برق بهشکل انرژی گرمایی ساخت شرکت Malta
صندوق BEV با وعدهی سرمایهگذاری بلندمدت امیدوار است یکی از موانع بزرگ موجود بر سر راه شرکتهای تجدیدپذیر و دیگر توسعهدهندگان این نوع پروژهها را از میان بردارد.
حجم سرمایهگذاریها در صنعت زغالسنگ در سال ۲۰۱۷ با یکسوم کاهش مواجه شده است
سوابق نشان میدهد روند توسعه و تجاریسازی فناوریهای تجدیدپذیر درکنار خطرپذیری زیاد، زمانبر و هزینهبر هستند. همین ویژگیها کافی است بسیاری از سرمایهگذاران که بهدنبال امکان خروج سرمایهی سریع و دورهی بازگشت کوتاهتر هستند، روی چندان خوشی به این نوع صنایع نشان ندهند. باوجوداین، صندوق قصد دارد با تأکید بیشتر بر فناوریهای تازه و انقلابی بتواند بقا و سودآوری شرکتهای زیرمجموعهی خود را تضمین و شرایط را برای انبوهسازی آنها فراهم کند.
چشماندازی چندتریلیوندلاری
از دیرباز، شرکتهای نوپای فعال در فناوریهای تجدیدپذیر یا توسعهدهندگان پروژههای انرژی پاک همواره با موانعی در جذب سرمایه از سرمایهگذاران سازمانی مواجه بودهاند. بخش عمدهای از این مشکلات از طولانیبودن زمان توسعه و خطر فنی درخورتوجه ناشی میشود؛ اما مشکلی که بهویژه گریبانگیر تأمین بودجهی این نوع پروژهها شده است، نبود آشنایی کافی با این حوزه است. بهبیانِساده، میتوان گفت مدیران سازمانهای مالی درک روشنی از صنایع انرژی تجدیدپذیر و فرصتهای پیش رو در آن ندارند. راب دی، یکی از شرکای شرکت سرمایهگذاری Spring Lane Capital میگوید:
فرصتهای بزرگی وجود دارد که متأسفانه از دیدگاه صندوقهای بازنشستگی کاملا نامأنوس بهشمار میآیند. روند تأمین مالی این پروژهها شبیه آنچیزی نیست که این افراد تصور میکنند. آنها به این روندها نگاه میکنند و پس از اندکی تأمل میگویند باید نحوهی عملکرد آن را در چشماندازی ۳۰ ساله ببینیم. فکر میکنم آنها با دیدن معدود گزینههای مناسب پیش رویشان ناامید میشوند. این درحالی است که تریلیونها دلار سود انباشته در آینده این سرمایهگذاری از نگاه آنان پنهان میماند.
حجم سرمایهی موردتقاضای این صنایع هم جذابیتی برای صندوقها ندارد. برای صندوقهای بزرگی که بهدنبال سرمایهگذاریهای حداقل ۵۰ میلیون دلاری هستند، پروژهی ۵ میلیون دلاری تجدیدپذیر یا پروژهی ۱۲ میلیون دلاری تجهیزات ذخیرهسازی انرژی توجیه چندانی نخواهد داشت. دی میگوید شرکتهایی مثل Spring Lane Capital تلاش میکنند تجربه و تخصص خود را برای کمک به تأمین مالی پروژههای توجیهپذیر بهکار گیرند؛ اما همچنان شکافهایی بنیادی بهچشم میآید که لزوم تعریف مدلهای تأمین سرمایهی جدیدی را نشان میدهد:
اگر یکی از روبهرشدترین بازارهای جهان را داشته باشید و مدلهای سرمایهگذاری فعلی نتوانند آنگونه که باید سودآوری لازم را تضمین کنند، آنگاه قطعا مشکل از مدلهای سرمایهگذاری شما است، نه بازار!
بااینحال، مدلها درحال تغییروتحول هستند. در اوایل ماه میلادی جاری، صندوق BEV مبلغ ۱۲.۵ میلیون دلار سرمایه را دراختیار Baseload Capital گذاشته که خود شرکت سرمایهگذاری پروژهای است. این شرکت به تأمین اعتبار پروژههای انرژی زمینگرمایی مبتنیبر نوعی فناوری ماژولار است که شرکت سوئدی Climeon، شرکت مادر Baseload، آن را طراحی کرده است.
بنیانگذاران شرکت سوئدی Climeon در استکهلم. این شرکت به تولید برق از منابع حرارتی با دمای کم، نظیر زمینگرمایی و تلفات حرارت صنعتی مشغول است
شرکتهایی نظیر Baseload پروژههای کوچک تجدیدپذیر را گردهم میآورند تا با ایجاد بستهی سرمایهگذاری کلانتر و جذابتر بتوانند توجه صندوقهای بزرگتر را جلب کنند
محصول اصلی شرکت Climeon انواعی از ژنراتورهای ماژولار گرمایی است که میتوانند بهتنهایی یا بهصورت گروهی برای تبدیل انرژی منابع حرارتی به برق استفاده شوند. هرکدام از این ماژولها توانایی تولید ۱۵۰ کیلووات برق را دارند که برای تأمین انرژی ۲۰۰ تا ۳۰۰ خانوار کافی است. برخلاف پروژههای بزرگ زمینگرمایی رایج در جهان که به استعمال آب بسیار داغی وابسته هستند و فقط در مناطق آتشفشانی یافت میشوند، ماژولهای کوچک این شرکت میتوانند از منابع زمینگرمایی با دمای کمتری بهره ببرند. همین مزیت باعث افزایش کاربردهای آن در سطح وسیعتری از مناطق جغرافیایی شده است. این ژنراتورهای کوچک با ابعادی حدود دو مترمکعب حتی میتوانند درزمینهی منابع اتلاف حرارتی صنایع نیز کاربرد داشته باشند. بهعنوان مثال، گرمای اگزوز خروجی موتور کشتیها یا کورههای ذوب فولاد را میتوانند به برق تبدیل کنند.
الکساندر هلینگ، مدیرعامل Baseload، برآورد میکند هزینهی هرکدام از این ماژولها حدود ۴۰۰,۰۰۰ دلار باشد. در اینصورت، هزینهی تمامشدهی ناوگانی کامل از ژنراتورهای این شرکت در سایت زمینگرمایی فقط ۱۰ میلیون دلار خواهد بود. این سرمایه بسیار کوچکتر از آن است که بتواند توجه مؤسسههای بانکی بزرگ را بهخود جلب کند. او می گوید:
بازیگران بزرگ بهدنبال شکارهای بزرگتری هستند. سخت بتوان تصور کرد بانک بینالمللی حاضر شود به سرمایهگذاری ۲۰ میلیون دلاری وارد شود.
شرکتهایی نظیر Baseload قرار است این شکاف را پر کنند. آنها پروژهای کوچک را گردهم میآورند تا با ایجاد بستهی سرمایهگذاری کلانتر و جذابتر بتوانند توجه صندوقهای بازنشستگی یا مدیران صندوقهای زیرساختی را بهخود جلب کنند. هلینگ میگوید مؤسسههای مالی نیز درحالآگاهی از فرصتهای سرمایهگذاری بزرگی هستند که در عرصهی تجدیدپذیر نهفته است. او میافزاید:
از دیدگاه من، تغییراتی در راه است. تا ۱۰ سال پیش، هیچکدام از بانکهای بینالمللی کوچکترین توجهی به پروژهای کوچکتر از ۵۰ میلیون دلار نمیکردند. حال این رقم تا ۳۰ میلیون دلار نیز کاهش یافته است. آنها با نگاه ویژهای به تجدیدپذیرها، سعی میکنند صندوقهای کوچکتری در دل صندوقهای دیگر ایجاد کنند؛ چراکه میخواهند در بلندمدت یک کرسی در این عرصه برای خود نگاه دارند.
این تغییر چشمانداز در شیوهی سرمایهگذاریها میتواند بازخورد مثبتی برای شرکتهای تجدیدپذیر بههمراه داشته باشد که بهواسطهی آن بتوانند سرمایهی موردنیاز خود را برای تجاریسازی و عرضهی محصولات خود به بازار فراهم کنند و بدینترتیب، به سرمایهگذاران مردد ثابت کنند سرمایهگذاری در عرصهی تجدیدپذیر میتواند سودآوری بیحدوحصری داشته باشد. دی میگوید:
به این باور رسیدهام که چنانچه میخواهید تریلیونها دلار سرمایه وارد این عرصه کنید، باید ابتدا به سرمایهگذاران اصلی نشان دهید درصورت بهکارگیری روش صحیح، سرمایهی آنها قربانی نخواهد شد. این سیگنال مثبتی برای سایر صاحبان سرمایههای کلان در والاستریت خواهد بود که میگوید «بسیار خوب، بیایید! هماکنون شرایط برای ورود مساعد است».