کاهش جنگلزدایی و فقر، با مدیریت محلی جنگلها امکانپذیر میشود
پژوهشی جدید نشان میدهد مشارکت جوامع محلی نپال در مدیریت جنگلهایشان بهطور همزمان منجربه کاهش جنگلزدایی و فقر در این کشور شده است. تیمی بینالمللی از متخصصان به سرپرستی دانشگاه منچستر در بزرگترین پژوهش از نوع خود دریافتند که مدیریت جنگلها با مشارکت جوامع محلی نپال، کاهش حدود ۳۷ درصدی جنگلزدایی و ۴٫۳ درصدی فقر را بهدنبال داشته است. این موضوع بهخصوص در کشور نپال که درآمد کمی دارد، حائز اهمیت است؛ چراکه یکچهارم جمعیت آن، مدیریت بیش از یکسوم از جنگلهایشان را برعهده دارند.
یافتههای جدید در ژورنال Nature Sustainability منتشر شده است و بزرگترین پژوهش در زمینهی جنگلداری مبتنیبر جامعه بهشمار میرود. پژوهش یادشده تأثیر بیش از ۱۸ هزار طرح مدیریت جنگل با مشارکت مردم را در سراسر نپال بررسی کرده؛ جاییکه طی چند دههی اخیر، این طرحها بهشدت ترویج شده است.
جنگلها نقش مهمی در توسعهی پایدار ایفا میکنند؛ ازجمله تنظیم آبوهوای دنیا، ترسیب کربن (روند ذخیرهی کربن هوا در خاک و گیاهان) از اتمسفر، ایجاد تنوع زیستی و کمک به معیشت میلیونها نفر مردم محلی در سراسر دنیا. در طول چهار دههی گذشته، دولتها و سازمانهای بینالمللی بهطور جدی به ترویج طرحهای مدیریت جنگل توسط مردم محلی پرداختهاند و آن را راهی برای تلفیق محافظت از منابع طبیعی و توسعهی انسانی میدانند. اکنون جوامع محلی بهطور قانونی مدیریت ۱۳ درصد از جنگلهای دنیا را برعهده دارند؛ هرچند شواهد تأثیر این نوع مدیریت تاکنون به ارزیابیها یا پژوهشهای متمرکز محدود، خلاصه شده است.
دکتر یوهان اولدکاپ، نویسندهی ارشد پژوهش از دانشگاه منچستر، میگوید:
پژوهش ما نشان میدهد که مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی منجربه نتیجهی برد-برد برای مردم و محیطزیست سراسر کشور شده است. کشور نپال با حفظ حقوق زمین، این موضوع را ثابت کرده است و جوامع محلی میتوانند ضمن حفظ منابع، مانع از تخریب محیطزیست شوند.
درضمن کاهش جنگلزدایی هیچ هزینهای برای رفاه مردم نداشته است. پژوهشگران دریافتند مناطقی که جنگلهایش تحت مدیریت مردم قرار دارد، ۵۱ درصد بیشتر شاهد کاهش جنگلزدایی و فقر بودهاند. پروفسور مارک ویتینگهام از دانشگاه نیوکاسل و از نویسندگان این پژوهش میگوید:
ایجاد تعادل بین مدیریت پایدار محیطزیست و نیازها یا خواستههای مردم، کار سادهای نیست. یافتههای ما نشاندهندهی راهکاری مثبت در این زمینه است.
پژوهش اخیر را تیمی از متخصصان بومشناس، اقتصاددان و دانشمندان سیاسی انجام دادهاند و با کمک روشهای دقیق برای تحلیل دادههای عمومی موجود دربارهی جنگلها، مردم و مؤسسات، بر محدودیتهای دادههای پیشین غلبه کردهاند. تیم مذکور علاوهبر برآوردهای تصویری ماهوارهای از جنگلزدایی، از دادههای سرشماری ملی نپال از ۱٫۳۶ میلیون خانوار و اطلاعات بیش از ۱۸ هزار طرح جنگلداری مبتنیبر جامعه نیز استفاده کردند. پروفسور آرون آگروال از دانشگاه میشیگان میگوید:
شناسایی مکانیسمی (جنگلداری مبتنیبر جامعه) که بتواند بهطرز چشمگیری منجربه کاهش انتشار کربن و همچنین ارتقاء وضعیت زندگی فقرا شود، گامی روبه جلو درجهت تلاشهای جهانی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی و محافظت از اقشار آسیبپذیر است.
مکزیک، ماداگاسکار و تانزانیا نیز برنامههای مشابهی برای مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی دارند و اندونزی و سایر کشورها هم بهدنبال توسعهی آن هستند. کاترین سیمز، یکی دیگر از نویسندگان پژوهش از کالج آمهرست، میگوید:
ما بهدنبال استفاده از تجربهی نپال در اجرای سیاست نوین حفاظتی بودیم و امیدوار هستیم که روشهای ما برای پژوهشهای آتی جنگلداری مبتنیبر جامعه، در وضعیتهای گوناگون و درمقایسهبا ساختارهای مدیریتی متفاوت، مفید باشد.
چنانچه سایر کشورها بتوانند به موفقیت نپال دست یابند، مدیریت جنگلها توسط جوامع محلی میتواند نقش بسیار پررنگتری در تحقق اهداف چندگانهی توسعهی پایدار ایفا کند.