۱۰ اکتشاف عجیب و مرموز دنیای باستان‌شناسی

دوشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۸ - ۲۲:۳۰
مطالعه 16 دقیقه
در اکتشافات باستان‌شناسی، خصوصیتی وسوسه‌انگیز وجود دارد که همواره مجذوبمان می‌کند. شاید به این دلیل که می‌توانیم به‌راحتی در موردشان خیال‌پردازی کنیم.
تبلیغات

نیازی به گفتن نیست که برای علاقه‌مندان به دنیای باستان و باستان‌شناسی، خصوصیت واقعا مجذوب‌کننده‌ای در این علم وجود دارد. هنگام خواندن اخبار و گزارش‌های باستان‌شناسی همواره درست مانند این می‌ماند که درحال تماشای شرلوک هولمز در حین حل یک معمای جنایی هستیم. همیشه سرنخ‌هایی در توضیحات و کشفیات باستان‌شناسان و کاوشگران وجود دارند، گاهی روی زمین در کنار آثار و مصنوعات باستانی و گاهی زیر زمین در کنار دفینه‌ها و مردگان کهن، فقط لازم است که برویم و پیدایشان کنیم و خودمان را در دنیای باستان ببینیم.

شاید به همین دلیل است که دنیای اکتشافات باستان‌شناسی اغلب توجهات را به خود جلب می‌کند، روزگاری بود که روزنامه‌نگاران با تیترهایی مانند: «کشف آرامگاه فرعون مصر، توت‌عنخ‌آمون»، فروش روزنامه خود را به اعداد نجومی می‌رساندند. علاوه بر این کیفیتِ دل‌فریب، یک یافته باستان‌شناسی مانند «کشف جسد ریچارد سوم» در لستر انگلستان که در سال ۲۰۱۴ انجام گرفت، پتانسیل این را دارد که در کسری از ثانیه همه‌ متون و کتب دانشگاهی یک نسل را به‌کلی از درجه‌ی اعتبار ساقط کند. و برخی از این یافته‌ها به قدری عجیب و غریب هستند که هر آنچه از تاریخ می‌دانیم را دگرگون می‌کنند. فهرستی که در ادامه تقدیم شما می‌شود، هر دو کیفیت دنیای باستان‌شناسی را دارد.

۱۰. مدفوع فسیل ‌شده بانک لویدز

۱۰. مدفوع فسیل ‌شده بانک لویدز

«مدفوع فسیل‌شده‌ی بانک لویدز»، یکی از عجیب‌ترین کشف‌های عصر وایکینگ است که با تمام یافته‌های آن دوره تفاوت دارد. چون بحث بر سر مدفوع یک وایکینگ مجهول‌الهویه بود. با توجه به آنچه در مدفوع این زن یا مرد وایکینگ کشف شده، سخت است برای او اظهار تأسف نکرد. این مدفوع که ۱۹٫۵ سانتی‌متر طول دارد، یکی از بزرگ‌ترین مدفوع‌های انسانی است که تاکنون کشف شده است. این مدفوع به‌شدت به هم فشرده شده؛ به طوری که به‌جای تجزیه شدن مانند مدفوع‌های معمولی، فسیل شده است. همین باعث شده که باستان‌شناسان به منبع باورنکردنی از رژیم غذایی وایکینگ‌ها دست پیدا کنند.

یافته‌هایی مانند این فسیل بسیار نادر هستند. اما رطوبت شهر یورک در انگلستان موجب تجزیه نشدن این فسیل ارزشمند شده است. این مدفوع فسیل شده در سال ۱۹۷۲ زیر محل احداث شعبه یورک بانک لویدز کشف شد. تجزیه و تحلیل مدفوع نشان می‌داد که صاحب آن عمدتا از گوشت و نان تغذیه می‌کرده است. اما نکته مهم در مورد این مدفوع، وجود صدها و هزاران تخم انگل در آن بود. به همین جهت، توجه بسیاری از باستان‌شناسان و زیست‌-باستان‌شناسان را به خود جلب کرد. دکتر اندرو جونز، دیرینه‌‌شناس مشهور کانادایی در سال ۱۹۹۱ در اظهارنظری جالب گفت: «این هیجان‌انگیزترین تکه‌ مدفوعی است که تاکنون دیده‌ام. در نوع خود، همچون جواهرات تاج، غیرقابل جایگزین است!»

انگل‌هایی که در بدن این فرد بیچاره زندگی می‌کردند، متعلق به کرم انگلی به نام «کرم شلاقی (Whipworm)» بودند که در روده بزرگ انسان زندگی می‌کنند. این کشف فوق‌العاده مهم توانست بینش دقیقی در مورد رژیم غذایی وایکینگ‌ها در اختیار دانشمندان قرار دهد؛ موضوعی که تقریبا غیرممکن بود بدون چنین فسیل تقریبا دست‌نخورده‌ای، شواهد واقعی از آن را پیدا کرد. باستان‌شناسان از بررسی این فسیل در یافتند که رژیم غذایی وایکینگ‌ها غنی از حبوبات و غلات بوده که احتمالا در قالب نان و شوربا می‌خوردند. این کشف جالب در حال حاضر در نمایشگاه مرکز وایکینگ در شهر یورک، انگلستان نگه‌داری می‌شود.

۹. سپر چوبی لسترشر

۹. سپر چوبی لسترشر

باستان‌شناسانی که در سال ۲۰۱۵ مشغول حفاری در شهر لسترشر، انگلستان بودند، موفق به انجام کشف منحصر به فردی در تاریخ اروپا شدند. آن‌ها سپری کشف کردند که از پوست درخت ساخته شده بود. این سپر باستانی بین سال‌های ۳۹۵ تا ۲۵۵ ق.م ساخته شده بود و دنیای باستان‌شناسی را شوکه کرد. پیش از این کشف، عمدتا تصور می‌شد که سپرهای چوبی به اندازه کافی مستحکم نیستند تا در نبردهای واقعی مورد استفاده قرار گیرند. این سپر در گودالی کشف شد که برای آب دادن به احشام مورد استفاده قرار می‌گرفت، به همین دلیل به‌شدت آسیب دیده بود.

از زمان کشف این سپر، باستان‌شناسان تلاش کردند آن را بازسازی کنند. آن‌ها کشف کردند که چنین سپر‌هایی می‌توانستند در کمال شگفتی مستحکم باشند و حتی فرد را از حملات شمشیر و پیکان‌ مصون نگه دارند؛ در همین حین، مزیت سبکی را نسبت به سپرهای فلزی سنگین نیز دارا باشند. به نظر می‌رسد این سپر به‌صورت شطرنجی و با رنگ‌های قرمز و سفید رنگ‌آمیزی‌ شده بود.

قبل از این کشف، باستان‌شناسان معتقد بودند که احتمالا این نوع سپرها بیشتر توسط جنگجویان فقیرتر مورد استفاده قرار می‌گرفتند. در حالی که به دلیل تجزیه چوب، این سپر تنها سپر از نوع خود است که تاکنون کشف شده، اما توانست کاملا فرضیات مربوط به سلاح‌های مورد استفاده در عصر آهن را دگرگون کند. این سپر در سال ۲۰۱۵ توسط باستان‌شناسان دانشگاه لستر در محلی در نزدیکی رودخانه سور کشف شد. مواد آلی به ندرت برای دوره‌ای بسیار طولانی باقی می‌مانند، اما این سپر خوشبختانه به دلیل مدفون بودن در نهشت‌های خاکی توانسته بود سالم باقی بماند. 

۸. بودای سوئدی

۸. بودای سوئدی

اکنون عمدتا به خوبی می‌دانیم که وایکینگ‌ها بازرگانان پرکاری بودند و حوزه‌ی دادوستد آن‌ها قلمروی گسترده‌ای از ایرلند و روسیه تا بازارهای بغداد و مصر را شامل می‌شد. با این حال، هیچ‌ چیز دیگری گستره‌ی دادوستد وایکینگ‌ها را بهتر از مجموعه یافته‌های جزیره هِلگو در سوئد نشان نمی‌دهد. هلگو برای بیشتر قرون وسطی یک مرکز تجاری پر رونق وایکینگ‌ها بوده و کالاهایی از سراسر جهان در آن دادوستد می‌شده است. در بین یافته‌های باستان‌شناسان یک مجسمه بودا، عصای اسقف ایرلند و یک ملاقه از آفریقای شمالی وجود داشت. فرض بر این است که عصا و ملاقه به غارت رفته باشند، زیرا وایکینگ‌ها اغلب برای غارت به ایرلند و مصر می‌رفتند. اما به نظر مجسمه بودا، باید طی یک سری معاملات پایاپای به دست وایکینگ‌ها افتاده باشد.

مجسمه بودا در قرن ششم در کشمیر، هند ساخته شده و احتمالا جایی در امتداد مسیر تجاری بین خاورمیانه یا روسیه خریداری شده است؛ جایی که وایکینگ‌های ماجراجو اغلب برای تجارت، غارت یا حتی پیوستن به سپاهیان وارنگیان‌ها به قسطنطنیه می‌رفتند. وارنگیان‌ها دسته‌ای از وایکینگ‌ها بودند که میان قرون نهم تا یازدهم م. در جایی بین سرزمین‌های امروزی اوکراین، بلاروس و روسیه زندگی می‌کردند.

 این مجسمه غیرمعمول احتمالا به هلگو آورده شده و در آنجا به یک فرد محلی فروخته شده است. این یافته به گمانه‌زنی‌های برخی از مورخان قوت بخشید که بیان می‌کند، مسیرهای تجارتی وایکینگ‌ها بسیار دورتر از آنچه پیش‌تر تصور می‌شد گسترش می‌یافت. در همین حال، نباید تصور کنیم که وایکنیگ‌ها برای تهیه چنین اجناسی تا خود هندوستان رفته باشند، اما آن‌ها اغلب با اعراب معامله می‌کردند که به خوبی می‌دانیم با هندی‌ها مراودات تجاری بسیار زیادی داشتند.

۷. تنباکوی باستانی مصر

۷. تنباکوی باستانی مصر

یکی از عجیب‌ترین اکتشافات باستان‌شناسی چند دهه اخیر در سال ۱۹۹۲ در مونیخ، آلمان اتفاق افتاد. دکتر سولتا بالابانووا در حال آزمایش ترکیبات شیمیایی مومیایی‌های متعلق به پادشاه باواریا بود. او در کمال تعجب، علائمی از نیکوتین و کوکائین را روی مومیایی‌ها کشف کرد. در زمان‌های قدیم، هر دوی این مخدرها تنها در قاره‌ی آمریکا یافت می‌شدند.

به همین جهت، فرضیه‌های مختلفی از آن زمان به بعد مطرح شدند تا حضور این علائم در مومیایی‌های مصر باستان را توضیح دهند. یکی از پذیرفته‌ترین فرضیه‌ها این بود که اجداد این مخدرها در آن زمان در اوراسیا وجود داشته‌اند، اما منقرض شدند؛ دقیقا مانند گیاه «سیلفیون (Silphium)» در روم باستان که زمانی به‌عنوان چاشنی، عطر، دارو و حتی به‌عنوان یک داروی تقویت قوای جنسی استفاده می‌شد. با این حال، پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهد که ممکن است مصریان باستان توانایی سفرهای دریایی طولانی را داشته‌اند و حداقل روی کاغذ (چون هیچ شواهد قطعی از چنین سفری در دست نیست) توانسته‌اند به قاره‌ی آمریکا نیز بروند.

یافته‌های باستان‌شناسی و تصاویر باستانی از سفر «حَتشپسوت (Hatshepsut)»، یکی از فراعنه مشهور دنیای مصر باستان که بین سال‌های ۱۴۷۹ تا ۱۴۵۸ ق.م بر مصر فرمانروایی می‌کرد به سرزمین پونت وجود دارد، شهری که دارای زیرساخت‌های پیشرفته دریایی از جمله بندرگاه‌ها و بقایای قدیمی‌ترین کشتی‌های دریایی است که تاکنون کشف شدند. تصور عمده در مورد کشتی‌های مصری، کشتی‌هایی را نشان می‌دهد که ۲۱ متر طول داشتند و ظرفیت حمل بیش از ۲۰۰ ملوان به همراه کالا را در سواحل آفریقا داشتند. این نوع کشتی‌ها، ظرفیت مصر باستان برای تجارت با نواحی دور دست را نشان می‌دهد.

ظاهرا یک سرنخ جالب دیگر برای این ادعا وجود داشته که یا به دست فراموشی سپرده شده یا اینکه تنها ادعای بی‌اساسی بوده است. روزنامه «آریزونا ریپابلیک» در سال ۱۹۰۹، گزارش داد که دو کاوشگر با بودجه مؤسسه اسمیتسونین، غارهایی را با آثار باستانی از مصر در آمریکا کشف کردند. با این حال، هیچ شواهدی در حال حاضر وجود ندارد و مؤسسه اسمیتسونین هم هیچ سند یا مدرکی از چنین کشفی در دست ندارد که نشان دهد، کاشفانش گزارش آن را داده‌اند. به همین جهت، این کشف باستانی تا همین حالا به‌صورت یک معمای لاینحل باقی مانده است.

۶. سنگ‌های گوان

۶. سنگ‌های گوان

«سنگ‌های گوان (The Govan Stones)» نمونه‌هایی از عجیب‌ترین آثار باستانی به‌جای مانده از بریتانیای اوایل قرون وسطا هستند. سنگ‌های گوان که به‌عنوان تابوت‌دان اشخاص مهمی مانند اشراف یا اعضای خاندان‌های سلطنتی مورد استفاده قرار می‌گرفتند، تنها در جاهایی پیدا شدند که تلاقی فرهنگ‌های نورس (اسکاندیناوی) و انگلستان بوده است. این سنگ‌ها در کامبریا، مرکز اسکاتلند و بخش‌هایی از یورکشایر، انگلستان کشف شدند. در این سنگ‌ها حکاکی‌های هنری و تزئیناتی ترکیبی از سلت‌ها و نورس‌ها به چشم می‌خورد.

سنگ‌های گوان، ممکن است توسط سلسله‌های تازه‌وارد نورس به‌عنوان تکیه‌گاهی بر قدرتشان مورد بهره‌برداری قرار گرفته باشد. به این ترتیب، این حکمرانان تازه‌وارد اقتدار خود را به پادشاهان سلتی پیش از خود پیوند می‌دادند تا بتوانند به نوعی با مردمان سرزمین‌های فتح شده آشتی کنند. سنگ‌های گوان که ۳۱ تابوت‌دان هستند در حدود سال ۸۷۰ م. در استرثکلاید، گلاسگو ساخته شدند. این سنگ‌ها در دوره‌ای که رهبران سلت و نروژی هر دوی برای به دست گرفتن قدرت با هم سر ستیز داشتند، برای احترام به فرمانروایان استرثکلاید ساخته شده بودند. سنگ‌های گوان در اصل ۴۶ سنگ بودند، اما وقتی سرانجام در قرن نوزدهم به اهمیت باستان‌شناسی این سنگ‌های باستانی پی برده شد که تنها ۳۱ سنگ باقی مانده بود. سنگ‌های گوان بعدا به کلیسای گوان منتقل شدند، جایی که برخی به دیواره‌ی کلیسا تکیه داده شدند.

باستان‌شناسان علائم نیکوتین و کوکائین را روی مومیایی‌ها کشف کردند

اما در سال ۱۹۷۳ تأسیسات کشتی‌سازی «هارلند و وولف» به همراه بخشی از املاک کلیسا که در نزدیکی آنجا بود تخریب شد. در جریان این تخریب احتمالا ۱۵ سنگ که به اشتباه به‌عنوان آوار در نظر گرفته شده بودند گم شدند. هرچند که در سال ۲۰۱۹، سه سنگ گوان توسط یک داوطلب ۱۴ ساله که طی برنامه‌ای آموزشی در اولین حفاری‌های خود شرکت می‌کرد کشف شدند. اکنون امیدواری‌های زیادی به وجود آمده تا با گسترش حفاری‌ها سنگ‌های گوان بیشتری کشف شوند.

۵. سنگ‌نوشته‌های گِلت

۵. سنگ‌نوشته‌های گِلت

در اوایل سده ی دوم م. برخی از سربازان رومی در معادن کومبریا مشغول به کار بودند و برای ساخت «دیوار هادریان» سنگ جمع می‌کردند. این سربازان به همراه فرماندهانشان در حالی که آنجا بودند، تصمیم گرفتند روی برخی سنگ‌ها پیام‌هایی را حکاکی کنند. این حکاکی‌ها رسما در قرن شانزدهم توسط ویلیام کامدن، یکی از اولین مورخان مدرن و دوستش جولیوس کتون کشف شدند. پس از آن، این محل به «سنگ‌نوشته‌های گلت (The Written Rock Of Gelt)» شهرت یافت و چندین بار در قرن‌های هجدهم و نوزدهم از روی این سنگ‌نوشته‌ها نسخه‌برداری شد. اما متأسفانه هیچ‌وقت نقاشی‌های روی سنگ‌ها یا دیوارنگاری‌ها به درستی ثبت و ضبط نشدند. از آن زمان، فرسایش برخی از پیام‌ها را از بین برده است، و تشخیص برخی از این پیام‌ها را ناممکن کرده است. این محل‌ باستانی تا زمانی‌که مسیر اصلی منتهی به آن در دهه‌ی ۱۹۸۰ تخریب نشده بودند برای عموم مردم قابل دسترس بود، اما در حال حاضر دسترسی به این ناحیه ناممکن است.  

اخیرا باستان‌شناسان دانشگاه نیوکاسل از سنگ‌نوشته‌های گلت بازدید کردند و حتی مجبور شدند برای دستیابی به نتایج بهتر تا ۹ متری زیر زمین بروند. این باستان‌شناسان واهمه دارند که سنگ‌نوشته‌ها با فرسایش کاملا ناخوانا شوند و برای همیشه از بین بروند. به همین دلیل مدل‌های سه‌بعدی از آن‌ها ساختند که به‌صورت آنلاین در اختیار عموم قرار گرفته‌اند. باستان‌شناسان امیدوار هستند مورخان آینده بتوانند این آثار باستانی گران‌بها را بهتر مطالعه کنند. در میان این سنگ‌نوشته‌ها برخی سربازان اسامی خود و افسران خود را نوشتند. در یک مورد جالب، شخصی حتی کاریکاتور کوچکی از یکی از فرماندهان خود را روی این سنگ‌ها حکاکی کرده است.

۴. معبد اورکنی

۴. معبد اورکنی

از دوران سنگ‌نگاره‌های پیکتی به بعد، جزایر اورکنی به ندرت جمعیت زیادی داشتند و در مقیاس ملی بی‌اهمیت بودند. اما اورکنی در عصر آهن، یکی از پیشرفته‌ترین سکونت‌گاه‌های انگلستان بود. هدف از ساخت این سکونت‌گاه عجیب هنوز مورد بحث است و بسیاری از اسرار آن همچنان خواب از سر باستان‌شناسان می‌رباید. با توجه به استانداردهای عصر آهن، ساختمان مرکزی این سکونت‌گاه، ساختمان شماره ۱۰، عظیم و حدود ۲۵ متر طول و ۲۰ متر عرض داشته است. این دیوارها بیش از ۵ متر ضخامت داشتند و حتی ویرانه‌های این دیوارها امروز هم بیش از ۱ متر ارتفاع دارند. اما با وجود اندازه‌ی ساختمان، اتاقک داخلی فقط ۶ متر عرض داشته است. دلیل این امر این است که احتمالا یک دیوار ضخیم دیگر وجود داشته که فضای داخلی را احاطه می‌کرده است.

در محوطه اصلی یک آتشدان بزرگ در مرکز قرار می‌گرفته و قطعات بزرگی شبیه به کمد نیز در این محل وجود داشتند که هنوز کاربرد آن‌ها نامشخص است. مسلما سقف برجسته‌ترین قسمت این ساختمان بوده است. سقف این ساختمان‌ از کاشی‌های سنگی ساخته شده بود. فضای بین دیوارهای درونی و بیرونی به دقت سنگ‌فرش شده بودند و ممکن است مسقف نیز بوده باشند.

 این ساختمان غیرمعمول باعث شده که بسیاری گمان کنند که این مکان نوعی معبد بوده است، اما هدف واقعی از ساخت آن همچنان نامعلوم باقی مانده است. وجود سنگ‌های نقاشی شده که تصادفا در طبقات دو ساختمان پراکنده شدند، هیچ کمکی به حل معمای این ساختمان عجیب نکرده؛ بلکه فقط به اسرار آن افزوده است. پذیرفته‌ترین فرضیه این است که این محل باستانی نوعی اهمیت مذهبی داشته است. روی یکی از صخره‌ها تصویری از خورشید حکاکی شده است.

 گمانه‌زنی در مورد این ساختمان از یک سکونت‌گاه خصوصی برای شخصی عالی‌رتبه گرفته تا نوعی محل ملاقات برای سران قبایل محلی متغییر است. اما همه‌ی باستان‌شناسان در یک نکته با هم توافق نظر دارند، با وجود اینکه این بنای مرموز در جزیره‌ای دورافتاده در گوشه‌ی شمال شرقی جزایر بریتانیا واقع شده، روزگاری یکی از چشمگیرترین و پیشرفته‌ترین مکان‌های عصر آهن در بریتانیا بوده است.

۳. مقبره فیلیپ عرب

۳. مقبره فیلیپ عرب

داستان مقبره‌ای از دوران روم باستان که در سال ۲۰۱۸ کشف شد را هر چقدر بیشتر بخوانید، عجیب‌تر می‌شود. محوطه‌ی بلغارستان مدرن را با تپه‌های قبرستانی باستانی مجسم کنید که تا چشم کار می‌کند پشته‌ی قبور دیده می‌شود، برخی به بلندی تپه‌ها و از مسافت‌های دور قابل دیدن هستند. در زمان‌های اخیر، این بناهای تاریخی به کرات مورد دستبرد و غارت شکارچیان گنج قرار گرفته‌اند که به حفاری در این محل‌های باستانی می‌پردازند، دفینه‌ها را برمی‌دارند و در بازار سیاه می‌فروشند. تجارتی که تخمین زده می‌شود، سالانه تا ۱ میلیارد دلار ارزش داشته باشد.

در نتیجه، باستان‌شناسان قانونی در بلغارستان وارد عمل شدند و تلاش‌های خود را برای حفاری و محافظت از اماکن قدیمی و برداشتن آثار باستانی و بردن آن‌ها به موزه‌ها جایی که می‌توانند در امنیت حفظ شوند شروع کردند. پس از آنکه تیمی شروع حفاری «تپه مالتپه (Maltepe Mound)»، بزرگ‌ترین تپه قبرستان بلغارستان کردند، موفق به کشف آثار باستانی بسیار گرانبهایی شدند.

باستان‌شناسان یک آرامگاه بسیار بزرگ از دوران روم باستان کشف کردند. این تیم هم‌اکنون نزدیک به تکمیل حفاری‌های خود در ضلع جنوبی این قربستان باستانی است. باستان‌شناسان اکنون معتقدند که آن‌ها مقبره فیلیپ عرب، یکی از امپراطوران روم  را کشف کردند و انتظار دارند که این محل‌ باستانی به‌زودی به مکانی با اهمیت جهانی تبدیل شود.

 آن‌ها قصد دارند کل این منطقه باستان‌شناسی را حفاری کنند، فرایندی که به بودجه دولت نیاز دارد. با توجه به قدمت قبرستان، تقریبا نیازهای به ساخت سازه‌هایی برای حفظ قبرستان و ادامه حفاری‌ها وجود دارد. در همین حال، همان‌طور که باستان‌شناسان به حفاری‌های خود ادامه می‌دادند و بدون شک برخی اعضای تیم از فکر کشف گنجی از دوران روم هیجان‌زده بودند. اما، ناگهان امیدهای آن‌ها با کشف یک دالان ۴۰ متری به یأس بدل شد. در واقع، باستان‌شناسان ناگهان خود را در دالانی دیدند که غارتگران در ضلع جنوب شرقی قبرستان حفر کرده بودند.

سرپرستان این تیم باستان‌شناسی بعدا گفتند که در ابتدا انتظار داشتند درون این دالان تنگ و تاریک و طویل، چیزهایی مانند ته سیگار و باتری پیدا کنند. اما در کمال تعجب، فضولات حیوانات و سکه‌هایی از در دوران سلطان سلیمان (متعلق به قرن شانزدهم) را کشف کردند. شکارچیان گنج این دالان را در قرن شانزدهم حفر کرده بودند! خوشبختانه به نظر می‌رسد که این ماجراجویان نتوانستند مقبره را غارت کنند. باستان‌شناسان سکه‌ها و سفال‌هایی متعلق به قرن دوم م. را نیز کشف کردند. احتمالا با پایان حفاری‌های این تیم باستان‌شناسی‌ اخبار بیشتری از اکتشافاتشان خواهیم شنید.

۲. چسب نئاندرتال‌ها

چسب نئاندرتال‌ها

برای مدت طولانی، اعتقاد بر این بود که نئاندرتال‌ها به اندازه‌ی گونه‌ی ما یعنی انسان‌های به اصطلاح خردمند یا هومو ساپینس‌ها باهوش و پیشرفته نبودند، اما کشفیات اخیر خط بطلانی بر این تصورات اشتباه کشیده است. در ژوئن ۲۰۱۹ (تیر امسال) بود که باستان‌شناسان نوعی چسب اولیه را روی ابزارهای باستانی پیدا کردند که شاهدی بر این مدعا بود که نئاندرتال‌ها بین ۵۵ هزار تا ۴۰ هزار سال قبل از نوعی چسب استفاده می‌کردند. به این ترتیب، کشف اخیر، قدیمی‌ترین نمونه‌های چسب مورد استفاده توسط انسان‌ها محسوب می‌شود. نئاندرتال‌ها ابزار سنگی خود را به وسیله نوعی صمغ به دسته‌هایشان می‌چسباندند. باستان‌شناسان مواد شیمیایی از صمغ کاج روی ۱۰ ابزار سنگ را از دو محل باستان‌شناسی «گروتا دل فوسلونه» و «گروتا دی سنتاگوستینو» در سواحل غربی مرکز ایتالیا کشف کردند. این ابداعات مدت‌ها قبل از اینکه پای اولین انسان‌های مدرن به اروپا برسد، انجام گرفتند.

این شواهد نشان می‌دهد که نئاندرتال‌های ساکن جنوب اروپا برای ابزارهای سنگی خود دسته می‌ساختند و برای این کار از صمغ استفاده می‌کردند. موردی که باستان‌شناسان همواره نسبت به آن ظنین بودند، اما شواهد کافی برای اثبات فرضیه خود پیدا نکرده بودند. باستان‌شناسان در پژوهش‌های قبلی خود مهارت‌های قصابی شکارچیان به وسیله‌ی ابزارهای سنگی را شبیه‌سازی کرده بودند و پیشنهاد داده بودند که شکارچیان دوره‌ی پارینه سنگی نیازی به ساخت قبضه و دسته برای این کار نداشته‌اند. اما با یافته‌های جدید خلاف این فرض به اثبات رسید.

۱. خانه‌های بسیار قدیمی

خانه‌های بسیار قدیمی

در باستان‌شناسی معماری، مفهومی به نام «آستانه‌ی بومی» وجود دارد که قدیمی‌ترین دوره‌ی سکونت مردمان محلی که هنوز هم در محل حضور دارند گفته می‌شود. در حالی که ساختمان‌هایی مانند قلعه‌ها و بناهای تاریخی هزاران سال وجود داشتند، اما معمولا خانه‌های افراد عادی از مواد قابل تخریب و پوسیدنی ساخته می‌شدند و به ندرت تا زمان حاضر باقی می‌ماندند. برای سال‌ها، آستانه‌ی بومی در انگلستان تا اواخر قرن هفدهم در نظر گرفته می‌شد. اعتقاد بر این بود که خانه‌های ساخته شده قبل از سال ۱۶۶۰، اکثرا نمی‌توانند تا امروز سالم باقی بمانند. اما یک پژوهش جامع این فرض را کاملا ابطال کرد. در این پروژه، پژوهشگران ۸۶ ناحیه و ۳ هزار خانه‌ی دهقانی-روستایی در غرب انگلیس و ولز را بررسی کردند.

آن‌ها دریافتند که تقریبا همه‌ی این خانه‌های محقر دهقانی در دوره‌ای معروف به «بازسازی بزرگ» ساخته شدند، سال‌های ۱۲۵۰ تا ۱۵۵۰ تا حداقل بیش از ۱۰۰ سال قدیمی‌تر تصورات پیشین قدمت داشته باشند. برخلاف آنچه قبلا تصور می‌شد، حتی خانه‌های دهقانان عادی طوری ساخته شده بودند تا بادوام باشند. برخی از خانه‌ها با چوب بیش از ۱۰۰ درخت ساخته شده بودند که سطح تقریبا صنعتی کشاورزی و مزرعه‌داری اوایل قرن چهاردهم را نشان می‌داد، دوره‌ای که طاعون اروپا را به خاک سیاه نشاند. بسیاری از این خانه‌ها در میدلندز واقع شد‌ه‌اند، منطقه‌ای که به دلیل داشتن چندین جنگل باستانی از جمله کانوک چیس و جنگل شروود (عمده شهرتش به دلیل داستان مشهور رابین هوود) معروف است.

تبلیغات
داغ‌ترین مطالب روز

نظرات

تبلیغات