نگاهی به برترین تصاویر علمی هفته
در هفتههای آتی قصد داریم ، بهصورت سریالی هر هفته جالبترین و برترین تصاویر علمی را از سراسر جهان برای شما خوانندگان گرامی زومیت گردآوری کنیم. در این بین، عکسها و تصاویر دیدنی هم هستند که به اندازه خود مقالات و گزارشهایی که هر هفته تقدیم شما میشود، ارزش دارند. در ادامه به بررسی برخی از باورنکردنیترین و جالبترین تصاویر علمی هفته به همراه داستان نهفته در هر کدام از این تصاویر خواهیم پرداخت. با ما همراه باشد:
گرمای هوا بار دیگر رکورد شکست!
به گفته سازمان ملل، ماه ژوئیه، گرمترین ماه تاریخ کره زمین بوده است. اطلاعات «اولیه سازمان جهانی هواشناسی (WMO)» نشان میدهد ژوئیه (تیر) سال ۲۰۱۹ ممکن است گرمترین ماه تاریخ از زمان به کارگیری ابزارهای دقیق ثبت دمای هوا بوده باشد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد پنجشنبه هفته گذشته طی یک کنفرانس خبری اظهار کرد میانگین دمای جهانی از اول ژوئیه تا ۲۹ ژوئیه سال ۲۰۱۹ (۱۰ تیر تا ۹ مرداد ۱۳۹۸)، به رکورد قبلی گرمترین ماه تاریخ دست یافته و چه بسا از آن نیز پیشی گرفته باشد.
گوترش با اشاره به چرخه آبوهوای نیم ساله که گرمترین آبهای اقیانوس آرام را به سوی آمریکای جنوبی پیش میراند و الگوی آبوهوایی جهان را تغییر میدهد، گفت:
گرمای امسال قابلتوجهتر است زیرا گرمترین ماه قبل (تاریخ) که در ژوئیه سال ۲۰۱۶ رخ داد، در زمان رخداد یکی از قویترین پدیدههای «ال نینو» رخ داد. در همین حال، ژوئیه ۲۰۱۹ با یک ال نینوی قوی همزمان نیست.
دبیر کل سازمان ملل در ادامه افزود، به دلیل تغییرات اقلیمی، دمای هوا حقیقتا بسیار گرم بود. «ال نینو (El Niño)» به واکنشهای آبوهوایی با مقیاس اقیانوسی-جوی گفته میشود که باعث گرم شدن سطح دریاهای مرکز شرقی خط استوای اقیانوس آرام میشوند.
در ماه جاری شاهد امواج گرمای بیامانی در سراسر جهان بودیم. در تاریخ ۲۵ ژوئیه (۵ مرداد)، بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله بلژیک، آلمان و هلند، با دمای ۴۰ درجه سانتیگراد شاهد جابهجا شدن رکوردهای گرما در کشور خود بودند. در همین حال، امسال شهر پاریس که همواره از خنکترین شهرهای اروپایی در ماههای تابستان تلقی میشد، با ۴۲٫۶ درجه سانتیگراد، گرمترین ماه تاریخ خود را پشت سر گذاشت. در عین حال، خشکسالیهای گسترده در هند، میلیونها نفر را از دسترسی به آب محروم کرده است. گوترش گفت، ژوئیه داغِ امسال پس از گرمترین ماه ژوئن ثبت شده در تاریخ میآید و سال ۲۰۱۹ را در صدر پنج سال از گرمترین سالهای تاریخ قرار میدهد.
او در ادامه افزود:
ما برای دورهای از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ در بین پنج سال از گرمترین سالهای تاریخ قرار داشتهایم. اگر اکنون در خصوص تغییرات اقلیمی اقدامی صورت ندهیم، در آن صورت، این فجایع مخرب تنها نوکِ کوه یخِ (عظیمی) خواهند بود.
گوترش ادامه داد، این کوه یخ دارد به سرعت ذوب میشود. به گزارش واشنگتن پست، صفحات یخی گرینلند تنها ماه گذشته، ۱۹۷ میلیارد تن یخ از دست دادند، این میزان یخ به اندازهای است که بتواند سطح جهانی دریاها را تا نیم سانتیمتر بالا ببرد. در همین حال، آتشسوزیهای طبیعی بیسابقه آنقدر قطب شمال را به آتش کشیدند که دود آن از فضا قابل مشاهده بود. و از اول ژوئن (۱۱ خرداد) تا ۲۱ ژوئیه (۳۰ تیر) حدود ۱۰۰ مگاتن (معادل یک میلیون تن) دیاکسید کربن وارد جو کره زمین کردند که تقریبا مقدار دیاکسید کربنی است که بلژیک در طول یک سال وارد جو میکند.
گروهی از دانشمندان، ماه گذشته گزارش دادند دفعات و شدت گرمای هوا، بلایای طبیعی و امواج گرما احتمالا سال به سال افزایش مییابند تا اینکه کشورهای پیشرفته جهان اقدامات قابلتوجهی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای خود انجام دهند. در گزارشی که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، «هیئت بیندولتی تغییر اقلیم (IPCC)» نوشت کاهش درجه حرارت جهانی تا ۱٫۵ درجه سانتیگراد بالاتر از سطح عصر ماقبل صنعتی بهجای ۲ درجه سانتیگراد میتواند به قیمت جان میلیونها نفر تمام شود و از کُشندهترین خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی قحطی، خشکسالی و امواج گرمای کشنده خواهند بود.
انسان کره زمین را تا سطح ۱ سانتیمتر نسبت به عصر ماقبل صنعتی گرمتر کرده
همانطور که میدانید، کشورهای جهان در سال ۲۰۱۵ در پاریس گردهم آمدند و بر مجموعهای از اهداف توافق کردند تا گرمایش زمین را در مقایسه با عصر ماقبل صنعتی، زیر ۲ درجه سانتیگراد نگه دارند. کشورهای عضو توافق پاریس، همچنین با چشم داشت هدفی بلندپروازانه، متعهد شدند روند گرم شدن کره زمین را تا پایان قرن حاضر، به کمتر از ۱٫۵ درجه سانتیگراد برسانند. انسان قبلا کره زمین را تا سطح ۱ سانتیمتر نسبت به عصر ماقبل صنعتی گرمتر کرده و تا سال ۲۰۳۰ به مرز ۱٫۷ درجه نیز میرساند. نیازی به گفتن هم نیست که کنار کشیدن برخی کشورهای عمده تولید کننده گازهای گلخانهای مانند ایالات متحده برخی دیگر از کشورهای مهم از جمله آرژانتین، استرالیا، کانادا، کره جنوبی، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی و اتحادیه اورپا، به وعدههای خود در قبال توافق پاریس عمل نکردهاند؛ توافق پاریس و آینده کره زمین را بهشدت به مخاطره انداخته است.
کهکشانی پر پیچوتاب
نقشه سهبعدی جدیدی از کهکشان راه شیری نشان میدهد دیسک مرکزی این کهکشان موجدار است. این تصویر جدید از دیسک کهکشانی، منطقه مرکزی کهکشان راه شیری که بزرگترین و درخشانترین ستارگان کهکشان در آن جای گرفتهاند، از تجزیه و تحلیل بیش از ۲۰۰۰ هزار ستاره غولپیکرِ کهکشان حاصل شده است. در حالی که نقشههای قبلی به این شکل پیچوتابها اشاره داشتند، اما صرفا به شبیهسازیها و مشاهدات کهکشانهای دیگر متکی بودند. اما دانشمندان در پژوهش جدید خود گزارش دادند این نقشه جدید، اولین نقشهای است که با سنجشهای مختلف صورت گرفته از هزاران ستاره، تأیید میکند، قلب کهکشان راه شیری پر پیچوتاب است. این پژوهش بخشی از پروژه نجوم لهستان موسوم به «آزمایشها لنز گرانشی نوری (OGLE)» است. این پروژه سنجش بزرگی در مقیاس عظیم است که به بررسی ساختار کهکشانی، ماده تاریک و جستجوی سیارات خارج از منظومه شمسی میپردازد.
تخمین زده میشود کهکشان راه شیری حدود ۱۰۰ هزار سال نوری اندازه داشته باشد و دارای ۲۵۰ میلیارد ستاره و همینطور ۱۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد سیاره باشد. دکتر دوروتا اسکورون پژوهشگر ارشد این تیم از دانشگاه ورشو گفت اخترفیزیکدانان از دهه ۱۹۵۰ میدانستند کهکشان راه شیری به شکل مارپیچ است. در طی چند دهه، مشاهدات و شبیهسازیهای رایانهای تصور ما از کهکشان خودمان تصحیح شده است.
تا پایان قرن بیستم، بررسیهای مقیاس بزرگ آسمان که ستارگان را شمارش میکرد و میزان درخشندگی آنها را اندازه میگرفت، به دانشمندان این امکان را داد که تعداد بازوهای مارپیچی کهکشان راه شیری را تخمین بزنند و تنگاتنگی این مارپیچها را توصیف کنند، اما ابهامات هنوز هم سر جای خود بودند.
دکتر اسکورون توضیح میدهد:
بهعنوان مثال، نقشه حاصل از «نقشهبرداری دیجیتال آسمان اسلون (SDSS)» دو بازوی مارپیچ را نشان داد؛ در حالی که اطلاعات «کاوشگر نقشهبردار فروسرخ میدان وسیع (WISE)»، چهار بازوی مارپیچ را نشان میدهد. بازسازی ما از تاریخ شکلگیری ستارگان نشان میدهد چهار ساختار بازوی مارپیچی با آنچه میبینیم مطابقت دارد.
دکتر اسکورون و همکارانش برای ساخت این نقشه از اطلاعات ۲۴۳۱ «ستاره متغیر دلتای قیفاووسی (Cepheid)» بهره بردند که ستارگانی نسبتا جوان با عمری کمتر از ۳۰۰ میلیون سال هستند. این ستارگان دارای روشنایی بسیار بالا بوده و تا ۱۰ هزار برابر از خورشید ما داغتر هستند. اسکورون گفت نبض تپنده این ستارگان قیفاوووسی این امکان را به دانشمندان میدهد که میزان روشنایی آنها را تغیین کنند و سپس فاصله مستقیم ستارگان را با دقت بسیار بالاتری از ۵ درصد محاسبه نمایند.
هنگامی که پژوهشگران موقعیت این ستارگان را مشخص کردند، برخی از این ستارگان در لبه بیرونی دیسک کهکشانی قرار داشتند، به این ترتیب بود که اخترشناسان توانستند یک نقشه سهبعدی از مرکز کهشکان ترسیم کنند.
پرژمک مروژ، یکی از همکاران این پژوهش و از اعضای پروژه آزمایشها لنز گرانشی نوری در یک کنفرانس خبری در این همین رابطه گفت:
در حالی که پیچوتابهای دیسک کهکشانی قبلا تشخیص داده شده بود، اما اکنون اولینبار است که میتوانیم از ابزارهای جداگانهای برای رهگیری شکل کهکشان بهصورت سهبعدی استفاده کنیم. این پیچخوردگی ممکن است ناشی از برهمکنشهای گذشته با کهکشانهای اقماری، گاز بین کهکشانی یا ماده تاریک باشد.
اسکورون میگوید، موقعیتهای هزاران ستاره متغیر دلتای قیفاووسی در سرتاسر کهکشان راه شیری میتواند بهعنوان یک «استاندارد طلایی» برای بررسی سؤالات بیشتر در مورد کهکشان راه شیری و کهکشانهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد و به ابهاماتی مانند نحوه شکلگیری این دیسکهای پیچوتاب خورده، چگونگی مهاجرت ستارههای کهکشان پس از تولد، شکل مدارهای ستارهای در یک کهکشان پر پیچ وتاب پاسخ دهد.
برخورد نزدیک از نوع سوم در اقیانوس!
گروهی از شیرهای دریایی در خلیج مونتری، کالیفرنیا ، هنگام شکار گروهی از ماهیان در اتفاقی غیر منتظره به چند نهنگ گوژپشت برخوردند. نهنگهای گوژپشت نهتنها علاقهای به خوردن شیرهای دریایی ندارند، بلکه به لحاظ فیزیکی چنین توانی هم ندارند. اما در اتفاقی شگفتانگیز که یک شیر دریایی بختبرگشته به کام یکی از نهنگها فرو رفت. چیس دکر، عکاس حیاتوحش که این عکس مبهوتکننده را شکار کرده، در هنگام روی دادن این اتفاق عجیب در یک قایق تفریحی حضور داشت. این اتفاق روز اول مرداد افتاد و عکاس هیجانزده و متعجب هم بلافاصله این تصویر را در فیسبوک و اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت.
در عکسی که دکر ثبت کرده، شیر دریایی به نظر روی فک پایین نهنگ قرار دارد و آماده است تا به درون گلویش بلغزد. با این حال به نظر میرسد شیر دریایی سرنوشت وحشتناکش را نپذیرفته و میخواهد بگریزد. نگاهِ وهمزده شیر دریایی در این صحنه با نگاه کری گرانت در فیلم «شمال از شمال غربی (۱۹۵۹» در هنگام یورش هواپیما به سویش شباهت غریبی دارد! دکر هم با اشاره به نکته مشابهی در فیسبوک خود نوشت ۱۰۰ درصد اطمینان داشت که شیر دریایی فرار میکند چرا که نهنگ در هنگام رفتن به زیر آب دهانش را کاملا باز نگه داشته بود. و احتمالا شیر دریایی هم میدانست به هیچ عنوان-حداقل با توجه به قوانین فیزیکی- قرار نیست خورده شود.
دکر در ادامه مینویسد:
دقایقی بعد، نهنگ دوباره در حال ادامه شکار ماهی بود و من مطمئن هستم شیر دریایی (نجات یافته که بعدا به بیرون تف شد) نیز بهدنبال شکار ماهی بود. در حقیقت ، این امر میتوانست به لحاظ فیزیکی غیرممکن باشد. زیرا (نهنگ) نمیتواند حیوانی به بزرگی یک شیر دریایی را ببلعد.
به گزارش نشنال جئوگرافیک، وزن یک شیر دریایی بالغ میتواند تا ۴۵۳ کیلوگرم باشد و گلوی نهنگهای گوژپشت تنها حدود ۴۰ سانتیمتر بیشتر قطر ندارد. در زمان شکار، نهنگها و شیرهای دریایی هر دو برای یک «طعمهتوپ (Bait Ball)» در رقابت بودند. به گفته مؤسسه اسمیتسونین، این توپها زمانی شکل میگیرند که گروههایی از ماهیهای کوچک به نام «آنچویها» در گروههای نزدیک شنا میکنند تا با این مکانیسم بتوانند از آسیبپذیری بیشتر ماهیان ضعیفتر گروه خود جلوگیری کنند.
چیس دکر، عکاس حیاتوحش این عکس مبهوتکننده را روز اول مرداد در فیسبوک و اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت
آروارههای بالایی نهنگ گوژپشت که دندان ندارد، دارای صدها استخوان از جنس کراتین است و غذای اصلیاش را سختپوستان ریز و کوچکی به نام کریل، ماهیهای کوچک و پلانکتون تشکیل میدهد. به گفته «مؤسسه اقیانوسشناسی وودز هول»، نهنگها لقمههای غذایی و آب را به یکباره میخورند - رفتاری که به آن «تغذیه ناگهانی (Lunge Feeding)» گفته میشود- و سپس آب دریا را خارج کرده و مواد غذایی را در دهان خود به دام میاندازند. به همین ترتیب بود که شیردریایی وحشتزده از دهان نهنگ به بیرون پرت شد.
هیولای دریایی شبیه به سفینه جنگ ستارگان
براساس یافتههای پژوهشی جدید، در دوران باستان، یک گوشتخوار با شباهت بسیار زیادی به «میلینیوم فالکون» در مجموعه جنگ ستارگان در دریاها زندگی میکرد و از چنگکهای خود برای به دام انداختن طعمهها و فرو بردنشان در درون دهان شبیه زبالدانش استفاده میکرد. این جانور که به دوره کامبریَن (از حدود ۵۴۲ تا ۴۸۸٫۳ میلیون سال قبل) تعلق دارد نهتنها ترسناک بوده، بلکه حفاظ خوبی هم داشته و پوسته بزرگش که میتوانیم آن را نوعی لاک بدانیم، به خوبی پشت جانور را میپوشاند. اما این جانور نیز نقاط ضعف خود را داشت که احتمالا باعث انقراضش شده است.
ژان برنار کارون، مدیر دیرینهشناسی بیمهرگان در موزه سلطنتی انتاریو در کانادا میگوید ساختار بدن جانور کمی مضحک بود. این جاندار عجیب دارای سری بسیار بزرگ به همراه پوستهای بزرگ و بالههای کوچکی برای شنا کردن بود بنابراین به نظر میرسد به لحاظ قابلیت شنا نوعی نقص عملکردی داشته است.
پژوهشگران این جانور ۵۰۶ میلیون ساله را «کامبروراستر فالکاتوس (Cambroraster Falcatus)» نامگذاری کردند. نام جنس اشارهای به دوره کامبرین و کلمه « Rastrum» در زبان لاتین بهمعنای چنگک است که اشارهای به شیارهای این جانور باستانی دارد. و بخش آخر نام جانور باستانی نیز اشارهای به سفینه فضایی مجموعه جنگ ستارگان «میلینیوم فالکون (Millennium Falcon)» دارد که ایلان ماسک هم موشکهایش را از روی همین سفینه داستانی فالکون نامگذاری کرده است.
ماکتی دستساز از سفینه فضایی مشهور مجموعه جنگ ستارگان، میلینیوم فالکون
کارون و همکارانش برای اولینبار در سال ۲۰۱۲ در حین حفاری در بورگس شیل در کوههای راکی کانادا به فسیلهای سی.فالکاتوس برخوردند. بورگس شیل به دلیل وجود فسیلهای کاملا حفظ شده از دوره کامبرین شهرت بسیاری دارد. اما فسیلها تکه تکه شده بودند. تا اینکه در سال ۲۰۱۸ بود که ورق برگشت و دانشمندان به مکانی مملو از فسیلهای این جانوران باستانی شبیه به سفینههای فضایی برخوردند. این مجموعه بزرگ از فسیلها نشان میداد این جانوران باستانی بهصورت دستهجمعی پوستاندازی کردند.
کارون گفت:
آنها تنها شکارچیان منزوی نبودند. بلکه بهصورت گروههای بزرگی زندگی میکردند و حتی بهصورت دستهجمعی پوستاندازی میکردند.
سی. فالکاتوس که اکنون منقرض شده، به نوعی بندپایان بدوی موسوم به «رادیودنت (Radiodont)» تعلق داشت که نسبت دوری با عنکبوتهای امروزی، سختپوستان و حشرات داشته است. از بین ۱۴۰ نمونهای که دیرینهشناسان در حفاریهای خود پیدا کردند، تخمین زده شد طول بدن یک کامبروراستر فالکاتوس بالغ حدود ۳۰ سانتیمتر بوده است.
جو مویزیوک، زیستشناس تکاملی از موزه سلطنتی اونتاریو و پژوهشگر ارشد این پژوهش، گفت:
اندازه این جاندار باستانی در زمان حیاتش بسیار قابلتوجه بوده است. چرا که بیشتر جاندارانی که در دوره کامبرین زندگی میکردند از انگشتان دستان ما نیز کوچکتر بودند.
در واقع، سی. فالکاتوس موجود غولپیکر و گوشتخواری متعلق به سردهای از شاخه بندپایان موسوم به «آنومالوکاریس (Anomalocaris)» بوده که شکارچی برتر دریاها در آن زمان بوده است، اما از شواهد این طور بر میآید که روش کاملا متفاوتی برای تغذیه داشته است. کارون و مویزیوک میگویند این جاندار شبیه به سفینه جنگ ستارگان احتمالا از چنگکهای خود برای وارسی رسوبات بستر دریا بهره میبرده است. همچنین این امکان وجود دارد که این جاندار از لاک یا همان پوسته مخصوص خود برای شیار زدن در بین گل و لای بستر دریا استفاده میکرده تا به منابع غذایی نهفته در آن دست پیدا کند و بعدا طعمههایی مانند ماهیهای کوچک را در دهان گِرد و دنداندارش فرو میکرده است.
سیاهچالههای گمشده
میلیونها سیاهچاله در کهکشان ما پنهان شدند. شاید حالا وقت آن باشد که هم این سیاهچالههای پنهان را پیدا کنیم. دو اخترفیزیکدان ژاپنی در پژوهش تازهای که منتشر کردند این فرض را مطرح کرده و گفتهاند میلیونها «سیاهچاله منزوی (Isolated Black Hole)» در کهکشان ما وجود دارد. این سیاهچالهها که در اعماق تاریکیها گم شدهاند، جرعهای از محیط میان کهکشانی را نوشیدهاند که همان گرد و غبارها و سایر موادی هستند که در بین ستارگان شناور هستند. اما این روند ناکارآمد است و بخش زیادی از مواد با سرعت زیاد به فضا پرت میشود.
پژوهشگران گفتهاند از آنجایی که این جریان با محیط اطراف برهمکنشی دارد، باید امواج رادیویی تولید کند که تلسکوپهای رادیویی قادر به تشخیصشان باشند. و اگر اخترشناسان بتوانند این امواج را از سراسر کهکشان جستوجو کنند، میتوانند سیاهچالههای گمشده را مشاهده کنند.
پژوهشگران در گزارش خود که هنوز بازنگری علمی نشده و ماه گذشته، ۱ ژوئیه (۱۰ تیر) تنها نسخه پیشنویس آن در «وبسایت آرکایو (arXiv)» منتشر شده است، ذکر کردند یک روش ساده برای مشاهده این کهکشانهای گمشده استفاده از اشعه ایکس است. سیاهچالهها ماده موجود در فضا را همچون یک جارو برقی عظیم میبلعند و چیزی را پدید میآورند که به آن «قرص برافزایشی (Accretion Disc)» گفته میشود.
این قرص برافزایشی هنگام چرخش به سوی افق رویداد (همان نقطه بدون بازگشت سیاهچاله) پرتوهای ایکس را ساطع میکند. اما سیاهچالههای جدا افتاده که در مقایسه با سیاهچالههای بسیار عظیم، کوچک هستند از این طریق مقدار زیادی پرتوی ایکس ساطع نمیکنند. در واقع، در این قرصهای برافزایشی ماده یا انرژی کافی برای ایجاد علائم بزرگ پرتوی ایکس وجود ندارد. به همین دلیل نیز جستجوهای گذشته برای کهکشانهای منزوی با بهرهبردن از پرتوهای ایکس نتوانسته نتایج قطعی را در اختیار دانشمندان قرار دهد.
میلیونها سیاهچاله منزوی در کهکشان ما پنهان شدند
دیاچی تسونا از دانشگاه توکیو و توریتا کاواناکا از دانشگاه کیوتور در مقاله خود نوشتند، این جریانها میتوانند برهمکنشی با مواد اطراف داشته باشند و شوکهای بدون برخورد قوی پدید بیاورند. این شوکها میتوانند میدانهای مغناطیسی را تقویت کرده و الکترونها را تسریع بخشند. و این الکترونها، تابش سنکروترونی (تابشی که ذرات در هنگام حرکت با سرعت نور در محیط الکترومغناطیسی ساطع میکنند) را بهصورت امواج رادیویی منتشر کنند. به عبارت دیگر، جریان خارج از محیط میان ستارهای میتواند موجب تسریع سرعت الکترونها گردد به نحوی که امواج رادیویی تولید شود.
سیاهچالههای منزوی پیوند گمشده بین دو نوع سیاهچالهای هستند که اخترشناسان تاکنون توانستهاند شناسایی کنند: «سیاهچالههای ستارهوار (Stellar Black Hole)» که میتوانند بین ۲ تا ۱۰۰ برابر بزرگتر از خورشید ما باشند و «سیاهچالههای کلانجرم (Supermassive Black Hole)» که در مرکز کهکشانها قرار دارند و صدها هزار برابر بزرگتر از ستاره مادر منظومه شمسی ما هستند.
سیاهچالههای ستارهوار گهگاه در سامانههای دوتایی با ستارههای معمولی قابل ردیابی هستند، زیرا سامانههای دوتایی میتوانند امواج گرانشی تولید کنند و ستارههای همراه نیز میتوانند انرژی لازم برای انفجارهای بزرگ پرتو ایکس را فراهم نمایند. و سیاهچالههای کلان جرم هم دارای قرصهای برافزایشی هستند که انرژی زیادی را منتشر میکنند که اخترشناسان میتوانند آنها را شناسایی و حتی از آنها عکس بگیرند. اما سیاهچالههای منزوی در بین این دو نوع دیگر قرار میگیرند و تشخیص آنها به مراتب دشوارتر است. تعداد انگشتشماری از اجرام در فضا وجود دارد که اخترشناسان گمان میکنند سیاهچالههای منزوی باشند، اما جستجوهای آنها هنوز بینتیجه مانده است. اما پژوهشهای گذشته، از جمله مقالهای که در سال ۲۰۱۷ منتشر شد پیشنهاد میداد که میلیونها سیاهچاله از این دست در جایی در فضا پنهان شدند.
تسونا و کاواناکا نوشتند بهترین چشمانداز برای بررسی رادیویی سیاهچالههای منزوی احتمالا استفاده از «آرایه کیلومتر مربعی (SKA)» باشد که ترکیبی از چند تلسکوپ رادیویی خواهد بود که قرار است در آیندهای نزدیک در آفریقای جنوبی و استرلیا ساخته شود. پژوهشگران تخمین میزنند این آرایه میتواند حداقل امواج رادیویی ۳۰ سیاهچاله منزوی را در اولین مرحله آزمایشی خود که برای سال ۲۰۲۰ برنامهریزی شده شناسایی کند. و برای اواسط دهه ۲۰۲۰ که بهصورت کامل شروع به کار کند میتواند تا ۷۰۰ سیاهچاله از این دست را شناسایی کند. پژوهشگران همچنین بیان کردند این آرایه تلسکوپی نهتنها میتواند امواج رادیویی سیاهچالههای منزوی را تشخیص دهد، بلکه باید بتواند فاصله بسیاری از آنها را نیز دقیقا تخمین بزند.
رکوردشکنیهای تکراری فالکون ۹
شاید دیگر از فرود نرم موشکها روی سکوهای فرود خسته شده باشید! اسپیس ایکس تا به حال بیش از ۴۰ موشک خود را در هنگام پرتابهای مداری به زمین بازگردانده و حتی بلو ارجین (رقیب کم نام و نشانش) نیز هم این کار را حداقل ۱۰ بار با پروازهای زیر مداری هواپیمای فضاییاش «نیو شپرد (New Shepard)» انجام داده است. اما بازگشت از فضا، برخورد با جوِ ضخیم زمین و نهایتا فرودی عالی، کاری است که به مهندسی دقیقی نیاز دارد که تنها از عهده معدودی از شرکتهای خصوصی (چه برسد به سازمانهای فضایی چند ملیتی) برمیآید.
اسپیس ایکس بهتازگی ویدئوی دیدنی از یکی از شاهکارهای مهندسی هوافضای خود را در اینترنت منتشر کرده است. این ویدئو اولین مرحله موشک دو مرحلهای فالکون ۹ را نشان میدهد که در حال بازگشت از ایستگاه فضایی بینالمللی است. موشک فالکون در مأموریت اخیر خود یک کپسول فضایی دراگون را همراه با محموله به ایستگاه فضایی رساند و روز ۲۵ ژوئیه (۳ مرداد) به زمین بازگشت.
در ویدئوی دیدنی که اسپیس ایکس منتشر کرده است، این بازگشت دیدنی را میتوانیم از چهار زاویه مختلف از جمله نمایی از چشمِ خود موشک مشاهده کنیم.
ایلان ماسک، بنیانگذار و مدیرعامل اجرایی اسپیس ایکس روز ۲۸ ژوئیه (۶ مرداد) در توییتر خود نوشت:
ورود مجدد موشک فالکون از فضا با دوبار شکستن دیوار صوتی.
این دومین فرود مرحله اول فالکون ۹ بود، این مرحله قبلا در ماه مه (خرداد) نیز محموله دیگری را به ایستگاه فضایی رسانده بود. و مأموریت اخیر کپسول فضایی دراگون هم سومین باری بود که این کپسول فضایی به آزمایشگاه مداری میرفت و برمیگشت. دراگون قبلا در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ به ایستگاه فضایی بینالمللی سفر کرده بود. اساسا «سامانه پرتاب چندبارمصرف پذیر (Reusable Launch System)» اهمیت ویژهای برای ایلان ماسک و شرکت فضاییاش دارد. در مصاحبهای که کارآفرین میلیاردر اخیرا با نشریه تایم داشت، او بار دیگر بر لزوم توسعه این قابلیت تأکید کرد. (میتوانید نسخهی کامل این مصاحبهی خواندنی ایلان ماسک را در زومیت بخوانید).
بازگشت از فضا، برخورد با جوِ ضخیم زمین و فرودی عالی به مهندسی دقیقی نیاز دارد
اما بهصورت خلاصه باید بگوییم ماسک میخواهد با همین روش هزینه پروازهای فضایی را به طرز چشمگیری کاهش دهد و استعمار مریخ و سایر شاهکارهای فضایی بلندپروازانه شاید در کرات و اقمار دیگر را به لحاظ اقتصادی امکاپذیر کند. بلو ارجین که توسط جف بزوس، مؤسس شرکت آمازون تأسیس شده نیز چنین هدفی را در دستور کار خود قرار داده است، اما هنوز دهها سال نوری با رقیب خود فاصله دارد. کپسول فضایی دراگون که ۲۷ ژوئیه وارد ایستگاه فضایی شد، بیش از ۲۲۷۰ کیلوگرم آذوقه و تجهیزات را تحویل ایستگاه فضایی داد. مقامات ناسا اعلام کردند نیمی از این محموله تجهیزات علمی بوده که به فضانوردان این امکان را میدهد که طی هفتهها و ماههای آینده دهها آزمایش علمی را انجام دهند. کپسول فضایی دراگون نیز برای مدت یک ماه به ایستگاه فضایی متصل خواهد ماند و سپس به کمک چترهای نجات فرود نسبتا نرمی را در آبهای اقیانوس آرام خواهد داشت.
هجوم ملخها به لاس وگاس !
شاید در نگاه اول آنچه در این عکس جالب میبینید، شبیه برف باشد، اما اینطور نیست، بلکه ملخ است! این صحنه طی روزهای گذشته کابوس مردم لاس وگاس بوده است. این شهر همیشه شلوغ که به خاطر مکانهای تفریحی همیشه پر رفت و آمدش شهرتی جهانی دارد، با هجوم ملخهای مزاحم، شلوغتر از سابق هم شده است. در تصاویر مختلف و ویدئوهایی که از وضعیت فعلی شهر منتشر شده، دیده میشود که بسیاری از پیادهروها، ساختمانها و تیرهای چراغ برق با ملخ پوشیده شدهاند.
«ملخ بالدار مات (The Pallid-Winged Grasshopper)» از ملخهای کویری مناطق جنوب غربی ایالات متحده هستند. و بعد از یک زمستان بارانی و بهاری که گیاهانی غنی برای حشرات فراهم میکند، تعداد زیادی از این ملخها از جنوب به سوی شمال کشور مهاجرت کردهاند. جف نایت، دانشمندی از «وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا (USDA)» روز ۲۵ ژوئیه (۳ مرداد) به خبرنگاران گفت مسیر حرکت ملخها از لاس وگاس عبور میکند و میتواند به سمت نواحی مرکزی ایالات نوادا نیز گسترش یابد.
نایت میگوید، چنین مهاجرتهایی در زمستانهای بارانی و بهارهای گذشته نیز رخ داده است. او به یاد میآورد طی ۳ دهه فعالیت خود، شاهد چنین اتفاقاتی در منطقه حداقل برای چهار یا پنج بار بوده است. آقای نایت میگوید، هنگامی که جمعیت ملخها به تراکم خاصی برسد، ترشح انتقالدهندههای عصبی «سروتونین (Serotonin)» در حشرات افزایش مییابد که ممکن است باعث ایجاد «رفتار ازدحامی (Swarm Behaviour)» و پرواز دستهجمعی حشرات شود.
نایت میگوید این حشرات بهصورت شبانه پرواز میکنند و میتوانند تا چند کیلومتر را بپوشانند و در هنگام مهاجرت به سمت شمال تا ارتفاع ۳۰۵ متری (۱۰۰۰ پایی) پرواز کنند. شبکه تلویزیونی CNN گزارش داد این ازدحام خاص بهحدی متراکم شد که در روز ۲۷ ژوئیه (۵ مرداد) رادارهای هواشناسی قادر به ردیابی ملخها بودند. و در نگاه اول، این خوشههای بزرگ حشرات شبیه به ابرهای طوفانزا بودند.
ازدحام ملخها بهحدی بود که رادارهای هواشناسی قادر به ردیابی آن بودند
ملخهای بالدار مات، بدنهایی قهوهای یا خاکستری با خطوط مشخص سیاه و زرد روی پاهای خود دارند و میتوان آنها را در زیستگاههای خشک از جنوب غربی کانادا تا آرژانتین یافت. اندازه حشرات بسته به محل زندگی آنها متفاوت است و مادههای آنها از جنس نر بزرگتر هستند و بهطور متوسط ۳۳ میلیمتر طول بدن این حشرات است.
اما در حالی که ملخهای تنها، ممکن است اندک باشند، تعداد زیاد آنها در ازدحام لاس وگاس جای نگرانی دارد. یک شاهد عینی در ویدئویی که در هنگام گردش در خارج از هتل فلامینگو در لاس وگاس از گردباد ملخ در توییتر خود منتشر کرد نوشت ابرهایِ متراکمِ ملخ، درست مانند برف به نظر میرسند.
در سال ۱۹۸۸، ازدحام ملخهای بالدار در آریزونا به قدری زیاد بود که ضخامت حشرات روی هم تلنبار شده روی خیابانها و معابر عمومی شهر به ۵ سانتیمتر رسید. از آنجایی که در حال حاضر تعداد زیادی-دسته پشت دسته- ملخها وارد لاس وگاس میشوند، تلاش برای خلاص شدن از شر این حشرات بیضرر با آفاتکُشها نتیجهای ندارد. نایت گفت، تعداد زیادی از حشرات مهاجم توسط پرندگان، کایوتها و حتی توسط سایر حشرات خورده میشوند. علاوه بر این، ساکنان هیچ دلیلی برای ترس از ملخ ندارند.
نایت به خبرنگاران گفت:
ملخها ناقل هیچگونه بیماری نیستند، نیش نمیزنند، و حتی از آنگونه حشراتی نیستند که مشکلساز قلمداد کنیم.
به گفته نایت، این حشرات بهزودی طی چند هفته آتی لاس وگاس را ترک خواهند کرد.
تغییرات اقلیمی تلفات میگیرد
پژوهشگران بهتازگی لاشههای بیش از ۲۰۰ گوزن را در جزیره سوالبار، نروژ پیدا کردند. این حیوانات بر اثر گرسنگی ناشی از تغییرات اقلیمی جان خود را از دست داده بودند. تغییرات اقلیمی طی سالهای اخیر دسترسی به گیاهانی که این جانوران از آن تغذیه میکنند را بهشدت محدود کردند. بومشناسان «مؤسسه قطبی نروژ (NPI)» جمعیت گوزنها را در جزیره سوالبار که مجمعالجزایری از سرزمینهای منجمد و یخچالهای طبیعی بین نروژ و قطب شمال است بررسی میکنند.
یافتههای حاصل از بررسیهای ۱۰ هفتهای دانشمندان بسیار ناخوشایند بود: تعداد جمعیت گوزنهای بومی سوالبار کاهش یافته بود و برخی حیوانات نیز بسیار لاغرتر از حد معمول شده بودند. «اناَرکو (NRK)»، خبرگزاری ملی نروژ گزارش داد که لاشه صدها گوزن با علائم گرسنگی مشاهده شدند. آشیلد انویک پدرسن، بومشناسی از مؤسسه قطبی نروژ به اناَرکو گفت پیدا کردن این حجم از لاشه حیوانات بسیار ترسناک است.
گوزنهای سوالبار بر اثر گرسنگی ناشی از تغییرات اقلیمی جان دادند
گوزن سوالبار زیرگونهای از گوزن شمالی است. گوزنهای سوالبار پاهای کوتاهی با سرهای کوچک و گِرد دارند. نرها کمی بزرگتر از مادهها هستند و حدود ۱٫۶ متر درازای بدن این حیوانات بیآزار است و وزن آنها هم به ۹۰ کیلوگرم میرسد. تغییرات اقلیمی جزیره سوالبار را گرمتر کرده و این بهمعنی بارش برف و باران بیشتر است. پژوهشگران روز ۲۸ مه (۷ خرداد) در وبسایت مؤسسه قطبی نروژ، نوشتند بارندگی شدید در دسامبر گذشته (آذر ۹۷) دلیل مرگ و میر غیرمعمول گوزنها بوده است. پس از باران دسامبر، آب باران یخ زده و باعث به وجود آمدن «کلاهکهای یخی تندرا (سرددشت)» شده است که لایهای ضخیم از یخ است که مانع دسترسی گوزنها به مراتع چرای زمستانی خود میشود. و همین هم گوزنها را مجبور به چاله زدن در برفهای ساحلی برای یافتن خزه و جلبک دریایی کرده است که مشخصا نسبت به غذای معمول گوزنها چندان مغذی نیست.
دانشمندان همچنین گوزنها را هنگام چرا در روی صخرهها مشاهده کردند. مناطق کوهستانی و صخرهای در سولبار پوشش گیاهی زیادی ندارند و این استراتژی غذایی بز کوهی برای تهیه غذا برای گوزنها خطرناک است، زیرا صخرهها بسیار شیبدار هستند و گوزنها هم مهارت لازم برای صخرهنوردی را ندارند. پژوهشگران گزارش دادند، اما در طی سالهای قطحی، حدود نیمی از گوزنها ناامیدانه در جستجوی غذا تا ارتفاعات ۳۰۰ متری پیش روی کردند. و با منجمد بودن چراگاهها، گوزنها حتی برای یافتن غذا به نواحی دورتر نیز رفتهاند.
پدرسن به اناَرکو گفت:
و هنگامی که غذای کمی برای خوردن وجود دارد، جوانترین و پیرترین گوزنها از اولینهایی هستند که جان خود را از دست میدهند. برخی از مرگ و میرها طبیعی است زیرا در سال گذشته بزغالههای زیادی به دنیا آمدند. اما تلفات زیادی که اکنون میبینیم به دلیل بارندگی شدید و گرم شدن کره زمین است.
شهر غرق شده
براساس اعلام شورای عالی آثار باستانی مصر، غواصان در «هرقلیون (Heracleion)»، شهر باستانی مصر که اکنون به زیر آب رفته، آثار تاریخی متعددی از جمله بقایای یک معبد، طلا و جواهرات، سکهها و قطعات مفقود شده یک قایق آئینی را کشف کردند. هرقلیون (با تلفظ عربی) یا «هراکلیون» از روی هرکول افسانهای نامگذاری شده که مردم باستان عقیده دارند روزگاری از این شهر بازدید کرده است. شهر هرقلیون که زمانی شهری پر رونق بوده است در قرن هشتم ق.م بنا شد و در حاشیه رود نیل و دریای مدیترانه قرار دارد. حتی کلئوپاترا در یکی از معابد آن تاجگذاری کرد. اما از حدود ۱۵۰۰ سال قبل شروع به غرق شدن کرد و اکنون حدود ۴۵ متر زیر آب رفته است.
از زمانیکه باستانشناسان این شهر را که به آن تونیس نیز گفته میشود در سال ۲۰۰۰ کشف کردند به آرامی رازهای کهن شهر در حال فاش شدن هستند. به گزارش شورای عالی آثار باستانی مصر، در طی آخرین دور کاوشهای دو ماهه، باستانشناسان بقایای یک معبد بزرگ از جمله ستونهای سنگی آن و بقایای خرد شده یک معبد کوچک یونانی که زیر ۱ متر از رسوبات دریایی مدفون بود را کشف کردهاند. تیم باستانشناسان مصری و اروپایی را فرانک گودیو، باستانشناسی زیر آبی سرپرستی میکرد که خودش ۱۹ سال قبل هرقلیون را کشف کرده بود. اعضای تیم از ابزارهای اسکن برای تصویربرداری از آثار باستانی کف دریا و دفینات استفاده کردند.
تصویربرداریهای صورت گرفته بخشی از یک قایق را نشان داد. در طول کاوشهای گذشته، باستانشناسان ۷۵ قایق پیدا کردند، اگرچه همه این قایقها کامل نبودند. شورای عالی آثار باستانی مصر در بیانیهای اعلام کرد، این یافتههای جدید قسمتهای گمشده قایق شماره ۶۱ هستند که احتمالا برای مقاصد آئینی مورد استفاده قرار میگرفته است. وقتی باستانشناسان این قایق را سرهم کردند متوجه شدند قایق دارای ابعاد ۱۳ در ۵ متر است. در درون قایق هم گنجینههای ریز و درشتی از سکههای برنز و طلا و جواهرات دیگر پیدا شد. سکههای برنز کشف شده در هرقلیون متعلق به زمان پادشاه بطلمیوس دوم است که بین سالهای ۲۸۳ تا ۲۴۶ ق.م بر مصر حکمرانی میکرد. اعضای تیم همچنین سفالهایی را نیز در محل پیدا کردند که قدمت آنها به سدههای سوم و چهارم ق.م بازمیگشت.
علاوه بر این، باستانشناس محل زیر آبی«کانوب یا کانوبوس» را نیز کاوش کردند که مانند هرقلیون در خلیج ابوقیر، اسکندریه مصر واقع شده است. شورای عالی آثار باستانی مصر اعلام کرد باستانشناسان در کانوب، یک مجموعه بنای باستانی را پیدا کردند که ردپای این شهر را تا ۱ کیلومتری جنوب بسط میدهد. در کانوب هم گنجینههای ارزشمندی پیدا شد. باستانشناسان در این محل، بقایای یک بندر باستانی، سکههای دوره بطلمیس و بیزانس، و انگشترها و گوشوارههایی از زمان بطلمیوس را کشف کردند. همه این مصنوعات نشان میدهد کانوبوس از قرن چهارم ق.م تا دوره اسلامی شهر پر رونقی بوده است.
یادبودهای کَرهای از فضانوردان آپولو ۱۱
اخیرا به مناسبت پنجاهمین سالگرد سفر انسان به کره ماه، نمایشگاه ایالتی اوهایو سه مجسمه از فضانوردان مأموریت تاریخی آپولو ۱۱ را در معرض دید عموم قرار داد. این مجسمهها از نیل آرمسترانگ (اولین انسانی که روی ماه گام نهاد)، باز آلدرین و مایکل کالینز بودند. همچنین مجسمه جداگانهای از نیل آرمسترانگ ساخته شده بود که او را با لباس فضانوردی در کنار گردونه ماهنشین عقاب نشان میداد. تندیسگران گفتهاند برای ساخت این مجسمههای کَرهای از ۱۰۰۰ کیلوگرم کره استفاده کردند.
خانم جِنی هابل، معاون انجمن لبنیات شرقمیانه در ایالات متحده، در بیانیهای گفت:
کسانی که زمان فرود ماه را به یاد میآورند، دقیقا به یاد دارند که در کجا بودند و چه احساسی داشتند، و پنجاهمین سالگرد زمان مناسبی برای ادای احترام به این رویداد شگفتانگیز و سهیم شدن در هیجان آن با نسل جدید است.
او افزود یکی از مجسمهها ادای احترام ویژهای به آرمسترانگ است که اصالتا اهل شهرستان واپاکونتا در ایالت اوهایو بود.
هابل گفت:
اوهایو با آن روز ارتباط ویژهای دارد، زیرا یکی از ماها (مردم اوهایو) اولین قدم را روی سطح ماه گذاشت.
پیشبینی میشود این مجسمههای کرهای حدود ۵۰۰ هزار بازدیدکننده را به نمایشگاه که در ساختمان فرآوردهای لبنی شهر واقع است بکشاند. در همین حال، مقامات محلی ترتیبی دادهاند تا در این نمایشگاه نقش ایالت اوهایو در تولید لبنیات آمریکا به بازدیدکنندگان نشان داده شود. بازدیدکنندگان به جز بازدید از مجسمههای فضانوردان تاریخساز آپولو ۱۱ فرصت چشیدن انواع مختلفی از فرآوردهها و غذاهای محلی از جمله بستنی، میلکشیک، ساندویچ پنیر و البته شیر را خواهند داشت.
اگرچه شاید ارتباط کَره به مأموریت آپولو ۱۱ چندان ملموس نباشد، اما براساس گزارشی که در سال ۲۰۱۲ در روزنامه بریتانیایی ایندیپندنت به چاپ رسید، آرمسترانگ پس از بازنشستگی از ناسا در سال ۱۹۷۱، یک مزرعه دامپروری را برای تولید فرآوردههای لبنی در اوهایو خریداری کرد. یعنی آرمسترانگ درست دو سال پس از «گامی کوچک برای (یک) انسان و جهشی بزرگ برای بشریت» در حال دامپروری در اوهایو بود!
نظرات