معرفی کتاب «هنر دستیابی» نوشته برنارد راث

سه‌شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ - ۲۱:۳۰
مطالعه 6 دقیقه
احتمالا تا‌به‌حال به پیشرفت و رشد شخصی در زندگی‌تان فکر کرده‌اید. کتاب «هنر دستیابی» چهارچوبی مبتنی‌بر تفکر طراحی ارائه می‌دهد تا با استفاده از آن، در زندگی شخصی‌تان به رشد و شکوفایی برسید.
تبلیغات

کتاب «هنر دستیابی» را شاید بتوان  یکی از آثار ممتاز درزمینه‌ی پیشرفت شخصی قلمداد کرد. کتابی که تجربیات زندگی نویسنده از یک طرف و پیوند مفهوم تفکر طراحی کاربردی در کسب‌و‌کارها با پیشرفت و رشد شخصی از طرف دیگر، باعث شده است مطالب آن علاوه‌بر جذابیت، فواید زیادی نیز داشته باشد.

تفکر طراحی رویکردی شناختی و استراتژیک و عملی است که در آن، از فرمول‌های پیچیده و عجیب‌و‌غریب خبری نیست. در تفکر طراحی، پدیده‌ها مستقل از سایر عوامل پیشینی مطالعه و تلاش می‌شود ماهیت آن بررسی و طرحی جدید فارغ از کلیشه‌های مرسوم ترسیم شود. برنارد راث با عاریه‌گرفتن این مفهوم، کوشیده است آن را به زندگی شخصی مردم وارد کند و انصافا در این مسیر موفقیت شایانی کسب کرده است.

کپی لینک

معرفی کتاب

بخش عمده‌ای از کتاب شیوه‌ی تفکر طراحی و این موضوع را تبیین کرده است که چگونه می‌توان از این شیوه‌ی اندیشه در زندگی شخصی استفاده کرد. تفکر طراحی به خواننده کمک می‌کند به‌جای تمرکز بر‌ راه‌حل، بر یافتن «سؤال درست» تمرکز کند.

تفکر طراحی از چند بخش تشکیل شده است:

۱. همدلی: هدف از همدلی این است که خود را جای دیگران بگذاریم و متوجه شویم مشکل کجاست. انسان‌ها معمولا عادت دارند قضایا را براساس روایت‌های شخصی خود قضاوت کنند. این کار در بلندمدت انسان را به موجودی فردگرا و جدا از اجتماع تبدیل می‌کند. با همدلی این معضل حل می‌شود و انسان‌ها می‌توانند به درک متقابلی از مشکل برسند و این اولین راه برای حل مشکل است؛

۲. تعریف مسئله: شاید یکی از دلایل مهمی که افراد نمی‌توانند بسیاری از مسائل را چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری حل‌و‌فصل کنند، نبود تبیین درست مسئله است. تا وقتی افراد ندانند مشکل واقعا چیست، قاعدتا ارائه‌ی راه‌حل برای آن نیز میسر نخواهد بود؛ اگرچه باید به‌خاطر داشت که تعریف مسئله چندان کار راحتی نیست؛

۳. ایده‌پردازی: ارزان‌ترین چیز در زندگی ایده است. هیچ‌کس از داشتن ایده‌های زیاد متضرر نشده است؛ پس تاحدممکن ایده‌پردازی کنید و هرکجا ایده‌ی جدیدی به ذهنتان رسید، آن را یادداشت کنید. کلیشه‌ها را بشکنید و به فراتر از آن فکر کنید؛

۴. ساخت نمونه‌ی اولیه: اگر قصد دارید داستانی بلند بنویسید، ابتدا قسمت کوچکی از آن را به رشته‌ی تحریر درآورید و به دوستانتان بدهید تا مطالعه کنند. انسان‌ها، به‌ویژه انسان‌های ایدئال‌گرا، هرگز از تولیدات خود راضی نیستند؛ اما این احتمال اندک است افراد دیگر نیز چنین نظری داشته باشند. پس بدون سختگیری، نمونه‌ای اولیه بسازید و مطمئن باشید نمونه‌ی اصلی چندبرابر بهتر از نمونه‌ی اولیه خواهد بود؛

۵. آزمایش و بازخورد: انتقادپذیر باشد و هرکجا که لازم بود، اصلاحات لازم را در کارتان ایجاد کنید. بازخوردگرفتن مهم‌ترین بخش در راه ساختن محصول نهایی است.

کتاب هنر دستیابی
کپی لینک

دلایل چرندند

هرچه زودتر به این حقیقت واقف شوید، بهتر است. شما می‌توانید دلایل متعددی برای دیررسیدن به جلسه‌ی کاری مهم ردیف کنید: مترو تأخیر داشت، ترافیک زیاد بود،‌ لاستیک پنچر شد و...؛ اما این‌ها مهم نیست. اتفاق مهم زمانی رخ می‌دهد که بعد از چندبار تأخیر و بهانه‌جویی تصور می‌کنید سروقت‌بودن چندان هم اهمیت ندارد و این به عادت شما تبدیل می‌شود. وقتی به شما بگویند اگر رأس فلان ساعت به جلسه نرسید، همسر و فرزندتان خواهند مُرد، فارغ از هزینه‌ای که متحمل می‌شوید، تمام تلاش خود را خواهید کرد سروقت به قرار برسید. خوشبختانه همیشه موضوع سر مرگ و زندگی نیست؛ اما مسئله همچنان پابرجاست. تلاش برای بهانه‌‌جویی شما را دربرابر وقایع بی‌خیال می‌کند.

بااین‌همه، موضوع به این راحتی نیست. اگر به بهانه‌‌جویی برای اتفاقات ناگوار و شکست‌هایتان دست نزنید، بخش پنهان وجودتان سرزنش شما را شروع می‌کند. درواقع بهانه‌‌جویی مکانیسمی دفاعی درمقابل این بخش پنهان وجود است. اگر برای شکست‌هایتان دلیل قانع‌کننده نداشته باشید، این بخش پنهان شما را فردی ناتوان و غیرمنطقی و بی‌عرضه خطاب می‌کند. بااین‌حال، درنهایت این به شما بستگی دارد که می‌خواهید با بهانه‌‌جویی این بخش پنهان را موقتا ساکت کنید یا با نادیده‌گرفتنش اجازه دهید عملکردتان در آینده او را از قضاوت عجولانه‌اش درباره‌ی شما شرمسار کند.

کپی لینک

تلاش‌کردن یا انجام‌دادن مسئله این است

در قسمتی از کتاب، راث درباره‌ی آزمایش جالبی صحبت می‌کند که در کلاس درس خود انجام داده بود. او می‌گوید زمانی از دانش‌آموزان کلاسش خواست «تلاش کنند» تا شیئی را از وی بگیرند که در دستانش نگه داشته است. عده‌ای از دانش‌آموزان موفق شدند؛ اما عده‌ای دیگر ناموفق بودند. او همین آزمایش را این‌بار با این لحن انجام داد: شیء در دستانم را از من «بگیرید». این‌بار تمام دانش‌آموزان موفق شدند. زمانی‌که به خودتان می‌گویید «فلان چیز را به‌دست بیاور»، خود را ملزم و متعهد به انجام آن کار کرده‌اید؛ اما اگر به خودتان بگویید «تلاش کن تا فلان چیز را به‌دست بیاوری»، تنها به خودتان توصیه‌ای درباره‌ی دستیابی به چیزی کرده‌اید که احتمالا هرگز به آن دست نخواهید یافت. در اینجا است که راث آن جمله‌ی معروف خود را می‌گوید: «یا کاری را انجام بده یا انجام نده. تلاشم را می‌کنم معنی ندارد».

همان‌طورکه دیدید، استفاده از زبان و نحوه‌ی بیان مطالب تأثیر بسیار زیادی بر انسان می‌گذارد. می‌توانید با تغییری ساده در نحوه‌ی بیانتان به پیشرفت خود کمک کنید. به دو جمله‌ی زیر دقت کنید:

  • می خواهم این کتاب را بخوانم؛ اما کارهای زیادی برای انجام‌دادن دارم.
  • می خواهم این کتاب را بخوانم و کارهای زیادی برای انجام‌دادن دارم.

چندبار این دو جمله را بخوانید و ببینید با خواندن آن‌ها چه احساسی به شما دست می‌دهد. به‌نظر می‌رسد تفاوت دو جمله، تنها در یک کلمه است؛ اما مفهوم و برداشت شما از آن‌ها بسیار متفاوت است. جمله‌ی اول محدودکننده؛ اما جمله‌ی دوم قدری آرامش‌دهنده و حتی تشویق‌کننده است. جمله‌ی اول شما را از کاری منع می‌کند، به این علت که کارهای زیادی برای انجام‌دادن دارید؛ اما جمله‌ی دوم شما را تشویق می‌کند به اینکه باید به کارهای زیادی «درکنار» خواندن این کتاب رسیدگی کنم.

همچنین در کتاب، مثال‌ها و مسائل بسیار جذابی مطرح می‌شود که خواندنشان خالی از لطف نیست. ممکن است عده‌ای این کتاب را در رده‌ی کتاب‌های موفقیت «بازاری» دسته‌بندی کنند؛ اما ابدا این‌گونه نیست. در ابتدا، باید گفت این کتاب موفقیت را فقط به موفقیت مالی محدود نمی‌کند؛ بلکه موفقیت در زندگی شخصی، داشتن زندگی سالم، مطالعه، داشتن عادت‌های مفید و... را نمونه‌هایی عالی از موفقیت می‌داند. در درجه‌ی دوم، این کتاب رویکردی آکادمیک به موفقیت و چگونگی دستیابی به آن ارائه می‌کند؛ درحالی‌که اغلب کتاب‌های موفقیت در بازار رویکردی تجربی به موفقیت دارند و تنها تجربیات زندگی نویسنده را بیان کرده‌اند. این دو، وجه تمایز مهم این کتاب با سایر کتاب‌های موفقیت است.

کپی لینک

درباره‌ی نویسنده

برنارد راث استاد دانشگاه استنفورد و مؤسس انستیتو طراحی هاسو پلتنر (Hasso Plattner) در دانشگاه استنفورد است و اکنون در توسعه‌ی آن نقش مهمی ایفا می‌کند. در این انستیتو، وی روی روش‌های خلاقانه‌ی حل مسئله و سازمان‌دهی و تعامل گروهی تحقیق می‌کند. رشته‌ی اصلی برنارد راث مهندسی مکانیک است و پیش از فعالیت در انستیتو طراحی، در زمینه‌های سینماتیک و دینامیک و طراحی ماشین به‌کمک مکانیسم‌های رایانشی مطالعه می‌کرد. یکی از آثار مهم وی دراین‌زمینه، «تئوری حرکت بدنه‌ی صلب و کاربرد آن در طراحی ماشین» بوده است.

کپی لینک

درباره‌ی کتاب و ترجمه‌ی آن

در سال ۲۰۱۵، کتاب هنردستیابی (‎The Achievement Habit) در ۲۸۸ صفحه منتشر شد و در سال ۱۳۹۷، انتشارات آریانا قلم آن را با ترجمه‌ی سیدساجد متولیان روانه‌ی بازار نشر کرد. این کتاب تارنمایی اختصاصی دارد که اطلاعات مفیدی درباره‌ی کتاب و ناشر و نویسنده‌ی آن به خوانندگان ارائه می‌دهد که بازدید از آن خالی از لطف نیست. شما می‌توانید از این لینک به تارنمای یادشده دسترسی داشته باشید.

شما نیز اگر کتاب «هنر دستیابی» را مطالعه کردید، دیدگاهتان را با ما و دیگر کاربران زومیت در میان بگذارید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات