معرفی کتاب «اصل پیشرفت: تأثیر شگفت‌انگیز پیروزی‌های کوچک در محیط کار»

پیشرفت در کاری معنادار مهم‌ترین و قدرتمندترین اتفاق مثبتی است که بر زندگی درون‌سازمانی تأثیر می‌گذارد. موفقیت‌ها و شکست‌ها می‌توانند تأثیرات عمیقی بر زندگی درون‌سازمانی ما بگذارند و حتی اتفاقات منفی قدرت تأثیر بیشتری از اتفاقات مثبت دارند. بنابراین، سازمان‌ها باید آگاه باشند رویدادهای کوچک روزانه چقدر در میزان موفقیت یا شکست آن‌ها در مسیر کاری‌شان مؤثر و مهم‌اند.

ترزا امابیل و استیون کرامر در کتاب «اصل پیشرفت» با بیان داستان‌هایی از زندگی درون‌سازمانی در حفره‌های سازمانی، توانسته‌‌اند میزان اهمیت زندگی درون‌سازمانی را در پیشرفت یا شکست شرکت‌ها برای خواننده روشن کنند. آن‌ها زمان طولانی را صرف پژوهش و تحقیق درباره‌ی سازمان‌ها کردند تا توانستند از اسرار پیروزی شرکت‌های موفق و شکست شرکت‌های ضعیف پرده بردارند. از دیدگاه آن‌ها، رفتار درون‌سازمانی و اتفاقات روزانه‌ی رخ‌داده در زندگی کارکنان درون سازمان اثرهای بی‌شماری بر عملکرد افراد در مسیر شغلی‌شان می‌گذارد. نویسندگان این کتاب در هر فصل، داستان‌هایی درباره‌ی کارکنان و تیم‌ها و شرکت‌ها روایت می‌کنند که داده‌هایی فراتر از اعداد و ارقام دراختیار ما می‌گذارند.

کتاب با مثالی از گوگل آغاز می‌شود که درباره‌ی امکانات این شرکت برای کارکنانش (نظیر سه وعده غذای رایگان و باشگاه شبانه‌روزی و تفریح سرکار) صحبت می‌کند. ترزا امابیل و استیون کرامر در تحقیقاتشان چگونگی رخ‌دادن این پیروزی را شرح می‌دهند. آن‌ها معتقدند راز موفقیت گوگل در غذا و امکانات ورزشی رایگان نیست؛ بلکه ایجاد شرایط درون‌سازمانی مطلوب برای انجام‌دادن کارها است. این شرایط باعث تشویق احساسات مثبت کارکنان و ایجاد انگیزه‌ی قوی در آنان می‌شود. این انگیزه به نوعِ کار گوگل ربط دارد و نه امکاناتش.

درواقع در کتاب اصل پیشرفت، با دو نوع از مدیران روبه‌رو هستیم:

• مدیران لایق و شایسته‌اند که به‌درستی کار می‌کنند و زندگی کارکنانشان را بهبود می‌بخشند. آن‌ها با این کار، سازمانشان را به‌سوی موفقیت سوق می‌دهند. این معامله‌ای دوسر برد است.
• مدیران ناشایست و ضعیفی که با عملکرد نادرست، کارمندانی ناراضی و متنفر از سازمان خود پرورده‌اند و بسیار ناامیدند. آن‌ها شرکتشان را به نابودی می‌کشانند. این معامله‌ای دوسر باخت محسوب می‌شود.

ترزا امابیل و استیون کرامر با کمک ۲۳۸ نفر که روی ۲۶ پروژه در سه صنعت مختلف در هفت شرکت کار می‌کردند، توانستند روزانه ۱۲ هزار گزارش از کارکنان شرکت‌ها جمع‌آوری کنند. آن‌ها از این گزارش‌ها به‌عنوان معدن طلای پژوهش خود نام برده‌اند؛ چراکه بسیاری از رمز‌و‌رازهای زندگی درون‌سازمانی را برایشان آشکار کرد. آن‌ها دریافتند زندگی درون‌سازمانی از ابعاد مختلفی چون خلاقیت، بهره‌وری، تعهد کاری و همکاری بر عملکرد کارکنان تأثیر می‌گذارد؛ بنابراین، باید برای شرکت‌ها اهمیت ویژه‌ای داشته باشد. زندگی درون‌سازمانی متأثر از رویدادهایی است که هرروز در محل کار اتفاق می‌افتد. از نگاه کارکنان شرکت، این رویدادها مهم‌اند.

وقتی افراد زندگی درون‌سازمانی مثبتی دارند، خوشحال‌ترند و بیشتر احساس خوشبختی می‌کنند؛ ازاین‌رو، خلاق‌تر و پربارترند و به‌طور خودکار انگیزه برای کار پیدا می‌کنند و از همکار و سازمان خود درک مثبتی دارند. در چنین حس‌وحال مثبتی، کارکنان دربرابر افراد پیرامون خود احساس تعهد بیشتری دارند و در همکاری‌ها بیشتر مشارکت می‌کنند. زندگی درون‌سازمانی می‌تواند روزبه‌روز در نوسان باشد؛ اما عملکرد افراد را در طول یک روز، کاملا تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

قدرت پیشرفت برای ماهیت بشر امری اساسی و انکارناپذیر است؛ اما اغلب مدیران آن را نادیده می‌گیرند. اگر کارکنان از زندگی مثبت درون‌سازمانی لذت ببرند، به کارشان متعهدتر می‌شوند. وقتی افراد به کار خود عمیقا متعهد باشند، خلاقیت و بهره‌وری آن‌ها افزایش پیدا می‌کند؛ درنتیجه، برای پیشبرد اهداف سازمان خود بهتر همکاری و مشارکت خواهند کرد. پژوهش‌های ترزا امابیل و همسرش نشان داد بهترین راه انگیزه‌دادن به افراد در هر سازمان، تسهیل پیشرفت و موفقیت، حتی موفقیت‌های کوچک است. پیشرفت و زندگی درون‌سازمانی بر یکدیگر تأثیر متقابلی می‌گذارند. تمرکز روی پیشرفت افراد با کمک کارهای کوچک، به اقدامات مدیریتی مشخصی تبدیل می‌شود و فهرستی از کارها را پیش روی مدیران قرار می‌دهد. 

حالا که به اهمیت زندگی درون‌سازمانی و قدرت پیشرفت پی بردیم، سؤال این است: مدیران شرکت‌ها برای پیش‌بردن سازمانشان به‌سمت موفقیت‌های پایدار چه باید بکنند؟ واقعیت این است که طبق یافته‌های ترزا امابیل و استیون کرامر، تعداد معدودی از مدیران می‌دانند چطور از قدرت پیشرفت برای ایجاد انگیزه در کارکنانشان استفاده کنند. آن‌ها از شرکت‌ها درباره‌ی کلیدهای ایجاد انگیزه در کارکنان نظرسنجی کردند و دریافتند بیشتر مدیران انگیزه‌های کارکنانشان را در عوامل دیگری مانند پشتیبانی کافی یا اهداف روشن یا انگیزه‌های ملموس می‌دانند. درحالی‌که اصل پیشرفت مهم‌ترین و تأثیرگذارترین عامل در ایجاد انگیزه برای کارکنان است.

طبق اصل پیشرفت، مدیران می‌توانند از عاملی به‌نام عامل کاتالیزور استفاده کنند. این عامل مجموعه‌اقداماتی را دربر می‌گیرد که مدیران با انجام‌دادن آن‌ها می‌توانند پروژه‌ها را با موفقیت به‌سرانجام برسانند. این اقدامات کارهایی نظیر تعیین اهداف روشن و استقلال‌دادن به کارکنان و فراهم‌کردن منابع کافی است. این‌ها رویدادهایی هستند که مستقیما به کار پروژه کمک می‌کنند. وقتی برای تسهیل پیشرفت افرادی کاری انجام می‌دهید که برایتان اهمیت دارند، مدیریت‌کردن آن‌ها و سازمان راحت‌تر می‌شود و پیشرفت دوام بیشتری خواهد داشت.

علاوه‌بر عامل کاتالیزور، عوامل دیگری نیز بر زندگی درون‌سازمانی مؤثر است که در این کتاب، عامل تغذیه نامیده شده است. این عامل پشتیبانی‌های درون‌فردی مانند تشویق و احترام و مشارکت را شامل می‌شود. رهبران در ایجاد این پشتیبانی نقش مهمی ایفا می‌کنند. وقتی کارکنانتان را مدیریت می‌کنید، باید روی موضوعات کوچک سخت کار کنید. حفظ کرامت انسانی موضوعی است که همه‌ی مدیران باید آن را بیاموزند.

در سال ۲۰۱۱، مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد کتاب The Progress Principle: Using Small Wins to Ignite Joy, Engagement, and Creativity at Work را در ۲۷۲ صفحه منتشر کرد. این کتاب را یکی از استادان این مدرسه، یعنی ترزا امابیل، با همراهی همسرش، استیون کرامر، نوشته بود. کتاب حاضر در دسته‌بندی موضوعی، در موضوعات انگیزش در کار و خلاقیت در کار و فرهنگ سازمانی گنجانده شده است. کتاب «اصل پیشرفت: تأثیر شگفت‌انگیز پیروزی‌های کوچک بر شادی، تعامل مثبت و خلاقیت در محیط کار» ترجمه‌ی فارسی کتاب حاضر است که در سال ۱۳۹۷، نشر هورمزد آن را با ترجمه‌ای از ریحانه توکلی و در ۲۷۵ صفحه روانه‌ی بازار نشر کرد. 

ترزا امابیل متولد ۱۹۵۰ و استاد مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد و مدیر تحقیقات این دانشکده است. او مدرک MBA را از دانشکده‌ی کسب‌وکار هاروارد گرفته است. ترزا سال‌های طولانی درزمینه‌ی خلاقیت در فضای کاری و رفتارهای سازمانی تحقیق و مقالات بی‌شماری در این زمینه در مجلات متعدد منتشر کرده است. همچنین در سال ۱۹۷۷، مدرک دکتری روان‌شناسی‌اش را از دانشگاه استنفورد دریافت کرد. او پیش‌تر در دانشگاه برندیس، روان‌شناسی اجتماعی و سازمانی و روان‌شناسی خلاقیت تدریس می‌کرد. 

دنیل پینک کتاب «اصل پیشرفت» را یکی از کتاب‌های برتر در حوزه‌ی کسب‌وکار می‌داند که تابه‌حال در زندگی‌اش خوانده است. شرکت‌ها و مجله‌های متعددی ازجمله Choice Magazine و LeaderLab و 800CEOREAD این کتاب را مرجع مهم و راهنمای مفیدی برای کسانی می‌دانند که می‌خواهند مدیران و رهبران خوب و موفقی باشند. ناگفته نماند خوانندگان گودریدز و آمازون به این کتاب حدود چهار ستاره داده و بسیاری از آن‌ها در نظراتشان اظهار کرده‌اند این کتاب یافته‌ها و نتیجه‌گیری‌ها و توصیه‌های مهمی برای ارائه به مدیران در تمام سطوح دارد.

هدف کتاب «اصل پیشرفت» رازگشایی از چیزی است که برای تمام سازمان‌ها معنادار است: داشتن محیط کاری مناسب که کارکنان در آن بتوانند با‌هم همکاری و رشد کنند. رهبران و کسانی از آموزه‌های این کتاب بهره‌مند می‌شوند که مشتاق درک انگیزه‌ی درون‌سازمانی هستند. آن‌ها با کمک این آموزه‌ها می‌توانند کارهای روزانه‌ای را بشناسند که انگیزه‌های درونی برای کارکنان شرکت ایجاد می‌کند. این انگیزه‌ها به عملکرد موفق کارکنان منجر می‌شود و در آن‌ها ذوق مشارکت عمیق و خلاقیت ایجاد می‌کند.