اثرات کرونا بر جهان که پس از پایان همهگیری نیز ادامه خواهند داشت
همچون مرگ سیاه که در مسیرهای تجاری در امتداد شاهراه اوراسیای قرن ۱۴ منتشر شد، کووید ۱۹ نیز در چین ظاهر شد و با سرعتی زیاد در امتداد راههای ابریشم امروزی یعنی مسیرهای پرواز بین قارهای گسترش یافت. اگرچه ویروس کرونا ممکن است ازنظر بهداشت جهانی بهاندازهی طاعون خیارکی قرن چهاردهم فاجعهبار نباشد، یقینا دنیاگیری اخیر جهان را تغییر خواهد داد.
گرچه ممکن است کووید ۱۹ ازنظر اینکه چه کسی را آلوده میکند، بین مردم تبعیضی قائل نشود، اثرات آن در میان اعضای محروم یا ثروتمند جامعه به هیچ عنوان برابر نیست. دستور خانهنشینی بینالمللی و وقفهی شدید در فعالیتهای شهری و تجاری در کل کشورها، نحوهی عمل سیستمهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را منعکس کرده و گفتگویی جهانی را دراینباره آغاز کرده است که این سیستمها لازم است به چه صورتی تغییر پیدا کنند.
کووید ۱۹ پایههای لرزانی را نمایان کرده است که جهان توسعهیافته روی آن بنا شده است؛ از ماهیت پیچیده و به هم پیوستهی زنجیرههای تامین جهانی و زیرساختهای تولید گرفته تا تضادهای شدید میان سیستمهای بهداشت و درمان دولتی و آنهایی که ازسوی بیمهی خصوصی تامین اعتبار شدهاند.
طاعونهای گذشته مانند مرگ سیاه یا دنیاگیری آنفولانزای سال ۱۹۱۸ نتایج عظیمی برای جهان پس از آن به همراه داشتند. دنیاگیری ویروس کرونا نیز موجب تغییرات بیشماری در سطح فردی و جهانی شده است اما سوال این است که کدامیک از این تغییرات ماندگار خواهند بود و کدامیک را ممکن است دوباره هرگز نبینیم؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است تغییراتی را که در حال حاضر ایجاد شده است، مورد توجه قرار دهیم.
تغییر در زندگی شخصی
این احتمال وجود دارد که همهی ما وضع دستور خانهنشینی را بهعنوان شوکی برای روال معمول خود تجربه کرده باشیم. چیزی که موجب احساس تنهایی، بیحالی یا اضطراب در ما شده یا به موجب آن درگیر روابط خانوادگی شدهایم یا اینکه بهطور همزمان درحال تجربهی تمامی این موارد هستیم. ما بهعنوان افراد، مجبور بودهایم تغییراتی در زندگی روزمرهی خود ایجاد کنیم. اما درحالیکه ازنظر فیزیکی فاصله گرفتهایم، اینترنت و رسانههای اجتماعی به ما این امکان را دادهاند که طی چند هفتهی گذشته از خانههای هم با خبر شویم. بهنظر میرسد روابط اجتماعی برای بسیاری از افراد دچار اختلالی نشده باشد. به کمک این فناوریها توانستهایم به سرگرمیها و تفریحاتی بپردازیم که قبلا هرگز سراغ آنها نرفته بودیم.
دستور خانهنشینی خلاقیت افراد را مورد آزمایش قرار داده است، خصوصا خلاقیت والدینی را که مشغول سرگرم نگه داشتن کودکان خود هستند
درحالیکه بحرانها بسیار ویرانگر و دردناک هستند، همواره به ظهور اهداف مشترک بزرگ، همبستگی، خلاقیت و ابتکار میانجامند. رسانههای اجتماعی نیز فرصت کوچکی را درزمینهی آشنایی با نحوهی واکنش هر فرد و مکانیسمهای مقابلهای او مهیا میکنند.
کمبود وسایل مورد نیاز روزمره یا دشواری برای رفتن به خرید یا فقط به این علت که وقت آزاد بیشتری داریم، موجب ظهور توانمندی و خلاقیت درونی ما شده است که میتوان این تجارب را به صورت آنلاین با دیگران به اشتراک گذاشت. این موضوع خود را به روشهای مختلفی نشان داده است. بسیاری از ما در شرایط کنونی بهجای اینکه مانند قبل هنگام بازگشت از محل کار غذای آمادهای را بخریم، زمان بیشتری را صرف تهیهی غذایی برای خود میکنیم و مراحل مختلف آماده کردن غذا را به دقت انجام میدهیم و از این کار لذت میبریم. برخی در پخت غذای خود به روش آزمون و خطا روی آوردهاند تا بهترین نتیجهی ممکن از تلاش خود را ببینند. افراد زیادی درحال پرورش میوه و سبزیجاتی در باغچهی خانهی خود هستند یا اینکه چند گیاه را در جعبهی کوچکی کاشته و در تاقچهی پنجرهی خانهی خود قرار دادهاند. والدین درحال آموزش فرزندانشان در خانه، مشغول هنرهای مختلفی شدهاند.
بسیاری از ما به روشهای کوچک خودمان با چیزی که در زندگی پرهیاهوی مدرن آن را از دست داده بودیم، ارتباط مجدد برقرار کردهایم و فرصتی برای انجام کارهایی برای خودمان پیدا کردهایم و متوجه شدهایم که این کار چقدر میتواند رضایتبخش باشد.
یکی از عوامل موثر در این زمینه، تعداد شرکتهایی است که بهطور گسترده به کار از خانه روی آوردهاند و تعداد افرادی است که به خاطر بسته بودن مغازهها یا محل کارشان به کاری مشغول نیستند (اگر فقط موقت باشد). افرادی که ممکن است از زمان اضافی که در خانه دارند، بهرمند شوند کسانی خواهند بود که سبک زندگی کاری آنها بهطور برگشتناپذیری تغییر کند. احتمالا این وضعیت درنهایت بیشتر به نفع کارمندان ادارات باشد تا کارکنان بخش صنایع یعنی همه در آینده به یک میزان از مزایای این تغییرات بهرمند نخواهند شد.
محل کار جدید
اگرچه دستور خانهنشینی کامل بهتدریج درحال برداشته شدن است، هنوز باید برای کنترل شیوع ویروس کرونا برای مدتی فاصلهگیری اجتماعی را همچنان حفظ کنیم. ممکن است شاهد اعمال بازرسیهای دمایی یا دوربینهای تصویربرداری حرارتی در ورودی محل کار باشیم و حتی ممکن است افرادی که علائم تب را نشان میدهند، به خانه فرستاده شوند (گرچه درمورد کارآیی واقعی چنین فناوری غربالگری تردیدهایی وجود دارد). محلهای کاری که قبلا از میز کاری مشترک استفاده میکردند، احتمالا نیاز به تغییر چیدمان دارند. دفاتر شلوغ که در آنها چندین فرد از یک میز مشترک استفاده میکنند، محل مناسبی برای انتقال هستند.
همچنین ممکن است بسیاری از کسبوکارها بهمنظور پیشگیری از شلوغ شدن بیشازحد محیط کار و امکان حفظ فاصله، بهصورت شیفتی کار کنند. این امر احتمالا موجب کاهش ترافیک در ساعات شلوغ میشود چرا که دیگر نیازی نیست همه با هم در یک زمان به محل کار رفته یا از آنجا خارج شوند.
برخی مدارس، فروشگاهها و محلهای کار به اندازهگیری دمای بدن روی آوردهاند، اما این روش بدون مداخلات دیگر ممکن است از انتقال پیشگیری نکند
درحالیکه اقدامات فاصلهگیری اجتماعی همچان بابرجاست، احتمالا سیستمهای حملونقل عمومی مانند اتوبوسها و قطارها تا حد ۱۵ درصد ظرفیت کاهش پیدا خواهند کرد. اگر حتی بخش کمی از مسافران مجبور به استفاده از اتومبیلهای شخصی شوند، احتمالا ترافیک در بیشتر شهرهای بزرگ وضعیت بدتری پیدا خواهد کرد.
چندین شهر در بریتانیا برای تشویق مردم برای پیادهروی یا استفاده از دوچرخه برای رفتن به محل کار، طرحهایی در نظر گرفتهاند و حداقل بهطور موقت، فضاهایی در جادهها به عبورومرور مردم و دوچرخهسواری اختصاص داده شده است. اسکوترهای برقی که درحالحاضر در بریتانیا ممنوع است نیز ممکن است قانونی شود.
همهی این اقدامات مزایای قابلتوجهی ازنظر بهبود محیط زیست خواهد داشت و رفتوآمدهای سبزتر، ما را در ماههای آینده نیز سالمتر حفظ خواهد کرد. البته این تنها برای روزهایی خواهد بود که شما واقعا باید به محل کار بروید و آنچه ما احتمالا در آینده پس از دنیاگیری خواهیم دید، تعداد بیشتری از کارکنان ادارات هستند که از خانه به کار خود مشغول میشوند. چنین سیستمی در جریان دستورخانهنشینی بهطور آشکاری کارآمد بوده است و مدیران دیگر نمیتوانند با تکیهبر استدلالهای قدیمی به کارکنان خود اجازهی دورکاری ندهند. این امر به نوبهی خود میتواند منجر به تغییر در انتظارات و فرهنگ محیط کار شود. قبلا در محیطهای کاری معیارهایی مانند تعداد ساعاتی که فرد پشت میز کار خود بود، در ارزیابی مدنظر قرار میگرفت و این شیوه ممکن است تغییر کند. بنابراین احتمالا وقت کاری شناور رایجتر خواهد شد و شاید حتی سیستم کاری ساعت ۹ تا ۵ بهکلی از بین برود.
آنچه ممکن است در درازمدت پدیدار شود، رویکرد پویاییتری درزمینهی کار است که ساعات کار اداری (مثلا برای برگزاری جلسات تیمی) را با دورکاری برای انجام وظایف انفرادی با هم ترکیب میکند. بسیاری از شرکتها ممکن است تصمیم بگیرند تا از هزینهی اجاره محل کار کاملا چشمپوشی کنند و به جای آن به همهی کارمندان اجازه دهند تا با چندین ساعت جلسات کاری در سال، کار خود را از دور انجام دهند. کارکنان دیگر نیازی نیست که ازنظر محل زندگی فاصله با محل کار را در نظر بگیرند و میتوانند هرجایی که برای آنها راحتتر و خوشایندتر است، زندگی کنند. اثر ناشی از این مساله آن است که ارزش املاک مسکونی در شهرهای بزرگ کاهش پیدا میکند و تعداد بیشتری از مردم به سمت مناطق روستایی یا حومهی شهر میروند: روند معکوس نسبتبه چیزی که از آغاز انقلاب صنعتی دیده شده است.
انقلاب اقلیمی
آن سوی همهی آشفتگیها و سختیهای اقتصادی دنیاگیری ویروس کرونا، بحران جهانی بزرگتری در کمین است: تغییرات اقلیمی. آیا تجربیات ما درزمینهی دستور خانهنشینی بینالمللی به اهداف زیستمحیطی کمک میکند یا اینکه ما در اسرع وقت سراغ همان روش تجارت به روش معمول بازمیگردیم؟ بسیاری از ساکنان شهرها متوجه بهبودی در محیطهای شهری خود شدهاند و شاهد هوایی پاکتر، جادههایی ایمنتر و حیات وحشی پررنگتر هستند که تصویری اجمالی از زندگی در دنیایی سبزتر به ما ارائه میدهد.
ممکن است فرودگاههای خلوت برای مدتی عادی باشد
دادههای ماهوارهای کاهشی را در سطوح نیتروژندیاکسید (یکی از آلایندههای مهم هوا که براثر مصرف سوختهای فسیلی آزاد میشود) روی شهرها و مراکز صنعتی سرتاسر اروپا و آسیا نشان داده است. علت آن است که ترافیک و فعالیت کارخانهها در برخی مناطق در مقایسهبا زمان مشابه در سال گذشته، ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است. سطوح ذرات دودهی موجود در هوا (که مانند نیتروژندیاکسید موجب بیماریهای تنفسی میشود)، نیز به میزان زیادی کاهش یافته است. بنابراین درکنار کاهش سرعت انتقال ویروس کرونا، دستور خانهنشینی و کاهش متعاقب در آلودگی هوای ناشی از فعالیتهای صنعتی، احتمالا جان هزاران نفر را نجات داده است.
تخمین زده میشود که کند شدن اقتصاد جهانی ناشیاز دنیاگیری، انتشارت کربندیاکسید جهانی سال ۲۰۲۰ را ۸ درصد کاهش بدهد. اگر بخواهیم گرمایش جهانی را همانطور که در توافقنامهی پاریس آمده است، تا کمتر از ۱/۵ درجهی سانتیگراد بالاتر از دمای دوران پیش از صنعتیشدن محدود کنیم، باید در دهههای آینده میزان انتشارات را هر سال همین مقدار کاهش دهیم.
دولتهای ملی درجهت کنترل دنیاگیری، قانونهای موثری را برای ساکن کردن جمعیتها و توقف کل بخشهای اقتصادی خود به تصویب رساندهاند. این موضوع قدرت عظیم دولتها و رفتار قاطعانهی آنها در محافظت از شهروندان را نشان داده است. این نوع همکاری جمعی ملی معمولا تنها در دوران جنگ دیده میشود زمانی که کل نیروی کار و صنعت برای شکست یک دشمن خارجی سازماندهی مجدد میشوند.
اما درواقع چیزی که برای مقابلهبا تهدید ناشیاز دنیاگیری ویروس کرونا و تغییرات اقلیمی نیاز است، نوعی اقتصاد ضد جنگ برای کاهش تولیدات صنعتی و استفاده از انرژی است. علاوهبراین موضوع که دنیاگیری کنونی و تغییرات اقلیمی هر دو برای مقابله نیاز به برخورد قاطع دولتی، اقدامات پویا و همکاریهای بین المللی دارند، شباهتهای دیگری نیز بین این دو مورد وجود دارد. هر دو بهمنظور کاهش پیامدهای بسیار شدیدتر در آینده، نیاز به فداکاریهای کوتاهمدتی دارند. هر دو نیاز به درمان اقتصاد دارند که باید در کنار مسائل مهم دیگر به آن نیز پرداخته شود.
درمورد دنیاگیری، این مساله نسبتا ساده بود که عموم مردم متوجه شوند خطر آشکاری وجود دارد، بنابراین مداخلات لازم برای ایمن نگه داشتن خود و عزیزانشان و نیز کل جامعه را قبول کنند. اما مشکل تغییرات اقلیمی این است که فرایندی تدریجیتر است و ارتباط مستقیم کمتری با مرگومیرها در کشورهای توسعهیافته دارد. آیا میتوانیم از اقدام جمعی دربرابر ویروس کرونا درس بگیریم تا به همین صورت پاسخ موثری دربرابر تغییرات اقلیمی تدارک ببینیم؟