پیر امیدیار در تاریخ ۲۹ ژوئن ۱۹۶۹ در پاریس به دنیا آمد. پدر و مادرش هر دو مهاجران ایرانی بودند که به هنگام تحصیل با هم آشنا شدند. پدرش یک جراح اورولوژیست و مادرش دکترای زبانشناسی و استاد دانشگاه سوربن بود. شش سال داشت که بیمارستان دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور مریلند از پدرش دعوت به همکاری کرد و به همین علت، خانواده به آمریکا نقل مکان کردند. در این هنگام مادرش به تدریس مطالعات زبان فارسی در جورج تاون پرداخت.
از کودکی تا دانشگاه
والدین پیر خیلی زود از هم جدا شدند و تصمیم بر این شد که مادرش سرپرستی او را به عهده داشته باشد و آخر هفتهها را با پدرش بگذراند. پیر تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در مدرسه مذهبی سنت اندرو در مریلند آغاز کرد. او دانشآموز سرکشی بود و از بیشتر کلاسها فرار میکرد تا به کارگاه و لابراتوار مدرسه برود و با کامپیوترها بازی کند؛ به همین دلیل بارها مسئولین مدرسه او را توبیخ کردند. در کلاس نهم دبیرستان علاقهاش به برنامهنویسی آشکار شد. مدیر مدرسه که از تنبیه او به نتیجه نرسیده بود، تصمیم دیگری گرفت: از او خواست که برنامهای برای فهرست کتابهای کتابخانه بنویسد و کارتهای مخصوص به هر کتاب را ساماندهی کند. برای او دستمزدی هم معادل ۶ دلار برای هر ساعت در نظر گرفت و امیدوار بود بتواند از این طریق استعداد او را در مسیری درست هدایت کند؛ ایدهای که موفقیتآمیز بود و پایهی فعالیتهای هدفمند پیر درزمینهی کامپیوتر را بنا نهاد.
در سال ۱۹۸۴ او از دبیرستان فارغالتحصیل شد و به دانشگاه تافتز سامرویل (مدفورد) در ماساچوست رفت تا مهندسی برق بخواند؛ ولی بعد رشتهی خود را عوض کرد و چهار سال بعد، در سال ۱۹۸۸ لیسانس علوم کامپیوتری خود را از این دانشگاه دریافت کرد.
دوران کارمندی؛ گامی زودهنگام در دنیای فناوری
در دوران دانشگاه، پیر شغلی نیمهوقت در یک شرکت نرمافزار پیدا کرد که زیر نظر مکینتاش فعالیت میکرد. در این دوره او برنامهنویسی کامپیوترهای مکینتاش را بهطور حرفهای یاد گرفت و چند نرمافزار هم با مجوز شرکت برنامهنویسی کرد؛ هرچند این کار بیشتر به خاطر علاقهاش به علوم کامپیوتری و نه دستمزد بود. پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه، پیر امیدیار در یکی از بخشهای فرعی شرکت کامپیوتری اپل به نام کلاریس مشغول به کار شد. تیم او مسئولیت داشت اپلیکیشن گرافیکی MacDraw را به ۲ MacDraw ارتقاء دهد و بهروزرسانی کند.
سه سال بعد از دانشگاه، در سال ۱۹۹۱ او به همراه سه تن از دوستانش یک شرکت محاسباتی مبتنی بر برنامهنویسی به نام Ink Development در زمینهی «رابط کامپیوتری با استفاده از قلم استایلوس» تأسیس کرد که یک بخش فروش اینترنتی هم داشت. چندی بعد این بخش تبدیل به یک شرکت تجارت الکترونیک کامل شد و نامش را به ای-شاپ (E-Shop) تغییر دادند. ای-شاپ در سال ۱۹۹۶ توسط مایکروسافت خریداری شد، ولی امیدیار همچنان مجذوب چالشهای تجارت الکترونیک باقی ماند.
عشق، ازدواج و داستان آبنباتهای پِز
سال ۱۹۹۴، امیدیار در منطقه Bay Area سانفرانسیسکو زندگی میکرد. او در یک شرکت نرمافزاری به نام جنرال مجیک مشغول به کار بود و در کنار شغل اصلی خود، با طراحی و برنامهنویسی وبسایت هم کسب درآمد میکرد که با پاملا وسلی آشنا شد. پاملا دانشجوی ارشد بیولوژی بود. داستانی که در رسانهها فراگیر شد این بود: پیر عاشق دختری شده بود که به جمعآوری جعبههای آبنباتهای Pez علاقهی زیادی داشت، برای اینکه پاملا را خوشحال کند یک بخش خریدوفروش و حراج آنلاین به وبسایت شخصی خود اضافه کرد تا پاملا بتواند با سایر کلکسیونرهای جعبهی آبنبات وارد معامله شود و مجموعهی خود را تکمیل کند.
امیدیار بعدها گفت این حادثه شاید فقط یک جرقه بود؛ اما نه آنطور که رسانهها به آن پروبال دادند. او همیشه مشتاق بود وبسایتی راهاندازی کند که مردم بتوانند اقلام اجناس خود را در آن بدون واسطه، خریدوفروش کنند و نفع ببرند. گرچه در آن سالها اطرافیان او معتقد بودند که مردم نمیتوانند از طریق اینترنت به هم اعتماد کنند، امیدیار باور محکمی داشت که انسانها ذاتا خوب هستند. او در سال ۱۹۹۵ بالاخره ایدهی خود را به اجرا درآورد.
پیر امیدیار و پاملا وسلی در فاصلهی کوتاهی نامزد و سپس ازدواج کردند.
راهاندازی eBay
اولین کالایی که در سایت حراج امیدیار به فروش رفت آبنبات نبود، بلکه یک رواننویس نشانگذار لیزری شکسته بود که به مبلغ ۱۴.۸۳ دلار قیمتگذاری شده بود. درحالیکه امیدیار متعجب بود چه کسی ممکن است بابت یک نشانگذار شکسته پول بدهد، خریدار به او اطمینان داد که او کلکسیون رواننویسهای لیزری خراب جمعآوری میکند. با این فروش، بخش حراج آنلاین رسماً به راه افتاد و متعاقب آن خریدوفروشهای عجیب دیگری هم اتفاق افتاد.
طرح اولیه سایت ساده بود: هیچ واسطهای بین خریداران و فروشندگان وجود نداشت و البته سیستمی هم برای جلوگیری از تقلب و شیادی در نظر گرفته نشده بود و اگر کسی اشتباهی میکرد، مسئولی برای رسیدگی به تخطی و خلاف وجود نداشت.
کسبوکار سادهی پیر امیدیار ناگهان رونق غیر منتظرهای گرفت و مردم زیادی شروع به ثبتنام در سایت کردند تا کالاهای متنوع و غیرقابل تصوری را معامله کنند.
امیدیار برای هر آگهی فروش بین ۲۵ سنت تا ۲ دلار بعلاوه درصد کمی از قیمت کالا را دریافت میکرد. او از این پول برای تثبیت شرکت و گسترش سرمایهگذاری آن استفاده میکرد. با توجه به رشد غیر منتظرهی خریدوفروشها، پیر شغل خود را در جنرال مجیک ترک کرد تا تمام انرژی و وقت خود را به کسبوکار جدیدش اختصاص دهد.
در سال ۱۹۹۶، قراردادی برای فروش بلیتهای هواپیما از طریق این سایت امضا شد، که باعث شد آنها میزبان ۲۵۰ هزار معامله آنلاین باشند. پیر ریاست هیئتمدیره را به جف اسکول واگذار کرد تا وقت خود را صرف بهبود و نوآوریهای جدید حراج آنلاین کند. در اواسط سال ۱۹۹۷، آنها بیش از ۸۰۰ هزار معامله در روز را مدیریت میکردند.
در سپتامبر ۱۹۹۷، پیر تصمیم گرفت نام تجاری سایت را به اکوبی (EchoBay) تغییر دهد ولی این نام قبلاً توسط کاربر دیگری گرفتهشده بود، به همین دلیل نام سایت را به ای-بی (eBay) تغییر دادند و یک کمپین بازاریابی فعال برای آن به راه انداختند. درست یک سال بعد، در سپتامبر سال ۱۹۹۸، شرکت برای اولین عرضهی عمومی سهام خود آماده شد. درحالیکه پیشبینی میشد ارزش هر سهم ۱۸ دلار باشد، در همان روز اول رکوردها شکسته شد و هر سهم با قیمتی معادل ۵۳.۵۰ دلار به فروش رسید و امیدیار و اسکول را تبدیل به میلیاردرهای جدید بازار کسبوکار کرد.
امیدیار بهعنوان رئیس کل eBay، بهمنظور ساماندهی سیستماتیک مدیریت و تبلیغات eBay، مگ ویتمن را به سمت مدیر ارشد اجرایی این شرکت برگزید. با مدیریت مگ ویتمن، ای بی رشد فوقالعادهای کرد و در کشورهای مختلف جهان ازجمله استرالیا، آلمان، کانادا، انگلیس و ژاپن فعالیت خود را آغاز کرد.
موفقیتهای تجاری و بازرگانی
در پایان سال ۱۹۹۸، eBay بیش از ۲.۱ میلیون عضو و درآمد سالانهای معادل ۷۵۰ میلیون دلار داشت. این موفقیت بینظیر، آمازون، غول تجارت الکترونیک را بر آن داشت که حراجی آنلاین خود را در سال ۱۹۹۹ راهاندازی کند. بسیاری از ناظران و متخصصان صنعت و تجارت پیشبینی کردند که در آیندهای نزدیک، مزایدههای اینترنتی مدل غالب تجارت الکترونیک خواهند بود. در ماه دسامبر همین سال بنیاد eBay تأسیس شد و امیدیار جایزه بهترین کارآفرین ملی سال را از آن خود کرد.
در ژانویه سال ۲۰۰۰، پیر امیدیار اولین سمت خود خارج از شرکت eBay را پذیرفت. او به عضویت هیئتمدیره شرکت ePeople درآمد که یک بازار آنلاین پشتیبانی فنی است. در همین سال بخش ای بی موتورز (eBay Motors) به سایت اضافه شد که در واقع بازار آنلاین اتومبیل بود.
در سال ۲۰۰۲، eBay برای پروسههای پرداختی خود شرکت پی پال (PayPal) را به خدمت گرفت تا خریدوفروشها با اعتبار و اعتماد بیشتری ردوبدل شوند و همزمان خدمات متنوع دیگری نیز ارائه کرد که به فروشندگان حق انتخاب میداد کالاهای خود را با قیمت ثابت یا مثل حراجیهای قدیم، به بالاترین قیمت پیشنهادی بفروشند. توسعهدهندگان نرمافزار نیز میتوانستند اپلیکیشنهای جدید خود را به سایت پیوست کنند.
در سال ۲۰۰۵، eBay بخش جدیدی برای خریدوفروش ماشین و دستگاههای صنعتی به سایت خود اضافه کرد. در حال حاضر بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا برای قیمتگذاری کالاها و خدمات خود از سایت eBay استفاده میکنند.
ده سال بعد از اولین فروش عمومی سهام، eBay با۱۵ هزار کارمند در ۳۰ کشور از جمله چین و هند گسترش یافته بود و خدمات خود را به صدها میلیون نفر ارائه میکرد.
در طول فصل تعطیلات سال ۲۰۱۵، بیش از ۲۶۵ میلیون تراکنش خرید و فروش از طریق سایت eBay ثبت شد. در سال ۲۰۱۶ درآمد خالص سالانه این سایت در بازار جهانی بیش از ۸.۵ میلیارد دلار بود.
جالبترین اقلام به فروش رفته در eBay
ماه مه سال ۱۹۹۷، عروسکهای بینی بیبیز (Beanie Babies) کمپانی وارنر به مبلغ ۵۰۰ میلیون دلار فروخته شد. این مبلغ ۶ درصد بیش از کل مبادلاتی بود که در eBay صورت میگرفت.
تابستان سال ۲۰۰۰، قدیمیترین شلوار مارک Levi’s به مبلغ ۴۶ هزار دلار فروخته شد که در تاریخچه مد و فشن یک رکورد محسوب میشد.
پاییز سال ۲۰۰۱ یک هواپیمای جت به مبلغ ۴.۹ میلیون دلار خریدوفروش شد که بیشترین مبلغ مبادله در تاریخ eBay محسوب میشد.
فعالیتهای فرهنگی
پیر امیدیار علاقه بسیاری به روزنامهنگاری و دنیای خبرنگاری دارد. به همین دلیل با همکاری گلن گرینوالد ژورنالیست سابق گاردین، نشریه First Look Media را راهاندازی کرد. او در سال ۲۰۱۰ سرویس خبری تحقیقی Honolulu Civil Beat را با هدف پوشش اخبار سیاسی و اجتماعی هاوایی تأسیس کرد که به مدت سه سال پیاپی بهعنوان بهترین نشریه آنلاین هاوایی انتخاب شد. این نشریه در سال ۲۰۱۳ با هافینگتون پست ادغام شد و هاف-پست هاوایی نام گرفت.
امیدیار قصد داشت در همین سال روزنامه واشنگتنپست را بخرد، ولی درنهایت مالک این روزنامه آن را به مبلغ ۲۵۰ میلیون دلار به جف بزوس مؤسس و بنیانگذار آمازون واگذار کرد.
امیدیار اوایل سال ۲۰۱۴ اولین نسخه آنلاین رسانهای شرکت را به نام The Intercept منتشر کرد. او در بیانیهای با تأیید سرمایهگذاری و حمایت مالی خود، بر اهمیت بنیادی رسانههای آزاد و مستقل تأکید کرد.
علاقهی او به دنیای فیلم و سینما، باعث شد تهیهکنندگی دو فیلم را به عهده بگیرد: Merchants of Doubt در سال ۲۰۱۴ و اسپاتلایت (Spotlight) در سال ۲۰۱۵. اسپاتلایت دو جایزه اسکار را برای بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم غیر اقتباسی از آن خود کرد.
امیدیار نت ورک و اقدامات بشردوستانه
پیر امیدیار در هیئتامنای دانشگاه تافتز، انستیتو سانتافه و بنیاد امیدیار فعالیت میکند.
در سال ۲۰۰۴ پیر امیدیار و همسرش؛ امیدیار نت ورک (Omidyar Network) را تأسیس کردند که یک بنگاه خیریه و بشردوستانه است و فعالیتهای گستردهای را برای بهبود زندگی مردم فقیر انجام میدهد. این موسسه همچنین از سازندگان نرمافزار «ارتباطات اضطراری» حمایت میکند. این نرمافزار کمک میکند با استفاده از دادههای مخابره شده از تلفن همراه کاربران، مسیر و نقشهی مورد نیاز به تصویر کشیده شود. این نرمافزار در سال ۲۰۱۰ برای نجات بازماندگان زلزله هائیتی مورد استفاده قرار گرفت. با حمایت بنیاد امیدیار، در حال حاضر یک نسخه رایگان این نرمافزار بهصورت آنلاین در دسترس عموم است. از آغاز تأسیس امیدیار نت ورک تاکنون، این مؤسسه ۹۹۲ میلیون دلار به سازمانهای خیریه اهدا کرده است.
در نوامبر سال ۲۰۰۵، پیر و پاملا امیدیار مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار با هدف کمک به مردم فقیر کشورهای درحالتوسعه به صندوق خیریهی تافتز-امیدیار هدیه کردند.
در سال ۲۰۱۰، پیر امیدیار به فهرست ۴۰ میلیاردری که عهدنامهی نیکوکاری را امضا کردهاند پیوست. از دیگر امضاکنندگان این عهدنامه میتوان به بیل گیتس و وارن بافت اشاره کرد. طبق این عهدنامه آنها سوگند خوردهاند نیمی از ثروت خود را طی دوران زندگیشان به خیریه اهدا کنند. گرچه مدتی بعد، پیر و پالما تصمیم گرفتند کل دارایی خود را بهجز یک درصد، طی مدت بیست سال به این امر تخصیص دهند.
پیر امیدیار و همسرش همچنین بزرگترین فعالان بخش خصوصی مبارزه با قاچاق انسان هستند و تاکنون ۱۱۵ میلیون دلار در پنج کشور مختلف به همین منظور سرمایهگذاری کردهاند.
در سال ۲۰۱۱ آنها با تلاشهای بدون وقفه خود در حوزه خدمات اجتماعی، مدال افتخار بشردوستی ماندگار را از آن خود کردند. در همین سال امیدیار دکترای افتخاری دانشگاه تافتز را دریافت کرد.
در فوریه سال ۲۰۱۷ امیدیار اعلام کرد به ۲۶ هزار نفر از مردم کنیا، درآمد ثابت ماهیانهای اختصاص داده است که تا ۱۲ سال آینده قطع نخواهد شد.
فعالیتهای خیریه امیدیار، ریشه در باور عمیق او به انسانیت دارد. او اعتقاد دارد تا زمانی که انسانها با کرامت، محبت و احترام با هم برخورد میکنند این جهان دلیلی برای ادامه و بقا و پیشرفت دارد.
ثروت
در سال ۲۰۱۳، نام پیر امیدیار در لیست ۴۲ فرد ثروتمند آمریکا دیده میشد. او همچنین پنجمین میلیاردر فرانسه و ثروتمندترین ایرانی حال حاضر دنیا است. مجله فوربز اعلام کرده است که خالص ثروت پیر امیدیار تا ماه مه ۲۰۱۷، بالغبر ۸.۷ میلیارد دلار است.
سخنان بهیادماندنی
- چرا باید با کسی کار کنم که حتی به قیمت شکست دست به اقدام نمیزند؛ یا کسی که از شکستهایش درس نمیگیرد؟
- در نخستین روزهای eBay بود که گفتم: باور دارم انسانها اصالتاً خوب و نیکوکار هستند.
- من در اصل یک تکنولوژیست آموزشدیده هستم، ولی تمرکز و هدفم بشردوستی است.
- فکر میکنم ژورنالیسم آزاد، بخشی مهم و جدانشدنی از دموکراسی است.
- ارزش و قدرت واقعی eBay و آنچه آن را به سازمانی موفق تبدیل کرده، جامعه است؛ خریداران و فروشندگانی که کنار هم جمع شدهاند و یک بازار را شکل دادهاند.
- تغییر پایدار زمانی اتفاق میافتد که مردم قدرت خود را کشف و باور کنند.
- اگر به مردم فرصت بدهید کار درست را انجام دهند، هرگز ناامید نمیشوید.
- آنچه شما را در انجام هر کاری به موفقیت میرساند، اشتیاق است.
نظرات