بیوگرافی زاها حدید، نابغه معماری معاصر
زاها محمد حدید، متولد ۳۱ اکتبر ۱۹۵۰، معماری عراقی-انگلیسی و اولین بانویی بود که توانست جایزهی معماری پریتزکر را دریافت کند. معتبرترین جایزهی معماری بریتانیا یعنی جایزهی استرلینگ و نشان شوالیهای Dame از دیگر افتخارات او هستند.
روزنامهی گاردین، زاها حدید را ملکهی انحناها نامیده است. به بیان بسیاری از کارشناسان معماری، او هندسهی معماری را دگرگون کرده و هویتی جدید و باشکوه به آن داده است. از بزرگترین آثار بهیادماندنی این بانوی معمار میتوان به مرکز ورزشهای آبی لندن برای المپیک ۲۰۱۲، موزهی هنر میشیگان در ایالات متحدهی آمریکا و سالن اپرای گوانگژو در چین اشاره کرد. برخی از طراحیهای او پس از مرگش در سال ۲۰۱۶، ساخته شدند و برخی از آنها مانند استادیوم الوکره در قطر هنوز در حال ساخت هستند.
تولد و تحصیل
زاها حدید متولد ۳۱ اکتبر سال ۱۹۵۰ در بغداد، پایتخت کشور عراق است. خانوادهی او از متمولین شهر بغداد بودند. پدر او، محمد الحاج حسین حدید، یک صنعتگر معروف بود. او یکی از مؤسسان گروه سیاسی الاهالی نیز بود که در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ فعالیتهای جدی داشت. فعالیتهای سیاسی پدر زاها زیاد بود و این صنعتگر شناختهشده، در تأسیس حذب ناسیونال دموکرات عراق نیز مشارکت کرد و از سال ۱۹۵۸ و بعد از کودتای ضد سلطنتی عراق، بهعنوان وزیر اقتصاد شروع به کار کرد. مادر زاها، هنرمندی از شهر موصل بود و وجیحه السبونی نام داشت. برادر زاها، فولاذ محمد حدید، نویسنده بود.
خانوادهی حدید که ثروت زیادی داشتند، دختر خود را در دههی ۱۹۶۰ برای ادامهی تحصیل به مدارس شبانهروزی سوئیس و انگلستان اعزام کردند. زاها برای ادامهی تحصیلات دانشگاهی در رشتهی ریاضیات به دانشگاه آمریکایی بیروت رفت و در سال ۱۹۷۲ وارد دانشکدهی معماری انجمن معماری لندن شد. او در این دانشگاه از دروس استادانی همچون رم کولهاس، الیا زنگلیس و برنارد شومی بهره بود.
استادان زاها حدید، نظر بسیار مثبتی نسبت به او دارند. کولهاس در مصاحبهای با گاردین، او را «سیارهای در مدار خودش» توصیف کرده است. زنگلیس در مورد او میگوید:
زاها حدید بهترین دانشجویی بود که من داشتم. ما به او معمار «۸۹ درجهای» میگفتیم. هیچ چیز در طراحیهای او ۹۰ درجه نبود. زاها چشماندازی خاص به محیط داشت. تمام ساختمانهای طراحیشده توسط او به قطعات بسیار کوچک تقسیم میشدند.او علاقهی زیادی به جزئیات نداشت. بهعنوان مثال وقتی حدید یک راهپله میکشید، از شدت عصبانیت به حد انفجار میرسیدم. دید او روی تصاویر گستردهتر و نماهای بازتر متمرکز بود. وقتی کار به جزئیات میرسید، او میدانست که میتوان بعدا آنها را اصلاح کرد؛ و حق هم با زاها بود.
پروژهی سال آخر زاها حدید در دانشگاه، نقاشی یک هتل با شباهت به یک پل بود. این طراحی از کارهای هنرمند سوپرهماتیست (والاگرا) روسی یعنی کازیمیر مالویچ الهام گرفته شده بود.
فعالیت کاری
حدید در سال ۱۹۷۷ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و برای فعالیت شغلی نزد اساتید سابق خود یعنی کولهاس و زنگلیس رفت. دفتر آنها با نام «دفتر معماری شهری» در روتردام هلند قرار داشت. همکاری با کولهاس باعث شد که زاها با مهندس معماری مشهور یعنی پیتر رایس ملاقات کند. رایس، نقش زیادی در تشویق حدید به ادامهی طراحی داشت. زاها پس از مدتی مجوز شهروندی انگلستان را گرفت و در سال ۱۹۸۰، شرکت خود را با نام «دفتر معماری زاها حدید» تأسیس کرد.
روزنامهی گاردین، زاها حدید را «ملکهی انحناها» نامیده است
پس از تأسیس شرکت، حدید به حرفهی تدریس نیز وارد شد. او ابتدا در انجمن معماری لندن تدریس کرد و سپس دانشگاههای هاروارد، کمبریج، شیکاگو، هامبورگ، ایلینوی و کلمبیا نیز میزبان او بودند. او از همان سالهای ابتدایی ورود به بازار کار، نام خود را با طراحیهای انقلابی مشهور کرد. طرحهای حدید در ژورنالها و مجلات متنوع معماری منتشر میشدند. اگرچه طراحیهای اولیهی او با استقبال بالایی مواجه میشد؛ اما هیچکدام از آنها ساخته نمیشدند.
زاها در سالهای ابتدایی طراحیهای بزرگ و بلندپروازانهای انجام داد که ساخته نشدند. ساختمان Peak در هنگکنگ یکی از این پروژهها بود. پروژهی معروف دیگر، طراحی ساختمان اوپرا در کاردیف بود. حدید در رقابت معماری این ساختمان پیروز شد؛ اما دولت ولز هیچ پولی به او پرداخت نکرد.
اعتبار اصلی زاها در این دوران از تدریس در دانشگاه کسب شد. اوج شهرت جهانی زاها حدید به سال ۱۹۸۸ بازمیگردد. او در این سال برای نمایش طراحیها و نقاشیهای خود در نمایشگاه طراحیهای ساختارشکنانه در موزهی هنر نیویورک انتخاب شد. این نمایشگاه توسط معمار مشهور، فیلیپ جانسون برگزار شده بود.
مشهورترین ساختمانهای طراحیشده توسط زاها حدید
اولین طراحیهای معمار مشهور عراقی-بریتانیایی، در سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۵ به مرحلهی ساخت رسیدند. در این سالها، منحنیهای زیبای طراحیشده توسط زاها حدید شکل واقعی به خود گرفتند و فعالان صنعت معماری متوجه ظرفیت بالای طراحیهای او شدند. پروژههایی که در این مدت ساخته شدند، ساختمانهای بزرگ و مشهور نبودند؛ اما شروعی مستحکم برای روند کاری حدید محسوب میشدند. برخی از مشهورترین ساختمانهای طراحیشدهی زاها حدید را در ادامه مرور میکنیم.
ایستگاه آتشنشانی ویترا (۱۹۹۱ تا ۱۹۹۳)
زاها حدید این ایستگاه را برای یکی از اولین مشتریان رسمیاش یعنی رالف فلبام، صاحب شرکت تولید لوازم خانگی ویترا طراحی کرد. طراحی این ساختمان به گونهای بود که خطوط تیز آن در مرکز به هم میرسیدند. استفاده از بتن و شیشه در نمای خارجی، طرحی باشکوه به این ساختمان داده بود. پس از اتمام ساخت ایستگاه، به دلیل تغییرات در قوانین آتشنشانی آلمان، این ساختمان به کاربری اصلی خود نرسید و به نمایشگاه تبدیل شد. طراحی و ساخت این ساختمان، سکوی پرتابی برای زاها حدید بود.
سکوی پرش برجیزل (۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲)
پروژهی بعدی زاها حدید در کوههای اتریش ساخته شد. این پروژه بازسازی یک سکوی پرش اسکی به همراه کافیشاپ کنار آن بود. این سکو در سال ۱۹۲۶ ساخته شده و در المپیکهای زمستانی ۱۹۶۴ و ۱۹۷۶ مورد استفاده قرار گرفته بود. حدید در انجام این پروژه باید با تفکرات سنتی و همچنین زمان مبارزه میکرد؛ چرا که ساختمان سکو باید در مدت یک سال و پیش از مسابقات بینالمللی به پایان میرسید. در نهایت ساختمان با طرحی ترکیبی از پل و برج در ارتفاع ۴۸ متری به پایان رسید.
موزهی هنرهای معاصر سینسیناتی (۱۹۹۷ - ۲۰۰۰)
حدید در رقابت برای معماری موزهی سینسناتی استاد خود را شکست داد
در پایان دههی ۱۹۹۰، فعالیتهای کاری حدید افزایش پیدا کرده بود. او برای طراحی ساختمان موزهی هنرهای معاصر سینسیناتی وارد رقابت معماری شد. رقابتی که استاد خودش، رم کولهاس نیز در آن حضور داشت. حدید در این رقابت پیروز شد و نام خود را بهعنوان اولین طراح زن موزه در ایالات متحدهی آمریکا ثبت کرد. ساختمان این موزه نسبت به موزههای دیگر متراژ بالایی نداشت؛ اما حدید توانست با طراحیهای خاص خود بار دیگر کارشناسان و منتقدان را به وجد آورد. او در طراحی این پروژه، هنر طراحی داخلی خود را نیز به نمایش گذاشت.
مرکز علوم فائنو (۲۰۰۰ - ۲۰۰۵)
حدید در مسابقهی طراحی سال ۲۰۰۰ برای پروژهی مرکز علوم فائنو در ولفسبورگ آلمان پیروز شد. ساختمان این موزه کمی بزرگتر از موزهی سینسیناتی بود و حدید در طراحی آن از المانهای تیز استفاده کرد. طراحی خاص این ساختمان شبیه به ساختمانهای Le Corbusier بود و تا ارتفاع هفت متری روی پیلوتهای بتنی ساخته شد. طراحی خارجی این مرکز علوم شبیه به کشتی است و در نمای داخلی، استفاده از ستونهای زاویهدار و سقف فلزی، تصور قدم زدن در یک آزمایشگاه یا کشتی را به بازدیدکننده میدهد.
ساختمان جانبی موزهی اوردراپگارد (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)
رقابت بعدی که حدید در آن پیروز شد، پروژهی طراحی یک ساختمان جانبی برای موزهی Ordrupgaard دانمارک بود. این پروژه در زمینی به طول ۸۷ و عرض ۲۰ متر طراحی و ساخته شد. در طراحی این ساختمان از دیوارهای کاملا شیشهای استفاده شد که باغ پشت آن را به پسزمینهای برای بازدیدکنندگان تبدیل میکند.
ساختمان مدیریتی بیامو (۲۰۰۱-۲۰۰۵)
شرکت بیامو در سال ۲۰۰۲ تصمیم به برگزاری مسابقهای برای طراحی ساختمان مدیریتی گرفت. این ساختمان باید در شهر لایپزیگ آلمان ساخته میشد. زاها حدید در این مسابقه پیروز و بهعنوان طراح انتخاب شد. در این پروژه سه ساختمان از پیش طراحی و ساخته شده بودند که ساختمان جدید بهعنوان ورودی آنها استفاده میشد. حدید از این ساختمان با عنوان «مرکز عصبی» پروژه یاد کرده بود.
زاها حدید در سال ۲۰۰۴ جایزهی معماری پریتزکر را دریافت کرد. این جایزه، باارزشترین و معتبرترین جایزهی معماری در جهان است. نکتهی مهم در این اتفاق این است که حدید تنها با اجرای چهار طراحی به این جایزه رسید و توماس پریتزکر، رئیس هیئت داوران دربارهی او گفت: «اگرچه تعداد پروژههای او کم است؛ اما تحسینهای بسیاری را برانگیخته است و کارهایش نشاندهندهی آیندهی درخشان او هستند.»
پس از کسب این جایزهی معتبر، پروژههای زاها حدید وارد فاز جدیدی شدند. او در خلال سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ پروژههای بزرگ با اعتبار و اهمیت ملی را در کشورهای مختلف طراحی کرد و ساخت.
پاویون پل زاراگوزا (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)
حدید بین سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰ وارد زمینهی طراحی پل شد. او در این زمینه با فعالان مشهوری همچون نورمن فاستر و سانتیاگو کالاتراوا رقابت میکرد. او بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸، وظیفهی طراحی پل پاویونی شهر زاراگوزا در اسپانیا را بر عهده گرفت. این طراحی برای رویداد اکسپو ۲۰۰۸ نهایی شد. طراحی حدید در این ساختمان باز هم متشکل از خطوط مورب و منحنی بود و هیچ زاویهی قائمهای در آن مشاهده نمیشد. سالنهای نمایشگاهی و اجلاسی بهخوبی در طراحی داخلی آن لحاظ شده است و نمای بیرونی نیز بهزیبایی در انتهای پل با محیط طبیعی ارتباط برقرار میکند.
پل شیخ زاید (۱۹۹۷ تا ۲۰۱۰)
پل شیخ زاید، پروژهی بلندپروازانهی بعدی حدید بود که در امارات متحدهی عربی اجرا شد. این پل رابطی بین جزیرهی ابوظبی و شهر است که در نهایت به فرودگاه بینالمللی میرسد. طراحی پل و نورپردازی آن به گونهای انجام شده است که نمایی از حرکت را به عابران القا کند. شکل کلی پل بهصورت موج است. طول پل شیخ زاید ۲۳۵ متر است و در ارتفاع ۶۰ متری از سطح آب ساخته شده است.
موزهی ملی هنرهای قرن ۲۱ (۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰)
این موزه در شهر رم ایتالیا ساخته شده و به MAXXI معروف است. حدید در طراحی این ساختمان باز هم از تم حرکت استفاده کرده و با ترکیب رنگهای متضاد سیاه و سفید در نماهای خارجی و داخلی، جلوهای خاص به این ساختمان بخشیده است. حدید در توصیف طراحی خود در این ساختمان از عبارت «ترکیبی از برخورد، تداخل و آشفتگی» استفاده کرده است.
سالن اپرای گوانگژو (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰)
زاها حدید در سال ۲۰۰۲ در مسابقهی طراحی بینالمللی پیروز شد و اولین پروژهی خود در کشور چین را شروع کرد. ساختمان اپرای شهر گوانگژو در فضای تجاری جدید این شهر و در مساحتی حدود ۷۰ هزار متر مربع تأسیس شد. هزینهی ساخت این بنا حدود ۳۰۰ میلیون دلار گزارش شده است. این ساختمان متشکل از یک سالن اجرا با ۱۸۰۰ صندلی، سالن تئاتر چندمنظوره و راهروی ویژهی ورودی است. یک راهروی باشکوه که رستورانها و فروشگاههای مختلف در اطراف آن هستند، این ساختمان را به دو بخش اصلی تقسیم کرده است. حدید در طراحی این ساختمان، مانند دیگر پروژههای آخرش از طبیعت الهام گرفت. او این پروژه را با عنوان «دو سنگریزه» معرفی کرد. طراحی ساختمانهای پروژه شبیه دو سنگ بزرگ با نماهای صیقلی شیشهای و گرانیتی است. کارشناسان و منتقدان معماری پس از مشاهدهی طرح و پایان یافتن ساخت این پروژه، نظرات بسیار مثبتی نسبت به آن داشتند. از دید آنها، طراحی حدید تمامی معماری آن منطقه را تحت تأثیر قرار داده و نمایی کاملا خیرهکننده به مرکز تجاری شهر گوانگژو داده است.
موزه ساحلی گلاسگو (۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱)
این موزه در ساحل رودخانهی کلاید در شهر گلاسگو اسکاتلند ساخته شده است. موزهی شهر گلاسگو برای نمایش تاریخچهی صنعت اتومبیل طراحی و ساخته شد. حدید طراحی این ساختمان را به گونهای انجام داده است که از نمای بالا، شکوهی غیر قابل وصف دارد. استفاده از ورقههای فلز روی و زاویههای خاص در سقف، این نما را ایجاد کرده است. مانند تمامی کارهای دیگر او، این ساختمان نیز جلوهی حرکت را به بیننده القا میکند. ساختمان موزه در زمینی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع ساخته شده و فضای نمایشگاهی آن هفت هزار متر مربع است. حدید در توصیف این طراحی خود گفته است: «این ساختمان موجی است که حرکت میکند. یک دهانهی بزرگ با ساختاری تونلی که از یک طرف به شهر گلاسگو و از طرف دیگر به رودخانهی کلاید میرسد.»
مرکز ورزشهای آبی المپیک لندن (۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱)
این شاهکار بهیادماندنی زاها حدید، برای المپیک سال ۲۰۱۲ لندن طراحی و ساخته شد. ساخت این استخر عظیم پیش از تمامی ورزشگاههای المپیک شروع شد؛ اما دیرتر از همه به اتمام رسید. دلیل آن نیز طراحی خاص حدید در نماهای خارجی و داخلی و اصرار او به ایجاد تم حرکت و موجهای آبی در آن بود. هزینهی ۲۶۹ میلیون پوندی ساخت این ورزشگاه، سه برابر هزینهی پیشبینیشده بود. سقف ورزشگاه با فولاد، آلومینیوم و چوب تزئین شده و تنها از سه ستون برای نگهداری آن استفاده شده است.
موزهی جامع هنر میشیگان (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲)
دومین پروژهی حدید در ایالات متحدهی آمریکا، موزهای برای نمایش هنرهای مدرن بود. این موزه در مساحت ۴۲۷۴ متری ساخته شد. طراحی حدید برای این ساختمان دارای زاویههای تیز است و مواد استفادهشده در نما، فضای اطراف را منعکس میکند. به همین دلیل رنگ نمای بیرونی این ساختمان بسته به آب و هوا و ساعت روز تغییر میکند. حدید در توصیف این طراحی گفته بود که این ساختمان بدون فاش کردن محتویات خود، حالتی زنده و بیدار دارد.
گلکسی سوهو پکن (۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲)
اکثر پروژههای آخر زاها حدید در آسیا ساخته شدند. پروژه گلکسی سوهو در پایتخت چین متشکل از چهار ساختمان وراهروهای متصلکنندهی آنها است. این پروژه در مجموع مساحتی بالغ بر ۳۳۲۸۵۷ متر دارد. طراحی این ساختمانها نیز به گونهای است که گویی در حال حرکت هستند.
مرکز حیدر علیاف باکو (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳)
این مرکز فرهنگی تجاری که در پایتخت کشور آذربایجان ساخته شده، متشکل از سه سالن اجلاس، یک کتابخانه و یک موزه است. مساحت زمین این پروژه ۱۵,۵۱۴ متر مربع است. هیچ خط مستقیمی در این پروژه استفاده نشده و ساختمان آن کاملا شبیه به موج است. به بیان دیگر، طراحی این ساختمان به معنای حقیقی پست مدرن است.
مرکز هنری دانگدامون سئول (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۳)
این پروژه در مساحت ۸۶۵۷۴ متر مربع در شهر سئول ساخته شد. معنای نام آن، «دروازهی بزرگ شرق» است که به ساختمانهای سنتی اطراف اشاره دارد. در این مرکز هنری، تعدادی موزه، اتاق کنفرانس و بازارچهی هنری ساخته شده است. طول ساختمان ۲۸۰ متر و تعداد طبقات آن هفت عدد است. سه طبقه از ساختمان در زیر زمین ساخته شده است. نمای خارجی این ساختمان صاف و صیقلی است و بتن، آلومینیوم و سنگ در نمای خارجی آن استفاده شده است. نمای داخلی با کامپوزیت،کاشیهای آکوستیک، فولاد ضد زنگ و سنگ صیقلی ساخته شده است. اهداف اصلی حدید در طراحی این ساختمان، نماهایی از شفافیت، تخلخل و دوام بوده است.
مرکز آموزش و کتابخانهی وین (۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳)
این کتابخانه و مرکز تحقیقاتی بهعنوان مرکز دانشگاه اقتصاد شهر وین اتریش ساخته شده و زمینی به مساحت ۲۸ هزار متر مربع، ساختمان آن را پوشش داده است. دیوارهای این ساختمان با زاویههای تیز ۳۵ درجه طراحی شده است. حدید در توصیف این طراحی گفته است: «وقتی خطوط مستقیم خارج ساختمان به سمت داخل میآیند، از هم جدا میشوند. آنها سپس به منحنی تبدیل میشوند و با یک جریان خاص، مرکز ساختمان را با فرمی آزاد تشکیل میدهند. این طراحی، ارتباط نرم بین بخشهای مختلف و کریدورها را ممکن میسازد.»
برج نوآوری دانشگاه هنگ کنگ (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴)
این برج بخشی از دانشگاه پلی تکنیک هنگکنگ است؛ ساختمانی متشکل از ۱۵ طبقه که در فضایی به وسعت ۱۵ هزار متر مربع ساخته شده است. طراحی این ساختمان به کمک نرمافزارهای حرفهای معماری انجام شد و در طرح اولیه از کامپوزیت استفاده شد؛ اما در نهایت، حدید پنلهای فلزی چندلایه را به کامپوزیت ترجیح داد. طبقات داخلی این برج از بیرون قابل مشاهده هستند و نمایی شبیه به لایههای زمینشناسی دارند.
اداره مدیریت بندری آنتورپ بلژیک (۲۰۱۶)
تنها ساختمان دولتی که حدید طراحی کرد، اداره مدیریت بندری شهر آنتورپ در بلژیک است. با اینکه تمامی ساختمانهای مدرن دولتی از طراحی باصلابت و جدی برخوردار هستند، حدید در طراحی این ساختمان از شکلی شبیه به کشتی با نمایی از شیشه، فولاد و بتن سفید استفاده کرد. در طراحی این ساختمان از اشکال الماس نیز استفاده شد؛ چرا که شهر آنتورپ زمانی به مرکز تجارت الماس در اروپا مشهور بود.
فاز دوم برج میلاد
زاها حدید در مسابقهی طراحی فاز دوم مجموعهی میلاد پیروز شد. او برای این فاز، دو برج دوقلو در کنار برج میلاد طراحی کرده بود. البته پس از مرگ این معمار، مسئولان اعلام کردند که طرح او به خاطر ارتفاع زیاد و تحت تأثیر قرار دادن برج میلاد، رد شده است و برای فاز دوم به دنبال طراحی دیگری هستند.
زندگی شخصی و مرگ
زاها حدید هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. او در تاریخ ۳۱ مارس سال ۲۰۱۶ در بیمارستان میامی بر اثر حملهی قلبی در گذشت. دلیل بستری شدن حدید در بیمارستان، بیماری برونشیت بود. استودیوی طراحی او در لندن پس از مرگ این استاد معماری بیانهای صادر کرد و او را بزرگترین بانوی معمار جهان نامید.
زاها حدید اولین بانویی بود که جایزه معماری پریتزکر را دریافت کرد
زاها حدید در مقبرهی خانوادگی حدید در انگلستان دفن شده است. قبر او بین پدرش محمد حدید و برادرش فولاذ حدید قرار دارد. او در وصیتنامهی خود ثروتی در حدود ۶۷ میلیون پوند برای شرکای تجاری و اعضای خانوادهاش بر جای گذاشت.
تعدادی از پروژههای طراحیشده توسط این معمار مشهور، در زمان مرگش نیمهتمام ماندند و پس از مرگ پایان یافتند. یکی از این پروژهها، ترمینال دریایی سالرنو در ایتالیا بود که ساخت آن در سال ۲۰۱۶ به پایان رسید. ساختمان دیگر، آسمانخراش بزرگراه ۶۶۶ در نیویورک بود که ساخت آن در سال ۲۰۱۷ تمام شد.
جوایز و افتخارات
معتبرترین افتخاری که زاها حدید در زندگی خود دریافت کرد، نشان امپراطوری CBE و DBE انگلستان بوده است. حدید عضو افتخاری آکادمی هنر آمریکا و مؤسسهی معماری آمریکا بود. او یکی از اعضای هیائت معتمدین بنیاد معماری نیز بود. این بنیاد اولین مرکز معماری مستقل در بریتانیا است و با هدف بهبود علوم معماری تأسیس شده است.
معتبرترین جایزهی زاها حدید در عمر کاری، جایزهی معماری پریتزکر بوده است. این جایزه در سال ۲۰۰۴ به او اهدا شد و حدید، بهعنوان اولین بانویی که پریتزکر را دریافت کرد، شناخته شد. این جایزه توسط بنیاد هایت هرسال به یک معمار زنده اهدا میشود. سابقهی جایزهی پریتزکر به سال ۱۹۷۹ بازمیگردد و اکنون، خانوادهی پریتزکر وظیفهی اجرای مراسم و اهدای مدال آن را بر عهده دارند.
زاها حدید در سال ۲۰۰۸ در لیست ۱۰۰ بانوی قدرتمند مجلهی فوربز، جایگاه ۶۹ را تصاحب کرد. در سال ۲۰۱۰، مجلهی New Statesman او را در لیست ۵۰ فرد تأثیرگذار سال ۲۰۱۰ قرار داد. او معتبرترین جایزهی معماری بریتانیا یعنی جایزهی استرلینگ را نیز دو بار دریافت کرد.
در سال ۲۰۱۶، پس از اتمام ساخت پروژهی آنتورپ در بلژیک، زاها حدید از دنیا رفت. مسئولان این شهر به پاس طراحی او، میدان روبهرویی این ساختمان را میدان زاها حدید نام نهادند.
نقل قولهای مشهور از زاها حدید
نظرات