بیوگرافی سرگی کرولف؛ معمار ارشد برنامه فضایی شوروی
سرگی پاولویچ کرولف (Sergei Pavlovish Korolev) مهندس ارشد فضایی در شوروی بود که در زمان نبرد فضایی این کشور با آمریکا، طراحی پیشرفتهترین موشکهای کشور را بر عهده داشت. شاید نام او کمتر از دانشمندان دیگر در تاریخ نبرد فضایی شوروی شنیده شده باشد، اما کرولف (به اورکراینی کارولیف هم خوانده میشود) دانشمندی بود که در پشت پرده طراحیهای اصلی موشکها را انجام میداد.
بسیاری از مورخان و دانشمندان فضایی، کرولف را پدر نجوم کاربردی میدانند. او در توسعهی راکتهای R-7، اسپوتنیک و پرتاب موشک لایکا به فضا نقش داشت و معمار موشکی بود که اولین انسان را به فضا فرستاد. کرولف دانشآموختهی طراحی هواپیما بود، اما مهارتهای اصلی او در یکپارچهسازی طراحی، سازماندهی تیم و برنامهریزیهای استراتژیک دیده شد.
کرولف پیش از آنکه به مهرهی اصلی شوروی در نبرد فضایی جنگ سرد تبدیل شود، یکبار به جرم فعالیت علیه شوروی دستگیر شده بود و ۶ سال را نیز در زندان سپری کرد. او حتی چند ماه در اردوگاه کار اجباری محبوس بود. او پس از رهایی ابتدا به برنامهی موشکهای بالستیک شوروی پیوست و به مرور راه خود را به برنامههای ملی فضایی کشور باز کرد. بههرحال کرولف بهخاطر مسائل امنیتی سالهای جنگ سرد چهرهای مخفی باقی ماند و حتی همکارانش نیز نام خانوادگی او را نمیدانستند. تنها پس از مرگ این دانشمند بود که مجامع جهانی متوجه تأثیر او بر پیشرفتهای فضایی شوروی شدند.
امضای سرگی کرولف
تولد و تحصیل
سرگی کرولف در ۱۲ ژانویهی سال ۱۹۰۷ در شهر ژیتومیر اوکراین (که آن زمان جزئی از امپراطوری فرانسه بود) به دنیا آمد. پدرش پاول یاکولویچ کرولف و مادرش ماریا نیکولاونا کرولوا نام داشت. مادر او از خانوادهی ثروتمندی در اوکراین بود و پس از چند سال بهخاطر مشکلات مالی از همسرش جدا شد. سرگی هیچگاه پدرش را ندید و پاول نیز در سال ۱۹۲۹ از دنیا رفت.
سرگی تحت تعلیمات ناپدری به علوم متعدد علاقهمند شد
مادر سرگی پس از جدا شدن از همسرش به شهر نیژین رفت و سرگی نیز نزد پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد. ماریا بهخاطر تحصیل عموما از فرزندش دور بود. سرگی در دوران کودکی خصوصیتهایی همچون لجبازی، پافشاری بر عقاید و بحث و استدلالهای منطقی را از خود نشان میداد. او در کودکی بیشتر تنها بود و دوستان کمی داشت. سرگی از سنین قبل از مدرسه، خواندن را آموخت و مهارتهای بالایش در ریاضیات، تحسین آموزگاران و حسادت همکلاسیها را بههمراه داشت. او در مصاحبهای گفته بود که تنهایی و همچنین زورگویی همکلاسیها بهخاطر جثهی کوچکش، او را به درس خواندن علاقهمند میکرده است.
مادر سرگی در سال ۱۹۱۶ با گریگوری میخایلویچ بالانین ازدواج کرد. گریگوری مهندس برق تحصیلکردهی آلمان بود، اما چون مدارک آلمان در شوروی مورد پذیرش نبودند، مجددا در دانشگاه پلیتکنیک کیف به تحصیل مشغول شد. او پس از پیدا کردن شغلی در شرکت راهآهن، خانواده را به شهر اودسا برد. در سالهای منتهی به ۱۹۲۰، امپراطوری روسیه درگیر انقلاب بود و کودکی سرگی با دشواری تعطیل بودن مدارس گذشت. البته او تحصیلش را در خانه ادامه داد. ناپدری سرگی نیز تأثیر زیادی بر او داشت و در دوران سخت بیماریهای کودکی هم از پسر ماریا حمایت میکرد.
کرولف در کودکی
تحصیلات کرولف در اودسا در شاخهی فنیوحرفهای و با تمرکز بر نجاری ادامه پیدا کرد. او در زمان تحصیل از نمایشگاهی با موضوع صنایع هوایی بازدید کرده بود و اولین گلایدرش را در ۱۷ سالگی ساخت. سرگی همزمان با تحصیل برای امتحانات دیپلم، مطالعه پیرامون هواپیماها را نیز ادامه داد و عضو باشگاه محلی گلایدر شهر هم شد. هواپیماهای دوکارهی دریایی ارتش شوروی در آن زمان برای تعمیر به اودسا فرستاده میشدند و سرگی با تماشای آنها بیشازپیش به صنعت هوایی علاقهمند شد.
علاقه به هوانوردی و ساخت هواپیما از نوجوانی شکل گرفت
سرگی در سال ۱۹۲۳ عضو انجمن هوانوردی اوکراین و کریمه (OAVUK) شد و اولین دروس هوانوردی را پشت سر گذاشت. او عضو اسکادران هواپیماهای چندکارهی اودسا بود و چندباری فرصت پرواز بهعنوان مسافر را با آنها پیدا کرد. سرگی در سال ۱۹۲۴ بهتنهایی طراحی پروژهای را برای OVAUK بر عهده گرفت که منجر به ساخت گلایدری بهنام K-5 شد.
ژیمناستیک یکی دیگر از علاقهمندیهای کرولف بود که زمان زیادی را از هوانورد جوان اشغال میکرد. همین علاقهمندیها منجر به تداخل در تحصیلات او شد. او قصد داشت برای ادامهی تحصیل به آکادمی ژیکوسکی مسکو برود که نمرات علمیاش برای ورود به این دانشگاه مناسب نبود. درنهایت سرگی در سال ۱۹۲۴ به مؤسسهی پلیتکنیک کیف و شاخهی هوانوردی رفت.
سرگی کرولف در زمان تحصیل در کیف با کارهای متعدد مهندسی درآمد قابلقبولی را هم برای خرج تحصیلات کسب میکرد. او در سال ۱۹۲۵ در یک دورهی طراحی و ساخت گلایدر پذیرفته شد و در جریان پروازهای آزمایشی با گلایدرهای ساختهشده، دستاوردی بهجز ۲ دندهی شکسته نداشت. بههرحال تحصیلات در کیف ادامه پیدا کرد تا اینکه سرگی در سال ۱۹۲۶ در دانشگاه دولتی بامان مسکو پذیرفته شد.
تحصیلات کرولف در حوزهی هوانوردی در سال ۱۹۲۹ در مسکو ادامه یافت. او بیش از همه از شانس پرواز با گلایدرها و هواپیماهای موتوردار در دوران تحصیل لذت میبرد و باز هم طراحی گلایدر را بهعنوان علاقهمندی اصلی دنبال میکرد. حزب کمونیست در آن سالها تحصیلات دانشجوها را تسریع میکرد تا هرچه زودتر از مهارت آنها برای پیشرفت خود استفاده کند. کرولف هم تحت تعلیم آندری توپولف مشهور با طراحی و ساخت یک هواپیما توانست مدرک خود را در سال ۱۹۲۹ دریافت کند.
شروع فعالیت کاری
اوین فعالیتهای کاری کرولف پس از فارغالتحصیلی در مرکز OPO-4 تحت مدیریت پاول ایم ریچارد، مهاجر فرانسوی شکل گرفت. او در میان گروه مهندسان هوانوردی مرکز استعداد آنچنان بالایی محسوب نمیشد، اما بههرحال طراحی گلایدر و هواپیما را همیشه بهصورت انفرادی پی میگرفت. کرولف در مرکز تحقیقاتی تلاش میکرد تا گلایدری با قابلیت انجام حرکات آکروباتیک هوایی طراحی کند.
هواپیماهی بمبافکن توپولف TB-3 را میتوان اولین پروژهی مهمی نامید که سرگی در آن درگیر شد. او در زمان کار روی پروژه به سیستمهای سوخت مایع برای موتور موشکها علاقهمند شد و تحقیقاتش را در این حوزه ادامه داد. سرگی در سال ۱۹۳۰ مدرک خلبانی خود را دریافت کرد و درکنار خلبانی، به کشف محدودیتها و پیچیدگیهای عملکردی هواپیما نیز مشغول شد. بسیاری اعتقاد دارند همین فعالیتها موجب شکلگیری علاقهی کرولف به صنعت فضایی شد.
در سال ۱۹۳۱ یکی از مهمترین فعالیتهای دوران جوانی کرولف شکل گرفت. او با همکاری علاقهمند دیگری به سفرهای فضایی بهنام فریدریش زاندر، گروهی بهنام Group for the Study of Reactive Motion یا GIRD تشکیل داد که بهعنوان اولین مرکز تحقیقات موشکی دولتی شروع به کار کرد. او در سال ۱۹۳۲ بهعنوان مدیر مرکز انتخاب شد و اهداف نظامی شوروی نیز سرمایهگذاری بیشتر در مرکز تحقیقات را بههمراه داشت.
پس از پرواز آزمایشی با گلایدر
گروه GIRD در زمان فعالیت ۳ نوع سیستم محرکهی موشک طراحی کرد که یکی از دیگری موفقتر بودند. اوین پرواز راکت مجهز به سوخت مایع آنها در سال ۱۹۳۳ و بهنام GIRD-X انجام شد.
تمایل شوروی برای بهرهبرداریهای نظامی از تحقیقات GIRD باعث شد تا آنها در سال ۱۹۳۳ با آزمایشگاه تحقیقات گاز لنینگراد بهنام GDL ادغام شوند تا مؤسسهی تحقیقات پیشرانهی جت RNII شکل بگیرد. در آن مؤسسه که تحت مدیریت مهندس نظامی، ایوان کلیمنوف فعالیت میکرد، عاشقان دیگر فضا همچون والنتین گلوشکو هم مشغول به کار بودند.
گروه GRID نقطهی عطف فعالیتهای تحقیقاتی کرولف بود
سرگی کرولف بهعنوان معاون ارشد سازمان RNII مشغول به کار شد. او مسئولیت نظارت بر تحقیقات ساخت موشکهای کروز را بر عهده داشت و همچنین گلایدر خلبانی مجهز به راکت نیز جزو پروژههای او بود. فعالیت در این حوزه و تحقیقات پیرامون آن باعث شد تا کرولف در سال ۱۹۳۵ کتابی بهنام Rocket Flight in Stratosphere چاپ کند.
تیم تحت مدیریت کرولف پس از یک سال فعالیت به موفقیتهای قابلتوجهی در حوزهی هدایت موشک دست پیدا کردند. آنها روی حوزههای کنترل و پایداری موشک متمرکز بودند و یک ژیروسکوپ خودکار برای پرواز موشک در مسیر پرتابهای مشخص، طراحی کردند. کرولف در سالهای مدیریت در RNII شخصیت منضبط و مدیر خود را نشان داد که پروژهها را با دقت بالایی هدایت میکرد. او تمامی جزئیات پروژهها را پیگیری میکرد و توجه بالایی هم به جزئیات کارها داشت.
اواین اعضای گروه GRID
زندان و تبعید
شوروی در دهههای ابتدایی قرن بیستم سازمانی بهنام کمیساریای خلق در امور داخلی NKVD داشت که امور امنیتی و اطلاعاتی را انجام میداد. این سازمان در ۲۲ ژوئن سال ۱۹۳۸ کرولف را به جرم ایجاد تداخل در فرایند تحقیقات موشکی دستگیر کرد. مدیران سازمان یعنی ایوان ملیمنوف و گئورگی لنگمارک نیز در ماه ژانویهی همان سال اعدام شدند و همکار سرگی، والنتین گلوشکو هم یک ماه بعد بازداشت شد.
دستگیری کرولف در جریان سرکوب بزرگ بود که در شوروی اتفاق افتاد. او در زندان لوبیانکا تحت شکنجه برای اعتراف اجباری بود و حتی به مرگ هم محکوم شد. بههرحال سالهای سرکوب بزرگ باعث شد تا تحقیقات موشکی شوروی با تأخیر روبهرو شود و آلمانیها در این حوزه گوی سبقت را بربایند.
عکس دستگیری کرولف ۱۹۳۸
سرگی در سالهای زندان تلاش زیادی میکرد تا اتهامات را از خود دور کند. او به مقامات متعدد و حتی خود استالین نامه مینوشت و بهنوعی درخواست بررسی مجدد پروندهاش را میداد. رئیس جدید NKVD تصمیم گرفت تا محاکمهای مجدد با اتهامات کمتر به جریان بیندازد، اما کرولف به معدن طلا در کولیما تبعید شده و پیش از رسیدن خبر محاکمهی مجدد، چند ماهی را در آن معدن در شرایط بسیار سخت کار کرده بود.
کرولف در دوران تبعید با بدترین شرایط ممکن زندگی میکرد
شرایط دشوار معدن موجب مرگ بسیاری از زندانیان میشد و کرولف نیز بهخاطر کمبود غذا و ویتامین بسیاری از دندانهای خود را از دست داد. درنهایت خبر محاکمهی مجدد به سرگی رسید و او در سال ۱۹۳۹ به مسکو بازگشت. محاکمهی مجدد، کرولف را به ۸ سال کار اجباری در ندامتگاه شاراشکا محکوم کرد. در آن مرکز، زندانیان تحصیلکرده محکوم به کار اجباری در پروژههای حزب کمونیست بودند.
در جریان جنگ جهانی دوم، مدیریت و طراحی بمبافکنهای توپولف Tu-2 و پتلیاکوف Pe-2 در ندامتگاه شاراشکا انجام شد که سرگی هم عضوی از تیم طراحی بود. کرولف در جریان جنگ بارها در مراکز متعدد جابهجا شد و پروژههایی را برای سیستمهای محرکه و پروازی هواپیماهای شوروی انجام داد. او تا سال ۱۹۴۴ از خانوادهی خود دور بود و در آن سال بههمراه توپولف، گلوشکو و دیگران بالاخره از اتهامات مبرا شناخته شد. البته اتهامات او بهصورت رسمی در سال ۱۹۵۷ برداشته شدند.
پس از ۲ سال در زندان سیاسی ۱۹۴۰
کرولف صحبت زیادی دربارهی سالهای محکومیت و تبعید نمیکرد. او همیشه از محاکمهی مجدد میترسید و در ادامهی عمر رفتاری محتاطانه داشت. سرگی پس از مدتی متوجه شد که گلوشکو یکی از افرادی بوده که او را متهم کرده است. شاید همین خبر یا شایعه باعث شد که آنها در سالهای بعد از هم دور باشند. مرکز طراحی پس از مدتی از مدیریت NKVD خارج شد بو به کمیسیون صنعت هوانوردی دولت رسید. کرولف یک سال دیگر بهعنوان طراح در مرکز فعالیت کرد و مطالعه روی انواع طراحی موشک را در دستور کار خود قرار داد.
طراحی موشک بالستیک
کرولف در سال ۱۹۴۵ با درجهی سرهنگی به ارتش سرخ پیوست. او در همان ابتدا بهخاطر فعالیتهایش در توسعهی موتورهای موشکی هواپیماهای نظامی مدال افتخار دریافت کرد. او در سال ۱۹۴۵ بههمراه چند مهندس دیگر به آلمان رفت تا روی پروژهی راکت V-2 آلمانیها تحقیق کند. تمرکز شوروی روی بازیابی اسناد موشک بود که با مطالعهی اسناد و تصاحب مراکز تولیدی آلمانیها انجام میشد. تحقیق و مطالعه روی موشک V-2 تا سال ۱۹۴۶ در آلمان شرقی ادامه پیدا کرد و در برنامهی بعدی، هزاران دانشمند آلمانی به روسیه رفتند تا در مأموریت اوزاویاخیم مشغول شوند.
بسیاری از دانشمندان آلمانی دستگیرشده جزو گروههای تولید انبوه راکت V-2 بودند و ارتباط مستقیمی با معمار موشکی آلمانها یعنی ورنر فون براون نداشتند. فون براون و بسیاری از مهندسان ارشد آلمانی نیز پس از جنگ به آمریکا رفته بودند تا در برنامهی موشکی آنها، Operation Paperclip همکاری کنند.
استالین در سال ۱۹۴۶ فرمانی صادر کرد که در نتیجهی آن تحقیقات موشکی به اولویتی ملی در شوروی تبدیل شد. سازمانی بهنام NII-88 نیز در حومهی مسکو به همین پروژهها اختصاصی یافت. کرولف و تیمش در زیرمجموعهای از این سازمان در ۲۰۰ کیلومتری مسکو مدیریت بیش از ۱۷۰ مهندس آلمانی را بر عهده داشتند.
توپولف Tu-2
دمیتری اوستینوف طبق دستور مستقیم استالین بهعنوان مدیر توسعهی موشکهای بالستیک انتخاب شده بود و او هم کرولف را طراح ارشد موشکها در مرکز تحقیقاتی OKB-1 کرد. کرولف در مدیریت مرکز جدید نیز تواناییهای بسیار خود در هدایت تیمها و پروژهها را نشان داد.
تحقیق روی موشک V-2 نازیها، شروع رقابت آمریکا و شوروی بود
نقشههای اولیه از بازسازی موشک V-2 آماده شدند و در سال ۱۹۴۷، آزمایشهای اولیهی موشک بالستیک شوروی بهنام R-1 شروع شد. ۱۱ موشک پرتاب شدند که ۵ عدد به هدف خوردند و بازدهی نزدیک به پروژهی آلمانیها بهدست آمد. کرولف طراحی موشک را بهبود داد و R-2 را با بردی دوبرابر V-2 طراحی کرد. موشک بعدی R-3 نام داشت و برد ۳ هزار کیلومتری آن به این معنی بود که شوروی میتوانست انگلستان را هدف قرار دهد.
شوروی تا چند سال از طراحی مهندسان آلمانی در موشک V-2 برای توسعهی موشکهای خود استفاده میکرد. منتهی مهندسان آلمانی اطلاع زیادی از جزئیات پروژه نداشتند و پس از مدتی سرخوردگی، همکاری کمتری در کارهای فنی از خود نشان میدادند. وزارت دفاع شوروی در سال ۱۹۵۰ تصمیم گرفت تا آلمانیها را از پروژههای تحقیقاتی خارج کند. درنهایت مهندسان آلمانی بههمراه خانوادهها در سال ۱۹۵۳ به میهن بازگشتند.
انواع نمونههای موشک R-7 شاهکار مهندسی کرولف
کرولف در سال ۱۹۵۲ و پس از لغو پروژهی R-3 به حزب کمونیست پیوست تا بتواند سرمایهی مورد نیاز برای پروژههای بلندپروازانهی بعدی خود را جذب کند. او موشکی بهنام R-5 در نظر داشت که برای برد ۱۲ هزار کیلومتری طراحی میشد. اولین پرواز موفقیتآمیز این موشک در سال ۱۹۵۳ انجام شد و پس از در سال ۱۹۵۷ آن اولین موشک بالستیک قارهپیمای جهان بهنام R-7 Semyorka توسط کرولف و تیمش به پرواز درآمد.
موفقیت کرولف در ساخت موشک قارهپیما، شوروی را به اولین پیروزی در نبرد موشکی با آمریکا رساند. بههمین دلیل از او در سطح ملی قدردانی شد، اما نامش مخفی ماند. در همان سال بود که اتهامات کرولف بهطور کامل برداشته شد و دولت، سالهای محکومیت او را کاملا ناعادلانه خواند.
برنامه فضایی شوروی
کرولف بهخوبی از ظرفیتهای بالای موشکهای قارهپیما برای سفرهای فضایی آگاه بود. او پیشنهاد پرتاب ماهواره با استفاده از R-7 را به دفتر مرکزی حزب کمونیست برد که با مخالفت آنها روبهرو شد. شوروی تا زمانیکه آمریکاییها خبر از تمایل خود برای ارسال ماهواره نداده بودند، تمایلی به نبرد فضایی و ماهوارهها نداشت. کرولف از همین اخبار و سرمایهگذاریهای میلیوندلاری آمریکاییها استفاده کرد تا حزب را به تأیید پروژه و تأمین هزینه برای پرتاب ماهواره مجاب کند.
اسپوتنیک ۱
پس از تأیید پروژه، ماهوارهی اسپوتنیک ۱ در مدت یک ماه ساخته شد. اولین ماهوارهی شوروی تنها یک گوی گرد فلزی بود که ابعادی نزدیک به توپ والیبال داشت. باتریهایی در درون اسپوتنیک قرار داشتند که ارسالکنندهی سیگنال آن را تقویت میکردند. آنتنهای خارجی ۴ کاناله نیز برای ارسال سیگنال در اسپوتنیک قرار داشتند. درنهایت در ۴ اکتبر سال ۱۹۵۷ اسپوتنیک بهعنوان اولین ساختهی دست بشر به فضا فرستاده شد و در مدار زمین قرار گرفت؛ موفقیتی که توجه شدید مجامع بینالمللی را بههمراه داشت.
رقابت با آمریکاییها، دولت را مجاب به سرمایهگذاری در پروژههای کرولف کرد
کرولف پس از موفقیت پرتاب ماهواره، ایدهی پرتاب موجود زنده با ماهوارهای بزرگتر را مطرح کرد که توجه آکادمی علوم شوروی را بههمراه داشت. پروژهی بعدی اسپوتنیک ۲ نام داشت که با ابعادی ۶ برابر ماهوارهی قبلی ساخته شد. سگی بهنام لایکا درون فضاپیما قرار گرفت . فضاپیمایی که در مدت ۴ هفته از صفر طراحی شده و هیچ آزمایش کنترل کیفیتی را پشت سر نگذاشته بود. بهعلاوه مکانیزمی هم برای بازگشت سگ به زمین در نظر گرفته نشد و لایکا پس از چند ساعت در فضا از شدت گرما از بین رفت.
تلاش بعدی کرولف و تیمش برای ارسال فضاپیما در ۲۷ آوریل ۱۹۵۸ انجام شد که اسپوتنیک ۳ پس از پرتاب و بهخاطر مشکلات موتور، منفجر شده و قطعات آن به زمین فرود آمدند. در ۱۵ می سال ۱۹۵۸ بالاخره اسپوتنیک ۳ هم با موفقیت به فضا رفت. دستگاه ضبطی که همراهبا این فضاپیما به فضا رفته بود، از کار افتاد و شوروی نتوانست زودتر از آمریکا تصاویری را از کمبرند وان آلن زمین ثبت کند. بههرحال موفقیت پرتابهای کرولف و تیمش باعث شد که آمریکاییها متوجه پیشرفت سریع شوروی در صنعت موشکهای بالستیک شوند.
تمبر یادبود کرولف
سفر به ماه
کرولف حتی پیش از پرتاب اولین اسپوتنیک نیز رویای ماه را در سر داشت. او پیشنهاد پرتاب بستهای به ماه را پس از موفقیتهای موشک R-7 ارائه کرده بود، اما تأیید پیشنهاد تا سال ۱۹۵۸ به طول انجامید. کرولف ار نام Machta برای پروژهی جدید خود استفاده میکرد و دولت شوروی نام Lunas را به کاوشگرهای اولیهی خود داده بود.
اولین پرواز کاوشگرهای Lunas در سال ۱۹۵۸ و بهخاطر فشارهای شدید سیاسی با عجله انجام شد. شوروی میخواست هرچه سریعتر افتخار ارسال محموله به ماه را هم بهنام خود ثبت کند و بههمین دلیل بودجهی لازم برای تست و بررسی سختافزار کاوشگرها و موشکهای حامل انجام نشد. درنهایت همهی آزمایشهای اولیهی پروژه با شکست مواجه شدند. کرولف از فشارهای سیاسی عصبی شده بود و در جایی گفته بود شکست در این پروژهها طبیعی است و تنها موشکهای آمریکایی در مسیر تحقیقات منفجر نمیشوند.
کاوشگر Luna 1
در سال ۱۹۵۹ مأموریت Luna 1 برای ارسال مجدد کاوشگر به ماه انجام شد که با اختلافی ۶ هزار کیلومتری نتوانست روی سطح کره بنشیند؛ هرچند همین کاوشگر هم اولین ساختهی دست بشر شد که به نزدیکترین فاصله تا ماه رسید و حتی وارد مدار خورشید شد. پرتاب بعدی یعنی Luna 2 با موفقیت انجام شد و روی سطح ماه نشست. بار دیگر شوروی توانسته بود آمریکا را در اولین بودن شکست دهد. موفقیت اساسی شوروی در نبرد فضایی با Luna 3 رقم خورد. آنها توانستند کاوشگر را روی سطح ماه فرود بیاورند و اولین تصاویر را از سطح تاریک ماه به زمین بفرستند.
کرولف شوروی را چندین بار در نبرد فضایی پیروز کرد
کرولف پس از کسب موفقیت در پرتاب ماهواره و کاوشگر به ماه، پروژهی پرتاب به مریخ و زهره را در سر داشت. او فضاپیماهایی هم برای این مقاصد آماده کرده بود. آمریکا نیز در آن سالها مشغول برنامهای برای سفر به آن سیارهها بود. تلاشها اول و دوم کرولف شکست خوردند. شوروی ۵ کاوشگر نیز برای رسیدن به سیارهی زهره پرتاب کرد که همگی تحت نظارت کرولف شکست خوردند.
در نوامبر سال ۱۹۶۲، شوروی توانست فضاپیمای Mars 1 را به نزدیکی سیارهی مریخ برساند. هرچند ارتباط با فضاپیمای مذکور قطع شد، اما بههرحال آنها اولین ساختهی دست بشر را در نزدیکی مریخ به پرواز درآورده بودند. پروژهی موفق بعدی Venera 3 بود که به سیارهی زهره رفت.
اسپوتنیک 3
سفر فضایی انسان
کرولف از سال ۱۹۴۸ برنامهی سفر انسان به فضا را طراحی کرده بود. درنهایت در سال ۱۹۵۸ برنامهی او اجرای شد و مطالعات روی فضاپیمای سرنشیندار Vostok صورت جدی به خود گرفت. ووستوک بهگونهای طراحی شده بود که تنها یک مسافر داشته باشد و مخزن آن نیز برخلاف طراحی ۱۰۰ درصد اکسیژنی آمریکاییها، دارای ۸۰ درصد نیتروژن و تنها ۲۰ درصد اکسیژن بود.
در سال ۱۹۶۰ چند پرتاب آزمایشی روی فضاپیمای کرولف انجام شد. یکی از آنها ۶۴ بار به دور زمین گشت، اما در بازگشت موفق نبود. نمونهی دیگر هم ۲ سگ بههمراه داشت که منفجر شد. درنهایت در ۱۹ اوت همان سال شوروی موفق به ارسال و بازگشت موجود زنده به فضا شد. سگهایی بهنام بلکا و استرلکا اولین موجودات زنده بودند که سفر فضایی داشتند. پس از پرتاب اول، شوروی چند پروژهی دیگر برای ارسال سگ به فضا انجام داد که البته همهی آنها هم موفق نبودند.
درکنار یوری گاگارین
پس از ارسال ماهواره و کاوشگر، نوبت به ارسال انسان به فضا رسید
کرولف پس از موفقیتهای اولیه، تأیید ارسال انسان به فضا را از دولت شوروی دریافت کرد. او نسخهای بهینهسازیشده از R-7 طراحی کرد تا در ۱۲ آوریل ۱۹۶۱، یوری گاگارین را بهعنوان اولین فضانورد از اتمسفر زمین خارج کند. شوروی توانسته بود قبل از آمریکاییها و فضانورد آنها یعنی آلان شپرد، فردی را به فضا بفرستد. کرولف هدایت کپسول گاگارین را بر عهده داشت و در جریان سفر فضایی با او صحبت نیز میکرد.
گاگارین به سلامت به زمین بازگشت و بار دیگر کرولف توانسته بود شوروی را در نبرد فضایی به پیروزی برساند. پس از گاگارین هم پرتابهای موفقیتآمیز دیگری از سوی شوروی انجام شد که مهمترین آنها Vostok 6 بود که والنتینا ترشکوا را بهعنوان اولین زن به فضا فرستاد.
ترشکوا، اولین زن فضانورد جهان
پس از چند موفقیت قابلتوجه از سوی شوروی در نبرد فضایی، انتقادهای دولت از هزینهی بالای تحقیقات شروع شد. آنها به کرولف میگفتند که پروژههای انجامشده آوردهی زیادی برای امنیت ملی کشور نداشته است. کرولف پیشنهاد داد که ماهوارههایی ارتباطی برای تصویربرداری از زمین طراحی شوند تا بهرهوری سفرهای فضایی بیشتر شود. بهعلاوه او در پروژهی فضاپیمای سویوز هم درگیر شد تا برنامهی فضایی شوروی را به سمت موفقیتهای جدید هدایت کند.
عملیات سفر یوری گاگارین
پروژهی Voshkod برنامهی رقابتی بعدی شوروی در نبر فضایی بود. خروشچف به کرولف دستور داده بود تا فضاپیمایی با قابلیت حمل نفرات بیشتر برای سفر به ماه طراحی کند، چون آمریکاییها با پروژهی جمینی توانسته بودند ۲ نفر را به فضا بفرستند. طراحی فضاپیمای جدید محدودیتهای فنی زیادی داشت و کرولف هم تحت فشار شدید دولت بود.
رقابت فضایی در دههی ۱۹۶۰ به اوج رسیده بود و شوروی پس از موفقیت در پروژهی اول وشکود، بهدنبال ارسال فضاپیما برای راهپیمایی فضایی بود. آنها Voshkod 2 را در ۱۹۶۵ به فضا فرستادند و اولین راهپیمایی فضایی هم بهنام شوروی و الکسی لئونوف ثبت شد. البته پروژهی مذکور نزدیک به شکست انجام شد و برنامههای بعدی بهنوعی متوقف شدند.
در حال تماس با گاگارین در فضا
بههرحال پس از کنار رفتن خروشچف از قدرت که کرولف را از برنامهی فضایی تاحدودی کنار گذاشته بشد، بار دیگر تمرکز دولتیها به سمت این دانشمند موشکی معطوف شد. او مدیریت پروژهی راکت N1 را بر عهده گرفت که با هدف ارسال فضاپیمای سویوز در جریان بود. هدف پروژه، فرود نرم روی ماه بود تا پس از آن پروژههای رباتیک با هدف مریخ و زهره هم انجام شوند. بههرحال مرگ ناگهانی کرولف در ژانویهی سال ۱۹۶۶، مدیریت او در این پروژهها را ناتمام گذاشت.
زندگی شخصی و مرگ
سرگی کرولف در ۶ اوت سال ۱۹۳۱ با زنیا وینسنتینی ازدواج کرد. ازدواج آنها در سال ۱۹۴۸ و در پی درگیریهای شدید کرولف با مشکل روبهرو شد و به جدایی انجامید. کرولف پس از جدایی از زینا در سال ۱۹۴۹ با نینا ایوانوا کتنکوا ازدواج کرد.
مدیریت منصبط، نقطه قوت اصلی کرولف بود
کرولف همیشه مدیری سختکوش بود و درکنار مدیریت، به آموزش گروه نیز اهتمام میورزید. او جزئیات زیادی از تحقیقاتش پیرامون موشکها و فضاپیماها را در اختیار اعضای جوانتر گروه میگذاشت و اعتقاد داشت جوانان برای ادامهی مسیر تحقیقات فضایی، ظرفیتهای قابلتوجهی دارند.
تمبر یادبود کرولف
سرگی کرولف در ۳ دسامبر ۱۹۶۰ اولین سکتهی قلبی را تجربه کرد. در دوران نقاهت مشخص شد که کرولف به نارسایی کلیوی نیز مبتلا بوده است. بیماری که بهخاطر شرایط نامناسب زندگی در کمپهای کار اجباری شوروی به او تحمیل شد. پزشکها به سرگی هشدار دادند که در صورت عدم کاهش فشار کاری، بهزودی از دنیا خواهد رفت. ازطرفی دانشمند موشکی میدانست که رهبر شوروی تنها بهخاطر پروپاگاندای رسانهای حاضر به تأمین هزینهی پروژههای فضایی شده است و در صورت باخت به آمریکا، همهی آنها را لغو خواهد کرد. بههمین دلیل او فشار بیشتری به کارش اضافه کرد.
هویت سرگی کرولف پس از مرگش افشا شد
تا سال ۱۹۶۲ شرایط سلامتی کرولف وخیمتر شد و بیماریهای متعددی به دانشمند موشکی شوروی فشار وارد میکرد. او ابتدا به خونریزی کلیه و سپس آریتمی قلبی مبتلا شد. بیماری کیسهی صفرا، فشار کاری بالا و خستگی مفرط و درنهایت کاهش شنوایی بهخاطر قرار گرفتن طولانی در معرض صدای موشکها، همگی زندگی را روزبهروز برای کرلف دشوارتر میکردند.
دلیل مرگ کرلف بهخاطر بیماریهای متعدد بهصورت شفاف مشخص نشد. او در ۵ ژانویهی سال ۱۹۶۶ برای یک جراحی عمومی به بیمارستان رفته و تنها ۹ روز بعد، از دنیا رفت. سیاستی که زمانی استالین شروع کرده بود و فرمانرواهای بعدی شوروی ادامه دادند، هویت واقعی کرولف تا زمان مرگش مخفی باقی ماند. دلیل اصلی، حفاظت از او دربرابر جاسوسی آمریکاییها بود. خاکستر جسد کرولف با تشریفات دولتی در دیوار کرملین دفن شد.
محل دفن خاکستر کرولف
کرولف در دوران زندگی و پس از مرگ جوایز متعددی را خصوصا در شوروی و روسیه دریافت کرد. او ۲ بار موفق به دریافت نشان قهرمان اجتماعی شوروی شد. در سال ۱۹۷۱، جایزهی لنین به کرولف اهدا شد. بهعلاوه نشان لنین هم ۳ بار به کرولف تعلق گرفت. همچنین نشانهای افتخار For Labour Valour روسیه و مدال افتخار ملی نیز به این دانشمند بزرگ داده شد.
سرگی کرولف در سال ۱۹۵۸ به عضویت آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوروی درآمد و در سالهای ۱۹۶۹ و ۱۹۸۶، تمبرهای پستی در شوروی به افتخار او چاپ شدند. در سال ۱۹۹۰، کرولف به تالا افتخارات بینالمللی هوافضا در موزهی سندیگو راه یافت.
علاوهبر جوایز، یادبودهای متعددی هم بهنام کرولف ثبت شدند. از میان آنها میتوان به خیابان و موزهی علوم در مسکو اشاره کرد. بهعلاوه، در سال ۱۹۷۶ نام او در فهرست تالار افتخارات بینالمللی ثبت شد. یکی از چالههای ماه در طرف تاریک آن نیز به نام این دانشمند ثبت شد که اولین فضاپیمای ساخت بشر را به آن نیمکره از ماه فرستاد.
نظرات