معرفی کتاب «تفکر سریع و آهسته» اثر دنیل کانمن

دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹ - ۲۱:۳۰
مطالعه 11 دقیقه
کتاب «تفکر سریع و آهسته» ترسیم سوگیری ‌شناختی در ارتباط با هر نوع تفکر است که با پژوهش‌های نویسنده‌ی کتاب درباره‌ی نفرت از باختن آغاز می‌شود و کمک می‌کند تا با شناخت سوگیری‌های ذهنی، از اشتباه‌ها اجتناب کنیم.
تبلیغات

انسان چگونه می‌اندیشد؟ چه عواملی روی تصمیماتش تأثیرگذارند؟ پاسخ این پرسش‌ها را کسی بهتر از دنیل کانمن، برنده‌ی جایزه‌ی نوبل نمی‌داند. کتاب «تفکر سریع و آهسته» با فروشی بیش از دومیلیون نسخه در جهان پرفروش‌ترین کتاب است. کانمن، روان‌شناس مطرح آمریکایی، در حوزه‌ی اقتصاد رفتاری پژوهش‌هایی فراوانی انجام داده است. کانمن این کتاب را در سال ۲۰۱۱ منتشر کرد و پس از انتشار در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های روان‌شناسی قرار گرفت.

در این کتاب، نویسنده دو بخش از ذهن را معرفی می‌کند که اندیشه و تفکر ما را هدایت می‌کنند. بخش اول تفکر سریع و احساسی است و بخش دوم تفکر آهسته و منطقی. دنیل کانمن با ارائه‌ی روش‌های متعدد و کاربردی به ما می‌آموزد چگونه با مدیریت این دو بخش، میزان خطاهای ذهن خود را کاهش دهیم و تصمیمات بهتری چه در زندگی شخصی، چه در دفتر کار و چه در هر کجای دیگر بگیریم. این کتاب تمام سه مرحله‌ی زندگی عملی کانمن را شامل می‌شود: اولین روزهای او در تحقیق درباره‌ی تعصب شناختی و کار او در نظریه‌ی انتظار و کار اخیرش در خوشبختی. پس اگر کنجکاو هستید تصمیم‌گیری چه ساز‌و‌کاری دارد و چه عواملی روی تصمیم‌گیری‌تان تأثیر می‌گذارد، حتما این کتاب را بخوانید.

در این کتاب، دنیل کانمن درباره‌ی بخشی به‌نام «درمانگر دو مغز» بحث می‌کند؛ جایی که مغز به دو سیستم تقسیم می‌شود و ما را به فکر فرو‌می‌برد. این دو سیستم عبارت‌اند از: ۱. «سیستم ۱» که به‌سرعت و به‌طور خودکار کار می‌کند و سیستم عاطفی نام دارد و معمولا تلاش زیادی نمی‌کند؛ ۲. «سیستم ۲» که کُندتر است و به تلاش بیشتری نیاز دارد و نظام‌مند و منطقی کار می‌کند. اگر بخواهیم دو یا سه کتاب تصمیم‌گیری مطرح در سطح جهان نام ببریم، بی‌تردید کتاب «تفکر سریع و آهسته» دانیل کانمن یکی از آن‌ها است.

دانیل کانمن که تخصص اولیه‌اش روان‌شناسی است، در سال ۲۰۰۲ جایزه‌ی نوبل در رشته‌ی اقتصاد را دریافت کرد که این موضوع خود به جذابیت آکادمیک او می‌افزاید. کتاب «تفکر سریع و آهسته» که در سال ۲۰۱۱ به رشته‌ی تحریر درآمده، حاصل تلاش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ی دنیل کانمن است. تحقیقات او درک فعلی ما را از روان‌شناسی و اقتصاد رفتاری توضیح می‌دهد. با گذشت سال‌ها، کانمن و همکارانش در درک جدید ذهن بشر درباره‌ی علم روان‌شناسی نقش مهمی ایفا کردند. به‌لطف او، اکنون درک بهتری از نحوه‌ی تصمیم‌گیری و چرایی برخی از خطاها و قضاوت‌ها و چگونگی بهبود خودمان داریم.

شاید بتوان گفت مطالعه‌ی بادقت و باحوصله‌ی این کتاب، جدا از آشنایی با مجموعه‌ای از خطاهای شناختی، احتمالا به‌طور خاص اعتماد‌به‌نفس بیش‌از‌حد را در ما کم‌رنگ‌تر خواهد کرد. این کتاب برای کسانی مناسب است که دوست دارند درباره‌ی نحوه‌ی فکرکردن، حل مسائل، قضاوت‌‌ها و چرایی ضعف‌های انسانی مطالبی بیاموزند. همچنین، این کتاب برای روان‌شناسان و فعالان اقتصادی انتخاب مطلوبی است که می‌خواهند درباره‌ی نحوه‌ی عملکرد ذهن و خطاهای رایج آن هنگام مواجه با مسائل و مشکلات اقتصادی آشنا شوند.

کپی لینک

معرفی کتاب «تفکر سریع و آهسته»

تا‌به‌حال به این موضوع فکر کرده‌اید که که چگونه اخبار‌های احساساتی ساده به‌شدت در کانون توجه قرار می‌گیرند؛ درحالی‌که اخبار سرنوشت‌ساز از چشم‌ها پنهان می‌مانند؟ اساسا علاقه‌ی عمومی به‌سادگی با حادثه‌ای احساسی و افراد مشهور تحریک می‌شود و هیاهوی رسانه‌ای بسیار متداول است. برای مثال، پس از فوت مایکل جکسون، چندین هفته تقریبا هیچ‌یک از شبکه‌های تلویزیونی خبر دیگری گزارش نمی‌کردند. در‌مقابل، موضوعاتی با هیجان کمتر، اما حساس‌تر پوشش داده می‌شدند که احساسات کمتری برمی‌انگیختند؛ مانند تعیین معیارهای تحصیلی یا سرمایه‌گذاری بیش‌از‌حد منابع درمانی در آخرین سال عمر.

مردم معمولا اهمیت نسبی مسئله را با میزان سادگی به‌خاطر‌آوردن آن می‌سنجند. این امر به‌طور عمده با پوشش خبری رسانه‌ها تعیین می‌شود. موضوعات پرتکرار ذهن را از این اطلاعات مملو می‌کند. خلاصه آنکه تاکنون به این موضوع فکر کرده‌اید چگونه افراد جامعه به‌جای پرداختن به موضوعات حیاتی همچون فقر یا تورم یا فساد در دستگاه‌های دولتی به موضوعات کم‌اهمیتی مثل طلاق زوجی هنری می‌اندیشند؟ این نقش رسانه‌ها روی افکار افراد جامعه است. دنیل کانمن در کتاب «تفکر سریع و آهسته» به ما کمک می‌کند که شیوه‌های اندیشیدن و تصمیم‌گیری‌هایمان را اصلاح کنیم. هدف اصلی دنیل کانمن ارائه‌ی دیدگاهی درباره‌ی چگونگی فعالیت ذهن باتوجه‌به پیشرفت‌های شناختی تازه‌ی روان‌شناسی اجتماعی است.

یکی از جنبه‌های ویژه‌ی ذهن شما، کمیاب‌بودن لحظه‌ای است که گیج و سردرگم هستید. درست است گاهی با سؤالی مثل «?=۱۷*۲۴» روبه‌رو می‌شوید که پاسخی فوری برایش ندارید، این لحظه‌ها بسیار کمیاب هستند. حالت عادی ذهنتان این است که تقریبا درباره‌ی هرآنچه سر راهتان قرار می‌گیرد، احساس و ایده‌های شهودی دارد. مدت‌ها قبل از اینکه چیز زیادی درباره‌ی فردی بدانید، از او خوشتان می‌آید یا برعکس، حس خوبی به او ندارید. بدون آنکه بدانید، به افراد غریبه اعتماد می‌کنید یا نمی‌کنید و بدون تحلیل حس می‌کنید فلان کسب‌و‌کار آینده‌ی موفقی دارد. صرف‌نظر از اینکه پاسخ و احساس خود را درباره‌ی موضوعاتی به زبان بیاورید که به‌درستی درکشان نمی‌کنید، به شواهدی اتکا می‌کنید که نمی‌توانید از آن‌ها دفاع کنید یا آن‌ها را توضیح دهید.

اگر بخواهیم موضوعی کلی برای کتاب «تفکر‌ سریع و آهسته» انتخاب کنیم، رفتارهای غیرعقلانی انسان‌ها است. البته کانمن این مسئله را الزاما ضعف انسان‌ها نمی‌داند؛ بلکه بیشتر به این مسئله توجه می‌کند که آنچه اقتصاددانان به‌عنوان انسان منطقی در نظر می‌گیرند، وجود خارجی ندارد. دنیل کانمن در کتابش، به خطاهای شناختی می‌پردازد و به شما می‌آموزد کجا می‌توانید به مغزتان اعتماد و از آن پیروی کنید و در چه مواقعی به نادیده‌گرفتن آن مجاز هستید.

کتاب «تفکر سریع و آهسته» تلاش می‌کند روی کسانی تأثیر مطلوبی بگذارند که می‌کوشند در هر زمینه‌ای سرمایه‌گذاری کنند‌. این کتاب بیشتر خطاهای شناختی را بررسی می‌کند؛ ولی با تمرکز بر خطاها، از ارزش هوش نمی‌کاهد؛ همان‌گونه که پرداختن به بیماری‌ها در پزشکی ارزش سلامتی را لکه‌دار نمی‌کند. تصمیم‌های ما در بیشتر زمان‌ها مناسب هستند؛ همان‌طور‌که در بیشتر لحظه‌ها سالم هستیم. در زندگی خود معمولا اجازه می‌دهیم احساساتمان راهنمایمان شوند و اطمینان ما به احساسات درونی و تمایلاتمان معمولا درست هستند؛ ولی این مسئله به‌معنای همیشگی‌بودن این اعتماد نیست.

بسیاری از ما به این فکر می‌کنیم که دوستان و همکارانمان چگونه انتخاب‌هایمان را ارزیابی می‌کنند؛ بنابراین، کیفیت این قضاوت‌ها مهم است

اغلب اوقات، انسان‌ها حتی هنگام خطاکردن نیز به خود اطمینان دارند؛ بااین‌حال، شاید وجود ناظری بی‌طرف در تشخیص خطاهایمان ضروری است. هدف این کتاب نیز بهبود توانایی تشخیص و درک خطاهای قضاوت‌های دیگران و به‌تدریج خطاهای خودمان با استفاده از زبانی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر است. در کتاب «تفکر سریع و آهسته»، کانمن از مفهوم سوگیری‌های شناختی صحبت می‌کند و محور اصلی این کتاب دوگانگی میان حالت اندیشه است. «سیستم ۲» آهسته‌تر و خودخواسته‌تر و منطقی‌تر؛ در‌حالی‌که «سیستم ۱» سریع و غریزی و احساسی است.

کتاب حاضر ترسیم سو‌گیری‌های شناختی درباره‌ی هر نوع تفکر است که با پژوهش‌های خود کانمن درباره‌ی نفرت از باخت آغاز می‌شود. تا‌به‌حال به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا شایعه‌ها برای ما مهم هستند؟ چون دیدن و نام‌گذاشتن بر خطاهای دیگران بسیار جالب‌تر و ساده‌تر از پرداختن به اشتباهات خودمان است. در بهترین حالت، پرسیدن اینکه «به چه باور داریم و چه می‌خواهیم؟» بسیار دشوار است. این امر هنگام نیاز به پاسخ این پرسش، از همیشه سخت‌تر به‌نظر می‌رسد؛ اما می‌توانیم از ایده‌های آگاهانه‌ی دیگران بهره‌مند شویم.

بسیاری از ما به این موضوع فکر می‌کنیم که دوستان و همکارانمان چگونه انتخاب‌هایمان را ارزیابی می‌کنند؛ بنابراین، کیفیت این قضاوت‌ها مهم است. انتظار برای شایعات هوشمندانه محرکی قوی برای نقد خود است؛ محرکی قدرتمندتر از هدف‌هایی که در سال آینده برای بهبود تصمیم‌گیری‌ها در محل کار و خانه داریم. توصیه‌ها و موشکافی‌های دنیل کانمن در کتاب «تفکر سریع و آهسته» می‌تواند راهنمای مناسبی برای بهبود تصمیم‌گیری‌های ما در هر زمینه‌ای باشد. این کتاب بیان‌کننده‌ی قضاوت و تصمیم‌گیری مبتنی‌بر یافته‌های روان‌شناختی دهه‌های اخیر است.

آگاهی از خطاهای شناختی که عمدتا ناشی از بهره‌گیری از بخش غریزی و ناخودآگاه ذهن ماست، می‌تواند ما را در تصمیم‌گیری یاری رساند. در این مسیر، کلیدهایی همچون توجه به مخرج آمار، بی‌توجهی صرف به فراوانی داده، استفاده از روش تخمین ریسک، بی‌توجهی صرف به مرجع و تئوری انتظار حتما می‌توانند راهگشا باشند. این تئوری فرضیه‌هایی منطقی ارائه می‌دهد که انتخاب واقعی افراد را منعکس نمی‌کند؛ زیرا آن‌ها تعصب‌های رفتاری را مدنظر قرار نمی‌دهند. به‌عنوان مثال، ممکن است به‌طور عقلانی فرض شود که فرد ارزش دوگانه‌ای برای احتمالی خاص تعیین می‌کند. اگر نسبت ضریب احتمال اولیه را چند برابر کنیم و فرد ۱۰ یا ۲۰ درصد بخت برنده‌شدن داشته باشد، احتمال دوم را دو برابر ارزش اول احتمال می‌دهد؛ اما آزمایش‌ها ثابت‌کننده‌ی عکس این نتیجه هستند.

کپی لینک

بخش‌های کتاب «تفکر سریع و آهسته»

دنیل کانمن در کتاب «تفکر سریع و آهسته» به داستان پرتکرار دو شخصیت خیالی پرداخته است. در این کتاب، گاهی از نام‌هایی با عنوان «سیستم ۱» (سیستمی درونی که تفکر سریع را بر‌عهده دارد) و «سیستم ۲» (سیستمی درونی که آهسته و پرتلاش است) نام برده می‌شود. «سیستم ۲» بر «سیستم ۱» نظارت می‌کند و با محدودیت‌­هایش کنترل اوضاع را به‌دست می­‌گیرد. این دو شخصیت خیالی یکی نمادی از شخصیتی است که در سرزمین نظریه­‌ها و دیگری نمادی از انسان‌­هایی است که زندگی واقعی دارند.

کانمن توانایی‌های خارق‌العاده و البته ضعف‌های تفکر سریع را آشکار می‌کند و تأثیر فراگیر ادراک‌های شهود‌محور را بر تفکرها و رفتارهای ما نشان می‌دهد. سختی‌های پیش‌بینیِ اینکه چه عوامل خوشحال‌کننده‌ی ما در آینده و چالش‌های داشتن فهمی عاقلانه و درست از ریسک‌پذیری در زندگی حرفه‌ای و شخصی و تأثیر عمیق جانبداری‌های ذهنی بر تمامی جنبه‌های ریزودرشت زندگی انسان را تنها ازطریق رسیدن به درکی درست از چگونگی کارکرد این دو سیستم درکنار یکدیگر می‌توان فهمید. سیستم‌های یادشده تمامی قضاوت‌ها و تصمیمات ما را شکل می‌دهند. 

«سیستم ۱» و «سیستم ۲» مجموعه‌ای از خطاهای شناختی به‌حساب می‌آیند و هر دو هنگام بیداری ما فعال هستند، با این تفاوت که «سیستم ۱» به‌­طور خودکار فعالیت می­‌کند و «سیستم ۲» بیشتر در حالتی راحت و ساده است و قسمت اندکی از ظرفیت را اشغال می­‌کند. «سیستم ۱» به­‌طور مداوم پیشنهادهایی برای «سیستم ۲» شامل برداشت­‌ها، دریافت­‌ها، تصمیم­‌ها و احساس­ات آماده می­‌کند. اگر «سیستم ۲» آن‌ها را تصدیق کند، برداشت­‌ها و دریافت­‌ها به باورها و نشانه­‌ها به اقدام­‌های داوطلبانه تبدیل می­‌شوند.

هنگامی‌­که همه­‌چیز بدون مشکل پیش می‌رود، «سیستم ۲» پیشنهادهای «سیستم ۱» را بدون تغییر یا تنها با اندکی تغییر می­‌پذیرد؛ به‌همین‌دلیل، به‌طورکلی بیشترِ برداشت‌­های خود را باور و طبق تمایل خود رفتار می‌کنید. وقتی «سیستم ۱» به مشکلی برمی­‌خورد، از «سیستم ۲» برای بررسی دقیق­‌تر و جزئی‌­تر کمک می‌­گیرد تا حل مشکل را ممکن ­سازد. «سیستم ۲» هنگامی فعالیت می­‌کند که مسئله‌­ای اتفاق بیفتد و «سیستم ۱» ­نتواند پاسخی برای آن ارائه دهد. ترکیب کتاب «تفکر سریع و آهسته» با داستان باعث شده فکر‌کردن و قضاوت و انتخاب ساده‌تر شود و مخاطب مطالب کتاب را بهتر درک کند.

کتاب «تفکر سریع و آهسته» چندین بخش دارد. در بخش اول، عنصرهای اساسی دیدگاه دو سیستم درباره‌ی قضاوت و انتخاب ارائه می‌شود. این فصل تفاوت بین فعالیت‌های خودکار «سیستم ۱» و عملکرد کنترل‌شده‌ی «سیستم ۲» را ترسیم می‌کند و نشان می‌دهد چگونه حافظه‌ی تداعی‌گرای هسته‌ی «سیستم ۱» مدام برداشت‌های منسجم ما را از اتفاقات رخ‌داده در هر لحظه‌ می‌سازد. در بخش دوم، کتاب ترفندهای قضاوت را به‌روزتر مطالعه و معمایی بزرگ‌تر را کندوکاو می‌کند که چرا برایمان دشوار است به‌صورت آماری فکر کنیم. ما به‌سادگی تداعی‌گرایانه و استعارانه و علتی فکر می‌کنیم؛ بااین‌حال، اندیشیدن به‌صورت آماری نیازمند فکر‌کردن به موضوعاتی بسیار درلحظه است که برای «سیستم ۱» ناممکن به‌نظر می‌رسد.

بخش سوم کتاب آشنایی با محدودیت‌های معماگونه‌ی ذهن است و از دشواری‌های تفکر آماری می‌گوید. همچنین، این بخش به آثار تخریبی اعتماد بیش از اندازه به باورهایمان می‌پردازد که ازجمله مضرات آن بی‌توجهی به دنیای اطراف است. به‌طور‌کلی، این بخش شامل اطمینان بیش‌از‌حد به اعتقادات و ناتوانی بارزمان در قبول بی‌توجهی خود به تمام جنبه‌ها و نبود قطعیت دنیای پیرامون است. پیام اصلی بخش سوم این است درس‌هایی که از گذشته می‌گیرید، به‌دقت و هوشمندانه به‌خاطر بسپارید و در‌ مقابل ادراک و توهم قطعیت مقاومت کنید.

بخش چهارم کتاب درباره‌ی ماهیت تصمیم‌گیری است. در این بخش، مکالمه‌ای بین اقتصاددانان انجام می‌شود و فرض بر منطقی‌بودن فرد اقتصاددان است. دیدگاه فعلی بخش چهارم برآمده از مدل دو سیستمی درباره‌ی مفهوم‌های اصلی نظریه‌ی «چشم‌انداز» است که نویسنده در سال ۱۹۷۹ ارائه کرده است.

بخش پنجم کتاب پژوهشی تازه را شرح می‌دهد که چگونه می‌توان با وجود دو خود در درون یک بدن شادی را تجربه کرد. این پرسش مسائل زیادی برای انسان‌ها و جامعه‌هایی پدید آورده است که خوب‌بودن را هدف سیاست‌های اجرایی خود می‌دانند. در این بخش، تفاوت دو خود معرفی شده است: یکی خود تجربه‌کننده و دیگری خود یادآورنده که علایقی متفاوت دارند. برای مثال، می‌توانیم انسان‌ها را در‌معرض دو تجربه‌ی دردناک قرار دهیم. یکی از این تجربه‌ها به‌دلیل طولانی‌تر بودن، به‌شدت بدتر از دیگری است؛ ولی شکل غیرارادی حافظه‌ها، یعنی ویژگی «سیستم ۱»، قواعد خودش را دارد. می‌توانیم به‌گونه‌ای از این قواعد بهره ببریم که بخش بدتر حافظه از بخش بهتر حافظه فاصله گیرد.

بخش پایانی به کاربردهای سه وجه تمایز ارائه‌شده در کتاب «تفکر سریع و آهسته» اشاره می‌کند؛ بین خود تجربه‌کننده و خود یادآورنده، بین مفهوم کارگزاران در اقتصاد کلاسیک و اقتصاد رفتاریِ وام‌دار روان‌شناسی و بین سیستم خود‌به‌خودی ۱ و سیستم پرزحمت ۲. سپس در انتهای کتاب، نویسنده مزیت‌های آموزش شایعه و این موضوع را بررسی می‌کند که کدام سازمان‌ها باید کیفیت تصمیمات و قضاوت‌هایش را بهبود بخشند.

کپی لینک

درباره‌ی نویسنده و ناشر کتاب

دنیل کانمن روان‌شناس آمریکایی متولد سال ۱۹۳۴ است. وی نویسنده و پژوهشگر چیره‌دست و خوش‌فکری است که حاصل پژوهش‌هایش درباره‌ی قضاو‌ت‌‌های انسانی و تصمیم‌گیری‌ها، معجونی شگفت‌انگیز از روان‌شناسی، اندیشه، تاریخ و اقتصاد است. او به‌دلیل ارائه‌ی دیدگاه‌های کاربردی در حوزه‌ی سوگیری‌های شناختی و اقتصاد رفتاری به‌شهرت رسیده است؛ به‌همین‌دلیل، کمیته‌ی نوبل تصمیم گرفت جایزه‌ی ‌نوبل اقتصاد را به او اعطا کرد. افزون‌براین، دنیل کانمن مطالعات بسیاری در زمینه‌ی قضاوت و تصمیم‌گیری و حوزه‌ی اقتصاد انجام داده است.

کانمن استاد روان‌شناسی در دانشگاه پرینستون بود که اکنون بازنشسته شده است. در سال ۲۰۱۵، او به‌عنوان هفتمین اقتصاددان مؤثر در جهان معرفی شد. کتاب «تفکر سریع و آهسته» به‌عنوان یکی از دَه کتاب برتر اقتصادی شناخته می‌شود که موفق شده است جایزه‌ی نوبل اقتصاد را دریافت کند. ناگفته نماند این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی کتاب آکادمی علوم آمریکا و کتاب برگزیده‌ی منتقدان کتاب نیویورک‌تایمز نیز شده است. دنیل کانمن با تألیف این کتاب مدال آزادی را از ریاست‌جمهوری آمریکا گرفت. همچنین، این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی بهترین کتاب آکادمی ملی علوم و برنده‌ی جایزه‌ی کتاب لس‌آنجلس تایمز است و نیویورک‌تایمز هم آن را جزو یکی از دَه کتاب برتر سالانه‌اش انتخاب کرده است.

عنوان کامل کتاب به زبان انگلیسی «Thinking, Fast and Slow» است و در سال ۲۰۱۱، انتشارات Farrar, Straus and Giroux این کتاب را منتشر کرد. در سال ۱۳۹۹، انتشارات هورمزد کتاب یادشده را در دسته‌بندی مجموعه‌کتاب‌های خودشناسی و خودسازی با عنوان کامل «تفکر سریع و آهسته» و ترجمه‌ی نغمه رضوی، در ۶۸۱ صفحه به بازار عرضه کرده است.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات