تخصص یا کلی‌گرایی؟ معرفی کتاب «دامنه» (Range)

سه‌شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۲:۰۰
مطالعه 5 دقیقه
کتاب دامنه دیوید اپستین
کتاب «دامنه» نوشته دیوید اپستین کتابی است که دیدتان را به اصطلاح منفی «همه‌کاره و هیچ‌کاره» به‌کلی تغییر خواهد داد.
تبلیغات

«حالا پزشکی یا مهندسی را بخوان، در‌کنارش هنر را هم ادامه بده.» این جمله‌ای‌ است که بسیاری از ما از زبان پدر‌و‌مادرمان شنیده‌ایم؛ اما راستش را بخواهید، این جمله‌ای گول‌زنک است؛ چراکه اکثر افراد جامعه نمی‌توانند یک یا چند رشته‌ی مختلف را با‌هم پیش ببرند. حال چه باید کرد؟ باید در رشته‌ای خاص، متخصص و صاحب کلکسیونی از افتخارات شویم یا معمولی‌بودن در چند زمینه هم پذیرفتنی است؟

اصطلاحی در زبان انگلیسی وجود دارد که معادل فارسی آن «همه‌کاره و هیچ‌کاره» در نظر گرفته شده است؛ «Jack of all trades and master of none». در زبان انگلیسی از این عبارت برای تمجید و توصیف شخصی استفاده می‌شود که دانش گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف دارد؛ به‌همین‌دلیل، حتی گاهی تنها به‌صورت «Jack of all trades» به‌کار برده می‌شود. بااین‌حال، در زبان فارسی عبارت «همه‌کاره و هیچ‌کاره» معمولاً بار معنایی منفی دارد و برای توصیف شخصی استفاده می‌شود که در هیچ زمینه‌ای تخصصی نداشته و از این شاخه به آن شاخه پریده است.

کپی لینک

نگاهی کلی به کتاب «دامنه»

در کتاب دامنه نوشته‌ی دیوید اپستین، روزنامه‌نگار آمریکایی، می‌خوانیم که چطور همه‌کاره‌های هیچ‌کاره عملکرد بهتری از متخصصان دارند. اسم دامنه یا Range به این دلیل برای این کتاب انتخاب شده است که بتواند این سؤال را در ذهن فرد شکل بدهد: آیا گستره‌‌ی دانش درمقایسه‌با میزان عمق آن مهم‌تر است یا خیر؟

به‌گفته‌ی دنیل اچ. پینک، نویسنده‌ی کتاب‌های پرفروش Drive و When، «دامنه» کتاب بسیار مهم و اثرگذاری است.

در‌ادامه‌ی این مطلب، کتاب «دامنه» را بررسی می‌کنیم؛ کتابی که رتبه‌ی اول پرفروش‌ترین کتاب نیویورک‌تایمز را ازآنِ خود کرده و در فهرست بهترین کتاب‌ها به انتخاب فوربس قرار گرفته است.

کپی لینک

چرا کتاب «دامنه» ارزش خواندن دارد؟

همان‌طور‌که گفتیم، در زبان فارسی از عبارت «همه‌کاره و هیچ‌کاره» با مفهوم منفی یاد می‌شود و این تصور اشتباه بین ما ایرانی‌ها جا افتاده است که نداشتن تخصص در زمینه‌ای خاص، اما کسب دانش در چندین حوزه‌ی مختلف، نتیجه‌ای جز اتلاف وقت به‌همراه ندارد. خواندن کتاب دامنه از این نظر ارزشمند است که دلیلی برای بهتر‌بودن وضعیت عملکرد این‌‌دست از افراد در جوامع ارائه می‌دهد؛ تفکری که برای اکثر ما ایرانی‌ها ناآشنا است؛ اما درک و پذیرش آن می‌تواند بسیار راهگشا باشد.

کپی لینک

درباره‌ی دیوید اپستین

دیوید اپستین متولد سال ۱۹۸۳ و خبرنگار آمریکایی است. او تاکنون به‌جز کتاب «دامنه» (۲۰۱۹)، کتاب دیگری با عنوان «ژن ورزشی» را در سال ۲۰۱۳ منتشر کرده است. او بیش از آنکه نویسنده باشد، سابقه‌ی طولانی در حوزه‌ی خبرنگاری دارد و در مجله‌های ProPublica و Sports Illustrated فعالیت کرده است. گفتنی است نویسندگان معروف بسیاری از‌جمله چارلز دیکنز و ارنست همینگوی و مارک تواین نیز پیش از نویسندگی خبرنگار بودند.

اپستین مدارک کارشناسی ارشد خود در رشته‌های علوم محیط‌زیست و روزنامه‌نگاری را از دانشگاه کلمبیا گرفته و مطالعاتی نیز در‌زمینه‌ی نجوم و زمین‌شناسی کرده‌ است. شاید دلیل نوشتن کتاب «دامنه» این باشد که خود نویسنده نیز در گروه «Jack of all trades» قرار می‌گیرد.

کپی لینک

بررسی کتاب «دامنه»

کتاب «دامنه» را نشر هورمزد در سال ۱۴۰۱ چاپ کرده است. مترجم این کتاب، مهبان مقدم، چنان قلم روانی دارد که فرد حین خواندن کتاب، زمان را گم می‌کند. موضوع اصلی این کتاب بر تخصص و استعداد متمرکز است. مثال‌های بسیار جذابی که نویسنده از آن‌ها برای انتقال مفهوم استفاده می‌کند، در ذهن باقی می‌مانند و به خوراک فکری‌تان تبدیل خواهند شد. اگر در ابتدای راه شغلی خود هستید یا هنوز وارد این مسیر نشده‌اید، خواندن کتاب «دامنه» می‌تواند مسیر زندگی‌تان را عوض کند.

کپی لینک

معرفی بخش‌هایی از کتاب

کتاب «دامنه» ۱۲ فصل دارد که به‌همراه مقدمه و نتیجه‌گیری، ۳۴۰ صفحه‌ی آن را تشکیل داده‌اند. درادامه، سه فصل از این ۱۴ فصل، یعنی مقدمه و فصل ۱ و فصل ۲ کتاب را با ارائه‌ی توصیفی کوتاه به شما معرفی می‌کنیم.

کپی لینک

بخش مقدمه

کتاب دیگر اپستین «ژن ورزشی» نام دارد و زمانی‌که خواندن «دامنه» را شروع کردم، به‌سرعت متوجه شدم که نویسنده علاقه‌ی زیادی به ورزش دارد؛ چراکه بسیاری از مثال‌هایی که در کتاب به آن‌ها اشاره شده، به ورزش مرتبط هستند. در مقدمه‌ی این کتاب، می‌خوانیم که چگونه التزام جامعه بر تخصصی‌شدن زندگی حرفه‌ای ما می‌تواند دمار از روزگارمان در‌آورد. همچنین، می‌بینیم چگونه جرقه‌های نوشتن کتاب «دامنه» در ذهن اپستین زده شده است.

کپی لینک

بخش اول: فرهنگ شروع زودهنگام

در ابتدای این فصل، اپستین داستان مردی مجارستانی به نام لازلو پولگار را تعریف می‌کند که تصمیم می‌گیرد فرزندانش را از کودکی آموزش دهد و آن‌ها را برای کسب افتخارات عالی درزمینه‌ی شطرنج آماده کند. نتیجه؟ دختر اول لازلو، سوزان، در ۴ سالگی حتی یک بار هم در مسابقات شکست نخورد و قهرمان رقابت‌های کوچک‌تر از ۱۱ سال شد.

سوزان در ۱۷ سالگی به اولین زنی تبدیل شد که به مسابقات شطرنج مردان راه پیدا می‌کرد. در سال ۱۹۹۱ و در ۲۱ سالگی، او اولین زنی بود که لقب «استادبزرگ» را در مسابقات مردان به‌دست آورد.

اگر بخواهیم از تمام افتخارات سوزان پولگار صحبت کنیم، حوصله‌تان سر خواهد رفت. اگر می‌پرسید پس چرا اپستین چنین مثالی می‌آورد؟ باید گفت نویسنده با بررسی این مسئله می‌خواهد پرسشی بسیار مهم را مطرح کند:

چه میزان از یادگیری‌ها و چه تعداد از فعالیت‌های انسان شبیه به شطرنج است؟

و در پاسخ می‌گوید:

به‌دست‌آوردن تجربه در بسیاری از زمینه‌ها، مهارت خاصی را در انسان به‌وجود نمی‌آورد. شطرنج یک استثنا است، نه یک قاعده.

کپی لینک

بخش دوم: دنیای پلید چگونه بنا شد؟

در فصل دوم کتاب «دامنه»، اپستین با آوردن نمونه‌های واقعی و گیرا و دقیق، عنوان می‌کند که چگونه کسب تخصص می‌تواند در بسیاری از مواقع به‌معنای تک‌بعدی‌شدن فرد هم باشد. به‌عبارت‌دیگر، در مواجهه با مشکلات هر‌چه مشکل محدودتر و تکراری‌تر باشد، احتمال این که به‌سادگی و به روشی تکراری حل شود، بیشتر است؛ اما جایزه‌ی واقعی به کسی تعلق می‌گیرد که بتواند دانش انتزاعی را از دامنه یا مشکلی بردارد و در دامنه‌ای جدید پیاده‌سازی کند.

کپی لینک

جمع‌بندی

به‌عنوان فردی نیمه‌متخصص با حدود ۴ سال سابقه‌ی کاری در زمینه‌ای واحد، با خواندن جمله روی جلد کتاب دامنه از خودم پرسیدم: «چطور ممکن است؟ آیا واقعاً همه‌کاره و هیچ‌کاره بودن بهتر از متخصص‌بودن است؟ من باید این کتاب را بخوانم.» منظور اپستین از این جمله، این نیست که اگر متخصص شوید و یک مسیر را در پیش بگیرید، موفق نخواهید شد؛ بلکه او سعی می‌کند به ما بگوید که «احساس عقب‌ماندگی نکنیم» و اگر همچنان در کاری متخصص نشده‌ایم، «احساس خطر نکنیم».

نویسنده می‌خواهد به ما بگوید که تفکر «موفقیت = متخصص‌شدن» دیگر کارایی قدیم خود را از دست داده است و جامعه‌ی امروزی به انسان کلی‌گرا نیز نیاز دارد. بعد از خواندن کتاب «دامنه»، به این نتیجه می‌رسیم که متخصص‌شدن و تک‌بعدی‌بودن آنچنان که پدران و مادران ما در ذهن ما جا انداخته‌اند، مطلوب نیست و کسب دانش جانبی در زمینه‌های مختلف می‌تواند به ما در به کمال رسیدن در همان تخصص کمک بسیاری کند.

در‌نهایت، خواندن این کتاب من را به این نتیجه رساند که نه متخصص‌بودن و نه کلی‌گرایی محض، بلکه «Jack of all trades and master of some» می‌تواند بهترین انتخاب باشد!

اگر شما نیز این کتاب را خوانده‌اید، دیدگاهتان را با ما و دیگر کاربران زومیت به‌اشتراک بگذارید.

مقاله رو دوست داشتی؟
نظرت چیه؟
داغ‌ترین مطالب روز
تبلیغات

نظرات