داستان برند اینتل؛ تراشهسازی که جرقهی دنیای مدرن را روشن کرد
پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۰مطالعه 26 دقیقهامروزه شاید کمتر کسی پیدا شود که نام اینتل به گوشش نخورده باشد؛ شرکتی که نامش با ریزتراشهها و پردازندهها گره خورده است و قلب تپندهی کامپیوترها، لپتاپها و گوشیهای هوشمند امروزی به حساب میآید؛ اما داستان این غول دنیای فناوری از کجا آغاز شد؟ در این مطلب سفری در گذر زمان خواهیم داشت و به تاریخچهی پرفرازونشیب اینتل سری خواهیم زد.
این مطلب بهمناسبت سالگرد تاسیس اینتل در تاریخ ۲۸ تیر ۱۴۰۳ بهروز شد.
اینتل مسیری طولانی و پرماجرا را طی کرده است؛ از تراشههای سادهی دهه ۶۰ میلادی تا پردازندههای قدرتمند چندهستهای امروزی. در این مسیر، شاهد نوآوریها و اختراعات بیشماری بودهایم که دنیای فناوری را متحول کردهاند؛ اما اینتل فقط یک شرکت تولیدکنندهی تراشه نیست. این شرکت در واقع پیشگامِ عصر اطلاعات به شمار میآید و نقشی اساسی در شکلگیری دنیای دیجیتال امروزی داشته است.
دفتر اصلی اینتل در سانتاکلارا، کالیفرنیا و در سیلیکونولی قرار دارد. این شرکت بهعنوان مخترع پردازندههای x86 در جهان شناخته میشود؛ پردازندههایی که در اکثر کامپیوترهای شخصی استفاده میشوند. این معماری توسط اینتل در سال ۱۹۷۸ با ریزپردازندهی ۸۰۸۶ معرفی شد و از آن زمان تاکنون بهصورت پیوسته تکامل یافته است.
تا قبل از سال ۲۰۲۰، اپل یکی از مشتریان اصلی اینتل بود
از شرکتهای بزرگی که مشتریان اصلی اینتل هستند میتوان به لنوو، اچپی و دل اشاره کرد. قبل از سال ۲۰۲۰، اپل نیز یکی از مشتریان اصلی اینتل بود. البته اینتل در زمینهی تولید دیگر قطعات کامپیوتر، از حافظههای جانبی تا تجهیزات شبکه نیز فعالیت دارد. اینتل که ابتدا در زمینهی تولید رم فعالیت داشت، اولین پردازندههای تجاری خود را در سال ۱۹۷۱ به بازار عرضه کرد.
بااینحال، دوران شکوفایی این برند به زمانی بازمیگردد که کامپیوترهای شخصی به اوج محبوبیت رسیدند و به این ترتیب، اینتل نیز سوار بر موج ایجادشده، توانست سهم قابل توجهی از بازار را از آنِ خود کند.
ترانزیستور؛ جرقهای که دنیای مدرن را روشن کرد
جان باردین و والتر هاوسر براتین، تحت سرپرستی ویلیام برادفورد شاکلی در سال ۱۹۴۷ ترانزیستور را اختراع کردند. بیشک ترانزیستور یکی از برترین اختراعات قرن بیستم میلادی بود که هدف اصلی آن تقویت کردن سیگنالهای الکتریکی است؛ اگرچه خیلی زود به وسیلهای بسیار باارزشتر در صنعت الکترونیک تبدیل شد. در آن زمان هیچکس انتظار نداشت وسیلهای به کوچکی ترانزیستور بتواند چنین تحولی را در دنیای مدرن ایجاد کند.
امروزه کامپیوترها و لپتاپها از میلیاردها ترانزیستور تشکیل شدهاند. ترانزیستور علاوه بر تقویت کردن سیگنالهای الکتریکی میتواند بهعنوان یک کلید نیز عمل و جریان الکترونها را کنترل کند. در نتیجه، ترانزیستور میتواند در دو حالت روشن یا خاموش قرار داشته باشد که حالت روشن را بهعنوان عدد یک و حالت خاموش را بهعنوان عدد صفر در نظر میگیریم. جالب است بدانید تمام دادههای ما بهصورت ترکیبی از این دو عدد وجود دارند.
در اواخر دههی ۴۰ میلادی، پژوهشگران به این نتیجه رسیده بودند که اگر تعداد کافی از ترانزیستورها در فضای بسیار کوچکی قرار داشته باشند، پتانسیل دستیابی به قدرت محاسباتی قابل توجهی وجود دارد. این همان کاری بود که اینتل در نهایت انجام داد، اما در اواخر دههی ۴۰ مشکل بزرگی وجود داشت؛ اتصال ترانزیستورها با سیم به یکدیگر، که مانعی برای کوچکسازی و افزایش قدرت محاسباتی بود. این اتصالات میتوانستند تا حدی کوچک شوند، اما فراتر از آن، ممکن نبود.
ترانزیستور یکی از مهمترین اختراعات قرن بیستم است
در آن زمان، دانشمندان آرزو داشتند کل اجزای یک مدار الکترونیکی، مانند ترانزیستورها، سیمها و سایر قطعات را در یک مرحلهی واحد و روی یک صفحه چاپی ادغام کنند. اگر آنها میتوانستند مدار کوچکی را بهصورت قطعهای واحد بسازند، تمام قطعات بسیار کوچکتر و بهصورت انبوه تولید میشدند. اما سؤال اصلی آن است که این اتفاق چگونه میتوانست رخ دهد؟ بله، با استفاده از مدارهای مجتمع. در این مدارهای مجتمع (Integrated Circuit یا IC)، ترانزیستورها بهوسیلهی سیم به یکدیگر متصل نمیشوند، بلکه فرایندی به نام حکاکی شیمیایی (Chemical Etching)، اتصالات ترانزیستورها را به یکدیگر ایجاد میکند.
ویلیام شاکلی، سرپرست گروه مخترعین ترانزیستور، همان کسی بود که ایدهی مدارهای مجتمع را بیان کرد، اما فناوری ساخت این مدارها در دههی ۴۰ وجود نداشت. بعدها شاکلی بهدلیل اخلاق بد و ناسازگاری با اعضای گروه، به منظور شروعی دوباره، تمام زندگی خود را از شرق آمریکا به غرب این کشور منتقل کرد. شاکلی پس از مستقر شدن در غرب آمریکا، آزمایشگاهی به نام «آزمایشگاه نیمهرسانای شاکلی» تأسیس کرد.
اگرچه شاکلی شخصیتِ اجتماعی جالبی نداشت، در شناسایی افراد باستعداد و نخبه بسیار کارآمد بود و توانست هشت نفر از برترین مهندسان و دانشمندان آمریکا را در آزمایشگاه خود استخدام کند. سه نفر از این هشت نفر کسانی بودند که شرکت اینتل را به وجود آوردند؛ اما قبل از تأسیس اینتل، آنها مهمترین شرکت تاریخ فناوری یعنی Fairchild Semiconductor را تأسیس کردند؛ شرکتی که امروزه هیچ نامی از آن برده نمیشود و بیشتر مردم آن را فراموش کردهاند.
تأسیس شرکت Fairchild Semiconductor
هشت عضو آزمایشگاه شاکلی که از رفتار بیثبات او خسته شده بودند، در هتل سانفرانسیسکو دور هم جمع شدند و پس از انتقاد از رفتار بیمارگونهی شاکلی، با هم تصمیم گرفتند که شرکتی را تأسیس کنند. روز ملاقات این هشت پژوهشگر برتر در سانفرانسیسکو بعدها بهعنوان یکی از ۱۰ روزِ برتر تاریخساز عنوان شد. برنامه این بود که شرکتی تحت سرپرستی رابرت نویس تشکیل شود، اگرچه او هیچ تمایلی به مدیریت این شرکت نداشت. نویس، فیزیکدانی بود که بهعنوان یکی از مخترعان مدار مجتمع (IC) شناخته میشود.
نویس به دو دلیل تمایلی به پذیرش مدیریت شرکت نداشت: ۱. او بهتازگی تشکیل خانواده داده بود؛ ۲. رهبری یک شرکت در دههی ۵۰ میلادی بسیار پرریسک به نظر میرسید. بااینحال همراهان نویس کوتاه نیامدند و تمام تلاش خود را برای قانع کردنِ او به کار بردند و سرانجام موفق شدند؛ اینچنین بود که شرکت Fairchild Semiconductor تشکیل شد و پایههای سیلیکونولی را بنا نهاد. عملکرد Fairchild Semiconductor با تمام شرکتهایی که تا آن زمان تأسیس شده بودند، متفاوت بود. این شرکت یکی از اولین شرکتهایی بود که ترانزیستورهای سیلیکونی و مدارهای مجتمع بر پایهی سیلیکون را تولید کرد؛ اختراعی انقلابی در صنعت الکترونیک.
با این اختراع، ترانزیستورها برای نخستین بار توانستند در فضایی کوچک، کنار یکدیگر قرار بگیرند و بهصورت مستقل از هم عمل کنند. اگرچه فرچایلد در نخستین سالهای تأسیس بسیار موفق عمل کرد، پس از چند سال، کارکنان این شرکت به منظور یافتن موقعیتهای شغلی بهتر در شرکتهای دیگر، آن را ترک کردند. همچنین، شرکتهایی مانند موتورولا از فرچایلد پیشی گرفتند. ازاینرو، رابرت نویس به فکر چاره افتاد و تصمیم گرفت راه دیگری را امتحان کند.
تأسیس اینتل
در سال ۱۹۶۸ نویس و یکی از همکارانش به نام گوردون ای. مور پروژهی جدیدی را به منظور ساخت تراشههای حافظه آغاز کردند. این تراشهها رقیبی جدی برای هارد درایوهای مغناطیسی محسوب میشدند. شهرت و اعتبار نویس بهعنوان یک فیزیکدان و مور بهعنوان شیمیدانی برجسته در صنعت بههمراه افزایش سرمایهگذاران ریسکپذیر باعث شد تا آنها بتوانند در کمتر از دو روز حدود ۲٫۵ میلیون دلار سرمایه برای پروژهی جدید خود جذب کنند. با همین سرمایهی جذبشده، شرکت اینتل تأسیس شد و دو سال پس از تأسیس، با عرضهی عمومی سهام مقدار آن به ۶٫۸ میلیون دلار رسید.
نویس و مور از بهترین پژوهشگران، از جمله اندرو گروو که مهندسِ شیمی و متولد مجارستان بود، برای کار در شرکت جدیدشان دعوت کردند. گروو سال ۱۹۶۳ به شرکت فرچایلد پیوست و بهعنوان مدیر عملیات، کار خود را در این شرکت آغاز کرد. سالها بعد گروو بهعنوان مدیر، نقش مهمی را در شکلگیری دوران طلایی اینتل در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، ایفا کرد. آرتور راک و مکس پالوسکی نیز از دیگر افرادی بودند که از همان روزهای ابتدایی در هیئتمدیرهی اینتل حضور داشتند. آرتور راک، رئیس هیئتمدیره، سرمایهگذار بزرگی بود که به بنیانگذاران اینتل کمک کرد سرمایهی اولیه را برای تأسیس شرکت جذب کنند.
مور و نویس برای انتخاب نام شرکت، از همان ابتدا مخالف ترکیب مور-نویس بودند؛ چراکه این ترکیب، اصطلاح More Noise را در ذهن مخاطب یادآوری میکرد و قطعاً برای یک شرکت الکترونیکی، نام مناسبی نبود.
آنها ابتدا شرکت را در ۱۸ جولای ۱۹۶۸ با نام N M Electonics تأسیس کردند. در انتهای همان ماه، نام Intel برای شرکت انتخاب شد. این نام از ترکیب Integrated Electronics ساخته شده است. البته این برند در ابتدا تحت مالکیت شرکت هتلداری Intelco بود؛ از این رو بنیانگذاران اینتل مجبور شدند حقوق آن را از شرکت مذکور خریداری کنند.
اولین محصولات اینتل
اینتل در ابتدای تأسیس بهعنوان تولیدکنندهی مدارهای منطقی شناخته میشد؛ اما بنیانگذاران آن هدف خود را بازار حافظههای نیمههادی تعیین کرده بودند. در آن زمان پیشبینی میشد که این حافظهها جایگزین حافظههایی با ساختار آهنربایی (مشهور به Core) شوند. اولین محصول آنها در این بازار، یک حافظهی رم استاتیک ۶۴ بیتی بود که تقریباً دو برابر محصولات رقبا سرعت داشت. محصولات دیگر اینتل که در سال ۱۹۶۹ تولید شدند، حافظهی ۱٬۰۲۴ بیتی و اولین حافظهی رم استاتیک ۲۵۶ بیتی بر مبنای ماسفت (ترانزیستور اثر میدانی نیمههادی-اکسید-فلز) بودند.
اینتل در روزهای ابتدایی بهعنوان تولیدکنندهی مدارهای منطقی شناخته میشد
رم ماسفت اینتل که با نام ۱۱۰۱ عرضه شده بود، ساختاری پیچیده داشت و تولید و بهکارگیری آن در کامپیوترهای بزرگ، بصرفه نبود. محصول بعدی با نام ۱۱۰۳ در سال ۱۹۷۰ به بازار عرضه شد و بهعنوان حافظهی رم داینامیک یا DRAM شناخته میشد و لقب پرفروشترین تراشهی حافظهی جهان در سال ۱۹۷۲ را به خود اختصاص داد.
عصر پردازندهها
مهندسان اینتل همزمان با کار روی طراحی تراشهی حافظه، تصمیم گرفتند برای کسب درآمد بیشتر و توسعهی تجارت خود، کارهای سفارشی نیز انجام دهند. در بهار سال ۱۹۶۹، درخواستی ساده وارد ساختمان اینتل شد که مسیر صنعت کامپیوترها را تغییر داد. شرکتی ژاپنی به نام Busycom برای ساخت ۱۲ ریزپردازندهی اختصاصی برای ماشینحسابهای جدید، با شرکت اینتل قرارداد بست. متأسفانه، درخواستِ Busycom بسیار پیچیده و پرهزینه بود و تولید آن برای اینتل غیرممکن به نظر میرسید.
مهندس جوانی به نام تد هاف مسئول طراحی معماری این پروژه بود و نگرانیهای خود را در رابطه با انجام آن مطرح کرد. او معتقد بود که اینتل از پس این پروژه برنمیآید. زمانی که هاف نگرانیهایش را با نویس در میان گذاشت، نویس به او گفت:
اگر طراحی سادهتری به ذهنت میرسد، باید آن را دنبال کنی.- نویس، اینتل
نویس، کارکنانش را تشویق میکرد تا ایدههای خود را دنبال کنند و تسلیم نشوند. تد هاف تراشهی واحدی را تصور میکرد که میتوان آن را برای کاربردهای خاص برنامهریزی کرد. در این مثال، این تراشه مانند ماشینحساب عمل میکرد، اما میتوانست برای انجام هر کار دیگری نیز برنامهریزی شود. در آن زمان مهندسان برای هر کاری، برد مدار چاپی مختص آن کار را میساختند. در معماری جدیدِ هاف، حافظه، محاسبه، پردازش و سایر جنبههای یک کامپیوتر میتوانست در یک مدار مجتمع ترکیب شود. در این مورد، ۱۲ تراشه میتوانستند به یک تراشه تبدیل شوند، واحدی که میتوانست تمام برنامهها را بهتنهایی اجرا کند؛ سیستمی به نام CPU (واحد پردازش مرکزی).
نخستین پردازندهی تجاری جهان در سال ۱۹۷۱ میلادی به بازار عرضه شد
پس از اتمام طراحی این معماری جدید، اینتل به کسی نیاز داشت که بتواند تمام قطعات مورد نیاز را روی سیلیکون قرار دهد. بنابراین، طراحِ تراشهای به نام فِدریکو فاگین برای نظارت بر پیادهسازی قطعات روی سیلیکون، در آوریل ۱۹۷۰ به اینتل پیوست. او پیش از این در شرکت فرچایلد کار میکرد و در آنجا فناوری سیلیکون گیت را اختراع کرده بود که یکی از اجزای بنیادین ریزپردازندهها به شمار میرفت. شرکت فرچایلد از این فناوری جدید استفاده نکرد و فاگین میخواست از فناوری جدیدش برای طراحی تراشههای پیشرفتهتر بهره ببرد. او بهخاطر عقب بودن شرکت intel از برنامه، با ۶ ماه تأخیر به این شرکت منتقل شد.
فدریکو مجبور بود بهتنهایی تمام کارها را انجام دهد و از عهدهی حل مشکلات پیشِ رو برآید. با وجود تمام مشکلات و موانع، در فوریهی ۱۹۷۱، کیتها آماده و به مشتریها تحویل داده شدند. سرانجام اینتل در نوامبر سال ۱۹۷۱ نخستین پردازندهی تجاری جهان را با نام Intel 4004 به بازار عرضه کرد و بدینگونه عصر ریزپردازندههای CPU آغاز شد.
این ریزپردازنده با ابعاد ۳٫۲ در ۴٫۲ میلیمتر، بیش از ۲۰۰۰ ترانزیستور داشت و با عبارت معروف «کامپیوتر روی تراشه» تبلیغ میشد. نکتهی جالب در مورد این ریزپردازنده آن بود که توان پردازشی آن با یکی از نخستین کامپیوترهای ساختهشده در دههی ۴۰ میلادی برابر بود. یکی از کامپیوترهای ساختهشده در این دهه مانند ENIAC از ۱۸۰۰۰ لامپ خلأ استفاده میکرد و بهاندازهای بزرگ بود که میتوانست اتاقی با ابعاد متوسط را اشغال کند.
پس از ساخت ریزپردازندهها، ابعاد کامپیوترها کوچکتر شدند و این کاهش اندازه تا امروز ادامه دارد. تراشهی اینتل ۴۰۰۴ کامپیوتری به اندازهی یک یخچال را به اندازهی سر انگشتِ دست کوچک کرد. برای درک بهتر این موضوع، هزینهی اجارهی ماهانهی کامپیوتر IBM 1620 که کارایی مشابه تراشهی ۶۰ دلاری اینتل ۴۰۰۴ داشت، ۲۵۰۰ دلار بود. در این زمان بود که انقلاب دیجیتالی بهطور رسمی آغاز شد. به این نکته توجه داشته باشید که در آن زمان کامپیوترهای شخصی هنوز ساخته نشده بودند و تصور بر آن بود که هیچ مشتریای برای آنها وجود نخواهد داشت؛ اما این تصور بهوضوح اشتباه بود.
گذار از کامپیوترهای بزرگ به کامپیوترهای شخصی، بدون اینتل ممکن نبود
مدتی پس از رونمایی از نخستین تراشهی اینتل، نسخهی کمی پیشرفتهتر آن، یعنی اینتل ۸۰۸۰ قرار بود قلب اولین کامپیوتر شخصی باشد. کامپیوترِ مجهز به پردازندهی اینتل، همان کامپیوتری بود که در عکس روی جلد مجلهای که بیل گیتس در آن دیده میشد، وجود داشت. این واقعه جرقهی آغازِ مایکروسافت را زد. همچنین، این کامپیوتر همان ماشینی بود که برخی از هیپیهای کالیفرنیایی در «کلاب کامپیوتر خانگی» به دوستان خود نشان میدادند و این رویداد، سرآغاز شرکت اپل به شمار میرود.
در آن دوران، بازار حافظههای رم اینتل با خطر مواجه شده بود. رقبای متعددی وارد این بازار شده بودند، بنابراین ابتدای دههی ۱۹۸۰، دوران سختی برای اینتل بود. مدیرعامل آن زمان اینتل، گوردون مور بود. او با مشاهدهی پیشرفت خارقالعادهی کامپیوترهای شخصی IBM که از محصولات اینتل استفاده میکردند، تصمیم گرفت زمینهی کاری شرکت را روی تولید پردازندهها متمرکز کند. فناوریهای خلاقانهی اینتل در این بازار، به تولیدکنندگان امکان میداد کامپیوترهایی با ابعاد کوچک طراحی کنند. قطعاً گذار صنعت فناوری از کامپیوترهای بزرگ به مینیکامپیوترها و سپس کامپیوترهای شخصی، حرکتی بود که با اتکا به نوآوریهای اینتل در آن زمان محقق شد.
اینتل بخش بزرگی از موفقیت اولیهی خود را مدیون کامپیوترهای شخصی IBM است
تا پایان دههی ۱۹۸۰ با تولید ریزپردازنده برای IBM و سایر شرکتها در بازار کامپیوتر شخصی، دوران طلایی اینتل بهعنوان بزرگترین تولیدکنندهی سختافزار کامپیوتر شروع شد. این دوران بهمدت ۱۰ سال ادامه داشت.
اندی گروو در سال ۱۹۸۷ جایگزین مور شد. اقدام هوشمندانهی او در ایجاد کمپین بازاریابی Intel Inside، وفاداری به این برند را بهطور چشمگیری افزایش داد. عرضهی پردازندههای پنتیوم در پایان دههی ۱۹۹۰ نیز نقطهی عطفی در تاریخ این شرکت با مدیریت گروو بود.
رشد اینتل
اینتل در دههی ۸۰ میلادی به بازیگری قدرتمند تبدیل شد، اما حتی در آن زمان نیز رهبر بازار نبود. تا سال ۱۹۸۵، فروش این شرکت کاهش چشمگیری یافته بود و با زیانهای هنگفت و هزینههای سرسامآورِ توسعه، دستوپنجه نرم میکرد. در این زمان، شرکت موتورولا به جایگاه اینتل رسیده بود و بهترین تراشههای آن دوره را تولید میکرد، بهگونهای که تراشهی ۶۸۰۰۰ این شرکت محبوبیت زیاد پیدا کرده بود و در کامپیوترهای گرافیکیای مانند مک، استفاده میشد. سرانجام اینتل در سال ۱۹۸۵ با معرفی پردازندهی ۳۸۶، همهچیز را به نفع خود تغییر داد.
پردازندهی ۳۸۶، تحول بزرگی را در صنعت ایجاد کرد. اواسط دههی ۸۰ میلادی، روال معمول در صنعت تولید تراشه آن بود که فروشندگانِ کامپیوتر هنگام خرید CPU، منبع دومی را نیز برای همان تراشه درخواست میکردند. این رویه، که از پیمانکاران نظامی به جا مانده بود، به منظور اطمینان از تأمین قطعهی مورد نیاز بود. ازاینرو، برای آنکه اینتل یا هر شرکت دیگری بتواند تراشههای خود را به فروش برساند، باید موافقت میکرد که امتیاز فناوری خود را به رقیب دیگری نیز دهد.
شاید برایتان تعجبآور باشد که اینتل در اوایل کار خود، به راهاندازی شرکتهایی مانند AMD و Fujitsu بهعنوان منابع دوم برای تراشههای سازگار کمک کرد. در حقیقت، شرکت AMD کار خود را بهعنوان تأمینکنندهی منبع دوم برای شرکتهایی که از فناوری اینتل استفاده میکردند، آغاز کرد؛ اما همهچیز با پردازندهی ۳۸۶ اینتل تغییر کرد.
اینتل با تولید پردازندهی ۳۸۶ موفقیت خود را تضمین کرد
تولید پردازندهی ۳۸۶ چهار سال زمان برد و ۱۰۰ میلیون دلار هزینه در برداشت، اما اینتل تصمیم گرفت امتیاز این فناوری را در اختیار رقبای خود قرار ندهد. به همین دلیل، IBM، که در آن زمان بزرگترین مشتری اینتل بود، علاقهای به پردازنده ۳۸۶ نشان نداد؛ اما شرکت کامپک ریسک بزرگی کرد و بهعنوان نخستین شرکت کامپیوتری، از پردازندهی جدید استفاده کرد.
تا سال ۱۹۹۲، ۸۳ درصد بازار CPU به اینتل تعلق داشت. این شرکت در سال ۱۹۹۳ از پنتیوم ۱ با سرعت ۶۰ مگاهرتز و تا سال ۲۰۰۰ از پنتیوم ۲ تا ۴ رونمایی کرد. هر پنتیوم جدید، کوچکتر و سریعتر از پنتیوم قبلی بود و در آن، از تعداد بیشتری ترانزیستور استفاده شده بود. به نظر میرسید داشتن بخش طراحی و تولید تراشه در مجموعهای واحد، برای اینتل بسیار سودآور بود، اما این یکپارچهسازی عمودی بعداً برایشان مشکلات جدیای ایجاد کرد.
چالشها
دوران اوج کامپیوترهای شخصی و تقاضای بالا برای پردازنده، در ابتدای دههی ۲۰۰۰ با افت شدیدی مواجه شد. از طرفی رقبای بزرگ اینتل و در صدر آنها AMD، با عرضهی محصولات جدید و رقابت در بحث قیمت، توانستند بخشی از سلطهی اینتل را با خطر مواجه کنند. کریگ برت یکی از مدیران آن زمان اینتل بود که تلاش کرد با ورود شرکت به بازارهایی فراتر از نیمههادیها، سوددهی را به اینتل بازگرداند؛ که البته تعداد کمی از پروژههایش با موفقیت همراه بودند.
کارشناسان معتقدند پایان دوران فرمانروایی اینتل به عوامل متعددی وابسته بود: کاهش تقاضا برای کامپیوترهای شخصی در آستانهی سال ۲۰۰۰، ظهور سریع کامپیوترهای ارزانقیمت و از دست دادن فرصت همکاری با اپل در زمینهی ساخت تراشه برای آیفون. در ابتدای سال ۲۰۰۰ رشد سختافزارهای کامپیوتر بیش از نیاز نرمافزاری بود و پس از مدتی، کاربران به این نتیجه رسیدند که با هزینههای کمتر نیز میتوان کامپیوترهایی با قدرت مناسب تهیه کرد. این اتفاق باعث شد رقبایی همچون AMD، موفقیت قابل توجهی در بازار کسب کنند. پردازنده AMD و رقابت آن با اینتل، یکی از جذابیتهای دنیای پردازندهها در کامپیوترهای شخصی محسوب میشود.
از طرفی تقاضا برای کامپیوترهای پیشرفتهی سرور پس از «حباب داتکام» کاهش پیدا کرد و همین امر موجب شد سوددهی اینتل کاهش قابل توجهی داشته باشد. حباب داتکام به دورهی رونق اقتصادی در اواخر دههی ۱۹۹۰ و اوایل دههی ۲۰۰۰ اشاره دارد که بهطور خاص حول شرکتهای اینترنتی متمرکز بود. پس از آن، اتفاقات پیشآمده، از رقابت سنگین و شکستهای متعدد برای اینتل خبر میداد.
با افزایش سلطهی اینتل در بازار سختافزار، شکایتهای متعددی از آنها صورت گرفت و چالشهای حقوقی هم به مشکلات روزمرهی اینتل اضافه شد. یکی از ادعاهای بزرگ رقبای اینتل، نقض قوانین رقابتی توسط این شرکت بود. این ادعای حقوقی عموماً از طرف AMD به جریان میافتاد و اینتل را به رقابت ناعادلانه متهم میکرد. ایامدی معتقد بود که رقیبش با پرداخت پول به شرکتهای تولیدکنندهی کامپیوتر، آنها را وادار میکند که محصولات رقبا را در کامپیوترهایشان استفاده نکنند.
دعواهای حقوقی اینتل و ایامدی برای سالهای متمادی ادامه داشت و هر دو شرکت در این رقابت سودها و ضررهایی را تجربه کردند. در این میان ایامدی موفق شده است مبالغ مختلفی را بهخاطر شکایتهای متعدد از اینتل دریافت کند.
از طرف دیگر، اینتل نیز یک بار توانست ایامدی را به دزدی اطلاعات متهم و جاسوس این شرکت را در سال ۱۹۹۵ دستگیر کند. دعواهای اینتل و ایامدی در ژاپن نیز ادامه داشت و در سال ۲۰۰۵، کمیسیون تجارت عادلانهی این کشور، اینتل را مجبور کرد که طرحهای تخفیفی ناعادلانهی خود را لغو کند و رقابت خود را با دیگر تولیدکنندگان، بهطور منصفانهتر ادامه دهد.
اتحادیهی اروپا نیز در احکامی مشابه به دعواهای رقابتی این دو شرکت وارد شده است. آخرین دعوای حقوقی در این اتحادیه، در سال ۲۰۱۴ و با رد درخواست تجدیدنظر اینتل پایان یافت. هند و کرهی جنوبی از دیگر کشورهایی هستند که میزبان دعواهای حقوقی اینتل و ایامدی و همچنین شکایتهای دولتی علیه آنها بودهاند.
یکی از بزرگترین رقبای قانونی همیشگی اینتل، شرکت AMD است
یکی دیگر از شرکتهایی که دعوای حقوقی علیه اینتل تنظیم کرده، شرکت Transmeta است. این شرکت شکایت خود را در سال ۲۰۰۶ و تحت عنوان نقض حقوق پتنت ثبت کرد. در نهایت دعوای حقوقی در سال ۲۰۰۷ به پایان رسید و اینتل به پرداخت ۱۵۰ میلیون دلار در مرحلهی اول و پنج مرحله پرداخت ۲۰ میلیون دلاری طی پنج سال محکوم شد.
یکی از چالشهای بازرگانی اینتل در سال ۲۰۰۷ اتفاق افتاد. منتقدان ادعا میکردند که در تبلیغ این شرکت برای پردازندههای Core 2 Duo، نمادهای نژادپرستانه و توهینآمیز استفاده شده است. بسیاری از مدیران اینتل پس از افزایش انتقادها بهصورت رسمی از مردم عذرخواهی کردند.
مشکلات زیستمحیطی یکی از چالشهای همیشگی شرکتهای صنعتی از جمله اینتل بوده است. یکی از شکایتهای مطرحشده علیه این شرکت در سال ۲۰۰۳ و در نیومکزیکو به جریان افتاد. کارشناسان معتقد بودند اینتل در گزارش سالیانهی خود در مورد آلودگیهای تولیدشده، دروغ میگوید. بههرحال این چالشها نیز با تلاش مدیران شرکت حل شدند؛ بهطوری که در سال ۲۰۱۲ اینتل در صدر شرکتهای فناوری دغدغهمند کاهش اثرات زیستمحیطی محصولات قرار گرفت.
کارمندان اینتل نیز در برهههای مختلف، این شرکت را هدف انتقاد و شکایت قرار دادهاند. کارمندان سابق این شرکت ادعا میکنند که اینتل، افراد بالای ۴۰ سال را بهراحتی از شرکت اخراج میکند. رسانههای متعددی بهخاطر این ادعا از اینتل درخواست کردهاند که گزارش استخدام و اخراج کارمندان را بهصورت جزئی منتشر کند؛ اما این شرکت از ارائهی آن خودداری کرد. اینتل ادعا میکند که سن افراد در اخراج یا ماندگاری آنها در شرکت، نقشی ندارد.
برخلاف ادعای اینتل، کارمندان آن معتقد هستند که افراد بالای ۴۰ سال بهراحتی از این شرکت اخراج میشوند
علاوه بر چالشهای ذکرشده، چگونگی ساخت تراشه در اینتل نیز یکی از دلایل مهمی بود که این شرکت را با چالش جدی روبهرو کرد. در بخش قبل به این موضوع اشاره کردیم که کارکنان اینتل علاوه بر طراحی تراشهها، باید راهی برای تولید آنها در مقیاس نانو پیدا میکردند. انجام این دو کار در مجموعهای واحد آسان نبود، درنتیجه هیچکدام از رقبای اینتل مانند Nvidia یا AMD این کار را انجام نمیدادند و از شرکت تایوانی فعال در زمینهی نیمهرسانا (TSMC) یا سامسونگ استفاده میکردند.
مشکل اصلی اینتل در زمینهی تولید تراشه، در ۵ سپتامبر سال ۲۰۱۴ با معرفی نسل پنجم تراشهها آغاز شد. این شرکت ابتدا در این زمینه پیشرو بود و از فرایند ساخت ۱۴ نانومتری برای پردازندههای خود استفاده میکرد؛ درحالیکه رقیب اصلی اینتل، AMD، همچنان به فرایند ساخت ۲۸ نانومتری پایبند بود. اینتل بسیار بلندپرواز بود و برنامههایی برای ساخت پردازندههای ۱۰ نانومتری در سال ۲۰۱۶ و ۷ نانومتری در سال ۲۰۱۸ داشت. اما اوضاع آنگونه که انتظار میرفت، پیش نرفت.
برای رسیدن به مرحلهی ۱۰ نانومتری، اینتل سعی کرد با استفاده از فناوریهای خاص، تراکم ترانزیستورهای خود را بهطور چشمگیری افزایش دهد، اما این کار نتیجهی عکس داد و مشکلات فنی عمده، باعث هفت سال تأخیر شد. این تأخیر فرصتِ بسیار مناسبی را برای رقبای این شرکت فراهم کرد و AMD با کمک TMSC توانست به پیشرفت چشمگیری در تولید پردازندهها برسد.
رونمایی از لوگوی جدید
اینتل ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ لوگوی نمادین آبیرنگ خود را تغییر داد و از هویت بصری جدیدش رونمایی کرد. لوگوی مینیمالیستی جدید اینتل سومین لوگوی تاریخ این شرکت بهحساب میآید. در لوگوی پیشین، عبارت Intel درون یک دایره قرار گرفته بود. بررسیها نشان میدهد اینتل از سال ۲۰۰۶ به بعد، از این لوگو به اَشکال مختلف استفاده کرده است.
لوگوی جدید، هویت بصری اینتل را تازه میکند و در آن، از فونتی با جلوههای جعبهمانند استفاده شده است، اما لوگوی پیشین اینتل بیشتر روی جلوههای مُدَوّر تأکید میکرد. البته لوگوی جدید اینتل بسیاری از المانهای دو لوگوی پیشین شرکت را بهارث برده است که از بین آنها میتوانیم به حرف انگلیسی i با گوشههای تیز اشاره کنیم.
اینتل تغییرات دیگری نیز در لوگوی جدیدش اعمال کرده؛ برای مثال، نخستینبار است که میبینیم نقطهی بالای حرف i در لوگوی اینتل، به رنگی دیگر مزین میشود.
ساختار شرکت اینتل
در حال حاضر، پت گلسینگر بهعنوان مدیرعامل اینتل فعالیت میکند. او هشتمین مدیرعامل اینتل است که در سال ۲۰۲۱ جایگزین باب سوان شد. هیئتمدیرهی منسجم اینتل که همگی از مدیران پیشین این شرکت بودهاند، در رسانههای مختلف بهعنوان نمونهای موفق از مدیریت در شرکتهای بزرگ شناخته میشوند.
این تیم توانست در سیستم ارزیابی Governance Metrics International، رتبهی ممتاز را کسب کند که تاکنون تنها به ۲۱ شرکت دیگر اهدا شده است. طبق آخرین آمار ارائهشده، عمدهی سهام اینتل در اختیار شرکتهای بزرگی همچون ونگارد گروپ، بلکراک، کپیتال گروپ و استیت استریت قرار دارد.
ساختار استخدامی شرکت اینتل عموماً بهصورت پیشنهاد از داخل عمل میکند؛ خصوصاً در سمتهای مدیریتی، این شرکت در مقابل استخدام افراد خارجی مقاومت میکند و تمام مدیران آن تاکنون از میان کارمندان سابق انتخاب شدهاند. قوانین بازنشستگی و اتمام مأموریت مدیران عامل نیز در این شرکت بسیار محکم است و آنها باید حداکثر تا ۶۵ سالگی در این شرکت فعالیت کنند.
مدیران عامل اینتل همیشه از میان کارمندان سابق این شرکت انتخاب شدهاند
دفتر اصلی مدیریتی اینتل در سانتا کلارای کالیفرنیا واقع است. البته این شرکت آمریکایی در سرتاسر جهان دفاتر مدیریتی دارد. بزرگترین کارخانهی تولیدی این غول پردازنده، در شهرستان واشینگتن اورگون واقع است و حدود ۱۸,۶۰۰ کارمند دارد. اینتل در کشورهای متعددی از جمله چین، کاستاریکا، مالزی، ایرلند، هند، روسیه، آرژانتین و ویتنام، کارخانهی تولید تراشه دارد.
دیگر محصولات اینتل
اولین محصولات اینتل، حافظههای رم استاتیک و داینامیک بودند. پس از مدتی مهندسان این شرکت مسیر محصولات را به ریزپردازندهها تغییر دادند و اینتل ۴۰۰۴ در نوامبر سال ۱۹۷۱ به بازار عرضه شد؛ اما اینتل بهجز ریزپردازنده، محصولات دیگری نیز دارد.
فضای ذخیرهسازی SSD
این نوع فضای ذخیرهسازی از سال ۲۰۰۸ جایگاه خود را در میان محصولات اینتل پیدا کرد. اولین SSDهای اینتل با ظرفیت حداکثر ۱۶۰ گیگابایت به بازار عرضه شدند و مانند دیگر شرکتها بر پایهی فناوریهای NAND flash ،mSATA ،PCIe و NVMe تولید میشدند. آخرین نوآوری اینتل در این بخش از بازار، استفاده از فناوری 3D XPoint در فضای ذخیرهسازی SSD بود.
اینتل در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که کسبوکار حافظهی NAND و SSD خود را به شرکت SK hynix میفروشد. این اقدام تیم آبی، تلاشی برای تمرکز بر پروژههای مهمتر بود.
ابرکامپیوترها
بخش محصولات فوق پیشرفتهی اینتل با نام Intel Scientific Computers در سال ۱۹۸۴ تأسیس شد. هدف از تأسیس این بخش تولید ابرکامپیوترهایی با استفاده از پردازندههای اینتل بود. در سال ۱۹۹۲ نام این بخش به «واحد سیستمهای ابرپردازشی اینتل» تغییر پیدا کرد. از محصولاتی که توسط بخش یادشده طراحی و ساخته شدند، میتوان به ابرکامپیوترهای متعددی همچون Paragon و ASCI Red اشاره کرد.
اینتل در سال ۲۰۱۴ اعلام کرد که قصد دارد از پرتوهای نوری جهت افزایش سرعت ابرکامپیوترها استفاده کند. این تصمیم در سال ۲۰۱۵ بهصورت رسمی اجرایی شد و از آن زمان در ابرکامپیوترهای اینتل تنها از پرتوهای نوری جهت تبادل دادهها استفاده میشود.
سیستمعامل مبتنیبر لینوکس
پس از موفقیت مثالزدنی اندروید گوگل، اینتل تصمیم گرفت با همکاری با شرکتهای بزرگی همچون نوکیا، سیستمعاملی برای دستگاههای مبتنیبر معماری x86 و بر پایهی لینوکس توسعه دهد. محصول قرارداد مذکور، سیستمعامل MeeGo بود که از طرف بنیاد لینوکس نیز پشتیبانی میشد.
در فوریهی سال ۲۰۱۱، نوکیا این قرارداد را ترک و همکاری خود را با مایکروسافت آغاز کرد. مدیران اینتل کاملاً از این تصمیم شوکه شدند و سرانجام این سیستمعامل نیز شکست خورد. پس از آن، اینتل با سامسونگ همکاری کرد تا این بار سیستمعامل تایزن را برای دستگاههای همراه توسعه دهد.
از دیگر محصولات اینتل میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
- آرایههای درگاه برنامهپذیر میدانی (Field-Programmable Gate Arrays یا FPGA): این تراشههای قابل برنامهریزی و انعطافپذیر، برای کارهای متفاوتی مانند مراکز داده، صنعت خودروسازی و کاربردهای صنعتی به کار میروند.
- راهکارهای اینترنت اشیاء (Internet of Things یا IoT): اینتل سختافزار و نرمافزارهایی را مانند حسگرها، کیتهای توسعه و ابزارهای ارتباطی برای اینترنت اشیاء (IoT) ارائه میدهد. اینترنت اشیاء به شبکهای از دستگاههای فیزیکی متصل به اینترنت اشاره دارد که دادهها را جمعآوری و ردوبدل میکنند.
- حافظهی Optane: حافظهی Optane نوعی حافظهی پرسرعت و غیرفرار است که برای افزایش عملکرد ذخیرهسازی دادهها استفاده میشود و سرعت بالاتری نسبت به دیگر حافظههای غیرفرار دارد.
وضعیت کنونی و آیندهی برند اینتل
اینتل برای مدتزمانی طولانی در بازار پردازندهها حرف اول را میزد، اما در سالهای اخیر با مشکلاتی مواجه شده و رقابت را به شماری از تراشهسازان دیگر ازجمله TSMC باخته است. همانطور که اشاره کردیم، توسعهی لیتوگرافی ۱۰ نانومتری اینتل مطابق برنامه پیش نرفت و تیم آبی ساخت پردازندههای مبتنیبر این لیتوگرافی را چندین بار به تأخیر انداخت که در نتیجهی آن ارزش سهام شرکت سقوط کرد.
پس از ورود به دوران بحرانی، هیئتمدیرهی اینتل تصمیم گرفتند پت گلسینگر را جایگزین باب سوان کنند. گلسینگر بهمحض بازگشت به اینتل برای اپل خطونشان کشید و از بازگشت قدرتمندانهی اینتل خبر داد. در دوران رهبری گلسینگر، اینتل تغییرات قابل توجهی در سیاستهایش اعمال کرد.
پت گلسینگر مهرماه ۱۴۰۰ از احداث دو کارخانهی جدید تراشهسازی با سرمایهگذاری ۲۰ میلیارد دلاری در آریزونا خبر داد؛ پروژهای که اینتل امیدوار است پس از اتمام در سال ۲۰۲۴، این شرکت را به پیشتازی در دنیای نیمههادیها بازگرداند.
در این کارخانهها از فناوریهایی پیشرفتهای برای ساخت پردازنده استفاده خواهد شد. پت گلسینگر وعده داده است که بهلطف کارخانههای جدید آریزونا، اینتل به «رهبری بیشکوتردید» در زنجیرهی تأمین و تولید تراشه برسد. پروژهی ساخت دو کارخانهی جدید آریزونا بخشی از استراتژی IDM 2.0 اینتل است که توسط گلسینگر بهعنوان چشمانداز جدید اینتل برای آینده معرفی شد.
اینتل قصد دارد در قالب استراتژی جدیدش چگونگی ساخت تراشه را تغییر دهد. در قالب این استراتژی، اینتل تولیدات داخلی را بالا میبرد، استفاده از کارخانهی شرکتهای دیگر مثل TSMC را افزایش میدهد و ازطریق واحد تجاری Foundry Services برای سایر شرکتها پردازنده میسازد.
اینتل در تلاش است تا نهایتاً دو سال دیگر از طریق استراتژی تیکتاک بار دیگر به جایگاه نخست صنعت تراشه برگردد. اینتل برای مدتزمانی طولانی از طریق استراتژی تیکتاک اندازهی ترانزیستورها را کوچک میکرد و به قانون مور پایبند بود، اما لغزش سال ۲۰۱۵ و تأخیر در تولید لیتوگرافی ۱۰ نانومتری باعث شد این شرکت استراتژی تیکتاک را کنار بگذارد.
اینتل در سال ۲۰۲۰ تا مرز سقوط پیش رفت، اما بهلطف رهبری پت گلسینگر موفق شد از بحران خارج شود و روزهای بهتری را سپری کند. این شرکت با پردازندههای گرافیکی سری آرک به بازار گرافیکهای مجزای دسکتاپ پا گذاشته و حتی مدل لپتاپی این پردازندهها را نیز روانهی بازار کرده است. پردازندههای آرک عملکرد درخشانی از خود نشان ندادند، بااینحال جای پیشرفت زیادی دارند.
لیتوگرافیهای جدید اینتل تا سال ۲۰۲۵ | |||||
---|---|---|---|---|---|
- | Intel 7 | Intel 4 | Intel 3 | Intel 20A | Intel 18A |
وضعیت | تولید انبوه | آمادهی تولید | آمادهی تولید در نیمهی دوم ۲۰۲۳ | آمادهی تولید در نیمهی اول ۲۰۲۴ | آمادهی تولید در نیمهی دوم ۲۰۲۴ |
محصولات مهم | Raptor Lake و Sapphire Rapids | Meteor Lake | Granite Rapids و Sierra Forest | Arrow Lake
| نامشخص |
اینتل سال ۲۰۲۱ نقشهی راه جدیدش را رونمایی کرد تا برای رقبا خطونشان بکشد. این شرکت پردازندههای نسل چهاردهمی میتیور لیک (Meteor Lake) را در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۲۳ روانهی بازار کرد. پردازندههای میتیور لیک اولین محصولات مصرفی اینتل با طراحی چیپلت محسوب میشوند. منظور از طراحی چیپلت، ترکیب چندین تراشه روی بستری واحد است و هرکدام از این تراشهها (چیپلتها) با لیتوگرافی متفاوتی تولید میشوند.
اینتل برای بازپسگیری جایگاه خود در صنعت تراشه باید جهشی قابل توجه انجام دهد و امید دارد این اتفاق تا سال ۲۰۲۵ رخ دهد؛ زمانی که اینتل بهدنبال استفاده از لیتوگرافی 20A (معادل دو نانومتری) است. لیتوگرافی ۲۰ آنگستروم اینتل سراغ ترانزیستورهای جدید RibbonFET و سیستم تحویل انرژی PowerVia میرود.
اینتل امیدوار است که تراشههای مبتنیبر 20A بهزودی تولید شوند. از این لیتوگرافی برای ساخت شماری از چیپلتهای پردازنده اینتل Arrow Lake استفاده خواهد شد که قرار است در اواخر سال ۲۰۲۴ عرضه شوند. همچنین، اینتل اخیراً از تکمیل فرایند توسعهی دو لیتوگرافی مورد انتظار 18A و 20A خبر داده است.
اینتل در ادامهی مسیرش قصد دارد با پروژهای ۸۸ میلیارد دلاری، در کشورهای اروپایی سرمایهگذاری سنگینی انجام دهد. این پروژه تا پایان سال ۲۰۳۰ تکمیل خواهد شد. اولویت اینتل در این پروژه ساخت کارخانهی پیشرفتهای در آلمان است. پس از کارخانهی مورد بحث، نوبت به احداث مرکز تحقیقوتوسعهی جدید در فرانسه و کشورهای دیگر خواهد رسید.
اینتل و هوش مصنوعی
اینتل درمقایسه با رقبایی چون انویدیا از قطار هوش مصنوعی جا مانده است، اما دست از تلاش برنمیدارد. این شرکت در دسامبر ۲۰۲۳ از تراشهی Gaudi3 رونمایی کرد که مخصوص کاربردهای مبتنیبر هوش مصنوعی مولد (Generative AI) طراحی شده و قرار است در سال ۲۰۲۴ با تراشههای مشابه شرکتهای رقیب مانند انویدیا و AMD به رقابت بپردازد. Gaudi 3 با لیتوگرافی ۵ نانومتری تولید میشود که اینتل هنوز به آن نرسیده و برای تولید آن به یک سازندهی خارجی متکی است.
همچنین، اینتل در ۴ ژوئن ۲۰۲۴ از پردازندههای هوش مصنوعی جدید به نام زئون ۶ (Xeon 6) برای مراکز داده رونمایی کرد. هدف این پردازندهها ارائهی عملکرد و بازدهی انرژی بهتر نسبت به نسل قبلی است. اینتل همچنین جزئیاتی در مورد معماری پردازندههای آینده خود به نام لونار لیک (Lunar Lake) ارائه کرد. این پردازندهها برای کامپیوترهای شخصی با قابلیت هوش مصنوعی طراحی شدهاند و قرار است در سه ماههی سوم سال ۲۰۲۴ عرضه شوند.
درآمد اینتل در سال ۲۰۲۴
درآمد خالص اینتل در سهماههی اول سال ۲۰۲۴ در مقایسه با سهماههی اول سال ۲۰۲۳ به میزان ۸۶٫۱۹ درصد کاهش یافته و اینتل در این بازهی زمانی ضررِ هنگفتی برابرِ ۰٫۳۸۱ میلیارد دلار داشته است. اینتل در حال حاضر بیش از ۱۲۱ هزار کارمند دارد و شرکتهای بزرگی مثل Mobileye ،McAfee ،Here و Wind River Systems بهعنوان زیرمجموعهی آن فعالیت میکنند.
اینتل از سال ۲۰۲۱ که گلسینگر سکان هدایتش را به دست گرفت، مشغول دست و پنجه نرم کردن با عواقب شکستهای قدیمی خود بوده و سخت در تلاش است از طریق نقشهی راهی که آن را «چهار نود لیتوگرافی در پنج سال» مینامد، به TSMC برسد؛ مسیری که گلسینگر میگوید تا رسیدن به مقصد نهایی دو سال دیگر فاصله دارد.
اگر اینتل دوباره در ساخت کوچکترین ترانزیستورهای جهان پیشتاز شود، همان چیزی رخ میدهد که گلسینگر آرزویش را دارد و غول آبی دوباره بیدار خواهد شد. او بهتازگی اعلام کرد که امسال تقاضا برای تراشههای سرور مبتنی بر فناوری ۳ نانومتری Intel 3 بالا رفته است و مشتریانی که جذب شرکتهای رقیب شدهاند، به تدریج با دامن اینتل برمیگردند.
گلسینگر میگوید: «ما داریم اعتماد مشتریانمان را دوباره به دست میآوریم. آنها اکنون چشمشان به ما است و میگویند نگاه کنید، اینتل دوباره برگشته است!»