داستان برند: فیلیپس، بیش از یک قرن نوآوری و ارزش آفرینی
فیلیپس (Philips) یک شرکت هلندی با بازار بینالمللی است که مرکز مدیریت آن در آمستردام هلند قرار دارد. از حوزههای تمرکز این شرکت درحال حاضر، صنعت روشنایی و سلامت را میتوان نام برد. البته بخش لامپهای روشنایی از سال ۲۰۱۸ تحت عنوان شرکتی مستقل بانام Signify فعالیت خود را ادامه داد.
ریشههای شرکت فیلیپس به سالهای پایانی قرن ۱۹ و شهر آیندهوون هلند، از خانوادهای با همین نام باز میگردد. مأموریت اولیهی برند فیلیپس نیز در آن سالها، تولید لامپهای روشنایی تعیین شد. فیلیپس در برههای از زمان جزء بزرگترین شرکتهای الکترونیکی جهان بود و درحالحاضر نیز برندی قابل احترام در این صنعت است. این شرکت در سال ۱۹۹۸ نشان افتخاری سلطنتی هلند را دریافت کرد. این نشان بهصورت محدود به برخی شرکتهای بزرگ این کشور و برخی سازمانهای غیرانتفاعی، اهدا میشود.
تاریخچهی فیلیپس علاوهبر فرمانروایی بر بازار محصولات روشنایی، نوآوریهای ماندگاری را نیز در خود دارد. آنها در معرفی نوار کاست و دیسکهای فشرده یا همان CD، نام خود را در تاریخ جاودانه کردند. سهام این برند اکنون در چند بازار بزرگ بورس در جهان بهفروش میرسد. فیلیپس، از سال ۱۹۱۳ یک باشگاه فوتبال بهنام پیاسوی آیندهوون را نیز در فهرست داراییهای خود دارد.
مرکز منطقهای فیلیپس در آمریکای شمالی (آندوور - ماساچوست)
تاریخچهی تأسیس
جرارد فیلیپس مهندس جوانی بود که در سالهای پایانی قرن ۱۹، متوجه ظرفیتهای بالای صنعت الکتریسیته شد. او، در ۱۵ می سال ۱۸۹۱، شرکت فیلیپس و شرکا را بههمراه پدرش فردریک فیلیپس تأسیس کرد. هدف اولیهی این شرکت، تولید لامپهای روشنایی و دیگر تجهیزات الکتریکی تعریف شد. فردریک فیلیپس، یک تاجر تنباکو و بانکدار در زالتبومل بود که سرمایهی اولیه برای راهاندازی شرکت را تأمین کرد.
فردریک فیلیپس یک تاجر تنباکو بود که سرمایهی اولیهی شرکت را تأمین کرد
اولین کارخانهی شرکت در شهر آیندهوون تأسیس شد. جرارد وظیفهی طراحیها و برنامهریزیهای مهندسی را بر عهده داشت و اولین تولیدات شرکت، در سال ۱۸۹۲ آماده شدند. در همان شروع کار، اولین مشکلات و چالشهای فیلیپس، خود را نشان دادند. ظرفیت تولید کارخانه و همچنین قیمت تمامشدهی محصولات، با پیشبینیهای جرارد، همخوانی نداشت.
جرارد و آنتون فیلیپس،از افراد تأثیرگذار در تاریخ این برند
علاوهبر اشتباه در محاسبات، پدر و پسر هلندی رقبای بزرگ بینالمللی را دستکم گرفته بودند. در آن سالها، صنعت جوان الکتریسیته، محل رقابت شرکتهای ریز و درشت جهانی بود و دراینمیان، شرکتهای آلمانی که در سالهای ابتدایی دههی ۱۸۸۰ تأسیس شده بودند، قدرت کافی را برای سلطه در بازار، داشتند.
شرکت فیلیپس در سال ۱۸۹۳ خسارتهای سنگینی را متحمل شد و پدر و پسر، تصمیم به فروش کسبوکار خود گرفتند. خوشبختانه، اولین پیشنهاد خرید شرکت فیلیپس بهحدی ناامیدکننده بود که خانواده تصمیم گرفت بهجای فروش به قیمت بسیار پایین، حداکثر ریسک را برای حفظ تجارت خانوادگی، بهکار گیرد.
اولین کارخانهی فیلیپس در آیندهوون هلند
بههرحال شرکت برای ادامهی حیات نیاز به فردی با دانش تجاری و فروش بالا داشت. فردریک بهخاطر کسبوکار خود در زالتبومل بسیار مشغول بود. جرارد نیز وظایف فنی و مهندسی را برعهده داشت و بهصورت ذاتی، برای تجارت و کسبوکار ساخته نشده بود. درنهایت، پدر خانواده تصمیم گرفت تا وظایف تجارت و فروش را برعهدهی پسر کوچکترش یعنی آنتون فیلیپس بگذارد.
پسر کوچکتر خانواده مسئولیت بازاریابی و فروش را برعهده گرفت
آنتون، ۱۶ سال از جرارد کوچکتر بود در سال ۱۸۹۵ به فیلیپس ملحق شد. او تحصیل را در همان سالهای ابتدایی رها کرده بود و در یک شرکت کارگزاری در لندن کار میکرد. فعالیت زودهنگام او در دنیای تجارت، استعداد و مهارت لازم را برای مدیریت شرکت خانوادگی به آنتون داده بود. این مهارتها نتایج مثبت داشت و پس از ملحق شدن او، فیلیپس جان تازهای گرفت. مشتریان جدید از هلند و کشورهای دیگر به سمت این شرکت روانه شدند و پس از چند سال، روند رشد فیلیپس شروع شد.
طرحی از توسعهی کارخانهی فیلیپس در ابتدای قرن ۲۰
نوآوری در صنعت الکتریسیته
با شروع قرن بیستم، فیلیپس سرعت خود را با عرضهی نوآوریهای جدید به صنعت، حفظ کرد. آنها تیمهای حرفهای در بخشهای فنی و فروش داشتند و کمکم، به بازیگری قابل احترام در این صنعت بدل شدند. در سال ۱۹۰۷، لامپهای کربنی کمکم منسوخ شدند و فیلیپس و دیگر شرکتها، مدلهای مجهز به رشتههای تنگستن را به بازار عرضه کردند.
لامپهای تنگستن با همان مقدار انرژی مصرفی لامپهای کربنی، نور بیشتری از خود ساطع میکردند. فیلیپس درکنار تولید لامپها، رشتههای مورداستفاده در آنها را نیز تولید میکرد و همین قابلیت، امکان ساخت انواع لامپ با ابعاد مختلف را برای شرکت هلندی فراهم کرد. فیلیپس و شرکا در سال ۱۹۱۲ نام خود را به N.V. Philips Gloeilampenfabrieken تغییر داد و سهام این شرکت نیز در بازار بورس آمستردام عرضه شد.
سیر تکاملی لوگوی Philips
برادران فیلیپس پس از رشدهای اولیه متوجه شدند که تأسیس یک واحد تحقیق و توسعه برای حفظ این رشد، الزامی است. بههمین دلیل، جرارد در سال ۱۹۱۴ یک فیزیکدان جوان بهنام گیلس هولست را استخدام کرد تا بخش تحقیقات شرکت را مدیریت کند. دکتر هولست از آن زمان بههمراه گروهش در بخشی جداگانه فعالیت کردند و مستقیما به برادران فیلیپس گذارش میدادند. این واحد بعدا به آزمایشگاههای تحقیقاتی فیلیپس تبدیل شد. این آزمایشگاهها بهنام NatLab نیز شناخته میشوند.
آزمایشگاههای تحقیقاتی فیلیپس، محل تولد نوآوریهای متعدد عصر فناوری بودند
جنگ جهانی اول، خسارت و ضرری برای شرکت هلندی نداشت چون این کشور در جنگ اول، اعلام بیطرفی کرده بود. بهعلاوه، کمبود زغالسنگ برای تولید گاز، موجب سهمیهبندی آن شد و درنتیجه، استفاده از الکتریسیته افزایش پیدا کرد. در سال ۱۹۱۵، فیلیپس لامپی با گاز آرگون تولید کرد که با تقاضای بالا از سمت بازار روبهرو شد.
آلمانیها در آن سالها صادرات آرگون را ممنوع کردند اما باز هم تأثیری در تولیدات فیلیپس نداشت. شرکت هلندی برای جبران این حرکت آلمان، کارخانهی اختصاصی خود را برای تولید آرگون تأسیس کرد. بهعلاوه، شیشههای لازم برای تولید لامپها نیز از اتریش و آلمان تأمین میشدند که در زمان جنگ، تأمین آنها هم دشوار شد. در نتیجه، برادران تصمیم گرفتند تا کارخانهی اختصاصی شیشهی لامپ را نیز راهاندازی کنند که در سال ۱۹۱۶ اجرایی شد. پس از آن نیز کارخانههای تولید هیدروژن و مقوای بستهبندی تأسیس شد و قدمهای بزرگ فیلیپس برای تکمیل فرایند تولید، تکمیل شدند.
دفتر فیلیپس در فرانسه
پس از جنگ جهانی اول، فیلیپس تصمیم گرفت تا بازار بینالمللی خود را گسترش دهد. پیش از ۱۹۱۴، مراکز بازاریابی آنها در آمریکا و فرانسه فعال بودند و پس از آن، شرکتهای متعدد در بلژیک و ۱۳ کشور اروپایی دیگر و همچنین برزیل و چین و استرالیا، برای توسعهی بازاریابی فیلیپس راهاندازی شدند.
تحقیق و توسعهی فیلیپس تحت مدیریت دکتر هولست با قدرت ادامه داشت. این بخش، نقشی حیاتی در توسعهی دستگاههای جدید در شرکت داشت و در سالهای بعد، نتایجی مهم همچون لامپهای خلأ و لولههای تولید اشعهی X از آن بیرون آمدند.
در سال ۱۹۲۰، هولدینگی معروف به N.V. Benzit تأسیس شد و مدیریت شرکت فیلیپس به زیرمجموعهی آن رفت. در آن سال، جرارد فیلیپس بازنشسته شد و آنتون ۴۸ساله بهعنوان رئیس هیئتمدیره فعالیت خود را شروع کرد.
اولین نمونه از رادیوی فیلیپس
شرکت فیلیپس تحت مدیریت آنتون یکی از تولیدات جدی خود در صنعت الکتریسیته را معرفی کرد. آنها رادیو را بهعنوان یکی از محصولات اصلی در استراتژی خود وارد کرده و برای اولینبار در نمایشگاهی در سال ۱۹۲۷، آن را معرفی کردند. از آن زمان، فیلیپس بهجای تمرکز روی تولید قطعات الکتریکی، روی تولید محصولات کامل متمرکز شد و از این فرصت، در هر موقعیتی استفاده میکرد.
محصولات روشنایی الکتریکی، همیشه یکی از تولیدات اصلی فیلیپس بودهاند
دههی ۱۹۲۰، علاوهبر معرفی استراتژی و محصولات جدید، با تغییرات زیرساختی هم همراه بود. دفتر مدیریت شرکت در آیندهوون، ساختمانهای جدید را به این بخش اختصاص داده و همچنین، بخشهای اداری و تولیدی کارخانهها را نیز گسترش داد. بهعلاوه، شعبههایی از شرکت تولید لامپ فیلیپس با نام Philips's lamp Works در آسیا و آفریقا شروع بهکار کردند.
عبور از بحرانهای اقتصادی
رکود بزرگ جهانی در سال ۱۹۳۰، رشد و توسعهی سریع فیلیپس را نیز تحت تأثیر قرار داد. این رکود باعث تعدیل نیرو در ابعاد بزرگ و همچنین تغییرات مدیریتی شدید در شرکت شد. درنتیجه، برنامههای جدید بودجهبندی و بهبود محاسبات هزینه و فروش، بهعنوان راهکارهایی برای واکنش به وضعیت اقتصادی جدید معرفی شدند.
رونمایی از اولین ریشتراش برقی
ازطرفی، بخش تحقیق و توسعه باقدرت به کار خود ادامه میداد. آنها در سالهای رکود نیز محصولات متنوعی را بهنام فیلیپس معرفی کردند. از میان این محصولات و نوآوریها میتوان به لامپهای گازی، تجهیزات اشعهی X، رادیوهای داخل خودرو، تجهیزات ارتباطی، الکترود جوشکاری و ریشتراشهای برقی اشاره کرد. این محصولات، تأثیر زیادی بر گذر از شرایط بحران اقتصادی در فیلیپس داشتند. درنتیجه، باوجود رکود شدید در جهان، فیلیپس در آن سالها چند دفتر جدید در آمریکای جنوبی تأسیس کرد.
لولهی خلأ رادیویی اولیه تولیدشده در کارخانهی فیلیپس
یکی از نتایج رکود جهانی، تغییرات سیاست در دولتهای مختلف جهان بود. این تغییرات، باعث ایجاد موانع متعدد بر سر راه صادرات و واردات شد و زیرساخت فیلیپس را نیز تحت تأثیر قرار داد. بهخاطر تحریمهای ایجاد شده، فیلیپس نمیتوانست تجهیزات و محصولات مورد نیاز را از مرکز خود در آیندهوون به شعبههایش در دیگر کشورهای جهان ارسال کند.
آنتون فیلیپس در سال ۱۹۳۹ از سمت مدیریت شرکت بازنشسته شد اما هنوز در بخشهای نظارتی و مشاوره، فعالیت داشت. داماد او یعنی فرانس اوتن بهعنوان مدیر بعدی فیلیپس انتخاب شد. در بخش مدیریت اجرایی نیز پسر آنتون یعنی فریتس فیلیپس فعالیت خود را شروع کرد.
رادیو و ریشتراش، از محصولاتی بودند که نام Philips را جهانی کردند
تغییرات سیاسی اروپا در سالهای پایانی دههی ۱۹۳۰، مدیران شرکت را وادار کرد تا خود را برای بدترین شرایط آماده کنند. آنها با پیشبینی اشغال هلند توسط نازیها، شعبهی آمریکای شمالی خود را با نام North American Philips Corporation راهاندازی کردند. درنهایت، نازیها هلند را در عرض یک هفته اشغال کردند و مدیران فیلیپس مانند دولتمردان هلند به انگلستان تبعید شدند. آنها درنهایت خود را به آمریکا رساندند و در شرکت NACP، شعبههای فیلیپس را در کشورهای اشغالنشده در جریان جنگ جهانی دوم، اداره کردند.
فریتس فیلیپس (سمت راست) در کنار تیم آیندهوون پس از قهرمانی اروپا
فریتس فیلیپس، در هلند باقی ماند تا فعالیتهای مدیریتی را تاحدودی پیگیری کند. او نهایت تلاش خود را بهکار میگرفت تا مستقل از نیروهای نازی، فعالیت فیلیپس را مدیریت کند. بههرحال، با پیشرفت جنگ، وظایف فیلیپس دشوارتر میشود. در سالهای ۱۹۴۲ و ۱۹۴۳، کارخانههای این شرکت توسط متفقین بمباران شدند و در سال ۱۹۴۴ نیز نازیها برای آخرین بار، به این تجهیزات حمله کردند. درنتیجه، اولین مأموریت شرکت در سالهای پس از جنگ، بازسازی تجهیزات و زیرساختها بود. تا پایان سال ۱۹۴۶، اکثر زیرساختها بازسازی شده بودند و تولید کارخانه، به وضعیت سالهای پیش از جنگ بازگشته بود.
رقابت شدید در صنعت الکترونیک
سالهای پس از جنگ جهانی دوم، زمان گسرش بیشازپیش فعالیتهای بینالمللی بود. در برنامهی جدید، مرکز مدیریت آیندهوون، استقلال بیشتری به شعبههای کشورهای دیگر داد تا توسعه را طبق سیاستهای خود پیش ببرند. در اینباره، سازمانهای ملی در هر کشوری که فیلیپس حضور داشت، تأسیس شدند و تمامی موارد مدیریتی، مالی و قانونی را طبق کشور محل فعالیت، انجام میدادند.
طرح بستهبندی ریشتراش فیلیپس با برند مشهور Philishave
دراینمیان، سیاست ساخت و تولید شرکت بهصورت متمرکز باقی ماند. بخشهای مختلف برای محصولات متنوع این شرکت در آیندهوون مشغول به کار بودند و تمامی مراحل توسعه، تولید و توزیع جهانی را انجام میدادند.
واحد تحقیق و توسعهی فیلیپس، پس از جنگ هم بهعنوان بخشی مستقل به فعالیت خود ادامه داد. بهعلاوه، آنها شعبههایی را نیز در کشورهای دیگر در غرب اروپا و آمریکا تأسیس کردند. این آزمایشگاهها، دستاوردهای بزرگی را نیز به دنیای علم معرفی کردند. آنها چند مادهی مغناطیسی جدید را در آن سالها کشف کردند و در طراحی و اختراع ترانزیسیتور و مدار مجتمع هم نقش داشتند.
در خلال جنگ جهانی دوم، بخش اعظمی از فعالیتهای مدیریتی به آمریکا منتقل شد
تأسیس اتحادیهی اقتصادی اروپا و منطقهی Common Market در سال ۱۹۵۸، فرصتهای تجاری را بیشازپیش برای فیلیپس و دیگر تولیدکنندگات قارهی سبز فراهم کرد. مراکز تولیدی آنها نیز باید برای این بازار آزاد جدیدی بهینه میشدند که بهمرور، به این هدف رسیدند. این گسترش بازار، استراتژی فیلیپس را نیز از شرکتی با تمرکز روی بازار، به شرکتی محصولمحور تبدیل کرد.
فریتس فیلیپس در سال ۱۹۶۱ رئیس هیئتمدیرهی شرکت شد و دههای سرشار از موفقیت را در فیلیپس تجربه کرد. پس از این دهه، هنک ون ریمزدیک بهعنوان رئیس هیئتمدیره انتخاب شد. او مدیریت شرکتی را برعهده گرفت که بهمدت ۲۰ سال از پایان جنگ جهانی، روند موفقیت را بدون هیچ مزاحمتی طی کرده بود. البته، دههی ۱۹۷۰ با شروع مشکلات و چالشهای فیلیپس در رقابت همراه شد.
ضبطکنندهی کاست فیلیپس
رقابت از سوی شرکتهای آسیایی در این دهه به اوج خود رسید و فیلیپس، بهناچار برخی از مراکز تولیدی کمبازده خود را تعطیل کرد. سپس، مراکز بزرگتر با تمرکز روی محصولات پربازدهتر تأسیس شدند. یکی از حوزههای جدیدی که در این سالهای رقابت، توجه فیلیپس را به خود جلب کرد، صنعت تلویزیون بود. آنها با جدیت وارد بازار ضبط، پخش و تولید نصاویر تلویزیونی شدند. در همین راستا، اولین ضبطکنندهی کاستی ویدئو در سال ۱۹۷۲ توسط فیلیپس معرفی شد.
نیکو رودنبرگ، مدیر بعدی فیلیپس بود که در سال ۱۹۷۷ به این سمت رسید. در زمان مدیریت او در سالهای پایانی ۱۹۷۰ و ابتدای ۱۹۸۰، تولید و فروش فیلیپس با سرعت خوبی رشد کرد. البته، سود شرکت افزایش قابل توجهی نداشت؛ چراکه شرکتهای آسیایی با خطوط تولید اتوماتیک خود، عرضهی محصولات ارزانقیمتتر را ممکن ساخته بودند و سهم فیلیپس، بهمرور کاهش یافت. یکی دیگر از دلایل این عقب افتادن در رقابت نیز، افزایش حقوق کارگران در مراکز فعالیت این شرکت یعنی کشورهای اروپایی بود.
ویس دکر در ابتدایی دههی ۱۹۸۰ به سمت مدیریت فیلیپس رسید و تغییرات زیرساختی را از الزامات اصلی آن کرد. او در مدت چند ماه، نزدیک به یکچهارم از کارخانههای شرکت را در اروپا تعطیل کرد و تعداد کارگران را نیز در سرتاسر جهان کاهش داد.
تبلیغات فیلیپس برای رادیو
سیاست دکر علاوهبر کاهش مراکز تولیدی، بر خرید و ادغام شرکتهای همسو نیز استوار بود. او زمینههای پرسود فیلیپس را شناسایی کرد و شرکتهایی در همین زمینهها خرید. کسبوکار روشنایی شرکت آمریکایی وستینگهاوس و ۲۴.۵ درصد از گروندیگ بهعنوان بزرگترین شرکت لوازم الکتریکی مخصوص مصرفکننده، دو خرید مهم در زمان دکر بودند.
در آمریکا نیز شعبهی فیلیپس مشغول خرید و ادغام شرکتهای همسور بود.آنها شرکتهای Magnavox، Sylvania و Philco را به زیرمجموعهی خود اضافه کردند. بهعلاوه، در سال ۱۹۸۳ نیز توافقی با غول صنعت مخابرات آمریکای یعنی AT&T امضا شده و ساخت و توزیع تجهیزات تلفن عمومی، بین این دو شرکت بهصورت ۵۰-۵۰ تقسیم شد. یکی از اهداف اصلی فیلیپس آمریکا در این توافق، کاهش هزینههای تحقیق و توسعه بود.
همکاری با سونی، منجر به عرضهی محصولات تاریخی همچون DVD شد
در سال ۱۹۸۶ و با شروع مدیریت کورنلیس فندر کلوت در فیلیپس، روند خرید و ادغام باقدرت ادامه پیدا کرد و تحقیق و توسعه و ارائهی نوآوریهای جدید نیز به بازپسگیری سهم بازار از ژاپنیها، کمک کرد. در آن سالها، حوزههای علمی همچون لیزرهای برپایهی حالت جامد و مایکروالکترونیک، بحث روز تحقیقات هلندیها بود و در نتیجه، محصولاتی ماندگار از سمت فیلیپس به بازار عرضه شدند. از میان این محصولات میتوان به دیسکهای نوری LaserVision، دیسک فشرده یا CD و سیستمهای ارتباطی نوری اشاره کرد.
تیلیغات و آزمایشگاه تولید CD
فندر کلوت نیز تمام تلاش خود را بهکار گرفت تا لایههای مدیریتی را تاحد امکان کوچک کرده و از طرفی، مدیریت جهانی را به زیرساخت فیلیپس اضافه کند. در سال ۱۹۸۸، سود فیلیپس افزایش ۲۹درصدی را تجربه کرد. در سالهای بعد، تمرکز فیلیپس روی بازار مصرفکننده و خصوصا محصولاتی همچون تلویزیون و پخشکنندهی سیدی، افزایش یافت و تا سال ۱۹۹۵، حدود ۳۵درصد از درآمد شرکت از بخش محصولات مخصوص مصرفکننده تأمین شد.
تمرکز روی صنعت الکترونیک در سالهای پایانی قرن بیستم، یکی از سیاستهای اصلی فیلیپس بود. آنها کسبوکارهای متفرقه را از برنامههای خود حذف کردند تا در این بازار، هرچه بیشتر با ژاپنیها رقابت کنند. بهعنوان مثال، بخشهای دفاعی شرکت که از سال ۱۹۵۰ محصولات متعددی را در حوزههای فناوری هستهای و موشکی تولید میکردند، در جریان این تحولات، تعطیل شدند. بخش تحقیق و توسعه نیز با مشارکتهای طولانیمدت با بزرگانی همچون AT&T، زیمنس و ویرپول به کار خود ادامه میداد.
سقوط و صعود در سالهای پایانی قرن بیستم
باوجود تمام تلاشهای جدی فیلیپس برای گسترش فعالیت، رقابت از سمت آسیاییها بسیار شدید بود و در نتیجه، شرکت هلندی در سال ۱۹۹۰، خسارت بزرگ ۲.۲ میلیارد دلاری را تجربه کرد. آنها برای جبران این شکستها، جان تیمر را بهعنوان مدیر انتخاب کردند تا مسیر شرکت را بهسمت سودآوری بازگرداند. تیمر پیش از آن بهعنوان مدیرعامل زیرمجموعهی موسیقی فیلیپس بانام PolyGram فعالیت میکرد.
برج Philips در آیندهوون
بههرحال، برنامههای تیمر روی کاهش ابعاد شرکت و تمرکز روی نوآوری تدوین شد. او که سابقهی قابل توجهی در بخش تولید دیسکهای فشرده داشت، تمرکز بر این صنعت و فناوریهای جدید آن را بهعنوان راه نجات فیلیپس میدید.
استخدام فرانک کاروبا به سمت مدیرعاملی فیلیپس، یکی از اقدامات حیاتی تیمر در نجات شرکت بود. کاروبا سابقهی درخشانی در شرکتهای بزرگ دنیای کامپیوتر همچون IBM و HP داشت و بهعنوان مأموریت اصلی، باید فاصلهی ایجادشده بین بخشهای تحقیق و توسعه و فروش را از بین میبرد.
در دوران مدیریت جدید، بهکارگیری برنامهی توانبخشی جدید برای فیلیپس درکنار افزایش همکاری با شرکتهای دیگر و فروش محصولات با تمرکز روی سودآوری، ادامه یافت. اولین همکاری بزرگ، با نینتندو و با تمرکز بر تولید بازیهای ویدیویی روی دیسکهای فشرده بود. همکاری دیگر با موتورولا و در جهت تولید مدارهای کاربردی برای پخشکنندههای سیدی بود.
سالن کنفرانس Evoluon با طراحی خاص در آیندهوون که قبلا موزهی فیلیپس بود
البته، درکنار این همکاریهای جدید، بخشهای متنوعی از شرکت نیز فروخته شدند. سهام فیلیپس در ویرپول و گروندیگ و مگناواکس به این شرکت فروخته شد.
در دههی ۱۹۹۰، تمرکز فیلیپس بیش از همیشه روی تحقیق و توسعه معطوف شد. دوسوم از بودجهی اختصاص یافته به تحقیق و توسعه نیز در بخش محصولات مخصوص مصرفکننده هزینه میشد. درنتیجه، اکثر تولیدات و نوآوریهای قابلتوجه هلندیها در این زمان، در حوزهی محصولات مصرفکننده معرفی شدند.
Philips CD-i
از محصولات نوآورانهی فیلیپس که در آن سالها معرفی شدند میتوان به کاستهای فشردهی دیجیتال، تلویزیون HD و CD-i اشاره کرد. محصول آخر، بهعنوان سیدی تعاملی نیز شناخته میشود که صدا، تصویر، صوت و گرافیک را در یک سیستم دیجیتال، ادغام میکرد. درواقع این سیستم ترکیبی از پخشکنندهی سیدی و کنسول خانگی ویدیویی بود. تحقیقات گستردهای نیز در حوزههایی همچون تلفنهای تصویری، نمایشگرهای تخت و پردازندههای سیگنال دیجیتال با کاربردهای چندگانه انجام گرفت.
نتایج پروژههای گستردهی تحقیق و توسعهی فیلیپس، در دیگر دستهبندیهای محصولات این شرکت نیز خود را نشان دادند. در جریان این تحقیقات، زیرمجموعهی روشنایی شرکت بهسمت محصولاتی همچون لامپهای روشنایی هالوژنی و فلورسنت فشردهتر حرکت کرد که ابعاد کمتر و بازدهی بیشتر را به مشتری عرضه میکرد. در آن سالها با کشف ظرفیتهای نیمههادیها، فعالیت در این حوزه نیز افزایش پیدا کرد و همکاریهای با بزرگانی همچون IBM برای تحقیق و توسعه در این بخش انجام شد.
استادیوم تیم آیندهوون
البته، همهی تلاشهای فیلیپس در بخش تحقیق و توسعه هم با موفقیت همراه نبود. برخی از این تحقیقات به سختی به محصول تبدیل شدند و برخی دیگر نیز بهخاطر سرعت پایین در توسعه، زمان را در رقابت از دست دادند. یکی از زمینههای اصلی رقابت در سالهای پایانی قرن بیستم، دیسکهای فشردهی محتوای رسانهای بود. سونی و فیلیپس، دو بازیگر بزرگ این صنعت در آن سالها بودند که درنهایت با همکاری یکدیگر، به رقابت با توشیبا و تایم وارنر پرداختند.
همکاری سونی و فیلیپس در تولید دیسکهای فشرده، به معرفی یکی از مشهورترین اختراعات تاریخ بشر انجامید. آنها در سال ۱۹۹۷ دیسکهای DVD را به بازار معرفی کردند که بهعنوان سریعترین محصول خانگی الکترونیک از لحاظ رشد شناخته شد.
پخشکنندهی CD فیلیپس
قرن ۲۱ و وضعیت کنونی برند فیلیپس
در سال ۱۹۹۷، مدیران فیلیپس تصمیم گرفتند که دفتر اصلی شرکت را از آیندهوون به آمستردام منتقل کنند. نشان افتخاری هلند برای شرکتهای بزرگ یعنی Koninklijke نیز در سال بعد به ابتدای نام شرکت افزوده شد.
نقلمکان به آمستردام در سال ۲۰۰۱ نهایی شد. ابتدا دفتر اصلی شرکت در برج رامبرانت واقع شد و سپس به برج برایتنر رفت. بخشهای روشنایی، تحقیقات، نیمههادیها و طراحی، هنوز در آیندهوون فعال هستند. زیرمجموعهی تجهیزات سلامت نیز اکنون در دو منطقه یکی بست در نزدیکی آیندهوون و آندوور در ماساچوست آمریکا، فعالیت میکند.
یکی از صدها نمونه تجهیزات تصویربرداری فیلیپس
از فعالیتهای خرید و ادغام در شروع قرن ۲۱ میتوان به خرید شرکت مسواک برقی Sonicare، گروه راهکارهای سلامت Agilent به قیمت ۲ میلیارد دلار و همکاری با الجی در تولید مانیتورهای نمایشگر اشاره کرد. توافق آخر در سال ۲۰۰۱ با نام LG.Philips Display شروع به کار کرد.
لامپهای LED هوشمند Philips HUE
البته، بخشهایی از شرکت نیز در این سالها از آن جدا شدند. بخش مهم تحقیق و تولید نیمههادیها ابتدا بهعنوان شرکتی مستقل با نام NXP جدا و سپس ۸۰.۱ درصد از سهام کنترلی آن به مجموعهای از سرمایهگذاران اروپایی فروخته شد.
سرمایهگذاری و تمرکز فعالیتهای فیلیپس در شروع قرن ۲۱، بیشتر روی محصولات شاخهی سلامت و مخصوص مصرفکننده بود. آنها در سال ۲۰۰۷ شرکت Respironics فعال در صنعت محصولات تنفسی را به قیمت حدود ۵ میلیارد دلار خریداری و در همان سال، شرکت VISICU از فعالان تجهیزات اتاق ICU را نیز به زیرمجموعهی خود اضافه کردند.
لامپهای هوشمند فیلیپس
با شروع دههی ۲۰۱۰، رقابت بار دیگر منجر به کاهش سوددهی شدید فیلیپس شد. آنها در سهماههی سوم سال ۲۰۱۱ افت ۸۵ درصدی در میزان سوددهی خود تجربه کردند و بههمین منظور، مجبور به اخراج ۴۵۰۰ نفر شدند. در سالهای بعدی، زیرمجموعههای متعددی از فیلیپس جدا شدند و کسبوکار این شرکت، در بخشهای صوتی و تصویری نیز مشمول تعدیل شد.
آخرین تغییر ساختاری فیلیپس مربوطبه سال ۲۰۱۸ بود که بخش بزرگ روشنایی این شرکت، تحت عنوان شرکتی مستقل با نام Signify از آن جدا شد. این شرکت جدید تولید تمامی محصولات روشنایی و LEDهای برند hue فیلیپس را برعهده دارد. الایدیهای hue در سال ۲۰۱۲ معرفی شدند و سبکی از نورپردازی با کنترل وایرلس را به کاربر عرضه میکنند.
درحالحاضر، جرون فندر ویر رئیس هیئتمدیره ی فیلیپس و فرانس فن هوتن مدیرعامل این شرکت است. طبق آخرین آمار، درآمد فیلیپس در سال ۲۰۱۷ حدود ۱۸ میلیارد دلار گزارش شد. این برند هلندی در سرتاسر جهان نزدیک به ۷۴ هزار نفر نیرو دارد و برند آن نیز در فهرست برترین برندهای سرویس فوربز در جایگاه ۹۳ قرار دارد.