احتمالا در محیط کار خود با مدیرانی روبهرو شدهاید که تا دیروقت به کارهای خود میپردازند. همین مدیران با دیدن کارمندی که با پایان وقت اداری از اداره خارج میشود با کلی غرولند تقاضای ماندن در ساعتهای بیشتر، سر کار رفتن در روزهای تعطیل یا بدتر از آن کوتاه کردن زمان ناهار خوردن را میکنند.
این چالشها بین مدیر و کارمند مسلما تاثیر بسیار منفی بر روی بهرهوری کلی کار خواهد گذاشت. همچنین این رابطه نمودهای فیزیکی هم بر طرفین خواهد داشت. نتایج یک پژوهش نشان میدهد که ۷۷ درصد کارمندانی که در این شرایط قرار دارند نشانههای ضعف جسمانی را در خود بروز دادهاند.
از طرفی دیگر استرسهای سر کار تاثیر مثبتی بر روی زندگی شخصی افراد نخواهد داشت. فشارهای سر کار و کار کردنهای زیاد زندگی شما را در معرض شکست قرار میدهد. در نتیجه عدم تعادل بین زندگی کاری و شخصی وضعیتی نامناسب برای خیلی از افراد است.
اعتیاد به کار یا به عبارتی Workaholic در ادبیات عامه ویژگی مثبتی برای افراد در نظر گرفته میشود. با این حال در ادبیات علوم مدیریتی، از اعتیاد به کار به نوعی سندروم کار کردن افراد در ساعات طولانی یاد میشود. این افراد لذت و خوشی خود را در کار جستوجو میکنند.
مدیران معتاد به کار معمولا از کارمندان خود توقعات بالایی دارند و کارهای زیادی را در طول روز به آنها محول میکنند. بنابراین فشار کاری این دسته از کارمندان به شدت بالاست و چون واکنش مدیران به انجام ندادن درست کار معمولا غیرمنتظره است، این افراد در معرض بیماریهای روحی و شاید روان تنی قرار میگیرند.
کارمندان باید در مقابل خواستههای پشت سرهم و غیرمنطقی مدیر خود مقابله کنند. اگر همیشه به خاطر از دست دادن کار یا واکنشهای گاه عصبی مدیر در برابر خواستههای وی کوتاه میآیید، وقت تغییر فرا رسیده است. در ادمه با ۴ توصیهی معمول در دنیای مدیریت آشنا میشویم که میتوانند رفتار مدیران workaholic را تغییر دهند.
۱. به دنبال تشویق رفتارهای مدیر خود نباشید
جدای از رفتارهای آزاردهندهی مدیر فراموش نکنید او نیز همچون شما یک انسان است. هر فردی در زندگی خود یک سری ویژگیهای شخصیتی دارد که مبدا شکلگیری این رفتارها در زندگی گذشتهی وی قرار دارند. بعضی رفتارها در فرد شرطی شده و با تحسین یا تنبیه شدت رفتار تغییر میکند.
بنابراین اگر هدف اهمیت دادن به زندگی خارج از اداره است، نباید رفتارهای کاری مدیر خود را تحسین کنید. معمولا در محیط اداری افرادی حضور دارند که برای نزدیکتر شدن به مدیر دست به هر کاری میزنند و تمام رفتارهای مدیر را مورد ستایش قرار میدهند. حقیقت آن است که فرد با تحسین شدن به رفتار خود ادامه میدهد و احتمالا آن را تشدید میکند. در نتیجه اگر خواهان توقف وضع موجود هستید از خودشیرینی پرهیز کنید.
۲. ارتباط صریح و مستقیم با مدیر داشته باشید
حرف زدن با مدیران زورگو به دلیل ترس از واکنشهای غیر قابل پیشبینی مدیر در سطح کارمند و رئیس میماند. به این معنی که کارمند از سر ضعف با مدیر خود صحبت میکند و مدیر با نگاهی از بالا به پایین سعی در به کرسی نشاندن حرف خود دارد. با این حال مکالمهی بین مدیر و کارمند باید به صورت مکالمات باز، هدفمند و کارآمد دنبال شود. به عنوان مثال اگر مدیر از شما میخواهد تا دیر وقت در اداره حضور داشته باشید و به انجام پروژههای شرکت بپردازید، به جای پذیرفتن میتوان به او یادآور شد که فعالیتهای مهمتری در بیرون از محیط کاری دارید.
۳. ترس نداشته باشید
شاید در طول پروژه وقایع مهم، Milestone، را رد کرده باشید ولی هنوز به ضرب الاجل نهایی، Deadline، نرسیدهاید؛ این اتفاق نباید به شما استرسی وارد کند. اینکه مدام درگیر پروژههای مختلف هستید مدیر را از دادن کارهای بیشتر منصرف نخواهد کرد، فقط حس ترس در وجود شما بیشتر میشود.
اتمام موفقیت آمیز و انجام فعالیتها در بهینهترین حالت با کارآمدی بالا هدف اصلی پروژه است. متاسفانه بعضی از اوقات برای راضی کردن مدیر هدف اصلی تغییر میکند و صرفا میزان زمان صرف شده در محیط کاری را ملاک قرار میدهیم. بنابراین مهم نیست مدیر شما چه فکری میکند، شما باید به بهترین نحو کار خود را تحویل دهید. پس باید برای هر روز خود برنامهریزی کنید، لیست کارهای روزانه را تهیه کنید و برای آنها زمان تعیین کنید.
۴. به دنبال تغییر باشید
یکی از استراتژیهای مهم برای تغییر روندهای موجود در محیط کاری تاکید بر روی بهرهوری و بهبود فرآیندهای سیستم است. صحبت و مکالمه مداوم با مدیر در این موضوع میتواند راه گشا باشد. استفاده از سوالاتی مثل "چگونه باید فرآیندهای موجود در کار را بهبود داد؟" یا سوالاتی از این دست که نیازمند فکر و توضیح مدیر است راهکار خوبی به نظر میرسد.
با این حال تنها سوال پرسیدن دردی را دوا نمیکند. باید برای مشکلات خود راه حل عملی پیدا کنید، شاید برای اجرایی شدن این راه نیازمند مشارکت تمامی کارکنان بخش باشید. به عنوان مثال به جای ایمیلهای شبانه و تماسهای آخر هفته، محدودیت زمانی برای تماسهای کاری بگذارید که هر تماسی بعد از آن زمان به فردا موکول خواهد شد. این عمل تغییر رفتار مدیر را در پی خواهد داشت و به او میزان تعهد شما به برنامهریزی شخصی را میرساند.
با تمام این تفاسیر اگر نتواستید رفتار مدیر خود را تغییر دهید یا اگر تحمل آن برای شما سخت است، دنبال یک شغل دیگر باشید؛ چرا که سلامت روحی و فیزیکی شما در گرو خوشحالی شما است. زندگی شخصی را نباید فدای رسیدن به حقوق کرد. اگرچه این حرف کمی ایدهآل و از واقعیتهای بازار کار دور است، ولی شغل متناسب با نیازها و علائق میتواند اهداف شما را در زندگی تامین کند.
نظرات