سخت ترین مرحله کارآفرین شدن: شروع و راه اندازی کسب و کار موفق
همیشه قدم اول در راه اندازی یک کسب و کار موفق را باید محکم برداشت. بر اساس عقیدهی بسیاری از کارآفرینان موفق، دشوارترین نقطهای که پیش روی یک شرکت نوپا قرار دارد، همان قدم اول، یعنی شیوهی شروع کردن آن است. یک کارآفرین موفق که به دنبال رسیدن به رؤیاهای خود است، میبایست سعی کند استارتاپ و شرکت نوپای خود را به بهترین وجه ممکن شروع کند. در مطلب امروز، ما در زومیت میخواهیم چندراه ساده به شما آموزش دهیم تا بتوانید کسب و کار خود را از مرحله اول با بالاترین امتیاز رد کنید.
سخنانی از زبان دیوید ویتر، مربی مدیریت و راه اندازی کسب و کار
عمده دوران جوانی با انگیزههایی که والدین و معلمان به ما میدهند میگذرد. آنها دوست دارند به مسیر زندگی ما جهت بدهند. اطرافیان ما تمایل دارند ما را در فراگیری یک مهارت یا هدف حرکت دهند و با سخنهای الهامبخششان عزم ما را راسختر کنند تا حدومرزهایمان را درنوردیم و هدفی را که واقعا شایستهی آن هستیم، به دست بیاوریم. همچنین آنها میخواهند هدفی را دوست داشته باشیم که باعث شود عمیقتر به خودمان بنگریم و جایگاه فردی خود و قطبنمایاخلاقیمان را گسترش دهیم.اما وضعیت نامطلوب زمانی است که در یک موقعیت مهم زیر پایمان خالی میشود و به نوعی شکست میخوریم. افراد کمی را میتوان یافت که با این احساس کارآفرینان آشنا هستند.این سفر پر ماجرا برای بسیاری از افراد معمولا با یک سرگرمی آغاز میشود و در آخر میتواند نقش یک ماشین پولساز را ایفا کند. برای هفتهها، ماهها و حتی سالها در اوقات فراغتتان، روزهای تعطیل کاری انجام میدهید و وقتی که تمایلی به انجامش ندارید، در واقع کاری هم نمیکنید و نباید انتظار یک نتیجه مطلوب داشته باشید؛ اما در یک جایی، وقتی که دیگر وقت کافی برای خواب، سرکار رفتن و انجام پروژهتان ندارید یا اتفاق دیگری رخ میدهد، از کار کردن سر باز میزنید و کار آن روزتان را ترک میکنید.
اولین روزتان معمولا با فعالیت، الهام و نوعی سرخوشی توأم با بیم و هراس پر میشود. با این حال، حدودا روز چهاردهم احساس فرسودگی، سازمان نیافتگی و از همه بدتر بیانگیزگی میکنید. در واقع هیچ ضربالاجلی وجود ندارد و کسی هم نیست که شما را به خاطر شکستتان ناامید کند جز خودتان. احتمالا مشتری یا خریدار کافی وجود ندارد و شما هم نمیدانید چطور این مشکلات را رفع کنید.
در ادامه سه نکته از بزرگان کسب و کار در مورد اینکه چگونه یک کسب و کار یا استارتاپ را شروع کنید، ارائه شده است:
یک طرح و برنامه خوب تهیه کنید
قبلا هم شنیدهاید ولی به دلیل اهمیت این موضوع دوباره آن را برایتان شرح میدهم: لطفا سعی نکنید! باز هم تأکید میکنم که سعی نکنید کسب و کار خود را بدون مقدمه و بهصورت موقتی راهاندازی کنید. حتی اگر در زیرزمینتان باشید، مگر اینکه بخواهید تا ابد در زیرزمین بمانید.
در ماه اول شروع کارتان، (حتی قبل از شروع آن) طرح کسب و کارتان را بنویسید. هیچچیز نباید پیچیده و خیالی باشد و هیچ فعالیت اقتصادی ریسک آمیزی نباید آماده باشد. چیزی که مورد نیاز است پاسخ به سؤالات زیر است:
- محصول فعلی شما چیست؟
- چه افرادی محصول شما را میخرند؟ (از پاسختان مطمئن باشید، بهتر است دنبال حدس زدن نباشید) چرا آنها این محصول را میخرند؟
- چه میزان سرمایه جهت ایجاد یک پروژه جدید نیاز دارید؟ (پول، زمان و منابع موجود را در این سؤال در نظر بگیرید).
- چه کسی با شما رقابت میکند؟
- چرا مردم باید در مقابل محصول کمپانیهای رقیب، محصول شما را بخرند؟ این محصول چه مزیتی نسبت به محصول رقیبتان دارد؟ آیا طراحی آن بهتر است؟ قیمتش کمتر است؟ حمل آن آسانتر است؟ زیباتر و جذابتر است؟
- هدف یکسالهتان چیست؟
- به چه ابزاری برای رسیدن به هدفتان نیاز دارید؟
امور مالی را درک کنید
اینیک رفتار قالب و کلیشهای هست که کارآفرینان در ابتدای کار آن را نقض میکنند و این عمل هرگز نمیتواند درست باشد. بااینحال، برای اجتناب از فاجعه، بهعنوان یک کارآفرین موفق اطمینان حاصل کنید که نهتنها از وضعیت مالیتان آگاهی دارید، بلکه وضعیت بدهی و حسابهای اعتباری خود را هم زیر نظر داشته باشید و حتی سعی کنید بدانید که اگر نیاز به وام داشتید چه کار یا کارهایی را باید انجام دهید.
تحقیقاتتان را انجام بدهید و بدانید بهترین گزینه کدام است، چه یک وام دولتی باشد چه از یک موسسه تجاری کوچک، به این بستگی دارد که برای چه کاری از آن استفاده میکنید و وضعیت حساب اعتباریتان چگونه است.
یک برنامه بازاریابی خوب طراحی کنید
سعی کنید همیشه به دنبال ایجاد یک محصول عالی و یافتن یک موقعیت خوب باشید. اینکه از لحاظ مالی همیشه قادر به پرداخت برای مواردی در کسب و کار سازمانیافته خود باشید، بسیار مهم است.
اگر کسی نمیداند شما سعی در انجام چه کاری دارید، هیچ یک از این مواردی که گفتیم مهم نیست. یک طرح بازاریابی سریع و زودهنگام را با بودجه خود راه اندازی کنید، حتی اگر تنها چیزی که برای ارائه دارید، زمان باشد. با نوشتن یک طرح پیشرفت شروع کنید یا یک توضیح یک تا سه جملهای، کاری را که انجام میدهید با خانواده، مربیان و دوستانتان به اشتراک بگذارید. از آنان بخواهید صادق باشند و ایرادات و نظرات خود را درباره طرح شما بگویند تا چالشهای طرحتان معلوم شود.
گام بعدی تحت نفوذ درآوردن جامعه است؛ یعنی به آنهایی که از لحاظ جغرافیایی به شما نزدیک هستند، دست پیدا کنید یا با جایی که مشتریانتان بیشتر وقت میگذرانند، در تماس باشید. برای مثال، اگر شامپوی خاصی تهیه میکنید، چند نمونه را به صورت رایگان به سالنهای زیبایی بدهید. آیا نویسندهاید؟ یک پست مهمان روی وبلاگها بگذارید تا مشتریان موجود در بازار هدف شما آن را بخوانند. همواره راههای رایگانی برای تماس با مخاطب وجود دارد.
این سه کار شما را به سمت موفقیت سوق میدهند. وقتی ریشههای کسب و کار با برنامهریزی خوب شما رشد کرد، شروع به بازبینی و اصلاح اندیشههایتان خواهید کرد، این امر کاملا طبیعی است. مهمترین بخش، تمرکز بر انجام دادن و چگونه انجام دادن یک کار است، حتی اگر مجبور شوید که راه خود را عوض کنید و بهایی برای آن بپردازید. در ادامه بحثهایی که کردیم توصیه میکنیم نیمنگاهی هم به ۸ کتاب ضروری برای خواندن قبل از راه اندازی کسب و کار جدید داشته باشید.
نظرات