بزرگترین اشتباهاتی که مؤسسان استارتاپ مرتکب میشوند
در مسیر رسیدن به هدف دستاندازهای زیادی وجود دارند که ممکن است شما را از رسیدن به رؤیاهایتان منحرف کنند. یک کارآفرین هوشمند باید از مسائل و چالشهای پیش رو باخبر باشد. اگر شما هم یک کارآفرین جسور هستید و میخواهید به آرزوهایتان واقعیت ببخشید، در ادامه با زومیت همراه باشید تا شما را با پنج اشتباه و چالش پیش رویتان آشنا کنیم.
بدترین اشتباهاتی که شرکتهای نوپا ممکن است مرتکب شوند، چه مواردی هستند؟ پاسخ این سؤال را برت فاکس، مدیر عامل سابق Touchstone Semiconductor در سایت Quora داده است که در ادامه جواب او را میخوانید:
آیا میدانستید قبل از اینکه بتوانم گروه مناسبی برای آغاز به کار شرکتم پیدا کنم، سه گروه تشکیل دادم؟
گروه اول شکست خورد؛ زیرا دو نفر از شریکهایم حق مالکیت شرکت را دزدیدند و درست یک روز قبل از سرمایهگذاری ما را ترک کردند.
گروه شماره دو نیز شکست خورد؛ زیرا افراد بهاندازهی کافی قوی نبودند.
گروه شماره سه پیروز شد؛ زیرا ترکیب مناسبی از افرادی داشتیم که با بینشی مشابه در قالب یک گروه هماهنگ شده بودند.
آیا تا به حال در مورد شکست اکثریت استارتاپها فکر کردهاید؟ تعداد چه میزان است؟ بنا بر تحقیقات انجامشده حدودا ۷۰ تا ۹۵ درصد از تمامی استارتاپها شکست میخورند. آیا میخواهید استارتاپ دیگری باشید که شکست میخورد؟ تصور نمیکنم پاسختان مثبت باشد. درست است که راه اندازی کسب و کار موفق با چند روش ساده امکانپذیر است، ولی هوشمندانه عمل کردن در ادامه راه نیز برای هر کسب و کار حیاتی به شمار میآید. خبر خوب اینکه میتوانید بسیاری از مشکلات یا اشتباهات را جبران کنید. در اینجا فهرستی از برخی دلایل شکست استارتاپها ذکر شده است.
۱- داشتن گروه نامناسب
همانطور که گفتم، قبل از انتخاب گروه مناسب دو گروه نامناسب تشکیل دادم؛ اما خوششانس بودم. ممکن است شما به خوششانسی من نباشید؛ بنابراین بهترین پیشنهادی که میتوانم به شما دهم این است که:
بهویژه در رابطه با مؤسسان، ساکن و بیحرکت نباشید. در صورتی که به دنبال موفقیت هستید، باید همهچیز را بین خود و همتایانتان هماهنگ کنید. این بدان معنی نیست که تمایزی میان شما و آنها نیست. بلکه بیشتر حاکی از نیاز به احترام متقابل است.
شما از شریک کاری خود میخواهید نسبت به شرکت اشتیاق داشته باشد، هوشمندانه عمل کند و نقش مکمل را برای شما ایفا کند. سختترین بخش این رویه زمانی است که متوجه میشوید برخی از این ویژگیها در شریک و همتای شما وجود ندارد. به همین دلیل است که برخی شرکا سریعا شرکت را ترک میکنند. داشتن یک شریک، طبیعی و معمولی است؛ اما با انتخاب هوشمندانه مراقب خود و شرکتتان باشید
۲- فرهنگ شرکت شما درست نیست
شاید بهتر بود کارم را با فرهنگ شرکت آغاز میکردم؛ زیرا باید در مورد آن قبل از انتخاب اولین شریک خوب فکر کنید. فرهنگ شرکت است که تعهد گروه شما را برای موفقیت نشان میدهد و چنین فرهنگ متعهدی با شما آغاز میشود. باید این فرهنگ انحصاری را در تمامی مسیر پیشرفت تقویت کنید. هر فرد جدیدی که به شرکت میافزایید میتواند فرهنگ را تقویت کند یا اینکه به آن آسیب برساند. به همین دلیل است که باید در مورد انتخاب افراد با دقت عمل کنید.
۳- به سراغ استراتژی مناسب نرفتهاید، یا اینکه استراتژی تجاریتان زیاد قدرتمند نیست
داشتن محصول خوب کافی نیست. روزهای ساختن و پول درآوردن مدتها است که گذشته. داشتن وبسایت کافی نیست. داشتن نیروی فروش کافی نیست. اینکه به دنبال تبلیغات باشید کافی نیست.
باید در مورد اینکه چگونه مشتریان شما را پیدا میکنند، با دقت فکر کنید. سپس هزینهی این کار را بسنجید. بهترین کتابی که در این زمینه تا به حال خواندهام نوشتهی گابریل وینبرگ به نام «نحوهی رشد همهجانبهی استارتاپ» (How Any Startup Can Achieve Explosive Growth) است. به شما نیز پیشنهاد میکنم نیمنگاهی به این کتاب بیندازید.
۴- امور مالی؟ کدام امور مالی؟
در این مورد بهتر است با خودمان صادق باشیم. کدام یک از شما واقعا نمیداند چه میزان پول به دست خواهد آورد و چه میزان از دست خواهد داد؟
من کمبود طرحهای مالی یا طرحهای مالی ضعیف را در بسیاری از استارتاپها دیدهام؛ بنابراین در ادامه برخی اصول مهم را گفتهایم که بهتر است به آنها فکر کنید.
آیا شما به خودتان حقوق میدهید؟ باید چنین باشد، حتی اگر این پول مقدار کمی است. شما که نمیخواهید موقع نیاز، از کسی خارج شرکت پولی قرض کنید، چون این کار اصلا خوشایند نیست. باید دقیقا بدانید هر ماه چه میزان پول هزینه میکنید و هزینهی ساخت محصول چقدر برایتان تمام شده است.
بهتر است در یک کسب و کار از زمان رسیدن به حداکثر جریان نقدینگی آگاه باشید. در شرایط تعادل جریان نقدینگی باید سودآوری را لحاظ کنید. بنابراین همین امروز طرح مالی را تنظیم کنید. این طرح قرار نیست زیاد پیچیده باشد.
۵- عدم هماهنگی شرکت و سرمایهگذار
بیشک اشتباهی که ۱۰۰ درصد شرکت نوپا را از بین میبرد، سرمایهگذار بد است. اگر ۵۰ درصد سهامداران اپل بخواهند شرکت را بفروشند، چه اتفاقی میافتد؟ فرض کنید هنگام راهاندازی شرکت، والدینتان پولی بهعنوان قرض برای تأسیس شرکت به شما بدهند. ناگهان پدرتان خواستار پس گرفتن پولش میشود. یا یکی از سرمایهگذاران عقب میکشد و شما دیگر پولی برای فعالیت ندارید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
اگر در یکی از این موقعیتها باشید چه خواهید کرد؟ احتمالا پاسخ این است که تا به حال به آن فکر نکردهاید. بنابراین سرمایهگذاران را با دقت انتخاب کنید: اطمینان یابید که خانواده از مدتزمانی که شما برای بازگرداندن پولشان نیاز دارید، آگاه هستند. درباره تعیین این زمان با خود صادق باشید؛ زیرا چنین روندی سالها به طول خواهد انجامید.
اطمینان یابید که دیدگاهتان نسبت به آیندهی شرکت شبیه به سرمایهگذارانتان است. عملکرد خود را در طی روند افزایش سرمایه با دقت ارزیابی کنید.
تلاش و کوشش خود را به سرمایهگذارانتان نشان دهید. با سایر افرادی که از آنها پول گرفتهاید، صحبت کنید. آیا سرمایهگذاران مدتزمان طولانی در کنار شما خواهند ماند یا با بروز اولین مشکلات تنهایتان میگذارند؟
مهمتر از همه، یک وکیل بگیرید. حتی اگر از خانوادهی خود پول گرفتهاید و شکست برایتان خیلی اهمیت ندارد، باید وکیلی خوب و آگاه برای انعقاد قرارداد داشته باشید. شاید داشتن وکیل گران باشد اما سرمایهگذاری خوبی خواهد بود. مواردی در دنیای ماجراجویانه کسب و کار وجود دارد که شما بهعنوان کارآفرین تازهوارد از آنها بیاطلاعید.
برخی از این خطاها موفقیت را بسیار مشکل میکنند. شما میتوانید با مشکلات گروهی، فرهنگی، بازار و کمبود نظم مالی کنار بیایید؛ اما نبود پشتیبان سرمایهگذار میتواند رفتن به گام بعدی موفقیت را غیر ممکن کند.
نظرات