پرورش مغز برای تبدیل شدن به یک کارآفرین

کارآفرینان موفق افرادی هستند که به آدرنالین اعتیاد دارند و می‌دانند که تنها با خطر کردن می‌توانند صاحب یک کسب‌و‌کار شوند. هیچ قانون و هیچ ضمانتی برای موفقیت وجود ندارد. بنابراین برای به دست آوردن یک کسب‌و‌کار باید پذیرای شرایط سخت باشید. سعی کنید هرروز کارهایی انجام دهید که شما را می‌ترسانند. هرگز نگران شکست خوردن نباشید و از آن استقبال کنید؛ زیرا بزرگ‌ترین درس‌ها از اشتباهات به دست می‌آیند. از منطقه راحتی خودتان بیرون بیایید و برای کسب‌وکار خود تلاش کنید.

در مسیر راه‌اندازی کسب‌و‌کار شرایطی پیش خواهد آمد که باید قادر باشید در کمترین زمان بهترین تصمیم را بگیرید. به‌عنوان مثال یکی از کارآفرینان در همین رابطه گفته است: «من حدود ۵ سال پیش و زمانی که متوجه شدم دیدگاه کارمندانم با من تفاوت دارد، یکی از سخت‌ترین تصمیمات برای حفظ بقای کسب‌و‌کار خودم را گرفتم و تمام آن‌ها را اخراج کردم. سپس از یک راه مؤثر اقدام به جذب نیروی جدید کردم و به همین دلیل شرکت امروز موفق‌تر از قبل شده است.» به قدرت  تصمیم‌گیری خودتان ایمان داشته باشید و اولین راه‌‌حلی که به ذهنتان می‌رسد، عملی کنید؛ زیرا این راه‌حل حاصل واکنش غریزی شما به یک مشکل است.

هیچ توضیحی برای شرح کارآفرینی وجود ندارد؛ زیرا راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار جدید به معنی وارد شدن به یک دنیای ناشناخته است. شما باید همه‌فن‌حریف باشید تا در این مسیر به موفقیت برسید. باید مهارت‌های حل مسئله را در خودتان پرورش دهید و همیشه دنبال ایده‌های جدید باشید. اداره کردن یک کسب‌و‌کار مانند تحصیل کردن است و با پشت میز نشستن انجام نمی‌شود. این درس‌ها از مدارکی که می‌گیرید باارزش‌تر هستند. استیو جابز می‌گوید: «شما باید چیزی را پیدا کنید که عاشق آن هستید.»

دو طرز تفکر برای روبه‌رو شدن با مشکلات وجود دارد: دسته‌بندی اول متعلق به افرادی است که معتقدند دنیا می‌خواهد به آن‌ها آسیب وارد کند. دسته دوم کسانی هستند که معتقدند بعد از شکست می‌توانند آن کار را از راه دیگری انجام بدهند و به موفقیت برسند. واقعیت این است که فقط یکی از این دو طرز تفکر در دنیای کسب‌و‌کار جواب می‌دهد.

طرز تفکر اول در میان افراد ناموفق رواج دارد. آن‌ها موفقیت را خارج از حیطه کنترل خود می‌دانند و معمولا کارمندان یا همکاران خود را برای شکست‌ها مقصر می‌دانند؛ یا اینکه بدشانسی و بدبیاری را علت آن می‌دانند. آن‌ها هیچ موقع نقش خودشان را در شکست‌ها نمی‌پذیرند.

طرز تفکر دوم زمانی به وجود می‌آید که افراد نقش خودشان در بروز اشتباه را می‌پذیرند و از شکست‌های خود درس می‌گیرند. آن‌ها یاد می‌گیرند در آینده تصمیمات بهتری بگیرند و از بروز اشتباهات جلوگیری کنند. این افراد تبدیل به کارآفرینان موفق می‌شوند.

کارآفرینی بخشی از هویت شما است و فراتر از یک عنوان شغلی است. مطمئن باشید اگر کارآفرینان موفقی که امروزه می‌بینید، در مورد تصمیمات خودشان شک و تردید داشتند؛ هیچ‌ موقع نمی‌توانستند روبه‌جلو حرکت کنند. حال بار دیگر به این سؤال پاسخ می‌دهیم؛ چه موقع امن‌ترین زمان برای شروع یک کسب‌و‌کار است؟ هیچ وقت. بهترین زمان چه موقع است؟ همین حالا.