بهداشت روحی، تمرکز بیشتر و استرس کمتر
شغل شما باید زندگیتان را پشتیبانی کند و زندگیتان باید در راستای شغلتان باشد. در نهایت، هم شغل و هم زندگیتان باید ضامن شادی شما باشند. این چیزی است که اغلب ما به دنبالش هستیم.
ساختن هر چیزی نیازمند زمان است. شغل شما نیز مانند ساختمانی در دست احداث است. ممکن است در ابتدای مرحله نقشهکشی باشید یا در حال عرق ریختن از آجر گذاری؛ شاید هم قوی و باثبات خانه خود را ساخته و به انجام رسانده باشید. ممکن است در حال بازسازی ساختمانتان باشید یا اینکه بخواهید ساختمان را تخریب کنید تا از نو خانهای بهتر بسازید.
اگر حرفه شما پروژهای در دست ساخت است، عادات و رفتارهای روزانه شما اسکلتبندی این ساختمان هستند. شیوهی زندگی شما پلتفرم حمایتی چیزی است که میخواهید بسازید یا بالعکس، تخریب کنید.
مراقبتهای شخصی، داربست کل زندگی شما است که شغلتان را هم در بر میگیرد. وقتی سرگرم ساختوساز هستید، این سؤالات را هم در ذهنتان نگهدارید:
به چه چیزی اهمیت میدهید؟
آیا در تعیین اولویتهایتان به مشکل برخوردهاید؟ اگر به معنای دقیق و مدبرانه بدانید چه چیزهایی برایتان اهمیت دارند، میتوانید تصمیم بگیرید کجا باید پاسخ منفی بدهید و کجا پاسخ مثبت. این ایدهای است که سیمون سیک در سخنرانی خود در TED talk، تحت عنوان «با چرا آغاز کنید» مطرح میکند که نهتنها در بخش رهبری، بلکه در انگیزه بخشیهای شخصی نیز مفید است.
برای مثال در مورد کار و آزادی صحبت میکنیم. شما بهطور مداوم باید از خودتان بپرسید آیا این کار باعث میشود حس آزادی داشته باشم؟ آیا به دیگران کمک میکند حس بهتری داشته باشند؟ اگر بتوانید محرکههای انگیزهبخش خود را پیدا کنید، برایتان روشن میشود که باید انرژی و وقت خود را کجا سرمایهگذاری کنید. دیگر میتوانید بهراحتی با «بله» یا «خیر» تکلیف پیشامدها را روشن کنید.
رابطه شما با تلاش چطور است؟
احساس جاهطلبی افراد میتواند با عشق و نفرت توأم باشد. امروزه بسیاری از مردم بیشازحد تلاش میکنند؛ درحالیکه اگر کمتر کار کنند و بر موارد معدود متمرکز شوند، شادتر خواهند بود. گریگ مکیون استاد دانشگاه استنفورد انگلیس این امر را ذات باوری یا اصالت جوهر مینامد و میگوید:
مسئله مهم، انجام کارهای بیشتر در مدتزمان کمتر یا کار کمتر نیست. مسئله این است که فقط کارهای درست را انجام بدهید. ذات باوری همان ضروری گرایی است، یعنی تعقیب گزینششده و مؤثر کارها.
اگر کارهای معدود و مشخصی را با تمرکز بیشتر انجام دهید، کارایی شما بیشتر میشود؛ بعلاوه فرصت بیشتری برای استراحت خواهید داشت و زندگیتان رنگ بهتری میگیرد. پس سؤال این است که آیا میتوانید از کارهای زیادی که برای آنها تلاش میکنید دست بکشید و خود را بر اموری متمرکز کنید که واقعاً برایتان بامعنی و مهم هستند؟
در فهرست خود چه جایگاهی دارید؟
همیشه میگویند اول ماسک اکسیژن را روی صورت خود بگذارید تا بعد بتوانید به دیگران کمک کنید. این حرف درباره زنان بیشتر صادق است؛ آنها از خود مراقبت میکنند تا بتوانند خود را وقف مسائل و امور مهمتر کنند و دیگران را نجات بدهند.
شما باید خود را تماموقت در صدر لیست اولویتهایتان قرار دهید؛ آنهم نه برای اینکه به دیگران خدمت کنید. مراقبت از خویشتن لزوماً با هدف کمک به مردم نیست.
در چهکاری خوب نیستید ولی آن را ادامه میدهید؟
آیا خود را شماتت میکنید که هنوز نتوانستهاید در هنر عشق به خویشتن تبحر پیدا کنید؟ از اینکه در محیط کار ضوابط خاصی ندارید ناراحتید؟ احساسات منفی شما را بیشتر غرق میکنند. در عوض خود را برای نکات مثبتی که میتوانید روی آنها کار کنید، تشویق کنید و به تلاش خود امتیاز بدهید؛ حتی اگر شکست بخورید. چراکه شما انسان هستید.
نظرات